آرشیو شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸، شماره ۳۴۴۱
اندیشه
۸
بررسی

درباره وضع امور

تیتوس لوکرتیوس کاروس، شاعر و فیلسوف اپیکورگرای اهل روم باستان بود که در سده نخست پیش از میلاد می زیست. ازجمله آثار به جامانده از لوکرتیوس می توان به منظومه بلند «در باب طبیعت چیزها» اشاره کرد که در آن به نظریه اتمی قدیم پرداخته است. این کتاب یک دیوان شعر آموزشی است که با هدف توضیح فلسفه اپیکوری برای مخاطبان رومی سروده شده است. لوکرتیوس، پیش از مرگش نتوانست این کتاب را منتشر کند و پس از مرگ او، سیسرون کتاب منتشرنشده لوکرتیوس را گردآوری و منتشر کرد. لوکرتیوس در کتاب خود، درازدستی های حاکمان را نکوهش کرده و سرچشمه تیره بختی آدمی را افتادن در دام پندارهای خام و خرافات می داند. او در پی این بوده که با پیدا کردن سرچشمه علمی پدیده های طبیعت، ذهن مردم را از خرافات رهایی دهد تا به رستگاری برسند. لوکرتیوس از اصول اتم گرایی، ماهیت ذهن و روح، توضیح حس و فکر، پدیدآمدن دنیا و پدیده های آن و چندین پدیده آسمانی و زمینی سخن می گوید. جهانی که در این اشعار توصیف شده بر مبنای این اصول فیزیکی و با هدایت بخت و بدون دخالت غیرمادی ایزدان سنتی رومیان کار می کند. لوکرتیوس شعرش را با سرودی آتشین در ستایش از ونوس، الهه عشق آغاز می کند: «کسی که آمدنش به هنگام بهار ابرها را پراکنده کرده است، آسمان را لبریز از نور و روشنی ساخته و کل جهان را پر کرده است از میل جنسی دیوانه وار». این شعر بیش از هزار سال جزء آثار «گم شده» بود و به صورت اتفاقی در قرن پانزدهم دوباره کشف شد. در کتاب «چگونه جهان مدرن شد؟» استیون گرین بلت، پژوهشگر برجسته آمریکایی، شرحی گیرا از چگونگی کشف دوباره این کتاب که مقارن با دوره رنسانس و زایش دنیای مدرن بود، به دست می دهد. او با کندوکاو در این کتاب که آن را «یکی از اثرگذارترین آثار ادبی همه دوران ها» می داند، تصویری زنده و روشن از گذشته و خطی که دنیای باستان را به دنیای مدرن وصل می کند، به دست می دهد.

گرین بلت استاد علوم انسانی در دانشگاه هاروارد است و ازجمله آثار او کتاب «اراده در عالم: شکسپیر چگونه شکسپیر شد» است که یکی از کتاب های پرفروش فهرست نیویورک تایمز و از نامزدهای جایزه پولیتزر و جایزه ملی کتاب برای ادبیات غیر داستانی محسوب می شود. خود کتاب «جهان چگونه مدرن شد؟» نیز برنده جایزه پولیتزر سال 2012 برای آثار عمومی غیرداستانی و نیز جایزه ملی کتاب سال 2011 برای ادبیات غیرداستانی بوده است. مترجم در انتهای کتاب یادداشتی نوشته و در آن به دلایل نام گذاری کتاب اشاره می کند: «داستان نوشته شدن، گم شدن، پیدا شدن و خوانده شدن دوباره و گسترده کتاب «در باب طبیعت چیزها»، در فضایی که آبستن دگرگونی های تاریخی بود و بسیار به محرک هایی نظیر این کتاب نیاز داشت، در واقع پاسخی بلند به پرسشی است که عنوان کتاب را نیز تشکیل می دهد: «جهان چگونه مدرن شد؟» اما درباره اینکه آیا جهان واقعا با یک کتاب، صرف نظر از اینکه چه کتابی باشد، مدرن شده باشد، همه چیز کتاب حاضر حاکی از آن است که خود نویسنده هم چندان در بند آن نبوده که همگان را به چنین امری متقاعد کند.» (ص 336)

