فهرست مطالب

آفات و بیماریهای گیاهی - سال هفتاد و پنجم شماره 1 (پیاپی 83، شهریور 1386)

نشریه آفات و بیماریهای گیاهی
سال هفتاد و پنجم شماره 1 (پیاپی 83، شهریور 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/06/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • بهرام ناصری، یعقوب فتحی پور، علی اصغر طالبی صفحه 1
    زنجرک Empoasca decipiens (Homoptera: Cicadellidae) یکی از آفات مهم گیاهان زراعی در ایران است. مطالعات صحرایی به منظور تعیین پارازیتیسم فصلی زنبورAnagrus atomus (Hym.: Mymaridae) روی زنجرک و وابستگی درصد پارازیتیسم به تراکم جمعیت تخم زنجرک روی چهار گونه لوبیا شامل L. Phaseolus vulgaris رقم تلاش، P. lunatus L. رقم صدف، Roxb P. calcaratus رقم گلی و L. Vigna sinensis رقم پرستو، در منطقه تهران طی سال های 1383 و 1384 انجام شد. برگ های جمع آوری شده لوبیا در شرایط آزمایشگاه (دمای 1 26 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 5 70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) تا زمان خروج پوره های زنجرک و حشرات کامل زنبور نگهداری و تعداد حشرات خارج شده از هر برگ شمارش شدند. بیشترین نرخ پارازیتیسم در سال 1383 (34/24 درصد) و در سال 1384 (33/33 درصد) بر روی رقم پرستو مشاهده شد و در سایر انواع لوبیا فقط در رقم گلی در دو تاریخ نمونه برداری پارازیتیسم دیده شد. رابطه بین درصد پارازیتیسم زنبور A. atomus نسبت به تراکم جمعیت تخم میزبان بصورت مستقل از تراکم بود که شاید دلیل آن طیف میزبانی نسبتا وسیع این زنبور در بین سایر زنجرک های برگی باشد.
    کلیدواژگان: Empoasca decipiens، Anagrus atomus، پارازیتیسم فصلی، گونه های لوبیا
  • مهدی آقابیگی، اسکندر زند، محمدعلی باغستانی میبدی صفحه 13
    به منظور بررسی تاثیر رقابت سلمه تره (Chenopodium album) بر عملکرد ذرت دانه ای، آزمایشی در سال های 1380 و 1381 در کرج انجام گرفت. آزمایش ها در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و با آرایش فاکتوریل اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل زمان نسبی سبز شدن سلمه تره (سال اول: همزمان با ذرت، در مرحله 3-2 برگی ذرت و در مرحله 5-4 برگی ذرت؛ سال دوم: همزمان با ذرت، در مرحله 3-2 برگی ذرت و در مرحله 6-5 برگی ذرت) و تراکم سلمه تره (سال اول: 2، 5، 10 و 15 بوته در متر مربع؛ سال دوم: 6/6، 3/13 و 20 بوته در متر مربع) بود. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که بیشترین کاهش عملکرد مربوط به تیماری است که سلمه تره همزمان با ذرت سبز شد و کاهش عملکردی معادل 85 و 92 درصد را به ترتیب در سال اول و دوم آزمایش باعث گردید. همچنین تاخیر در زمان نسبی سبز شدن سلمه تره سبب کاهش قدرت رقابتی آن در مقابل ذرت گردید. شاخص سطح برگ ذرت نیز در ارتباط مستقیم با تراکم و زمان نسبی سبز شدن سلمه تره بود، بطوری که سبز شدن همزمان سلمه تره با ذرت سبب کاهش شاخص سطح برگ ذرت در سال اول و دوم آزمایش به ترتیب به میزان 73 و 53 درصد شد. بطور کلی مقایسه مدل های مختلف نشان داد که مدل های تراکم- زمان نسبی سبز شدن و سطح برگ نسبی علف هرز (در حالت کلی و مجموع سه زمان سبز شدن) با حداکثر ضریب تبیین، دارای بیشترین کارایی در پیش گویی کاهش عملکرد ذرت می باشند. علاوه بر آن نتایج نشان داد که تاثیر زمان نسبی سبز شدن سلمه تره بر افت عملکرد ذرت، بیشتر از تراکم می باشد، بطوری که مدل تراکم-کاهش عملکرد در حالت تفکیک زمان های نسبی سبز شدن، از توانایی خوبی در پیش گویی افت عملکرد برخوردار بود.
