فهرست مطالب

پترولوژی - پیاپی 12 (زمستان 1391)

نشریه پترولوژی
پیاپی 12 (زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1392/01/21
  • تعداد عناوین: 7
|
  • الهه علیزاده، محسن آروین، سارا درگاهی صفحه 1
    توده نفوذی پلاژیوگرانیتی، در بخش گابرویی مجموعه افیولیتی نیریز، واقع در جنوب شرق شیراز، رخنمون دارد. این توده از نظر سنگ شناسی شامل تونالیت و ترونجمیت است و تماس آن با گابروهای اطراف به صورت واضح و در مواردی پوشیده است. بافت غالب آن ها گرانولار غیر همسان دانه، گرانوفیری و میکروگرافیک است. کانی های اصلی پلاژیوگرانیت ها شامل کوارتز، پلاژیوکلاز و فلدسپار سدیک و کانی های فرعی به مقدار کمتر از 10 درصد شامل آمفیبول همراه یا بدون پیروکسن، اوپاک و به ندرت تیتانیت و زیرکن است. بر اساس مطالعات زمین شیمیایی، پلاژیوگرانیت ها از نوع کالک آلکالن و متاآلومینوس هستند و دارای ویژگی های گرانیت نوع I و محیط تکتونیکی پشته میان اقیانوسی و قوس آتشفشانی هستند. الگوی عناصر نادر خاکی به هنجار شده به کندریت پلاژیوگرانیت ها، یک تهی شدگی مشخص از عناصر نادر خاکی سبک همراه با الگوی تقریبا مسطح در بخش عناصر نادر خاکی سنگین را نشان می دهد. به نظر می رسد که ماگمای سازنده این سنگ ها در یک محیط تکتونیکی پهنه بالای فرورانش از ذوب بخشی سنگ های بازیک حاصل شده باشند که این سنگ منشا خود قبلا از ذوب یک گوشته تهی شده هارزبورژیتی نشات گرفته است.
    کلیدواژگان: افیولیت نیریز، پلاژیوگرانیت، پهنه فرورانش، قوس آتشفشانی، پشته میان اقیانوسی
  • فریماه آیتی، هوشنگ اسدی هارونی، هاشم باقری، مهین منصوری اصفهانی صفحه 15
    کانسار دالی در شمال شرق اراک و بر روی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است و شامل توده های آتشفشانی- نیمه آتشفشانی با ترکیب دیوریت- کوارتز دیوریت پورفیری، آندزیت تا داسیت است که در مجموعه ای از گدازه ها و سنگ های آذرآواری با ترکیب آندزیتی نفوذ کرده اند. سه پهنه آلتراسیون اصلی در این منطقه شناسایی شده که شامل دگرسانی پتاسیک (بیوتیت ثانویه + مگنتیت + ارتوکلاز ثانویه)، فیلیک (سریسیت + کوارتز + پیریت) و پروپیلیتیک (کلسیت + کلریت + اپیدوت) است. بررسی های زمین شناسی، زمین شیمیایی و مطالعه سیالات درگیر، نشانگر حضور کانسار مس پورفیری غنی از طلا در منطقه است. مطالعه مقاطع صیقلی، حضور طلا به صورت ادخال در رگه های کوارتز و فازهای سولفیدی همچون کالکوپیریت را تایید می کند. مطالعات سیالات درگیر نمونه های کوارتزی حاصل از سیال کانه ساز از پهنه های دگرسانی پتاسیک و فیلیک، دمای بین 180 تا 600 درجه سانتیگراد، شوری بین 26 تا 70 درصد بر حسب نمک طعام و کاهش درجه حرارت و شوری از پهنه پتاسیک به سمت پهنه فیلیک را نشان می دهد که مطابق با سایر نهشته های مس پورفیری جهان است.
    کلیدواژگان: سیالات درگیر، مس پورفیری، اراک
  • سیامک کریمی، مهرداد بهزادی*، ایرج رسا، امیرمسعود قزوینی زاده صفحه 33

