فهرست مطالب

نامه انسان شناسی - پیاپی 5 (بهار و تابستان 1383)

نشریه نامه انسان شناسی
پیاپی 5 (بهار و تابستان 1383)

  • 292 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1383/06/20
  • تعداد عناوین: 14
|
  • محمد تقی ایمان، احمد محمد پور صفحات 11-39
    هدف این تحقیق بررسی فرآیند و پیامدهای نوسازی و تغییر و تحولات اجتماعی در شهرستان سردشت از سال 1300 تا سال 1379 هجری شمسی می باشد. روش این تحقیق کیفی و میدانی بوده است که در آن محقق با استفاده از روش های تحقیق کیفی مبادرت به گردآوری و تحلیل یافته ها کرده است. این تحقیق میدانی حدود 5 ماه طول کشیده است.
    اکثر ساکنان شهرستان سردشت تا پیش از آغاز فرآیند نوسازی به کشاورزی- دامداری اشتغال داشتند و ده نشین بودند، و گروه های کوچ نشین هم در مناطق کوهستانی به سر می بردند. نظام اجتماعی- سیاسی، مبتنی بر نظام قبیله ای و ارباب رعیتی بود و مالکیت زمین عامل اساسی در قشربندی اجتماعی به شمار می آمد. بنابراین، پایگاه اجتماعی افراد با توجه به مالکیت زمین و نسب تعیین می شد.
    تا پیش از آغاز فرآیند نوسازی، تمام منطقه فاقد شهر بود. با این حال دهکده سردشت مرکز داد و ستد بود و فرآورده های کشاورزی-دامی و بعضی کالا ها به طور محدود مبادله می شد. فرایند نوسازی به تدریج بسیاری از جنبه های فرهنگ و جامعه سنتی را دگرگون ساخته است. استقرار ادارات دولتی در منطقه، اجرای اصلاحات ارضی، ورود تکنولوژی نوین از جمله وسایل، ابزارها، تاسیس مدارس نوین، احداث جاده ها و بالاخره تبدیل دهکده سردشت به شهر سردشت باعث دگرگونی در نظام اجتماعی- سیاسی و فعالیت های اقتصادی گردیده است. الغای نظام ارباب- رعیتی و انتقال قدرت از ایل و قبیله به دولت، ساختار سیاسی منطقه را تغییر داده و در نتیجه سران ایلات قدرت سنتی را از دست داده اند، هر چند اعضای خانواده های آن ها اکنون در ادارات دولتی نفوذ کرده و از موقعیتی مناسب برخوردارند. فرصت های شغلی جدید و دستیابی به آن ها از طریق سوادآموزی نوین، باعث تحرک اجتماعی گردیده است، به طوری که پایگاه اجتماعی افراد اکنون به صورت اکتسابی است. فعالیت های اقتصادی متنوع گردیده است، هر چند بسیاری از اهالی هنوز به کشاورزی- دامداری اشتغال دارند. به طور کلی، تمام جنبه های زندگی مردم این سامان دچار دگرگونی شده است، با این حال بسیاری از جنبه های فرهنگ سنتی به ویژه در روستا ها کمتر تغییر یافته اند.
  • مهدی طالب صفحات 40-64
    در زمینه مطالعات مربوط به جامعه روستایی رشته های مختلفی از علوم اجتماعی فعالیت می کنند. در سال های اخیر با توجه به گسترش رشته ها و گرایشهای علوم اجتماعی و حتی علوم کشاورزی و محیط زیست مشاهده می شودکه در این رشته ها هر یک به مطالعات روستایی علاقه مند شده و پژوهش در این قلمرو را اجتناب ناپذیر می دانند، مطالعات روستایی دیگر در حیطه و قلمرو هیچ یک از رشته های علمی قرار ندارد بلکه حالتی بین رشته ای و فرا رشته ای به خود گرفته است.
    واقعیات جامعه روستایی که هنوز در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران از نوعی در هم تنیدگی و یکپارچگی برخوردار است، قلمرو مطالعاتی هر رشته را در رابطه با رشته دیگر دچار مشکلاتی کرده است.
