آرشیو پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۷، شماره ۴۱۳۸
هنر و ادبیات
۶
یاد

برای «کامیار شاپور»

انسان غریب دوران ما

یاشار صلاحی

رفتن «کامی» خداحافظی با دنیاست. او با فشار نگاه ها، حرف ها و رفتارهای تلخ همه خداحافظی کرد.

کامی خوش به حالت که راحت شدی. دنیا کوچک ترین ارزشی برایت نداشت و رهایش کردی با همه نامردی ها و نامرادی هایش. در دوره ای که همه چیز فقط کپی برداری است و هیچ صاحب خلاقیتی قدر نمی بیند، چند سطر تکراری و یکی دو مطلبی که خلاقیتی و نکته ای داشته اند، بدون نام پدیدآورنده شان منتشر می شوند. سایت به سایت و دست به دست منتقل می شوند. نگاهکی شاید برانگیزند و آهی و ای کاشی درباره انسانی که عمری خلاقیت های خودش را کناری پنهان گذاشت، در خودش فروتر رفت و زیر بار خلاقیت و آثار و خانواده ای مورد توجه مردم، خود را از توجهات کنار کشید و از دنیا کناره تر گرفت. با اندک دوستانی، روزهایش را شمرد و تنهاتر و فراتر از هرروزها رفت. کناره جویی او از نمایش های معمول اجتماعات هنری، حتی در نام اولین کتاب شعرش (اتاقی در حومه ها) که در سال 1356 به همت و تشویق پدرش و دوستان او چاپ شده است، دیده می شود. با این روحیات و تجربیات، تعجبی ندارد که تاریخ معاصر نقاشی ایران، نتواند حتی خاطره یا تصویری از نمایشگاه های نقاشی او به یاد بیاورد و اثری از این انسان غریب دوران ما را به نام خودش مرور کند. کامی، آینه و آینده ما بود و هست. شاید به این خاطر است که با اینکه او را نمی دیدم، دلم برایش تنگ شده است. خوش به حالش که راحت شد از این دنیای پوچ و کثیف.