آرشیو سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۵۷۵۱
جهان
۱۰
دیپلماسی

روزنامه اعتماد بررسی کرد

تحریم های ایران؛ بازدارنده یا تنش زا ؟

پس از اقدام نظامی جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به حمله رژیم اسراییل به کنسولگری اش در دمشق، کشورهای غربی و در راس آنها، ایالات متحده و بریتانیا، در دفاع از اسراییل تحریم های تازه ای علیه ایران وضع کردند. در آخرین دور از سلسله تحریم های غرب، بریتانیا، ایالات متحده و کانادا روز پنجشنبه گذشته تحریم های ضدایرانی جدیدی را اعلام کردند. وزارت خارجه بریتانیا روز پنجشنبه در اطلاعیه هماهنگ با دو کشور دیگر اعلام کرد که افراد و شرکت هایی که از «نزدیک» در تولید پهپاد ایران دخیل هستند را هدف تحریم قرار می دهد. در همین راستا، این بیانیه افزود که دو نفر با ممنوعیت سفر در بریتانیا و مسدود شدن دارایی ها مواجه خواهند شد و چهار شرکت مشمول مسدود شدن دارایی ها هستند.وزارت خزانه داری ایالات متحده نیز به طور همزمان گفت که بیش از ده ها نهاد، فرد و کشتی را که نقش اصلی در تسهیل و تامین مالی فروش مخفیانه پهپاد ایران ایفا کرده اند، تحریم می کند. دیوید کامرون، وزیر خارجه بریتانیا نیز در بیانیه ای که همراه با این اطلاعیه وزارتش بود با اتهام زنی علیه ایران، مدعی شد که مسوول تشدید تنش در منطقه ایران است و تهدید کرد که با آنچه او «رفتار بی ثبات کننده ایران» خواند، برخورد می کند. تحریم های بریتانیا و امریکا عمدتا به تولید پهپادهای ایرانی مربوط می شود و به نظر صنعت نفت ایران را هدف قرار نداده است، بلکه آنچه در بیانیه وزارت خارجه بریتانیا و وزارت خزانه داری ایالات متحده مشهود است، آنها قصد دارند تحریم های تجاری علیه ایران را با ممنوعیت صادرات قطعات مورد استفاده در تولید پهپاد و موشک گسترش دهند.

طبق ادعای وزارت خارجه بریتانیا و وزارت خزانه داری ایالات متحده، هدف از این تحریم ها این بود که ایران را در قبال پاسخ موشکی و پهپادی خود علیه اهدافی در سرزمین های اشغالی مسوول بداند و جلوی چنین فعالیت هایی را بگیرد. این در حالی است که اسراییل نزدیک به هفت ماه است در غزه و دیگر نقاط منطقه به ویرانگری و جنایت مشغول است و تاکنون دست کم 34 هزار نفر را که عمدتا زن و کودک هستند، به کام مرگ فرستاده است. هر چند این تحریم ها نشانگر سوءنیت غرب در قبال ایران است، به عقیده بسیاری از ناظران، احتمالا تاثیر عملی آن محدود خواهد بود، زیرا بسیاری از شرکت های هدف تحریم قرار گرفته اند، قبلا مشمول تحریم های ایالات متحده بوده اند و افرادی که برای تحریم های جدید انتخاب شده اند بعید است دارایی هایی در حوزه قضایی ایالات متحده داشته باشند.

دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری 16 نفر و دو نهاد در ایران را هدف قرار داد که تولیدکننده موتورهای پهپادهای مورد استفاده در پاسخ نظامی 13 آوریل ایران علیه اسراییل قلمداد می شوند. اوفک، همچنین پنج شرکت درگیر در تولید فولاد و سه شرکت تابعه خودروسازی گروه بهمن را که وزارت خزانه داری ایالات متحده آن را متهم به حمایت مادی از فعالیت های نظامی ایران می کند، تحریم کرد. علاوه بر این، بریتانیا چندین شاخه نظامی و افراد ایرانی را که در صنایع هواپیماهای بدون سرنشین و موشک های بالستیک ایران دخیل هستند، هدف قرار داده است.در همین رابطه، جو بایدن در بیانیه ای مدعی شد که به وزارت خزانه داری امریکا دستور داده است که به اعمال تحریم هایی که صنایع نظامی ایران را بیشتر مورد هجمه قرار دهد، ادامه دهد. او ضمن اتهام زنی های مکرر به ایران گفت: بگذارید برای همه کسانی که حملات ایران را ممکن می کنند یا از آنها حمایت می کنند روشن باشد، ما در انجام تمام اقدامات لازم برای پاسخگویی شما تردید نخواهیم کرد. ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا در بیانیه ای ادعا کرد که تحریم ها توانایی ایران برای بی ثبات کردن منطقه را بیشتر محدود می کند.

