آرشیو دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۵۱۲۵
صفحه آخر
۲۰
راپورت های میرزا ادریس

با سفره افطار چنان نکنید که مغول با نیشابور کرد...

الیوم بیست و پنجم از ماه مبارک رمضان است که روزه داریم. پنج روز دیگر این سفره جمع می شود و تا سال آینده که مرده و که زنده؟ فوق النهایه بیم داریم که در این ماه چنان که باید و شاید بندگی نکرده باشیم. بعد از افطار گفتیم کمی دراز بکشیم که بعدش بتوانیم کلام ا... تلاوت کنیم از بیرون عمارت در کوچه صدای بوق ممتد کالسکه دودی آمد. خشایار را فرستادیم سر سراغ کند ببیند چه شده. رفت و ساعتی بعد مراجعت فرمود عارض شد گویا میرزامحمود افطاری را پرخوری کرده بود ناخوش شده، آمبولانس خبر کرده بودند به جهت مداوا!

عارض شدیم: آمبولانس چیست؟

گفت: اتول طبابت است تلفون می کنی به منزل مراجعت می کند به جهت مداوا.

فرمودیم: چه نیکو!

من بعد ذالک فرمودیم در عالم همسایگی خوبیت ندارد از احوالات همسایه بی خبر باشیم. خبر بده برای عیادت ساعتی دیگر خدمت می رسیم. شال و کلاه کردیم و به بیت ایشان وارد گشتیم. بر تختی دراز کشیده بود و بی حال و رمق بود.

فرمودیم: خدا بد ندهد چه شده؟

عارض شد: هیچ بی خود شلوغش می کنند.

زوجه شان فرمودند سحر هرچه گفتیم حریفشان نشدیم یک دست مکمل کله پاچه میل فرمودند با یک پارچ دوغ که به قول خودش بشورد، ببرد. طول روز را خوابیدند افطار هم یک دیس باقالی پلو با گردن میل فرمودندکه یک هو دیدیم کله پا شدند.

مقادیری خنده فرمودیم و بعد از نصیحت در باب فضائل کم خوری و پرهیز زحمت کم کردیم. برگشتنا در راه به این امر اندیشیدیم که این صوم و صلات را فلسفه ای هست و این گونه نیست که طول روز را گرسنگی بکشی و در طرفین روز با سفره چنان کنی که مغول با نیشابور کرد. استراحت دادن به دستگاه هاضمه بدوی ترین امری ست که در فلسفه روزه نهفته است. خداوند اندرون ما را از طعام حرام و فراوان خالی و پاک نگاه دارد ان شاا... زیاده فرمایش نداریم.