فصلنامه مطالعات مدیریت بر آموزش انتظامی
سال پنجم شماره 3 (پیاپی 19، پاییز 1391)

هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه بین شرایط تنوع اثربخش و دانش آفرینی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. در این پژوهش توصیفی- همستگی 224 نفر از کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با استفاده از نمونه گیری طبقه ای به روش مورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی یا اعتبار آن از طریق اعتبار محتوا و آزمون بر روی30 نفر از اعضای جامعه آماری سنجیده شد. پایایی توسط روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. جهت ارزیابی و بررسی فرضیه های تحقیق در آمار توصیفی از جداول فراوانی و درصدها، میانگین ها و انحراف معیارها و در آمار استنباطی از آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر و همچنین آزمون همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین داده های شخصی و ستاده های شخصی با دانش آفرینی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد، همچنین داده های شخصی نسبت به ستاده های شخصی نقش بیشتری در دانش آفرینی دارند. اولویت نقش ابعاد دانش آفرینی به ترتیب شامل توانایی شبکه سازی، توانایی کسب، توانایی ائنلاف، توانایی مراقبت، توانایی حل مساله، توانایی ترکیب، توانایی یادگیری، توانایی همکاری، توانایی یادگیری زدایی و توانایی نوآوری می باشد.

امروزه مدیریت دانش سازمانی و فرایندهای آن را، به مثابه یک راهبرد ضروری و آینده نگر به منظور کسب مزیت رقابتی و حفظ بقاء و بهبود عملکرد فردی و سازمانی و به طور کلی تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده در محیط های پویا و به شدت تغییرپذیر می دانند و سازمان ها به منظور دستیابی به مزایای آن، برای پیاده سازی مدیریت دانش تلاش می نمایند که در این راستا با چالش ها و الزاماتی رو به رو هستند سازمان پلیس به عنوان نهادی اجتماعی که حافظ جان و مال مردم است دارای وظایف و مسئولیت های متعددی است که تحقق هر کدام از آنها نیازمند به اخذ تصمیمات واقع گرایانه است که این امرتنها از طریق مدیریت دانش و اطلاعات تحقق پذیر است. مدیریت دانش با ساده سازی و اصلاح فرایند مشارکت، توزیع، ابداع یا آفرینش، گردآوری و درک دانش می تواند به تصمیمات نوآورانه در سازمان پلیس کمک کند و آن را از یک سازمان بوروکراتیک به سازمانی دانش محور، نوآور و روزآمد تبدیل سازد. از آنجایی که در یکی دو دهه گذشته رویکرد پلیس جامعه محور رشد قابل توجهی داشته به جرات می توان گفت هدف آن رسیدن به یکی از مهم ترین ملاک های اثربخشی و کارایی یعنی توانایی در کاهش احساس ناامنی و افزایش مشارکت شهروندان بوده است. به لحاظ نظری با توجه به اتخاد رویکرد پایین به بالا و شکل دهی و ارتقای مشارکت همگانی از طریق شناسایی و پیشگیری از وقوع جرم و توجه به افزایش رضایتمندی، می تواند احساس امنیت، تغییر دیدگاه های شهروندان به پلیس و در نهایت ارتقای کیفیت زندگی و تعامل با پلیس کمک کند. حال این نوشتار به دنبال این است که این رویکرد نسبتا فراگیر پلیس تا چه اندازه با الگوی ها دانش محوری انطباق داشته و تا چه اندازه می تواند پلیس را در این راه یاری رساند.

برحسب زمان و شرایط، آموزش های پلیس در نقاط مختلف دنیا عملکردهای متفاوتی دارد. در آمریکا و انگلستان، آموزش پلیس تقریبا کوتاه مدت و بامحوریت عملی است، درمقابل، در ترکیه، سنت آموزش طولانی و نظریه محور است. بنابراین، فلسفه امورانتظامی و عملکردهای پلیس در این کشورها متفاوت از یکدیگر است. در این پژوهش، با مقایسه نقاط قوت و ضعف و بیان شباهت ها و تفاوت ها، سیستم آموزش پلیس در سه کشور آمریکا، انگلستان، و ترکیه تبیین می شود. در نتیجه، با بهره گیری از بهترین عملکردها در این سه کشور، این پژوهش توصیه هایی را عنوان می کند.