علاوه بر تحریم های وزارت خزانه داری، وزارت بازرگانی ایالات متحده در حال اعمال کنترل های جدیدی برای محدود کردن دسترسی ایران به میکروالکترونیک های پایه تجاری است که در مورد اقلام تولید شده در خارج از ایالات متحده که با استفاده از فناوری ایالات متحده تولید می شوند. این اقدامات پس از آن صورت می گیرد که مقامات امریکایی در اوایل این هفته مدعی شدند که در واکنش به فعالیت ایران در منطقه و جلوگیری از حملات آینده، تحریم های جدیدی را آماده می کنند. قانونگذاران در کنگره همچنین به سرعت قوانینی ضدایرانی را پیش می برند که جمهوری اسلامی ایران و افراد حقیقی را در زمره تحریم های مالی قرار می دهد.

به علاوه، رهبران اتحادیه اروپا نیز روز چهارشنبه هفته پیش متعهد شدند که تحریم ها علیه ایران را تشدید کنند و از فروش پهپادها و موشک های ایران جلوگیری به عمل آورند. این در حالی است که ایران قانونا حق دارد سلاح های متعارف خود را به هر کشوری بفروشد. جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مدعی شد که «رژیم تحریم های موجود اتحادیه اروپا برای مجازات تهران و کمک به جلوگیری از حملات آینده به اسراییل، تقویت و گسترش خواهد یافت.» او هشدار داد منطقه در آستانه یک درگیری بزرگ است که می تواند برای بقیه جهان و به ویژه اروپا تکان دهنده باشد.

ایالات متحده پیش از این صدها نهاد و فرد در ایران را از بانک مرکزی و مقامات دولتی گرفته تا تولیدکنندگان هواپیماهای بدون سرنشین و صرافی ها و شرکت های تجاری را متهم به «رفتار بی ثبات کننده» می داند. تلاش های امریکا برای تحریم، به خصوص محدود کردن درآمد ایران از نفت و فرآورده های نفتی به دهه های قبل بازمی گردد. اما این پرسش همچنان باقی می ماند که تحریم ها چقدر در جلوگیری از افزایش تولید تجهیزات نظامی ایران موثر بوده است. امریکا ایران را تهدید کرده است که تحریم های نفتی ایران را تشدید خواهد کرد. اوایل این هفته، جانت یلن، وزیر خزانه داری امریکا در نشست مطبوعاتی خود گفت که ایالات متحده «در تلاش است تا توانایی ایران برای صادرات نفت را بیش از پیش کاهش دهد.»

شاهین ها بر طبل جنگ می کوبند!

به باور گروهی از ناظران دور تازه تحریم های اعمالی علیه ایران، منتقدان سیاست بایدن را راضی نکرده است، در همین راستا، نشریه فارین پالسی با انتشار یادداشتی مدعی شد، از زمان ریاست باراک اوباما، واشنگتن توجه خود را تقریبا به طور کامل بر برنامه هسته ای ایران متمرکز کرده و افزایش نفوذ و قدرت منطقه ای این بازیگر را نادیده گرفته است. اوباما در طول مبارزات انتخاباتی اش برای اولین دوره ریاست جمهوری در سال 2008، متعهد شد که توافق هسته ای با ایران در اولویت اصلی برنامه های خاورمیانه ای اش قرار دارد. رییس جمهوری پیشین امریکا پس از به قدرت رسیدن، این مهم را اجرایی کرد. در اوایل این فرآیند، عدم تعادل آشکاری بین درک واشنگتن و تهران وجود داشت. واشنگتن فکر می کرد که تعامل با ایران در پرونده هسته ای، پتانسیل و نفوذ ایران در منطقه را محدود می کند، این فرض انگیزه امضای توافق هسته ای اولیه با ایران در سال 2013 شد. اما این توافق برای ایران به عنوان یک پیروزی سیاسی قلمداد شد. پس از آن دولت اوباما به دنبال دستیابی به توافق هسته ای گسترده تر بود و در سال 2015 موفق شد اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را تضمین کند.

