نازنین فاطمه عیدیان، قهرمان دو و میدانی آسیا در گفت و گو با «اعتماد»: علی دایی به من گفت از موفقیت دخترها بیشتر از موفقیت پسرها خوشحال می شود
سطح واقعا خوبی داشت. تمام کشورها بودند، چین و ژاپن و هند و چین تایپه و... چند تا شرکت کننده ورودی المپیک هم آورده بودند با اینکه مسابقات در رده جوانان بود. سطح رقابت خیلی خیلی بالا بود.
چین تایپه و هند.
در پاییز و زمستان دو تا مسابقه دادم که یکی از آنها انتخابی تیم ملی برای مسابقات داخل سالن بود و یکی دیگر هم مسابقات بزرگسالان آسیا به میزبانی ایران بود که در آنجا دو مدال نقره کسب کردم. اینها باعث شد تجربیاتم بیشتر شود و خیلی برای این مسابقات آماده شوم.
خانم محمودی که پارسال رکورد زده بود.
خب باید پارسال به دانشگاه می رفتم اما به خاطر همین مسابقات نرفتم حالا ان شاءالله امسال به دانشگاهم می رسم.
راستش را بخواهید آنقدر که باید نه! حمایت نمی شویم! چون خیلی زود به زود سرپرست های فدراسیون تغییر می کنند و تا مسوولی بخواهد با ما آشنا شود زمان می برد . الان من هرچی مسابقه دادم یک سرپرست جدید در فدراسیون کار کرده است! البته بگویم اردوی قبل از این مسابقات هم اردوی خیلی خوبی نسبت به اردوی سال قبل بود . خوابگاه و غذا خیلی خوب بود. اما هزینه ها زیاد است. کفش و لباس و مکمل و... پول زیادی می برد. یک کفش میخی پانزده، شانزده میلیون است یا رانینگ شش تا هفت میلیون که هزینه اش را خودم می دهم. رانینگ را هر دو ماه عوض می کنم و کفش میخی را سالی یک بار که بر عهده خودم هست.
نه، امیدوارم یک حقوقی برای ما در نظر بگیرند.
هجده ساله هستم و این پنجمین مدال من در سطح آسیا بود. دو تا طلا و سه تا نقره در سه رده مختلف به دست آوردم.
از لحاظ اخلاقی سعی می کنم شبیه به خانم فصیحی رفتار کنم و آقای تختی هم دیگر الگوی من است!
استقلالی هستم.
مسابقات قهرمانی غرب آسیا در پیش است بعد مهم ترین بازی ها قهرمان جوانان جهان است که در پرو برگزار می شود که با توجه به بحث گرفتن ویزا و هزینه های رفت و آمد شاید اعزام نشویم! سه نفری که کسب سهمیه کردیم حالا معلوم نیست برویم یا خیر! امیدوارم در المپیک بعدی بتوانم سهمیه بگیرم و اینکه بتوانم در فینال المپیک رقابت کنم .
خودم تهران اما از طرف پدری کاخک در خراسان رضوی هستیم.
خیلی لطف داشتند و دارند اما الان نمی توانم به آنجا بروم اما شنیدم می خواهند یک خیابان یا یک میدان را به نام من نامگذاری کنند.
خب ماشین هم خوب است!
نه، به این موضوع فکر نکردم، اما دوست دارم من هم لقبی داشته باشم.
نه من هستم! اما دوست دارم لژیونر شوم . در کشورهای دیگر تمرین کنم و آماده شوم اما برای کشور خودم به رقابت ها بروم و افتخار کسب کنم.
بیست و چهار یا بیست و پنج نفر از دوومیدانی بودیم هفته پیش به ملاقات علی دایی رفتیم و از طرف اسپانسر ایشان هم پاداشی گرفتیم. دایی به من گفت این بار می روی که طلا بگیری! و بعد گفت من خودم دوتا دختر دارم و از موفقیت دخترها خیلی بیشتر از موفقیت پسرها خوشحال می شوم و برای من آرزوی موفقیت کرد. من که هیجان زیادی از دیدن ایشان داشتم، نتوانستم حرفی بزنم، چرا که خارج از بحث فوتبالی ایشان اسطوره ما هست. در اینجا یک نکته دیگر را هم اضافه کنم اینکه آقای کفاشیان هم در سال قبل به من برای مدالی که کسب کردم بودم یک عدد سکه هدیه داد.