آرشیو چهارشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۷، شماره ۳۳۷۱
ادبیات
۸
نگاه

انتشار مجموعه ای از اشعار محمد وجدانی

زخمه بر زخم

شرق: «از هنوز و انتظار» برگزیده سه دفتر و شعرهای دیگر از محمد وجدانی که اخیرا منتشر شده است، شامل شعرهایی است که در حد فاصل سال های 1353 تا 1397 سروده شده اند. وجدانی در مقدمه ای بر کتاب می نویسد: «دفتری که ورق می زنید برگزیده ای است از شعرهایی که پیش از این چاپ شده اند؛ از سال های دانشجویی من تا شعرهایی که بعد از انتشار کودکان شعله و برگ تاکنون سروده شده.» وجدانی جز شرح مختصری بر کتاب، ایده های خود در باب شعر را نیز در این مقدمه بیان می کند: «شعر تعقل نیست؛ تخیل است. هر شعر خوبی بی شک فرار از منطق و حضور در قلمرو بی خبری را گزارش می کند. شاعر در بی خودی می نویسد و بی خوی علم نیست که در آن اصل بر درست و غلط و زشت و زیبا و از این قبیل استوار باشد، نه هیچ چیز دیگر. شاعر دانشمند نیست که آنچه موجود است را می کاود و تبیین می کند. او و به طور کلی هر هنرمندی، در پی آفرینش چیزی است که نیست. شعر از راه شوری ناپیدا در سینه شاعر می شکفد و راه را بر عقل یا منطق یا معنا یا هرچیز دیگری می بندد». وجدانی از «حقیقت پشت این واقعیت» سخن می گوید که در نظرش گاه رویا است و گاه شعر. «شعر آرزوی شاعر است و کوشیدن او برای پرواز، یعنی تبدیل یک حقیقت ناممکن به یک ممکن ناب، یک ناشناخته معطر. پرواز که می کنی از واقعیت ها عبور کرده ای و این پرواز هرچه بلندتر، فاصله از بی اهمیت ها بیشتر. آنجا چیزی نمی بینی، مگر پرواز! پرواز شاعر، شعر اوست و سفرش را باید در واژه های او جست. واژه هایی از کبوتر که بر دیواری از ابر نوشته است…» کتاب «از هنوز و انتظار» جز شعرهای محمد وجدانی که اینک کامل ترین آن ها در کتاب گرد آمدند، متشکل از نقد و نظراتی درباره اشعار و جهان شعری این شاعر نیز هست که در آخر کتاب آمده است. او خود درباره این مقالات و نظرات دیگران در مقدمه می نویسد: «براساس نظر ناشر محترم که از جهاتی هم درست بود، در فصل پایانی، شماری از نقدها، گفت وگوها و گزارش های منتشرشده در روزنامه ها و مجله های همان سال ها درباره شعر و نمایشگاه های خط نقاشی من گردآوری شده است (البته آنها را که پیدا کردیم). این نقد و نظرها که بی هیچ گزینشی، آرای موافق و مخالف را منعکس می کنند، هم به جای آوردن سپاسی است از بزرگان اهل نقد و هم فرصتی است برای اندیشیدن دوباره آنها و دیگران درباره یک اثر. درباره این نظرها به طور کلی و گذرا باید بگویم به نظرم به دنبال معنای شعری رفتن، ندیدن آسمان آن شعر است. شعر لزوما به دنبال معنا نیست. از اساس خود زندگی را تا چه حد می توان معنا کرد؟ مگر قرن ها نیست که در جست وجوی تعریفی از خود می گردیم؟ شعر برای فهمیدن نیست. برای هم سفرشدن با سفرهای بی بازگشت شاعر است». نقدهایی که در مطبوعات درباره آثار محمد وجدانی، شاعر و هنرمند خوشنویس چاپ شده اند شمایی کلی از جهان و شاعری وجدانی به دست می دهند که شناخت مخاطب از جهان بینی و نگاه شاعر را ممکن می سازد، خاصه آن که وجدانی در میان نقدها از هر نوع نقد و نظری را آورده و در انتخاب نقدها هیچ سلیقه ورزی نکرده است.

مجموعه شعر «از هنوز و انتظار»، طیف وسیعی از شعرهای وجدانی را شامل می شود. جز زمان اشعار که قریب به پنجاه سال شاعری وجدانی را در بر دارد، تنوع شعرها از حیث مضمون و فرم نیز قابل توجه است. 22 غزل در این مجموعه شعر هست و 207 عنوان شعر کوتاه زیر عنوان «لحظه ها» که اغلب بسیار کوتاهند و از ده سطر تجاوز نمی کنند. برای نمونه لحظه های 52 را می خوانیم در ده سطر: «این شعرها/ تدریجی، ناگهانی اند/ زندگی نامه ی یک هیچ/ هیچی که می پنداشت/ عشق، رهایی ست/ هیچی که قدم رنجه فرمود/ به شب نشینی دنیا/ با سر یک انسان/ و پای بیرون نهاد/ با سر یک دلقک» یا لحظه های 58 که کمی کوتاه تر است: «این شعرها را/ چگونه خواهی خواند؟/ با کلماتی از کبوتر/ بر دیواری از ابر/ نوشته ام» و لحظه های 68: «زندگی/ این کویر نفس گیر،/ چگونه به راستی/ در واژه ی کوچک زندگی/ گنجیده است؟» لحظه های 72: «چه اندوهناک است/ تراژدی عمر./ پرده ی نخست/ گام زدن در راه دراز رسیدن/ و پرده ی آخر/ رسیدن». تا لحظه های 126 که تنها سه سطر است: «در شعری ندیدم/ تصویر زندگی را/ بر پهنه ی مرگ». در آخر هم نقدهایی هست از سال های 53 تا دهه های 60 و چندین نقد مربوط به دهه 70 و از این میان نقد و نظرات دهه 70 بیش از دیگری هاست و از همین پیداست که محمد وجدانی در این دهه بیش از همیشه دست کم در حوزه شعر فعال بوده و اینک با انتشار مجموعه ای کامل از اشعارش می توان کارنامه شعری او را بررسی کرد و جهان شعری اش را بازشناخت.