هیچ تبیین یگانه ای برای ظهور رنسانس و آزادی نیروهایی که جهان ما را شکل بخشیده اند وجود ندارد، با این حال نویسنده در این کتاب کوشیده یک داستان رنسانسی کمتر شناخته شده اما نمونه وار را تعریف کند. مزیت ویژه کشف دوباره کتاب لوکرتیوس، انطباق آن با شیوه تلقی ما از چرخش فرهنگی ای است که در سرآغازهای زندگی و اندیشه مدرن روی داد؛ نوعی رنسانس، یا نوزایی و تولد دوباره عهد باستان. در زمستان سال 1417، پوجو براچولینی، منشی بی کارشده پاپ مخلوع که اینک «شکارچی کتاب» شده بود(شخصیت جذابی که نویسنده در فصل اول به تشریح زندگی او می پردازد)، نسخه ای از کتاب «در باب طبیعت چیزها»، نوشته لوکرتیوس، را در صومعه ای دورافتاده پیدا کرد. این البته تنها یکی از کشفیات او از جهان باستان و نسخ خطی پاگانی بود که به طرزی شگفت به دست کاتبان پارسای مسیحی، در کنج کتابخانه های صومعه ها، محفوظ مانده بودند.

برخی از آموزه های اصلی این کتاب از این قرار است: همه چیز از ذرات مشاهده ناپذیر ساخته شده است؛ ذرات بنیادی ماده(تخمه های چیزها) ادبی و ازلی اند؛ ذرات بنیادی از حیث شمار بی نهایت اند اما از حیث شکل و اندازه محدود؛ جهان محصول هیچ گونه طرح و نقشه ای نیست و هرآنچه هست تجلی طرح و برنامه ای فراگیر یا طراحی هوشمندی که ذاتی خود ماده باشد، نیست؛ همه چیز در نتیجه یک «پیچ» به وجود می آید. (پیچ اصطلاحی است که لوکرتیوس به کرات از آن استفاده کرده و عنوان اصلی کتاب حاضر در زبان اصلی نیز همین اصطلاح است. واژه لاتینی اصلی لوکرتیوس کلینامن بود: یک حرکت، حرکت غیرمترقبه و پیش بینی ناپذیر ماده. پیچ به معنای کمینه ترین حرکات است اما همین کمینه ترین حرکات کافی است تا زنجیره ای بی وقفه از برخوردها را به راه اندازد)؛ پیچ منشا اختیار است؛ طبیعت بی وقفه در کار تجربه گری است؛ عالم برای انسان ها یا به خاطر آنها خلق نشده؛ انسان ها موجوداتی منحصر به فرد نیستند؛ جامعه انسانی نه در عصر زرینی از فراوانی و فراغ بال، بلکه در جریان جنگی ابتدایی بر سر بقا آغاز شد؛ بزرگ ترین مانع در راه لذت درد نیست بلکه وهم است.

در باب طبیعت چیزها کتاب آسان خوانی نیست. با حدود 7400 سطر شعر، این کتاب در قالب استاندارد شش وزنی سروده شده، یعنی در قالب سطرهای شش ضربی بدون قافیه ای که شاعران لاتین زبان دیگری مانند ویرژیل و اوید، به تقلید از زبان یونانی مورد استفاده هومر، شعر حماسی شان را در آن سروده اند. در جای جای این شعر بلند لاتینی، که خود به شش کتاب بدون عنوان تقسیم شده، جلوه هایی از زیبایی غنایی، تاملات فلسفی در خصوص دین، زیبایی و مرگ و نظریاتی پیچیده در ارتباط با جهان مادی، تطور جوامع انسانی، خطرات و خوشی های نزدیکی و نیز طبیعت مرض و ناخوشی یک جا جمع آمده و زنجیروار به هم وصل شده است. زبان شعر غالبا دشوار و نحو آن پیچیده است. امروزه بخش اعظم دعاوی طرح شده در کتاب «در باب طبیعت چیزها» و آنچه این کتاب درباره عالم می گوید، عمیقا آشنا به نظر می رسد؛ چون بسیاری از استدلال های اساسی آن کتاب ازجمله بنیان هایی است که زندگی مدرن بر آنها بنا شده است. اما برخی از این استدلال ها همچنان غریبه و بیگانه مانده و برخی دیگر نیز شدیدا مورد مناقشه قرار گرفته اند. در نظر اکثریت قریب به اتفاق معاصران پوجو، بیشتر آرایی که لوکرتیوس طرح کرده باورناپذیر یا خدانشناسانه بودند، البته همه اینها در شعری که زیبایی اش خیره کننده و اغواگرانه بود.