آرشیو دوشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۳۳۴۸
ادبیات
۸
شیرازه

طغیان و تهدید

شرق: «عروسک خانه» هنریک ایبسن به ترجمه بهزاد قادری و «شکار مرگ» آیرا لوین به ترجمه شهرام زرگر از نمایشنامه های تازه ای هستند که در نشر بیدگل به چاپ رسیده اند. «عروسک خانه» نهمین نمایشنامه ایبسن از مجموعه نمایشنامه های او به ترجمه بهزاد قادری است. بین آثار ایبسن، این نمایشنامه او جزء مشهورترین هاست. این شهرت البته چنان که بهزاد قادری در مقدمه ترجمه فارسی این اثر اشاره کرده است، لزوما به بهتربودن آن از برخی از دیگر آثار ایبسن، به لحاظ هنری، برنمی گردد. قادری در بخشی از این مقدمه در قیاس «عروسک خانه» با چند اثر مهم دیگر از ایبسن می نویسد: «اگر این نمایشنامه را از حیث شاعرانگی، صورتگری، و دغدغه ایبسن درباره ساختار و پیرنگ با آثار قبلی او، مثل پرگنت (1867) یا حتی با یک اثر رئالیستی او، مثل مرغابی وحشی (1884) مقایسه کنیم، در نگاه اول، و حتی بعدها که بخواهیم منصفانه تر قضاوت کنیم، آن را هم سنگ این آثار نخواهیم یافت. اما در عالم ادبیات نمایشی و تئاتر، این جنبه ها همیشه موفقیت در اجرا و ارتباط را تضمین نمی کنند.» قادری آن گاه درباره دلیل اقبال بیشتر به «عروسک خانه»، چه ازسوی کارگردانان و تهیه کنندگان تئاتر و چه مخاطبان، می نویسد: «صورت فرهیخته/فاخر، سبک پیچیده، و وجوه شاعرانه یک متن می توانند کارگردان را هراسان و/ یا سردرگم، تهیه کننده را در سرمایه گذاری دودل، و مخاطب را گیج یا حتی تحقیر کنند. صورت های ساده چنین مشکلاتی ندارند، به ویژه اگر از خمیره بحث و جدل مستقیم درباره امور ظاهرا عادی اما پیچیده زندگی باشند؛ زیرا شهروندان جوامع مدنی، برای بالندگی خرد شهروندی، گفت وگو درباره بی عدالتی اجتماعی، تبعیض جنسیتی، نقش خانواده در آموزش وپرورش، تاثیر اقتصاد و فساد مالی و اداری بر اخلاق فردی و اجتماعی، ضرورت بازنگری در قوانین در پیوند با اخلاق فردی و اجتماعی، ناهمخوانی بین فرامین عشق (دل) و قانون (منطق)، و تاثیر نیروهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر رفتار دو جنسیت در جامعه شان را دوست دارند؛ و همین جنبه هاست که در 138 سالی که از عمر عروسک خانه می گذرد آن را در پهنه ترجمه، اجرای تئاتری، اقتباس سینمایی، تلویزیونی و رادیویی یکتا و یگانه ساخته است.» نمایشنامه «عروسک خانه» داستان تحول زنی به نام نورا، از شخصیتی رشد یافته در قیود و قواعد اجتماعی مسلط به زنی است که در نهایت به طغیان علیه این قیود دست می زند. او که در آغاز تداعی گر تصویر کلیشه ای از زن در ساختار مسلط است در پایان علیه این ساختار جاافتاده برمی آشوبد. این نمایشنامه دستمایه یکی از اقتباس های موفق سینمایی در سینمای ایران، یعنی فیلم «سارا»ی داریوش مهرجویی، نیز بوده است. بهزاد قادری در مقدمه ترجمه فارسی این نمایشنامه ضمن اشاره به این اقتباس سینمایی موفق از تاثیر فیلم «سارا» بر فضای کلی ترجمه خود از «عروسک خانه» سخن گفته است. او در این باره می نویسد: «یادآوری این نکته ضروری است که عروسک خانه در ایران با فیلم سارای مهرجویی نیز پیوند بینامتنی دارد؛ از این جهت، شاید بتوان برای تاریخ ترجمه این متن به فارسی، آنها را به دو دسته عمده، ترجمه پیش و پس از سارا، تقسیم کرد. این ترجمه به قلم کسی است که سارای مهرجویی را بسیار زنده تر و واقعی تر از نورای ایبسن می داند؛ بنابراین، نمی توانم تاثیر این اقتباس زیبا را بر فضای کلی این ترجمه انکار کنم.»

دیگر نمایشنامه اخیرا چاپ شده در مجموعه نمایشنامه های نشر بیدگل، «شکار مرگ» نوشته آیرا لوین است که با ترجمه شهرام زرگر منتشر شده است. آیرا لوین نمایشنامه نویس، رمان نویس و فیلمنامه نویس آمریکایی است و از معروف ترین رمان هایش می توان به «بچه رزمری» اشاره کرد؛ این رمان که در ایران نیز با ترجمه محمد قائد منتشر شده، رمانی است که رومن پولانسکی آن را دستمایه اقتباسی سینمایی قرار داد. نمایشنامه «شکار مرگ» لوین، چنان که در توضیح پشت جلد ترجمه فارسی آن آمده است: «روایت کشمکش سیدنی برول میان سال با جوانی تهدیدگر بر سر کسب موفقیت در حرفه نویسندگی است.» شهرام زرگر در مقدمه ترجمه فارسی این نمایشنامه، آن را «اثری پست مدرن با شگرد نمایش در نمایش» و «آکنده از پیچش های دراماتیک و لحظه های غافلگیرکننده، سرشار از ظرافت، شوخ طبعی، مهندسی در پرداخت حوادث و دقت در جزئیات» وصف کرده است. او همچنین به تاثیر لوین از نمایشنامه «بازرس» آنتونی شفر اشاره می کند و در این باره می نویسد: «لوین در شکار مرگ، به گواهی اشارات مکرر در متن نمایشنامه، آشکارا وامدار نمایشنامه بازرس آنتونی شفر، نمایشنامه نویس بریتانیایی، است؛ روایت سیدنی، نویسنده میانه سال شکار مرگ، همچنین اندرو وایک روایت عشق بی پایان به تکرار موفقیت در حرفه نویسندگی و چالش با بیگانه ای تحسین برانگیز است که قلمرو او را تهدید می کند.»