فهرست مطالب

کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی - پیاپی 13 (پاییز و زمستان 1385)

نشریه کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی
پیاپی 13 (پاییز و زمستان 1385)

  • 208 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/07/25
  • تعداد عناوین: 9
|
  • غلامرضا رحمدل شرفشادهی صفحه 11
    قصه زال و رودابه در بستری از تقابل دوگانه (Binaryopposition) جریان دارد. تقابل بین زابلستان به محوریت زال و کابل به محوریت مهراب. زال و زابل در پرتو فره ایزدی و گزاره های اهورامزدایی معنا می شوند و مهرداد و کابل با گزاره های اهریمنی؛ زیرا مهراب از تبار ضحاک مار بدوش و ریشه گرفته از دشت سواران نیزه گزار است. زال بجای شیر انسانها، گوشت و خون حیوانات را خورده و با پاره های تن وحوش تغذیه شده و در محیط آزاد، بی پروا و وحشی وحوش پرورده شده، از این رو تحت تاثیر خوی آزاد و بی پروای کوه و صحرا سنت ریشه دار و تابو شده متعارف، مبنی بر ممنوعیت پیوند تبار ایزدی و تبار اهریمنی را ساخت شکنی (Deconstruction) می کند و با رودابه از نسل ضحاک ازدواج می نماید. رستم که محصول ازدواج نسل اهریمن و نسل اهورامزداست گرچه برخوردار از فره ایزدی است، اما خون ضحاک در رگهایش جاریست، بنابراین در ساختار شاکله ایزدی رستم چند نقطه ضعف هم گنجانده شده است که از جمله آن مکر با اسنفندیار و کشتن سهراب است. ضحاک بدون آنکه بخواهد تحت اغواگری های اهریمن بیرون، پدر خود را می کشد. رستم بدون اینکه بخواهد یا بداند تحت تاثیر وساوس تفوق طلبانه اهریمن درون، که با عبارت «نام پوشی» توجیه می شد، پسر خود را می کشد. به هر تقدیر عناصر داستان، اعم از اشخاص و حوادث، در جریانی از تقابل دوگانه حرکت می کنند. اجزاء این تقابل دوگانه، گاه با هم در تعامل (interaction) و گاه در تضاد (Paradoa) هستند؛ یعنی زیرساخت یگانه و روساخت متکثر دارند.
    بررسی چگونگی ساخت شکنی در داستان زال و رودابه محور مقاله حاضر است.
    کلیدواژگان: شاهنامه، زال، رودابه، ساخت شکنی
  • محمدرضا یوسفی صفحه 25
    ابوالفضل بیهقی، در جای جای تاریخش، هنگام بیان شگفتی و اعجاب خود در واقع و توصیفات مختلف با استفاده از جمله: «کس مانند آن یاد نداشت» و عبارات مشابه، خود و مخاطب را از توضیح بیشتر بی نیاز می کند. بررسی کاربرد این گونه جملات با بسامد زیاد (حدود 50 مرتبه) نشان دهنده آن است که وی در چهار موضوع از این جملات استفاده کرده است: شادکامی ها و بزمها (40%)، توجهات و خلعت ها (27%)، مهارت ها و کاردانی ها(20%) بلایای طبیعی و حوادث (13%). برای بیهقی می توان این اغراض را در کاربرد جملات مورد بحث متصور شد: کاربرد جملات در معنی واقعی و حقیقی 32%، بی سابقه بودن موضوع برای شخص بیهقی 17%، استفاده از این جملات به عنوان یک تکیه کلام 12% و کاربرد اغراق آمیز برای بزرگ نمایی 39% که در این مقاله به تفصیل درباره آن گفتگو خواهد شد. ذکر این نکته مناسب است که بیشترین کاربرد را کاربردهای اغراق آمیز دربر می گیرد و نشان دهنده تعلق خاطر خاص بیهقی به سلطان مسعود است که فاصله بین زمان وقایع و زمان نگارش کتاب نتوانسته است آن را بزداید. از طرفی کاربرد جملات مورد نظر در معنی واقعی نیز حکایت از تجملات و تکلفات دربار غزنوی، شادخواری ها و بزمهای بی سابقه مسعود و درایت و کاردانی رجال درباری به ویژه پدریان دارد.
