آرشیو یکشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۷، شماره ۶۸۲۶
ویژه جام جهانی فوتبال
۱۳

شب مساوی

مهراوه خوارزمی

به جرات باید بگویم برای بیش از 90 دقیقه همان احساسی را داشتم که علیرضا بیرانوند در چند ثانیه به آغوش فشردن آن توپ تجربه می کرد؛ درست بعد از آنکه در برابر توپ شلیک شده از سوی بازیکن پا طلایی جهان ایستاد و ضربه پنالتی اش را گرفت. بیرانوند حاصل تلاش و اعتماد به نفس را در دستانش می فشرد و من دستانم را در هوای آزادی بالا برده بودم و غریو شادی ام در وسعت هیجان ورزشگاه گم می شد. این احساس اما بی شریک نبود؛ هزاران زن ایرانی که آن شب حق حضور در استادیوم آزادی را برای تماشای بازی ایران- پرتغال به دست آورده بودند چنین احساسی را تجربه می کردند. برای معدودی از ما زنان اما تحقق این خواست پیشینه ای داشت که بر حجم هیجانش می افزود. آن شب همان طور که گونه هایم را به نقش پرچم سه رنگ میهنم می آراستم و کودک درونم شادمانه تر از هر زمان در شیپور می دمید بارها یاد آمدن هایم تا پشت ورودی ورزشگاهی که آن را به طعنه استادیوم 100 هزار پسری می نامیدیم افتادم. حالا از نخستین باری که با امید دیدن بازی ایران - کاستاریکا تا پشت درهای آزادی آمدیم و امیدمان ناامید شد 13 سال می گذشت. اما بالاخره تصمیمی که سخت به نظر می رسید گرفته شده بود. آنها که تصور می کردند برای راه یافتن زنان به سکوهای استادیوم باید تمهیدات پیچیده ای لحاظ شود می توانستند ببینند که زنان و مردان چگونه در فضایی اخلاقی، آرام و درعین حال هیجان انگیز و شاد به تماشای بازی غرور آفرین تیم ملی نشسته اند. آن شب که تیم ملی ایران در برابر تیم قهرمان اروپا مساوی کرد و ما به اندازه یک برد شادی کردیم. آن شب که ما زنان و مردان ایران بیش از همیشه مساوی بودیم.