    مسئله اصلی این مقاله سعی در یافتن راهکاری منطقی و عملی است که تعامل لازم را بین رشته های مختلف درگیر در مسائل روستایی همراه با کشورهای مبدع این مطالعات فراهم آورد. سعی شده است این مقاله که با بررسی پیشینه هر یک از رشته های وابسته به مطالعات روستایی و تحولاتی که در چند دهه اخیر از سر گذرانده اند، در جست و جوی وضعیت کنونی این رشته ها و تعاملات آن ها در اروپا، که خاستگاه اصلی آن ها بوده است، باشد و راه های همگرایی و هم آهنگی مربوط را با تفاوت هایی که در برخی از کشورها وجود دارد تا حدودی به دست دهد.
    در این مقاله وضعیت مطالعات روستایی در ایران و نقش و جایگاه هر یک از رشته های علوم اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه می تواند پژوهشگران و متخصصان حوزه روستایی را در جهت هم آهنگی و تعامل اصولی بدون تعصب رشته ای یاری نمایدو زمینه های لازم را برای مطالعات جامع روستایی و یا "روستا شناسی" فراهم آورد.
    در این مقاله همچنین به بررسی اجمالی برخی از این رشته ها و مناسباتشان با مطالعات روستایی پرداخته شده است.
  • مرتضی فرهادی صفحات 65-98
    مقاله حاضر نتیجه کاری میدانی و اکتشافی در حدود دو دهه پیش است، که با پژوهش کتاب خانه ای آمیخته و پرورده شده است. در قسمت نخست نوشته، کوشیده ایم تا نو بودن بافت این نوع قالی در ایران مورد بررسی قرار دهیم. با وجود محدودیت بسیار در منابع، به مدارک و اسنادی دست یافتیم که نشان می دهد، حداقل، بافت این نوع قالی از زمان سلجوقیان رواج داشته، و اوج آن در عصر صفوی بوده است. و دنباله آن، چه به صورت قالیچه یا به صورت تابلو فرش، و تابلو فرش خط برجسته و غیره، در ملایر و قم و کاشان و اصفهان و به ویژه در تبریز تا به امروز ادامه یافته است.
    برجسته بافی گل و باغ و ریحان در قالیچه های گل برجسته و وفور این نقوش در صنایع و هنرهای مختلف ایرانی نویسنده را به ردیابی تاریخی و ریشه یابی فرهنگی و سبب جویی این گل خواهی و گل سازی و گل افشانی واداشته است. همچنین پس از معرفی قالیچه های نقش (گل)برجسته دره جوزان شیوه بافت، انواع رنگ ها و نام نقش ها و اندازه ها، و ذکر دلایل فنی و تاریخی گزینش این نقش ها در این نوع قالیچه، سعی کرده ایم معانی و راز و رمزهای تاریخی و سرچشمه های فرهنگی آن ها را بکاویم.
    گفتنی است نگارنده در این نوشته، افزون بر معرفی قالیچه های نقش برجسته دره جوزان، به مناسبت از برخی مراکز بافت و برخی کارهای مشاهده شده در دو دهه گذشته نیز اشاراتی کرده است، به امید آن که تحقیقات بیشتری درباره قالیچه های گل برجسته و تابلو فرش های نقش برجسته ایران به کمک موزه فرش ایران و سازمان ها و وزارت خانه های مربوط به آن به انجام رسد.
  • رحیم فرخ نیا، اعظم کزازی صفحات 99-120
    این پژوهش با رویکرد انسان شناسی به بررسی فرآیند بلوغ در میان دو اجتماع شهر اراک به منظور کشف تاثیر تفاوت های فرهنگی بر فرآیند بلوغ پرداخته است. فرآیند بلوغ توسط پژوهشگران رشته هایی چون روان‎شناسی، روان پزشکی، زیست شناسی و مردم‎شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. البته رویکرد مردم شناسی بلوغ، بیشتر متاثر از مکتب اصالت فرهنگ است که در آن احساسات همراه مرحله بلوغ مانند اضطراب، ترس و...، و شیوه برخورد فرهنگ فرد با مسئله ارتباط پیدا می‎کند. اما، در مقابل این دیدگاه، نظریه«جبرگرایی زیستی1» قرار دارد که منشا احساسات همراه بلوغ را ناشی از فعل و انفعالات شیمیایی خاص این مرحله می‎داند.
    تحقیق حاضر از تاثیر رویکرد جبرگرائی زیستی نیز غافل نبوده است. به طوری که، از یک سو، تاثیر جنبه های فرهنگی دو اجتماع در شهر اراک بر فرایند بلوغ سنجیده شده و، از سوی دیگر، تاثیرمتغیرهای زیستی مانند گروه های خونی بر فرایند بلوغ آزموده شده‎اند.