به ادعای فارین پالسی، منطق واشنگتن این بود که غنی سازی اورانیوم بزرگ ترین تهدید (ادعایی) از جانب ایران در خاورمیانه است. طرف امریکایی این نظریه را مطرح کرد که همکاری در این موضوع، در ازای لغو تحریم ها، باعث ایجاد اعتماد خواهد شد. به ادعای واشنگتن، این اعتماد پس از آن مبنایی خواهد بود که براساس آن ایران می تواند در باب موضوعات (ادعایی) دیگری چون برنامه موشکی و حضورش در خاورمیانه مشارکت داشته باشد. این گزاره به ایران فرصت داد تا هم در حوزه برنامه موشکی اش پیشرفت داشته باشد و هم نفوذ و قدرتش در منطقه را گسترش دهد. بنا بر ادعای فارین پالیسی، منطق اوباما، امروز توسط دولت بایدن تکرار می شود؛ همانی که به طور مشابه بر توافق هسته ای تمرکز کرده و در عین حال تا حد زیادی قدرت ایران را نادیده می گیرد.

فارین پالسی در ادامه این گزارش ادعایی آورده، حتی دولت دونالد ترامپ، رییس جمهور سابق امریکا نیز چندان از مسیری که اوباما تعیین کرده و اکنون جو بایدن، رییس جمهور امریکا در آن قرار دارد، منحرف نشد. ترامپ در سال 2018 امریکا را از برجام خارج کرد و اصطلاح کمپین فشار حداکثری علیه ایران را اعلام کرد. در دوران ریاست ترامپ حضور و نفوذ ایران در منطقه بالاخص در سوریه در قیاس با دوران ریاست اوباما برجسته تر شده بود. به ادعای فارین پالسی، خروج ایالات متحده از برجام به تهران این فرصت را داد تا علنا واشنگتن را مقصر بداند و سرمایه سیاسی اش را افزایش دهد. اگرچه ترامپ از عبارت «فشار حداکثری» برای توصیف استراتژی خود درباره ایران استفاده کرد، اما واقعیت این بود که اقدامات دولت ترامپ باعث نشد ایران سیاست خود را تغییر دهد.

در این میان انفعال ترامپ در برابر حملات اعضای مقاومت به مناقع متحدان ایالات متحده در منطقه، برای تهران فرصت ساز شد.به عنوان نمونه در سال 2019 و بعد از حملات انصار الله به تاسیسات آرامکو، واشنگتن خود را کنار کشید. امروز نیز بایدن چنین طرح شکست خورده ای را در چارچوب رویارویی اسراییل و حماس تکرار می کند.از دید تهران، واشنگتن به دلیل عقب نشینی های سیاسی و نظامی اش، اعتبار خود را از دست داد. هنگامی که قایق های تندرو سپاه در سال 2020 کشتی های نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس را هدف قرار دادند، ایالات متحده پاسخی نداد. اواخر همان سال، دولت ترامپ در تلاش برای تمدید تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران که در اکتبر 2020 منقضی شد، شکست خورد. در عوض، واشنگتن به طور یکجانبه این تحریم را اعمال کرد. ایران این سناریو را تاییدکننده انزوای دیپلماتیک ایالات متحده می داند. زمانی که واشنگتن در همان سال تحریم های بیشتری را علیه تهران اعمال کرد، واکنش تهران افزایش غنی سازی هسته ای بود.

فارین پالسی مدعی شد که امروز به واسطه انفعال امریکا، انصار الله فرصت یافته تا قدرت خود را در یمن تحکیم کند. این گزاره همچنین موجب شد تا حزب الله به قدرتمندترین بازیگر سیاسی در لبنان تبدیل شود. سایر گروه های مقاومت حامی ایران در خاورمیانه، ازجمله حماس نیز از این وضعیت سود بردند.پس از 15 سال سیاست های نیمه کاره و کوته بینانه ایالات متحده، نباید تعجب آور باشد که خاورمیانه اکنون در جنگ است و متحد واشنگتن از چند جبهه تحت فشار قرار دارد.

سایه تحریم ها بر بازار نفت!