    کلیدواژگان: ابوالفضل بیهقی، تاریخ بیهقی، اعجاب
  • محمود صادق زاده صفحه 49
    روزنامه «طوفان» فرخی یزدی به مدت هشت سال از سال 1300 تا 1307ش. منتشر می شد و فرخی، خود بسیاری از سرمقالات و بعضی از مقالات آن را می نوشت و بیشتر از نظر سبک انتقادی، گرایش های سیاسی و پیام رسانی در نثر مشروطیت اهمیت داشت و طبعا شیوه نگارش و جنبه ادبی آن در درجه دوم اهمیت قرار می گرفت.
    نثرفرخی یزدی را به سه نوع می توان تقسیم کرد: نثرروزنامه ای،نثرتوصیفی،ادبی و نثرمنشیانه، اما نثر غالب وی همان نثرروزنامه ای(انتقادی، خطابی) است،که هرچند بیشترتحت تاثیرنثرروزنامه نگاری مشروطیت به ویژه روزنامه نویسی دهخدا بوده، به لحاظ امتیازات روزنامه نگاری و مختصات مقاله نویسی قابل توجه و بررسی است و در این مقاله سعی می شود به شاخصه های مقاله نویسی،انواع نثر و ویژگی های سبکی نثر فرخی پرداخته شود.
    کلیدواژگان: نثر مشروطیت، نثر فرخی یزدی، روزنامه طوفان
  • مریم حسین آبادی، سیدمحمود الهام بخش صفحه 71
    عقلای مجانین جماعتی ازصوفیه اند که رفتار و گفتارشان به ظاهرمناسب با آداب و رسوم اجتماعی و احکام شرعی و حسن و قبح عقلی نبوده است؛ مانند دیوانگان از مردم گریزان بودند و عمدتا، در ویرانه ها و گورستان ها و کوه و صحرا، درانزوا، روزگار می گذراندند. محیی الدین عربی علت بروز این حالت را در این جماعت ورود وارد غیبی و تجلی حق تعالی بر آنها دانسته است؛ اما به نظر می رسد زمینه ها وعوامل دیگری نیز در پیدایش و شکل گیری این شخصیت ها نقش بسزایی داشته اند. دراین نوشتار، کوشش می شود تا زمینه ها و عوامل اجتماعی مؤثر درشکل گیری شخصیت عقلای مجانین درعصر عطار مشخص شود و مهمترین بعد شخصیت عقلای مجانین درعصر عطار یعنی معترض و منتقد اجتماعی بودن با بیان حکایتهایی به عنوان نمونه مورد بررسی قرارگیرد.
