آرشیو چهارشنبه ۲۴ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۳۲۲۱
ادبیات - کتاب
۹
عطف

آینده فرزندان جهان

«پانک راک» نمایش نامه ای است از سایمون استیونز، نمایش نامه نویس انگلیسی، که با ترجمه علی رضا معصوم نژاد در نشر مانیا هنر منتشر شده است. نمایش نامه ای که چنان که در مقدمه مترجم بر ترجمه فارسی آن از قول خود استیونز آمده، بخش بزرگی از شخصیت او در آن آمده است. پانک راک نمایش نامه ای انتقادی است و استیونز در این نمایش نامه به نقد جامعه ای پرداخته است که افراد را برای دسترسی به اهدافی که به عنوان غایتی مطلوب برایشان ترسیم کرده تحت فشار قرار می دهد. در بخشی از مقدمه مترجم ضمن اشاره ای به درونمایه این نمایش نامه درباره نگاه انتقادی استیونز در آن آمده است: «نویسنده، در این نمایش نامه ی ملهم از واقعیت های رخ داده در مدارس آمریکا، از میل جامعه ی غایت انگار به کسب موفقیت های آکادمیک انتقاد می کند. شخصیت های اصلی نمایش همان اندازه که از غریبه ها می ترسند، از عملکرد ضعیفشان در امتحانات هراس دارند و این نقدی است به نتیجه گرایی ثبات یافته در تمام امور.» در بخشی دیگر از همین مقدمه آمده است: «پانک راک دغدغه ی سایمون استیونز برای آینده ی فرزندان جهان است.» در این مقدمه همچنین به «تخطی از قواعد» به عنوان درونمایه اکثر نمایش نامه های استیونز اشاره شده است و به «ترس های استیونز راجع به خطرات جهان مدرن»؛ ترس هایی که استیونز بعد از بچه دارشدن نسبت به آن ها حساس تر شد، چراکه «اخبار ناخوشایندی که هر روز از مدارس به گوش می رسید و آینده ی مبهم فرزندانش که لاجرم باید تحصیل کنند» به این ترس ها دامن می زد. در مقدمه ترجمه فارسی پانک راک از قول خود استیونز درباره افزایش این ترس ها بعد از این که او پدر شد آمده است: «وقتی فرزندانم به دنیا آمدند، در مورد فضای سیاسی و اقتصادی پیرامونم حساس تر شدم. آن زمان معلم مدرسه بودم، به یاد می آورم که چگونه نظرم راجع به بچه هایی که واقعا سربه سرم می گذاشتند تغییر کرد، چراکه کودک درون آنها را دیدم.» نمایش نامه «پانک راک» نمایش نامه ای است با 9 شخصیت. شش صحنه نخست این نمایش نامه در کتابخانه 15 سال به بالای یک دبیرستان غیرانتفاعی در استاک پورت رخ می دهد و صحنه هفتم در بیمارستان ساتونز مانر. آن چه در ادامه می آید قسمت هایی است از دیالوگی از چدویک، یکی از شخصیت های این نمایش نامه: «آدم ها حال به هم می زنن. هر کاری بشر می کنه آخرش گند می زنه. هر چیز خوبی که بشر تا حالا ساخته، براساس یه چیز پلید ساخته شده. هیچ چی دووم نداره. ما هم قطعا نداریم. می تونستیم یه چیز واقعا بی نظیر درست کنیم ولی نخواهیم کرد. صد هزار سال می شه که این دوروبرها می پلکیم. قراره تا قبل از دویست سال بعد مرده باشیم. می دونی چی داریم که بهش دلخوش کنیم؟ می دونی دویست سال آینده رو چی تعریف می کنه؟... نرخ جنایت غیرقابل کنترل می شه... خودکشی مد می شه. قحطی می شه. سیل می آد. تو شهرهای بزرگ جهان غرب آتیش سوزی به پا می شه. سیستم های آموزشی مون داغون می شن. خدمات بهداشتی ناپایدار می شن. مدیریت نیروهای پلیس سخت می شه. دولت هامون فاسد می شن. خشونت آزاد تو خیابون به چشم می خوره. جنگ اتمی به پا می شه. منابع تو تمامی سطوح دچار کاهش عظیمی می شن...».