    کانسار آهن ایله در 250 کیلومتری جنوب شرق مشهد و 49 کیلومتری جنوب غرب تایباد قرار دارد. توده های آهن دار به شکل تخت، نامنظم و پراکنده دیده می شوند. سنگ میزبان کانسار، بیشتر شامل آهک ها و متاتوف هاست و هماتیت به صورت جانشینی درون این سنگ ها قرار گرفته است. این توده ها، کاملا هماتیتی و اولیه بوده و اثری از سایر کانه های آهن دار در آن ها دیده نمی شود. رخنمون های سنگی در این منطقه مربوط به مجموعه آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده با سن پروتروزوئیک پسین (؟) و ضخامت بیش از چندین هزار متر است که تا رخساره شیست سبز دگرگون شده اند. همچنین توده های گرانیتی با سن ائوسن پسین، درون این مجموعه نفوذ کرده اند. گرانیت های منطقه از نوع کالک آلکالن با پتاسیم بالا، پرآلومینوس تا متاآلومینوس، نوع I، مگنتیتی و مرتبط با پهنه فرورانش حاشیه قاره هستند. مطالعه سیالات درگیر درون کانی های کوارتز و کلسیت، گویای دمای همگن شدن 200 تا 380 درجه سانتیگراد و وجود دو نوع شوری متفاوت 4 تا 6 و 28 تا 38 درصد معادل وزنی NaCl است. حضور دو جامعه شوری متفاوت نشان دهنده نقش آمیختگی سیالات در تشکیل این کانسار آهن گرمابی است. وجود بلورهای هالیت در سیالات درگیر، نشان از حضور کلر در محیط تشکیل و احتمال انتقال کاتیو ن های آهن توسط یون های کلر را دارد. از طرفی، مشاهده کانی هماتیت در داخل سیالات درگیر، نشان از بالا بودن فوگاسیته اکسیژن در هنگام تشکیل و اشتقاق مستقیم ماده معدنی از ماگماست. شناسایی کانی های سریسیت، کلریت، کائولینیت، مونتموریونیت و ایلیت (به روش XRD رسی) در دگرسانی فراگیر همراه، گویای رخداد دگرسانی K- Fe- Mg- Ca- Si در سطح است. بی هنجاری مثبت Eu در ماده معدنی، نشانگر شرایط گرمابی و آمیختگی سیالات ماگمایی و جوی به هنگام تشکیل ماده معدنی است.

    کلیدواژگان: هماتیت، ایله، دگرسانی، اختلاط سیالات، سیالات درگیر
  • ثمینه رجبی، قدرت ترابی * صفحه 51

    افیولیت ملانژ سورک به صورت نواری باریک در محدوده غربی استان یزد، حد فاصل حاشیه جنوب غربی پهنه ایران مرکزی و کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و در امتداد گسل نائین- دهشیر- بافت قرار دارد. واحدهای سنگی این افیولیت ملانژ شامل پریدوتیت های گوشته، گابرو، دایک های دیابازی، کوارتز آندزیت، داسیت، سرپانتینیت، لیستونیت، رودینگیت، چرت و سنگ آهک های کرتاسه بالایی است. بر اساس بررسی های پتروگرافی و شیمی کانی های اصلی پریدوتیت های گوشته، ذوب نامتجانس ارتوپیروکسن ها و تشکیل الیوین های جایگزینی، بالا بودن مقدار Cr# کروم اسپینل در هارزبورگیت ها و دونیت ها و وجود آمفیبول پارگاسیت در لرزولیت های این افیولیت، بر اثر واکنش مذاب/ سنگ دیواره بوده است. منشا این مذاب از صفحه اقیانوسی فرو رونده، در یک پهنه فرورانش، است که با کاهش دمای ذوب لیتوسفر گوشته ای که در بالای آن قرار دارد باعث واکنش گسترده مذاب صعود کننده با سنگ دیواره می شود. بنابراین، پریدوتیت های این افیولیت ملانژ شامل لرزولیت و بیشتر هارزبورگیت و دونیت هستند. این افیولیت از نوع هارزبورگیتی (HOT) بوده و دارای ویژگی های افیولیت های مناطق پهنه بالای فرورانش (افیولیت های محیط های پشت کمان) است.

    کلیدواژگان: افیولیت های HOT، پریدوتیت های گوشته، واکنش مذاب صعود کننده، سنگ دیواره، گسل نائین، دهشیر، بافت، سورک
  • عبدالناصر فضل نیا، فهیمه کوزه کولانی صفحه 69
    لامپروفیرها و سنگ های مرتبط از جنوب غرب سلماس، به سن کواترنری، بر روی رسوبات دشت سیلابی قدیمی در مرز پهنه های سنندج- سیرجان و کمربند ماگمایی ارومیه- دختر رخنمون دارند. این سنگ ها همگی طبیعت آلکالن دارند و شامل لامپروفیرهای کامپتونیتی، لامپروفیرهای آلایش یافته، بازالت، آندزی بازالت و تراکی آندزیت می شوند. این سنگ ها به صورت منشورهای بازالتی و اسکوری با بافت پورفیری و گلومروپورفیری گسترش یافته اند. بلورهای اوژیت، دیوپسید، بیوتیت و آمفیبول به صورت فازهای اصلی و بلورهای ریز پلاژیوکلاز در زمینه، از مشخصات لامپروفیرهاست. سنگ های دیگر، دارای اوژیت، دیوپسید و پلاژیوکلاز به عنوان فازهای اصلی هستند. وجود بیگانه بلورهایی مانند کوارتز گرد شده با حواشی واکنشی پیروکسن دار و پلاژیوکلاز، تغییرات نورم نمونه ها، همراه با تغییرات در عناصر فرعی و کمیاب و نسبت های آن ها بیانگر آلایش با پوسته قاره ای است. غنی شدگی LREE نسبت به HREE، نبود بی هنجاری در مقدار Eu و وجود بی هنجاری منفی در مقدار Ta و Nb از مشخصات مهم همه این سنگ هاست. بالا بودن نسبت های (La/Yb)N، (La/Sm)N و (Sm/Yb)N، رخداد اسپینل، دیوپسید و اوژیت و طبیعت آلکالن همه نمونه ها، بیانگر رخداد فرآیند ذوب حدود یک درصدی گوشته اسپینل لرزولیت است. چنین شرایطی احتمالا پس از اتمام فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی و در اثر شکسته شدن بقایای پوسته اقیانوسی در زیر پهنه تصادمی عربی- اوراسیا در شرایط درون صفحه ای اتفاق افتاده است. فشار تکتونیکی از سمت صفحه عربی به اوراسیا به صورت مایل و گسترش عملکرد گسل های امتداد لغز راستگرد که با شکست بقایای پوسته اقیانوسی همراه شده اند، باعث کاهش فشار لیتواستاتیک و در نتیجه ذوب ناشی از کاهش فشار، شده است. تقدم و تاخر این فرآیندها باعث شده تا نمونه های مورد مطالعه طبیعت درون صفحه ای با دخالت عناصر فرورانشی را نمایش دهند. مذاب های گوشته ای حاصل در امتداد همین سیستم های گسلی فوران نموده اند.
    کلیدواژگان: آلکالی لامپروفیر، آلکالی بازالت، آندزی بازالت، شکست در تیغه فرورانشی، گسل های امتداد لغز راستگرد، مدل تکتونوماگمایی، کواترنری، سلماس
  • رقیه دوروزی، فریبرز مسعودی * صفحه 89