    کلیدواژگان: ذرت، سلمه تره، رقابت، مدل های تجربی
  • سید وحید علوی، علی رضوانی صفحه 39
    نحوه فعالیت فصلی شته های مرکبات با استفاده از روش های نمونه برداری مستقیم و تله های زرد آبی در باغات منطقه ساری استان مازندران در خلال سال های 1382 و1383 مورد بررسی قرار گرفت. توانایی انتقال ویروس تریستزای مرکبات توسط شته های مهم در باغات مرکبات این منطقه نیز ارزیابی شد. گونه های شناسایی شده در این بررسی به ترتیب فراوانی، در سال 1382 شامل Aphis gossypii (78%)، Toxoptera aurantii (8%)، Macrosiphum euphorbiae (8%) و Aulacarthum solani (6%)، و در سال 1383 شامل A. gossypii (51%)، Aphis spiraecola (21%)، T. aurantii (12%)، Aphis fabae (9%)، Aphis craccivora (5/3%)، Aphis nasturtii (2%)، Myzus persicae (5/0%)، M. euphorbiae (5/0%) و Aphis rumicis (5/0%) بود. شته A. gossypii گونه غالب در باغات مرکبات این منطقه بود.
    در آزمون انتقال از گیاهچه های بذری لیمو مکزیکی به عنوان دهنده و گیرنده ویروس تریستزای مرکبات، و از جمعیت های بیست تایی و ده تایی چهار گونه شته A. spiraecola،T. aurantii،A. gossypii و A. fabae به عنوان ناقل برای هر یک از گیاهچه های لیمو مکزیکی گیرنده ویروس استفاده شد. میزان نهال های آلوده شده توسط جمعیت های بیست تایی شته A. gossypii، برابر با 33/3% و با جمعیت های ده تایی این گونه معادل 66/1% بود و احتمال انتقال توسط تک شته ناقل در هر دو مورد برابر با 17/0% محاسبه گردید. سایر گونه های مورد بررسی قادر به انتقال این سویه نبودند. روش تله زرد آبی در مقایسه با نمونه برداری مستقیم، فاقد کارآیی لازم بود. گونه های A. rumicis، A. nasturtii و A. solani برای اولین بار از فون شته های مرکبات در شمال کشور گزارش می گردند.
    کلیدواژگان: شته های مرکبات، Aphis gossypii، Citrus tristeza virus
  • ژینوس رستگار، مهران غزوی، کریم کمالی، جعفر ارشاد صفحه 51
    در این تحقیق زهرآگینی هشت جدایه ایرانی و یک جدایه خارجی (GHA کد ARSEF201) از قارچ Beauveria bassiana روی حشرات کامل سن گندم Eurygaster integriceps Put. مورد بررسی قرار گرفت. LC50 جدایه های DEBI001، DEBI002، DEBI003، DEBI004، DEBI006، DEBI007، DEBI008، DEBI009 و GHA بترتیب عبارت بودند از: 104×45/4، 103×78/3، 105×50/5، 104×38/4، 104×99/4،107×43/7،105×06/5، 104×69/4 و 104×76/4 اسپور در میلی لیتر آب مقطر و Tween استریل و LT50 آن ها نیز به ترتیب: 40/9، 55/8، 55/8، 92/8، 91/10، 55/14، 99/12، 25/11 و 80/10 روز محاسبه گردید. جدایه DEBI002 با کمترین زمان تاثیر و پایین ترین LC50 بعنوان زهرآگین ترین و جدایه DEBI007 با بیشترین زمان تاثیر و بالاترین LC50 به عنوان ضعیف ترین جدایه تعیین شدند.
    بررسی تاثیر روغن های گیاهی (بعنوان حامل) روی بیماریزاترین جدایه نشان داد که در بین 5 روغن گیاهی شامل روغن های پالم (نخل روغنی)، کلزا، سویا، آفتابگردان و کنجد، روغن پالم مناسب ترین آن ها برای پایداری قارچ می باشد. مقایسه میانگین درصد جوانه زنی اسپورهای قارچ پس از فرموله شدن با روغن های مذکور نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1% بین روغن های مورد استفاده و همچنین زمان پایداری اسپورها در روغن وجود دارد. اثر متقابل دو عامل نوع روغن و زمان پایداری اسپورها نیز نشان داد که از بین 5 زمان نگهداری اسپورها (2، 4، 8، 16 و 24 ساعت)، 16 ساعت بیشترین زمان پایداری اسپورها در روغن پالم می باشد. از این نظر روغن کنجد نامناسب ترین روغن ها شناخته شد.
