آرشیو چهارشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۲، شماره ۵۷۰۷
صفحه آخر
۱۲
در ستایش جزئیات

ده نکته برای کنشگران حقوق حیوانات

(1)
دکتر سید حسن اسلامی اردکانی

کسانی که دغدغه حمایت از محیط زیست و رعایت حقوق حیوانات را دارند، غالبا افزون بر آنکه خود می کوشند با انتخاب شیوه زندگی اخلاقی و دقیقی، از آسیب زدن بیشتر به حیوانات و محیط زیست پیشگیری کنند، در ترویج اندیشه خود نیز می کوشند. با این حال، عملا برخی رفتارها به جای تقویت موضع آنها به پیچیده کردن قضیه می انجامد و برخی مدافعان حقوق حیوانات ناخواسته چنان عمل می کنند که گویی دارند از یک «فرقه» خاص حمایت می کنند و به جای جلب نظر دیگران آنها را به موضع گیری و تقابل برمی انگیزند. همچنین گاه ناگزیر می شوند تا از موضع خود، مثلا گیاهخواری، دفاع اخلاقی کنند و این دفاع چنان صورت می گیرد که گویی ناگیاهخواران یکسره افراد بی اخلاقی هستند. حال آنکه گیاهخواری الزامی برآمده از فهم درست و دقیق پیرامون خویش است، نه نگرشی فرقه گرایانه.

سال هاست کوشیده ام در این باره تامل کنم و بنویسم و منطق کارم را توضیح دهم. یکی از نوشته های خوب و در عین حال کوتاه در این زمینه، از پیتر سینگر، فیلسوف معاصر استرالیایی است که از پیشگامان دفاع از حقوق حیوانات و ترویج گیاهخواری در جهان معاصر است. او همچنین از فعالان عرصه کاهش فقر و رفع گرسنگی به شمار می رود. او در نوشته ای به نام «10 نکته برای کنشگران» با الهام از ایده های هنری سپیرا (Henry Spira) راه های منطقی گفت وگو و ترویج حفاظت از محیط زیست و دفاع از حیوانات را بیان می کند. به گفته سینگر، این سپیرا فردی دانشگاهی نبود و در واقع جاشوی ساده ای بود که از آلمان نازی گریخت، نیمه وقت درس خواند و بعدها معلم زبان انگلیسی شد. سپیرا با خواندن مقاله پیتر سینگر به نام «آزادی حیوانات» به این مساله علاقه مند شد و به تدریج تاثیرگذارترین مدافع حقوق حیوانات در قرن بیستم شد. سپیرا این 10 نکته را در گفت وگویی با سینگر بیان کرده بود و خودش پیش از آنکه فرصت تکمیل و نشر آنها را بیابد، درگذشت. به همین سبب سینگر این مقاله را بر اساس ایده های او تنظیم و با نام مشترک منتشر کرده است.

این نکته ها همه جنبه عملی دارد و برآمده از فعالیت سنجیده چند دهه است. از این رو، توجه به آنها و تامل درباره آنها بیراه نیست و اما این نکته ها.

1. غالبا گیاهخواران و مدافعان حقوق حیوانات تنها با خودشان ارتباط دارند و با افرادی چون خودشان در تعامل هستند و به تدریج تصور می کنند که مردم عالم نیز چنین فکر می کنند. حال آنکه چنین نیست و در برابر کسانی که گیاهخواری را امری کاملا مقبول می شمارند و گاه آن را تنها گزینه اخلاقی می دانند، کسانی هستند که گاه حتی درباره درستی آن تردید جدی دارند. در نتیجه به گفته سینگر: «بکوشید جریان فکری جاری جامعه و مسیر آینده آن را دریابید.» این گشودگی در سپیرا چنان بود که از هر فرصتی برای فهم دیدگاه عمومی و گفت وگو با دیگران، حتی مسافری که در اتوبوس کنارش نشسته بود، سود می جست.

2. برای حمایت از حقوق حیوانات، باید هدفی ملموس، ارزشمند، حیاتی و دست یاب را دنبال کرد. به توصیه سینگر انتخاب هدف باید بر اساس دو معیار باشد: نخست تاکید بر رنج گسترده ای که به حیوانات وارد می شود و دوم امکان تغییر این وضع بی آنکه هزینه بالایی داشته باشد. مهم آن است که جامعه و عموم مصرف کنندگان بدانند گوشت هایی که مصرف می کنند با چه رنج و دردی همراه بوده است و چه پیامدهای بلندمدت زیست محیطی خواهد داشت. از آن مهم تر، توضیح این نکته مهم است که تغییر نظام غذایی نه تنها دشوار و آسیب زا نیست که شدنی و مطلوب است و در بلندمدت هزینه زیادی نخواهد داشت.

3. به جای آنکه در پی تغییرات گسترده و ناگهانی باشیم، گام به گام پیش برویم. گوشتخواری چنان در رگ و ریشه مردم رسوخ کرده که برای برخی کسان حتی تصور نخوردن گوشت هم دردآور است. از این رو، باید اهدافی واقع بینانه و رسیدنی وضع و دنبال کرد. در این عرصه، منطق «همه یا هیچ» به کار نمی آید. کسانی که منطق همه یا هیچ را دنبال می کنند، چنان تصویر دشواری از گیاهخواری به دست می دهند که مایه دوری علاقه مندان می شود. مهم آن است که هدف مان کاهش درد و رنجی باشد که به حیوانات وارد می شود. حال به هر میزان که به این هدف نزدیک شویم، کارمان درست بوده است. از این منظر، به جای آنکه تشویق کنیم افراد یکسره مصرف گوشت و همه محصولات گوشتی را متوقف کنند، بهتر است که از آنها بخواهیم آرام آرام از مصرف آنها «بکاهند».