این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی میزان بازدهی دوره های آموزشی تخصصی راهور بر عملکرد فارغ التحصیلان آموزشگاه علمی تخصصی شهید چمران ناجا را دارد. جامعه آماری شامل600 نفر از درجه داران فارغ التحصیلان رسته راهور از آموزشگاه مذکور بین سال های 1386 تا 1389 و حجم نمونه این گروه 250 نفر بوده و همچنین روسای آنان در مناطق راهور فاتب به تعداد 22 نفر می باشد، از این گروه به صورت تمام شماری پرسشگری شده است. در این تحقیق از روش های توصیفی و استنباطی آماری استفاده شده است. نوع تحقیق کاربردی است و از نظر روش و ماهیت توصیفی از نوع همبستگی، پیمایشی می باشد. که نتایج و یافته های قابل قبولی به شرح ذیل احصاء گردید: 1- بین میزان علاقه مندی، کیفیت برگزاری دوره های تخصصی، یادگیری دروس تخصصی با سطح کارآیی، عملکرد، توانمندی و تخصص درجه دارانی که در دوره های تخصصی راهور شرکت نموده اند در انجام وظایف محوله از دیدگاه درجه داران و روسای مناطق رابطه معنی داری وجود دارد.

عوامل متعددی بر کیفیت و اثربخشی تدریس در آموزش عالی موثر می باشند که شناسایی و کنترل آنها مستلزم اتخاذ رویکرد سیستمی در حوزه های نظری و عملی مربوط به آن است. لذا در این مطالعه، پس از توصیف و تبیین مبانی نظری تدریس در آموزش عالی، نخست با رویکردی سیستمی و از منظری فرایندی تعاملی به تبیین مراحل و اجزای تدریس در آموزش عالی پرداخته شد و پس از آن نیز با رویکردی تحلیلی به شناسایی و دسته بندی مشکلات و موانع قابل بروز در مسیر تحقق کیفیت و اثربخشی تدریس در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در مراحل پیش، حین و پس از تدریس پرداخته شد. خروجی این کار به دلیل ارائه تصویری از موانع و مشکلات موجود در مسیر تحقق کیفیت و اثربخشی تدریس در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، هم می تواند گامی مهم در جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری در سطوح مختلف مدیریتی و اجرایی برای پیشگیری یا رفع این گونه مشکلات به شمار آید و هم می تواند موجب بهبود کیفیت تصمیم و افزایش احتمال اثربخشی تدریس در آموزش عالی شود.

نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران می بایست با نزدیک سازی خود به ملاک های اسلامی در تحقق کامل حکومت اسلامی در کشور سهم ایفاء نماید. مراکز آموزش بدو خدمت ناجا در رسیدن به هدف پلیس اسلامی تاثیر مستقیم و به سزایی دارند. اجرای طرح ها و برنامه های تربیت و آموزش اسلامی در این مراکز که می توان از آن به حاکمیت فضای مسلمانی تعبیر کرد، تضمین کننده ی رسیدن به این مقصود خواهد بود. جمع آوری اطلاعات و داده ها در این مقاله به روش کتابخانه ای صورت گرفته و تعریف و هدف تربیت دینی و عناصر موثر بر آن بررسی گردید. که بدین منظور با مطالعه ساختار مراکز آموزش بدو خدمت ناجا عناصر تشکیل دهنده آنها شناسایی شد. بیانات و احکام رهبر معظم انقلاب در حوزه مورد بحث مورد مطالعه قرار گرفت و دیدگاه های ایشان در حوزه های مرتبط با موضوع بدست آمد. رهبر معظم انقلاب برخورداری از سه شاخص عزت، رحمت و اقتدار را برای پلیس اسلامی ضروری می دانند و رسیدن به این شاخص ها را محصول استقرار ارزش های اسلامی در پلیس در کنار توجه به آمادگی های نظامی، معنوی، علمی، ابتکار و نوآوری و توجه به تربیت فردی و ارتقاء شاخص های اسلامی در سازمان پلیس می دانند.