    کلیدواژگان: Beauveria bassiana، زیست سنجی، سن گندم، روغن های گیاهی، بقای اسپورها
  • شادیه گرامی، خلیل طالبی جهرمی، احمد حیدری، احمد عاشوری، غلامرضا رسولیان صفحه 67
    با توجه به اهمیتی که کاربرد آفت کش های جدید و ایمن تر در مدیریت تلفیقی آفات دارند، اثرات حشره کش ایمیداکلوپراید روی شته جالیز Aphis gossypii (Hom.: Aphididae) مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایشات اثرات زیرکشندگی این حشره کش روی پارامتر های تولید مثلی بررسی شد. آزمایش ها در شرایط دمایی 1±25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی5 ± 70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. برای تعیین پارامترهای تولیدمثلی از دیسک های برگی گیاه خیار که درون پتری هایی به قطر 5/5 سانتی متر قرار داشتند استفاده شد. یک عدد حشره کامل تازه ظاهر شده بر روی سطح پشتی دیسک های برگی که در غلظت توصیه شده محلول سمی ایمیداکلوپراید غوطه ور شده بود، رهاسازی شد و با ایجاد جدول زندگی باروری از داده های بدست آمده، برآوردی از پارامترهای تولید مثلی بدست آمد. حداکثر طول عمر حشرات کامل شته جالیز در شاهد و تیمار ایمیداکلوپراید، به ترتیب 16 و 4 روز بود. امید زندگی حشرات کامل در اولین روز ظهور در شاهد و تیمار ایمیداکلوپراید به ترتیب 30/4 و 25/2 بدست آمد. نرخ تکثیر ناخالص یا میانگین تعداد کل نتاج ماده حاصل از یک ماده که تا آخرین روز زندگی کرده باشد، در تیمار ایمیداکلوپراید 97/3 نتاج ماده بود که نسبت به شاهد (13/49) به طور قابل ملاحظه ای کاهش نشان داد.
    نرخ خالص تولید مثل (R0) که تعداد نتاج ماده جایگزین شده بازای هر فرد در یک نسل می باشد، در شاهد و تیمار مذکور بترتیب 52/13 و 45/1 نتاج ماده بازاء هر فرد برآورد شد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت که نرخ رشد جمعیت بازاء هر فرد در یک روز می باشد، در تیمار های شاهد و ایمیداکلوپراید، به ترتیب 26/0 و 05/0 تخمین زده شد که نشان داد در تیمار ایمیداکلوپراید به میزان 81% کاهش پیدا کرده است. نتایج فوق بیانگر اثر قاطع حشره کش مذکور بر روی پارامتر های تولید مثلی شته جالیز و در نتیجه کنترل مؤثر این آفت کش روی آفت مذکور می باشد.
    کلیدواژگان: شته جالیز، ایمیداکلوپراید، جدول زیستی، اثرات زیر کشندگی
  • سید حبیب الله نوربخش، ابراهیم سلیمان نژادیان، محمد سعید مصدق، علی رضوانی، پرویز شیشه بر صفحه 81
    شته های Brachycaudus amygdalinus Schout. و B. helichrysi Kalt. از شایع ترین شته ها در باغ های بادام استان چهارمحال و بختیاری هستند. طی سال های 1382 و 1383 تغییرات فصلی جمعیت این دو گونه با نمونه برداری تصادفی از 10 درخت و از هر درخت 10 سرشاخه 5 سانتی متری در بادامستان شهرکرد بررسی شد. در این بررسی فرم های مختلف شته در فصل پاییز و بهار سال بعد شمارش گردید. فرم های ماده بالدار پائیزه (Gynoparae) هر دو گونه از نیمه دوم مهرماه روی درختان بادام مشاهده شدند. ماده های جنسی (Oviparae) از نیمه دوم آبان ماه تخم های زمستان گذران را کنار جوانه های رویشی و زایشی قرار دادند. وجود دیاپوز در تخم های زمستان گذران به اثبات رسید. فرم های بی بال شته مؤسس (Fundatrix) با ظاهری سخت و اندامی درشت از تخم های زمستان گذران تولید شدند. بررسی نشان داد پس از پایان تفریخ تخم زمستان گذران در سال 1382 و 1383 به ترتیب 1/4 و 4/0 درصد از مجموع تخم های زمستان گذران شته های B. amygdalinus و B. helichrysi منتهی به تشکیل کلنی شدند. جمعیت فرم بکرزای بی بال (Viviparae) تولید شده از شته مؤسس در ماه های فروردین و اردیبهشت تا رسیدن به بیشترین تراکم به سرعت رشد کرد. مهاجرهای تابستانه شته B. amygdalinus برای ادامه زندگی روی 4 گونه علف هفت بند Polygonum persicaria L.، P. aviculare L.، P. patulum M.B. و P. aridum مستقر شدند. شته B. helichrysi برخلاف شته B. amygdalinus در طول بهار و تابستان روی گیاهان میزبان علفی متعددی از خانواده های مختلف مشاهده شد که با زوال هر کدام تغییر میزبان می داد.