    کلیدواژگان: عطار نیشابوری، خردستیزی، عقلای مجانین، اعتراض
  • طیبه جعفری صفحه 101
    هوشنگ ابتهاج متخلص به (ه‍. ا. سایه)، از غزل سرایان نامی معاصر است. توجه وی به غزل سبک عراقی و موفقیت او در پیروی از طرز غزل بزرگترین شاعر این سبک، حافظ شیرازی، سبب شده است تا وی را «حافظ زمانه» بنامند. یکی از برجستگی های ویژه ساختار صوری غزلهای او، در سطح توازن آوایی است؛ بدین مفهوم که ابتهاج با استفاده از تکرارهای واجی و هجایی، نظام موسیقایی برجسته ای در شعر خویش پدید آورده است که این امر از یک سو به دلیل آشنایی وی با شعر حافظ و پژوهش دهساله او بر دیوان وی است و از دیگر سوی از تسلط وی در موسیقی و آشنایی اش با بسیاری از موسیقی دانان بزرگ معاصر چون «مشکاتیان»، «لطفی» و «شجریان» ناشی می شود. در این نوشتار سعی بر آن است تا به بررسی توازن آوایی و نظام موسیقایی حاصل از آن، که در ساختار صوری (روساخت) زبان قابل طرح و بررسی است، پرداخته شود و از آنجا که تاثیر پذیری ابتهاج، از طرز غزل حافظ، به ویژه در این مقوله، امر آشکاری است، کوشش شده است تا این بررسی با مقایسه ای میان غزل حافظ و ابتهاج همراه باشد
    کلیدواژگان: حافظ، هوشنگ ابتهاج، موسیقی شعر
  • محمدرضا نجاریان صفحه 119
    امیر الشعراء، عمعق بخارایی - از شاعران پارسی گوی اوایل قرن ششم هجری است. مضامین اشعار او به مقتضای زمان، مدح و گاه هجو، تغزل و وصف طبیعت و توصیفات گوناگون است. دیوان او مشتمل بر قصاید، رباعیات و بعضی قطعات است. قسمت اعظم قصایدش در مدح شمس الملک - است؛ اما در عین مداحی، استغنای طبع و علو روح و فکر را در زیر پای شهوت و حرص لگد کوب نمی کند. او در تشبیه مهارت دارد و حدود نیمی از ابیاتش حاوی تشبیه است و بنابراین، در بررسی سبک شناسانه می توان او را شاعر تشبیه گرا نامید. غالب تشبی هات او از نوع مفرد و محسوس است و پس از آن، تشبیه مجمل. اما بسامد زیاد تشبیی هات مشروط، وهمی، خیالی، مرکب جمع، تفضیل و محسوس به معقول در دیوان شاعرگواه این است که اوبا کمال استادی، کلام خود را ظاهرا و باطنا زینت داده است به همین دلایل است که انوری - او را استاد سخن نامیده است. از آنجا که عمعق به لحاظ آوردن وجوه شباهت های تازه در زمره شاعرانی است که در تغییر سبک خراسانی به عراقی سهیم بوده اند، در این مقاله، برآنیم تا به کمک جدول آماری تشبی هات شاعر، به بررسی ارکان تشبیه، انواع و اغراض آن، اقتران تشبیه با زیورهای بلاغی و منابع الهام گرفته در دیوان و روش و سبک او بپردازیم.
    کلیدواژگان: عمعق، صور خیال، استعاره، تشبیه
  • شاهرخ موسویان، عباس خائفی صفحه 149
    ادبیات عامه، در هر جامعه و سرزمینی، دوش به دوش ادبیات رسمی وجود داشته است. چنین ابیاتی از آنجا که بر پایه واقعیات زندگی و عاری از هرگونه تعارف و ملاحظه ای است آینه تمام نمای بخشی از حقایق تاریخی اجتماعی است. علاوه بر آن گویاترین تصویر زندگی مردمان که آداب و رسوم، سنت ها و باورهای منطقه ای حاضر است.
    ادبیات لری با پیشینه ای کهن تصویرگر زندگی سنتی و ایلی است. شناخت چنین ادبیاتی مددرسان شناخت ویژگی های مردم شناختی و جامعه شناسی آن ناحیه است.
    این نوشتار به بررسی بافت عشیره ای و ایلاتی جامعه لر با تاکید بر شهرستان بویر احمد پرداخته است. محدوده زمانمی این بررسی دهه هزار و سیصد و پنجاه و قبل از آن است و سادگی و بی پیرایگی رسوم لری را قبل از آمیزش با ادبیات رسمی دهه های اخیر بیان می کند
    کلیدواژگان: ادبیات اقلیمی، شعر گویشی، فرهنگ مردم بویر احمد
  • فاطمه قادری صفحه 177
    إن الجزائر زمن الاحتلال کانت تعانی من الإباده الدینیه و الشخصیه من قبل السلطه الفرنسیه، و کانت الثقافه الاسلامیه و اللغه العربیه ضحیه تلک المعاناه، فقد اغلقت المدارس العربیه و انهدمت المساجد و مراکز تعلیم القرآن و العلوم الدینیه.
