آرشیو چهارشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۷، شماره ۳۳۷۱
ادبیات
۹
عطف

امکان های نقد

«آینده ای برای نقد» عنوان کتابی است از کاترین بلزی که به تازگی با ترجمه حبیب رستمی در نشر نیماژ منتشر شده است. آن طور که از عنوان کتاب هم برمی آید، نویسنده در این اثر به موضوع نقد، اولویت های تعیین کننده فعلی و چندین جایگزین ممکن برای آن ها می پردازد. بلزی آن طور که در مقدمه اش هم نوشته، نقد را به معنای تحلیل نظام مندی که شامل تحلیل، شرح و بیان و تفسیر ادبی یا داستانی می شود، در نظر گرفته است. بلزی در جایی از مقدمه اش نوشته است: «مشکل ادبیات این است که هنوز به صورت ضمنی تمایل به قضاوت ارزشی دارد: آثار کلاسیک، ادبیات محسوب می شوند و نه آثار پرفروش؛ رمان های ادبی هم جایی در این میانه قرار دارند. اما اجماع مشخصی در مورد اساس این قضاوت ها و همچنین درک مشترکی از مزایای انجام چنین قضاوت هایی وجود ندارد. من قصد دارم در اینجا رویکرد جدلی داشته باشم، اما نه در مورد آثاری که باید بسنجیم و ارزش یابی کنیم، به همین علت این موضوع را برجسته می کنیم. اما با وجود قرن ها سنجش و بررسی نوشتارها، ما هیچ واژه غیرقضاوت کننده ای برای یک اثر هنری متشکل از واژه ها و یا یک ساختار کلامی که در وهله اول برای انتقال اطلاعات طراحی نشده باشد، نداریم. نوشتن خلاقانه یا نوشتن خیالی و ابتکاری خنثی تر از ادبیات نیستند. من که از این مشکل سرگشته بودم به سختی داستان را پذیرفتم.» بلزی می گوید که نقادی رایج لذت داستان و ادبیات تخیلی را نادیده گرفته است. او می گوید ما یا آثار را تحلیل نمی کنیم یا اگر تحلیل می کنیم روی به رویکرد کانتی می آوریم و لذت را با قضاوت و تقوا پیوند می زنیم. او می گوید که در این کتاب می خواهد از نو آغاز کند و البته نه با انتقاد از کانت بلکه با روشی جایگزین در «نگاه به جاذبه و فریبندگی ادبیات داستانی. در این فرایند من برخی از موانع غالب برای فهم بهتر بافت متن را به چالش می کشم، که از آن جمله می توان به جایگزینی اخلاقیات با خواندن، سرگشتگی زندگی نامه و کم شدن توجه و دقت که از برتری دادن به واقع گرایی (رئالیسم) ناشی می شود، اشاره کرد. در ادامه نشان می دهد که نقد می تواند بلندهمت تر باشد. نقد دانشی ارزشمند از فرهنگ را در گذشته و حال، در اختیار ما می گذارد و فرهنگ به عنوان عنصری که برای بشر عمیقا سازنده است، شناخته می شود. تاریخ فرهنگی که توسط داستان نشان داده شده است، متنوع و چندلایه است، و این نگرش را که همیشه گزینه ها و انتخاب های دیگری وجود دارند، توجیه کرده و از آن حمایت می کند. اگر داستان خیلی لذت بخش نبود، تصویر آن از مسائل اجتماعی با اهمیت از جمله نژاد، جنسیت، یا بوم شناسی، از اهمیت کمتری نسبت به حال برخوردار بودند. داستان هم بینش و بصیرت می دهد و هم تاثرات را به کار می گیرد، تا حدی که میل و رغبت خوانندگان و مخاطبان را درگیر کند.» بلزی تا جایی که ممکن بوده سعی کرده نمونه های مناسبی برای شیوه ای که از آن حرف می زند، ارائه دهد. او معتقد است داستان گاه به محدودیت های تحمیل شده ازسوی مفهوم دلالت کننده می پردازد که جوهر متن خود است و زبان خود تبدیل به جایگاهی برای مقاومت و فرصت می شود و محدودیت هایی را که در آن امکان گفتن، نوشتن، تصورکردن و فکر کردن وجود دارد، به چالش می کشد. با این مقدمات، بلزی از وظیفه منتقد می گوید که دشوار است زیرا نقد، هیچ نشانه اساطیری برای نشان دادن یک استاندارد یا یک ابژه آرمانی در دست ندارد، بلکه ساختن و بازسازی مفاهیم بر عهده خود منتقد است. «این مسئله نیازمند چیزی بیشتر از استخراج متون به منظور دستیابی به درون مایه آن ها خواهد بود. و یا بیشتر شامل شناخت آگاهانه ای خواهد بود که آن درون مایه ها به واسطه قرابت معوق یک متن که مشتاق حضور است و درعوض چیز دیگری را می یابد، از آن محروم گشته اند.» بلزی این ویژگی را با خوانش ما از لحظات تاریخی هم بسته می داند و سرانجام چنین رای می دهد که نقد، امکان درک تاریخی فرهنگ را ارائه می دهد و داستان پیچیده ترین و ظریف ترین نمونه فرهنگ است. آنچه در کتاب بلزی جالب توجه است همان چیزی است که خودش در مقدمه به آن اشاره دارد: این که «آینده ای برای نقد» تنها یک اثر نظری نیست و بیشتر بر عمل تمرکز دارد. او تاکید دارد که این کتاب در مورد ادبیات نیست. کتاب های ادبیات بسیار خوبی در حال حاضر وجود دارند اما موضوع نقد در نظر بلزی، نامرئی و دور از دید است. پس او سعی دارد در کتابش به موضوع نقد، اولویت های نقد در روزگار معاصر و جایگزین های ممکن بپردازد. او نشان می دهد که ارزش های غالب نقد و فرضیاتی که در هر دوره بر نقد حاکم است تا چه حد در خواندن و بازخوانی آثار ادبی موثرند. «آینده ای برای نقد» در هفت بخش با این عناوین نوشته شده است: «لذت»، «تقوا»، «زندگی نامه»، «رئالیسم»، «فرهنگ»، «تاریخ» و «میل».