چند هفته است که بازارهای انرژی در مورد افزایش تنش ها در خاورمیانه به هراس افتاده اند. این امر در پی اعلام تحریم های اخیر غرب علیه ایران ممکن است اوضاع بازار انرژی را از قبل هم پیچیده تر کند. دیوید گلدوین، فرستاده ویژه انرژی بین الملل در دوره اوباما و دستیار وزیر انرژی در امور روابط بین الملل در دوره کلینتون معتقد است مفروضات پایه در سطح جهان بر این اساس استوار بوده است که تنگه هرمز باز بماند، زیرا باز نگه داشتن آن نه تنها به نفع بازار انرژی و جهان که به نفع اقتصاد تحت تحریم خود ایران نیز است. اخیرا و در پی حملات انصارالله یمن به کشتیرانی مرتبط با رژیم اسراییل در دریای سرخ و خلیج عدن باعث شده است تا تجارت گاز طبیعی مایع با اختلال مواجه شود. این درحالی است که قطر تلاش کرده است با افزایش صادرات، این اختلال را جبران کند، چراکه حوزه نفت و گاز روسیه نیز تحت تحریم است و بازار ممکن است با کمبود گاز طبیعی مواجه شود. اگرچه آرامش پس از رویارویی مستقیم ایران و اسراییل کمی به بازارهای انرژی بازگشته است، بیم آن می رود که تحریم های ایالات متحده و اروپا دوباره آرامش را از این بازار متزلزل برباید.

اما سوال کلیدی این است که در ادامه مسیر چه خواهد شد. جنگ در اوکراین به مرحله بسیار حساسی رسیده و کمک های ایالات متحده به کی یف در راه است. این یعنی گسترش جنگ و ادامه بحران در حوزه انرژی جهان؛ به ویژه اینکه اوکراین در حملات اخیرش سعی کرده است حوزه انرژی روسیه را آماج حملات خود قرار دهد. افزایش قیمت نفت قطعا چیزی نیست که ایالات متحده و دولت بایدن، آن هم در آستانه انتخابات با آغوش بپذیرند. پس در این میان، تحریم های ضد ایران، به خصوص تحریم های نفتی ایالات متحده بیشتر به ژستی سیاسی و تبلیغانی شبیه است تا اینکه در عمل کارایی لازم را داشته باشد.

ازسوی دیگر، تحریم ایران می تواند تنش در منطقه را نیز از این بیشتر کند. خطر رویارویی اسراییل با حزب الله در شمال برای کاهش خطر حمله موشکی کوتاه برد به اسراییل وجود دارد. از سوی دیگر، اسراییل تهدید می کند که به رفح حمله خواهد کرد و این یعنی ادامه تنش در منطقه و تشدید حملات انصارالله در دفاع از مردم غزه. ایران نیز خود را در دفاع از منافعش محق می داند و از غرب می خواهد تا اسراییل را در تجاوزگری اش مهار کند. تهران بارها هشدار داده است که عواقب ماجراجویی خونین تل آویو برعهده متحدین آن است. تاکنون نیز در پی حملات انصارالله به کشتیرانی مرتبط با اسراییل، تجارت دریایی با اختلال مواجه شده است و این امر می تواند با تشدید تحریم های ایران و همچنین ادامه تنش در منطقه گسترده تر شود. پس بازار انرژی، بزرگ ترین و راهبردی ترین بازار برای غرب می تواند با پیامدهای جدی مواجه شود.

به نظر می رسد در شرایط کنونی غرب به جای تحریم ایران و متعاقبا تشدید تنش در منطقه، موضوعات کلیدی دیگری ار پیگیری کند: 1) اقداماتی که ایالات متحده و متحدان اسراییل برای جلوگیری از تشدید تنش در منطقه که می تواند به یک جنگ گسترده تر منجر شود، اتخاذ کنند. خطر قریب الوقوع حمله به رفح می تواند آتش جنگ را گسترده تر کند. از سوی دیگر، تنش در مرز لبنان بسیار بالاست و همین امر می تواند به جنگی تمام عیار میان حزب الله و اسراییل بدل شود. 2) تحریم های جدید علیه ایران می تواند بازارهای چین را تحت تاثیر قرار دهد و همین مساله خود ممکن است چین را به خرید نفت بیشتر از روسیه که به نوعی درگیر با ایالات متحده و غرب است، تشویق کند. 3) تحریم ایران می تواند انصارالله را که متحد نزدیک ایران در منطقه است، برای حمله بیشتر به کشتیرانی در دریای سرخ وادارد و این امر به هیچ وجه نمی تواند برای غرب مفید باشد. 4) درنهایت محدودیت های ادعایی می تواند هر گونه مذاکرات احتمالی درخصوص برنامه هسته ای ایران را متاثر کند و دولت بایدن در شرایط کنونی ممکن است بخواهد در ماه های آخر این دوره خود به نوعی با تهران بر سر برنامه هسته ای به توافق برسد.