    ولکن الشعب المسلم بقی ملتزما بقیمه الروحیه، وللادباء عامه و الشعراء خاصه دور بارز فی التعبیر عن روح الشعب و الهاب حماس الجماهیر، واستمدوا مادتهم الادبیه من القرآن الکریم.
    إن الهدف من هذه المقاله دراسه صور من الاثر القرآنی لدی الشاعر «مفدی زکریا». والدافع لهذا البحث هو ان الشاعر رغم جو الاختناق الذی ساد المجتمع الجزائری فی تلک الفتره قد حفظ القرآن و درس العلوم الدینیه و رسخ القرآن فی ذهنه و کانت الالفاظ القرآنیه حاضره فی ذاکرته دائما متجلیه فی اشعاره، فاستقرلنا الرای علی ان نقدم نماذج من هذا التاثرفی دیوانه «اللهب المقدس» الذی اشتهر بدیوان الثوره الجزائریه
    کلیدواژگان: القرآن، الاثر القرآنی، الجزائر، الثوره الجزائریه، مفدی زکریا، اللهب المقدس
|
  • Gh.Rahmdel.Ph.D Page 11
    In this article, the fiction of Zal and Roodabe is studied on the basis of destructural and structural perspective. The hypothesis of the article is that due to his savage and cruel upbringing, Zal, Rustam's father, broke up and removed the structure of tradition and made a link between Ahoora and Ahriman generations.
  • Masoumeh Hamidenia, Mohammad Reza Yusofi Page 25
    Abolfazl Beihaqi, a great writer of the Qaznavi period, using the sentence "no one remembered a case like that" and similar sentences in his history book, makes further explanation unnecessary for himself and for his audience. Investigating the application of such sentences with a high frequency (approximately 50) illustrates that he has used them in four cases: in joys and parties (40%), In ceremonies of giving gifts or ranks (27%), in the case of skills (20%), and in natural disasters (13%). We can imagine the following objective for Beahaqi`s use of these sentences: using them in their real meanings (32%), unprecedency of the case for Beihaqi (17%), using them as a habit (12%), and using them exaggeratively (39%). The last use is the most frequent one which shows Beihaqi`s great love of Sultan Mas`oud, which is not lessened by the interval between the events and the date of writing the book (about 30 years). On the other hand, using these sentences in their real meaning is representative of the luxuries of the Qaznavi`s court, unprecedented vinosity and parties, as well as the ingeniousness of the men of the court, especially his ancestors.
  • Dr Mahmood Sadeghzade Page 49
    Toofan magazine by Farrohki Yazdi was published for eight years from 1821 to 1828. Farrokhi wrote some of it’s articles and had an important critical method, political tendency, and informative prose. Certainly, his approach of writing and literary aspect can be placed at other degree of importance. We can divide the prose of Farrokhi into three kinds: journalistic prose, descriptive prose, and disposition prose. His prose was journalistic prose, was under the influence of journalistic prose of constitutionalism especially Dehkhoda’s. According to journalistic privilege and characteristics of writing, his articles are important and we try to engage in them. This article focuses on, kinds of prose and characteristics of Farrokhi`s writings.His articles are investigative, analytical and critical creative with a variety of topics. They are noticeable in tree aspect: first is the internal factors. The words and political expressions in his prose are more as compared to his contemporary prose. The second is the external factor: The socially and historical conditions which made Farrokhi select the colloquialism and humanism. The other point is Farrokhi`s impressive talent of poetry. In his articles, he uses a little imagination. Although he composed and published for Toofan magazine, he managed his sonnets by the approach of improvisation.