    نتیجه این تحقیق نشان می‎دهد که فرایند بلوغ هم متاثر از پدیده های فرهنگی و هم متاثر از عوامل زیستی است، اما نقش عوامل فرهنگی چشمگیرتر می‎باشد.
  • محدثه محب حسینی صفحات 121-168
    انسان شناسی اشیا وفن آوری1یکی از عرصه های جدید انسان شناسی است که ازدهه های اخیر در اروپا و امکریکا رواج یافته است که با تاکید بر بررسی تحولات عناصر مختلف فرهنگ مادی جامعه، در چارچوب فنون و اشیا و آثار آن بر سازمان اجتماعی جوامع، تحولات اجتماعی ناشی از جهانی شدن را مورد تحلیل و تبیین قرار می دهد. مقاله حاضر با ارائه یک مدل عملی از تغییرات فنی و اجتماعی در یکی از مناطق روستایی شمال ایران در پی درک مناسبات اساسی بین "رویداد فنی"2 و"رویداد اجتماعی"3است. طی سال های گذشته انتقال فنون و اشیای نوین به این منطقه منجر به ناپدیدی استقلال ساکنان در فرایندهای متفاوت فعالیت های کشاورزی، دامداری و ابریشم کاری شده و اقتصاد بومی و محلی را به اشیا و فنون صنعتی وارداتی وابسته کرده است. این دگرگونی ها به نوبه خود به تغییراتی بنیادی در جنبه های دیگر زندگی اجتماعی انجامیده است. در این پژوهش، محقق با اتخاذ یک دیدگاه بین رشته ای در حوزه های انسان شناسی، جامعه شناسی و فن شناسی از طریق یک ابزار روش شناختی نوین و تطبیقی،"زنجیره عمل فنی"4 در پی شناخت عوامل موثر بر تحولات فنون کشاورزی و دامداری جامعه قاسم آباد، به عبارت دیگر، نقش "فن" و "جامعه" در دگرگونی های اجتماعی است، بر این اساس وی این تحولات را از دهه دوم قرن بیستم تا دوره معاصربا توجه به عوامل اجتماعی-اقتصادی جامعه ایرانی که در تغییرات این جامعه روستایی دخیل بوده اند مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
    مقاله با طرح نظرات اندیشمندان اجتماعی و فن آوری در خصوص نقش فن و جامعه در فرآیند تغییرات اجتماعی آغاز می شود. سپس فنون کشاورزی و دامداری به عنوان دو جنبه از فرهنگ مادی مبنا قرار گرفته و نگارنده با مشخص ساختن تحولات عناصر متفاوت این فنون(ابزارها، حرکات وعاملان) از طریق مدل زنجیره عمل فنی آن ها را در سه حوزه نوآوری، ناپدیدی و تحول طبقه بندی نموده و با تاکید بر نظرات آندره لوراگوران در مورد قرض گیری فنی به تحلیل راهکارهای تغییرات این جامعه روستایی می پردازد.
  • علی اصغرمقدس، اسفندیارغفاری نسب صفحات 169-196
    هدف این تحقیق بررسی تغییرنظام ارزشی طایفه دهداردر فارس بوده است.ابتدا به بررسی مبانی نظری پرداخته ایم ودراین زمینه مسئله اشاعه ورابطه بین سنت ومدرنیته ازدیدگاه هایی همچون مدرنیته پیوندی و بازاندیشانه و جهان-محلی شدن مورد بررسی قرارگرفته است. دراین پژوهش از روش تحقیق میدانی استفاده شده است.افراد مورد مصاحبه عمیق قرار گرفته اند. این مصاحبه ها مبنای اصلی داده ها بوده است. تحلیل داده ها نیز از طریق یکی از شیوه های تحقیق کیفی، یعنی تحلیل چارچوب، صورت گرفته است. یافته ها حاکی ازاین است که ارزشهای متعلق به فرهنگ بومی نه تنها ازمیان نرفته اند،بلکه همچنان به حیات خود ادامه داده و با ارزشهای مدرن درآمیخته و ترکیب جدیدی پدید آورده اند که برخی آن را فرافرهنگ نامیده اند.
  • ژان فرانسوا دوریته ترجمه: جلال الدین رفیع فر صفحات 197-215
  • نقد و بررسی
  • اصغر کریمی صفحات 223-230
  • یادبود
  • جلال الدین رفیع فر صفحات 259-269
  • یادبودها
  • صفحات 282-287