به علاوه حداقل هزینه های حمل و نقل بر اساس افزایش ریسک اقدام نظامی در خلیج فارس و دریای سرخ، فشار بر شرکت های بیمه امریکا و اروپا برای اجتناب از هرگونه معامله، از جمله معاملات با چین که شامل نفت خام ایران و تغییر مسیر اضافی نفت و گاز باشد، احتمالا افزایش می یابد.

آیا ایران تنگه هرمز را خواهد بست؟

با تشدید درگیری بین ایران و اسراییل و حق مشروع ایران برای دفاع از خود در پی حمایت غرب از اقدامات تجاوزکارانه اسراییل، پرسش بزرگی که در محافل رسانه ای و تحلیلی مطرح است، این است که آیا ایران تنگه هرمز را خواهد بست؟ براساس گزارش اداره اطلاعات انرژی امریکا (EIA)، حدود 21درصد از نفت مایع جهان (نفت خام، میعانات و فرآورده های نفتی) از طریق تنگه هرمز عبور کرده و آن را به مهم ترین نقطه انسداد ترانزیت نفت تبدیل می کند.

الن والد، از بنیانگذاران آیوی واشنگتن، موسسه فعال در بخش بودجه و مالی در مدارس دولتی کمبریج (ماساچوست)، معتقد است که اگر ایران عبورومرور از طریق این تنگه را تعطیل کند، عرضه نفت فورا و به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. آسیا این اثرات را به شدت احساس خواهد کرد، زیرا 80 درصد نفت خام و میعانات گازی که از خلیج فارس از طریق این تنگه خارج می شود به مشتریان آسیایی ارسال می شود. ایران در گذشته بارها هشدار داده بود که اگر اقدامات غرب در مهار اسراییل ناکام بماند یا تحریم های نفتی ایران به مرحله ای برسد که نتواند نفت خود را در بازار بفروشد، ممکن است عبور و مرور از تنگه هرمز برای دیگران نیز دیگر ممکن نباشد. تهران تاکنون این سیاست را دنبال نکرده است و به عقیده الن والد، در شرایط کنونی ایران دست به چنین اقدامی نخواهد زد، چراکه اگرچه نفت ایران از نظر فنی تحت تحریم های شدید امریکا قرار دارد، اما این تحریم ها بر خریداران نفت ایران اعمال می شود و این خریداران راه هایی برای فرار از تحریم ها با پنهان کردن منشا نفتی که خریداری می کنند، دارند. علاوه بر این، دولت بایدن نقض تحریم ها را علیه بزرگ ترین مشتری ایران، چین، به گونه ای اعمال نکرده است که پالایشگاه های چینی را از خرید نفت ایران بازدارد. از سوی دیگر، دولت بایدن از ترس افزایش قیمت نفت در بازارهای غرب که می تواند برای دولت خود او نیز کشنده باشد، تحریم های نفتی ایران را تشدید نخواهد کرد.

به عقیده این کارشناس امنیت انرژی، اجرای تحریم ها و امنیت تنگه هرمز دست به دست هم می دهند. اگر ایالات متحده تحریم های نفتی خود را با شدت بیشتری اعمال کند و ایران نتواند برای نفت خود خریدار پیدا کند، ایران می تواند انگیزه ای برای بستن تنگه به روی کشتیرانی داشته باشد، اما اگر تحریم ها تشدید یا به شکل سفت و سخت اجرا نشوند و ایران به درآمد قابل توجهی از فروش نفت خود ادامه دهد، آنگاه انگیزه و تمایل کافی خواهد داشت که تنگه هرمز را برای همه کشتی ها باز نگه دارد.

اما اگر ایران مجبور به این کار شود، بحران انرژی کل جهان را خواهد گرفت و در دیگر بخش ها نیز هزینه های بیمه برای حمل و نقل نفت و سایر کالاها از طریق خلیج فارس احتمالا افزایش خواهد یافت.