    کلیدواژگان: شته، بادام، Brachycaudus amygdalinus، B، helichrysi، تغییرات جمعیت، شهرکرد
  • فاطمه خالقی، اسدالله حجازی، اسکندر زند، ایرج الله دادی، آژنگ جاهدی صفحه 95
    به منظور مطالعه توان رقابتی ارقام سیب زمینی Solanum tuberosum)) در برابر علف های هرز، آزمایشی در سال زراعی 1381 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی همدان انجام شد. این آزمایش بصورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل هفت رقم سیب زمینی (با تنوع در رسیدن) به عنوان فاکتور اصلی و وجین و عدم وجین علف های هرز در تمام فصل به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. در آزمایش از پراکنش طبیعی علف های هرز استفاده گردید. به همین جهت کنار هر کرت تداخل سیب زمینی و علف هرز یک کرت شاهد علف هرز نیز در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین ارقام سیب زمینی از نظر توان تحمل و رقابت با علف های هرز تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد آماری وجود داشت. به طوری که ارقام نیمه دیررس دیامانت و کاسموس با بیشترین شاخص رقابتی (به ترتیب 2 و 8/1) به عنوان ارقام رقیب، ارقام دیررس و نیمه دیررس مورن و آگریا نیز با شاخص رقابتی تقریبا یکسان (به ترتیب 5/1 و 6/1) به عنوان ارقام نیمه رقیب شناسایی شدند. همچنین رقم نیمه زودرس نویتا با پایین ترین شاخص رقابتی (37/0) ضعیف ترین رقم بود. در رابطه با توان تحمل رقابت نیز ارقام نیمه دیررس و دیررس متحمل تر از ارقام زودرس بودند بطوری که ارقام آگریا، دیامانت، کاسموس (نیمه دیررس) و مورن (دیررس) در گروه متحمل و ارقام مافونا، نویتا و دراگا (نیمه زودرس) در گروه حساس به رقابت با علف های هرز قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: توان رقابتی، توان تحمل رقابت، تداخل، سیب زمینی، علف های هرز
  • مریم ابراهیم قمی، مسعود شمس بخش، رضا پوررحیم صفحه 109
    تاکستان های شمال شرق کشور (استان های خراسان شمالی، خراسان رضوی، سمنان، گلستان) برای ردیابی ویروس برگ بادبزنی مو (Grapevine fanleaf virus، GFLV)، ویروس همراه با پیچیدگی برگ مو شماره سه (Grapevine leafroll associated virus 3، GLRaV-3) و ویروس ای مو (Grapevine virus A، GVA) بررسی شدند. اکثر نمونه هایی که به صورت تصادفی جمع آوری شدند، فاقد علائم بیماری بودند. ولی در تعداد بسیار کمی از آن ها علائم زیگزاکی شدن ساقه، موزائیک، کوتاهی فاصله میان گره، دوقلو شدن جوانه و کوتولگی مشاهده شد. آلودگی نمونه ها با روش سرولوژیکی DAS-ELISA تعیین شد. نتایج حاصل از بررسی 588 نمونه با استفاده از آزمون الایز نشان داد که دست کم 78 درختچه مو به یک ویروس آلوده بودند و ویروس های GFLV و GLRaV-3 به ترتیب با حداقل 7 و 6/6 درصد آلودگی با لاترین میزان و ویروس GVA با دست کم 3 درصد آلودگی پس از آن ها قرار گرفت. با استفاده از آزمون RT-PCR و بکارگیری آغازگرهای اختصاصی، بخشی از ژن پروتئین پوششی ویروس برگ بادبزنی مو به طول حدود 321 جفت باز تکثیر شد. همچنین در تعدادی از نمونه های آلوده به GFLV علاوه بر قطعه مذکور، قطعه ای در حدود 150 جفت باز نیز همانند سازی شد. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که با توجه به وجود آلودگی سه ویروس مذکور در اغلب مناطق مورد تحقیق، استفاده از روش دقیق و حساس RT-PCR برای تشخیص پایه های مادری عاری از آلودگی ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: ویروس برگ بادبزنی مو، ویروس همراه با پیچیدگی برگ مو شماره سه، ویروس ای مو، شمال شرق ایران، الایزا و واکنش نسخه برداری معکوس، واکنش زنجیره ای پلیمراز