  • Maryam Hosseinabadi, Ma Page 71
    Wise maniacs were a group of people who seemed not to act or speak on the demand of social norms, religious scruples, and common sense. They kept aloof from people and often took ruins, cemeteries, and isolated areas as their whereabouts. According to Mohya-al-din Arabi, this behavior was brought about due to a devine inspiration and the revelation of Unseen to them. There seem, however, to be other factors accounting for such a character. This article investigates the social factors that shaped up the character of wise maniacs who were contemporary to Attar. Narrating certain events, the article also refers to the feeling of criticism and objection as the salient aspect of their social life.
  • Tayyebeh Jafari, Ma Page 101
    Houshang Ebtehaj is a well known contemporary lyricist. His pen name is H. A. Sayeh. His interest in Iraqi- style lyrics and his success in following the style of the greatest poet, "Hafiz" is why he has been called "Hafiz" of the time. One of the special features of the surface structure of his lyrics is the phonetic balance. That is، he creates a prominent musical system in his poems by repeating phonemes and syllables. This is because of his familiarity with Hafiz’s poetry as a result of doing research on his poetic works as well as being proficient in music and being acquianted with the great contemporary musicians such as Meshkatian، Lotfi, and Shajarian. This paper takes into account the phonetic balance and the musical system of his poems which are analyzable in terms of surface structure of language Since Ebtehaj has been under the great influence of Hafiz’s lyrics, this article makes an attempt to campare him to Hafiz.
  • Mohammadreza Najjarian Page 119
    The poet laurate Amagh Bokharaei is among the poets in the early sixth century. The themes of his poems are different in accordance with the time, panegyreic and sometimes satire, lyricism and description of nature. His poetic work includes odes, quatrains and some stanzas. Most of his odes are in panegyric for Shams-almolk; but while panegyric, he does not trample on the nature magnanimity and intellectual and spiritual excelence through oriented and voracity.He is skilled at simile, and almost half of his verses contain similes. Therefore, he should be called a simile-oriented poet stylistically. Most of his similes are unique and tangible. The brief, but efficient, similes, are fictional, imaginary; plural, compound, superlative, and tangible. The similes in his poetic work indicate that he has adorned his words apparently and inwardly. that is why Anvari calls him a locution master. Since Amagh is among the poets who contribute to changing the Khorasani style to Iragi style, we seek to study the simile elements; its types and objectives, its closeness to eloquent and inspired resources in his poetic work and his style through referring to the statistical table of the poet's similes.
  • Abbas Khaefi , Shahrokh Mousavian Page 149
    Folklore or oral literature is a rich source of the subcultures and traditions of a country, an important subject for anthropologists, psychologists, historians and politicians. Because of the scarcity of data, it is very difficult to speak about Luri poetry. The poetry has been always combined with music and chants.This paper brings into focus a few aspects of Luri poetry such, as the concepts of " rifle " (Bernow), poverty love, widow love, epic love and, feministic poetry sung by men and others.
  • Fateme Ghaderi Page 177
    Upon occupying Algeria, France started practicing hegemonic policies that were subversive to the religious, cultural, and national identities of that country. In addition to Algerian ethnic recognitions, Islamic culture and Arabic language were victimized too. Arabic schools were closed down and religious scholastic centers were destroyed into shut ruins. In spite of all this, the Algerian Muslim nation kept abiding by its religious values.This state of affairs gave men of letters, in general, and poets, in specific, an outstanding role in voicing the public opinions and developing chivalry spirits in the nation for resistance. Equiped with valuable religious teachings gained through delving in the Quran, the literature folks tried their best to preserve genuine cultural rules.One of the Algerian then-poets who stood up mightily against the despotic French puppet government was Mofdi Zakarya. By memorizing and teaching the Quran, he granted his poetry an obvious force of conviction. The impacts of the Holy Book on his anthology, ‘Al-lahab-al-Moghaddas’, which is known as the Algerian revolution anthology, provide a topic for the present article.
  • Page 3