در نوامبر 2023، انصارالله حمله به کشتی های تجاری در دریای سرخ و آب های اطراف را آغاز کرد. جنبش انصارالله متحد نزدیک ایران است که از شروع جنگ غزه بارها اعلام کرده است که در حمایت از مردم غزه کشتیرانی را برای اسراییل و حامیانش ناامن خواهد کرد و به نظر در این هدف موفق بوده است. در پاسخ، ایالات متحده به راه اندازی یک ائتلاف دریایی چندملیتی برای حفاظت از کشتیرانی در دریای سرخ کمک کرد و از آن زمان چندین بار به اهداف نظامی انصارالله حمله کرده است. این ائتلاف اما ناموفق بوده است، چراکه هنوز حملات نیروهای انصارالله به اهداف مورد نظر ادامه دارد.

درگیری در دریای سرخ، کشتی ها را مجبور کرده است که در اطراف دماغه امید نیک حرکت کنند. این امر با افزایش نرخ حمل و نقل، افزایش زمان حمل و نقل و کاهش تعداد کشتی های موجود، تجارت کالاها از جمله نفت و گاز را مختل کرده است. با وجود این اختلالات، قیمت های کلیدی نفت مانند شاخص برنت هنوز افزایش نیافته است. قیمت گاز طبیعی نیز نسبتا پایین باقی می ماند، زیرا تقاضای کلی هنوز به دلیل ذخایر کامل گاز اروپا، زمستان نسبتا گرم در برخی نقاط و کندی اقتصاد چین و سایر اقتصادها مانند ژاپن و آلمان کاهش می یابد.

به گزارش رویترز، صادرات گاز امریکا نقش کلیدی در حفظ ثبات قیمت های جهانی، به ویژه در اروپا، بلکه در آسیا داشته است. با این حال، اگر اختلال در دریای سرخ بی وقفه ادامه یابد، هزینه های جهانی نفت و گاز طبیعی مایع (LNG) را افزایش می دهد. نرخ حمل و نقل برای تانکرهای نفت و فرآورده های نفتی همچنان در حال افزایش است - در برخی موارد از نوامبر تاکنون نزدیک به 500 درصد. علاوه بر این، زمان و هزینه های حمل و نقل برای محموله های نفت و LNG از خاورمیانه به اروپا و آسیا افزایش یافته است.

آینده نزدیک نامشخص است. انصارالله در دریای سرخ همچنان به دفاع از مردم غزه با غرب و اسراییل درگیر است که این امر می تواند به سایر آبراه ها و مناطق نیز کشیده شود. همین امر درگیری گسترده تر در خاورمیانه که بتواند عرضه نفت یا گاز را به طور فیزیکی قطع کند، به طور فزاینده ای محتمل می کند. گزارش های میدانی اخیر نشان می دهد که جنگ بین حزب الله و اسراییل می تواند گریزناپذیر باشد. این رخداد نیز می تواند با ناامن کردن منطقه، حتی عرضه کالا و انرژی را در دریای مدیترانه شرقی با چالش های جدی روبه رو کند.

در راستای نگرانی غرب از تشدید تنش، جولیا نشیوات، معاون سیاستگذاری در شرکت انرژی ترانس کانادا با اشاره به احتمال تشدید درگیری در خاورمیانه، به ویژه در دریای سرخ و همچنین میان حزب الله و اسراییل که می تواند تا سوریه و دریای مدیترانه شرقی نیز کشیده شود و رویارویی اخیر ایران و اسراییل، هشدار داد که چنین حوادثی و واکنش متعاقب آن از سوی ایران، عرضه جهانی نفت و گاز را به دلیل اختلالات تجاری نه تنها در خلیج فارس، بلکه از طریق کانال پاناما تحت تاثیر خشکسالی قرار خواهد داد. از نوامبر 2023 عبورومرور کشتی ها و تجارت از این آبراه به شدت متاثر شده است. در مجموع، آینده بازار جهانی انرژی ممکن است به زودی به نحوه واکنش امریکای شمالی بستگی داشته باشد. بانک جهانی تخمین زده است که تا 8 درصد از عرضه جهانی نفت خام در صورت درگیری قطع خواهد شد. چنین رویدادی همچنین قیمت گاز مایع و سایر کالاها را افزایش می دهد. انفعال آسان و شاید حتی از نظر سیاسی مصلحت آمیز خواهد بود، اما باعث فشار بیشتر بر منابع خواهد شد.