    در دامنه شمالی البرز مرکزی، در جنوب روستای کمربن، توده گابرویی آلکالن برونزد دارد. این توده در حواشی ترالیت های ریزدانه است و به سمت مرکز به تشنیت های درشت دانه تر تبدیل می شود. عدد منیزیم از سنگ های ترالیتی در حاشیه توده به سمت سنگ های تشنیتی در مرکز توده کاهش می یابد. وجود گابروهای ترالیتی در حاشیه ریزدانه توده گابرویی می تواند نمایان گر تبلور زود هنگام حاشیه توده، به علت افت حرارتی سریع تر باشد. در نمودارهای عنکبوتی سنگ های مورد مطالعه غنی شدگی در عناصر LILE Ba) و (Rb، عناصر HFSE (Nb) و P و تهی شدگی در عنصر K و عناصر HREE (Y و Yb) دیده می شود. نمودارها، روندهایی مشابه با روند سنگ های آلکالن مناطق درون صفحه ای را نشان می دهند. میزان پایین (کمتر از 1) نسبت های عناصر HFSE/LREE، می تواند نشان دهنده اشتقاق ماگمای منشا این سنگ ها از یک منبع استنوسفری باشد. میزان 10 YbN نمونه ها، مقادیر بالای (La/Yb)N (98/19 تا 41/28) و (Dy/Yb)N (39/1 تا 68/1) می تواند نشان دهنده وجود گارنت به عنوان فاز باقی مانده در منشا گوشته به وجود آورنده ماگمای سنگ های گابرویی آلکالن کمربن باشد. در نمودارهای طبقه بندی گابروها، این سنگ ها در بخش گابروهای محیط های ریفتی درون صفحه ای قرار می گیرند. ایجاد این توده گابرویی می تواند در ارتباط با فاز پلوتونیسم ریفت درون صفحه ای باشد که در اواخر تریاس در البرز مرکزی فعالیت داشته است.

    کلیدواژگان: گابرو، ترالیت، تشنیت، ریفت درون صفحه ای، آلکالن، البرز مرکزی
  • زهرا اعلمی نیا، محمدحسن کریم پور، سید مسعود همام*، فریتز فینگر صفحه 103

    منطقه اکتشافی طلای ارغش در شمال شرق پهنه ایران مرکزی قرار دارد. این منطقه در پهنه ساختاری سبزوار در شمال گسل درونه واقع است. رخنمون های سنگی شامل سنگ های آتشفشانی با سرشت داسیت و آندزیت، سنگ های درونی با طبیعت دیوریت، کوارتزدیوریت، کوارتز مونزودیوریت، گرانودیوریت و گرانیت و سنگ های رسوبی با ترکیب آهک، ماسه سنگ و کنگلومرا هستند. مطالعه سنگ های نفوذی دیوریت، کوارتزدیوریت، کوارتزمونزودیوریت و گرانودیوریت گویای تعلق این مجموعه به سری مگنتیت (نوع I)، پتاسیم متوسط و متاآلومین است. این سنگ ها با کانی زایی ضعیف آهن در منطقه همراه هستند. عناصر TiO2، P2O5، Nb، La و Zr در توده ها دارای مقادیر پایین و نسبت های ایزوتوپی 87Sr/86Sr اولیه و εNd اولیه در آن ها به ترتیب 703755/0 و 74/4+ است. سن این توده ها بر اساس سن سنجی اورانیوم- سرب زیرکن 9/0 8/92 میلیون سال (کرتاسه بالایی) است. داده های ترکیب زمین شیمیایی و نسبت های ایزوتوپی 87Sr/86Sr اولیه، وجود ماگمایی با منشا گوشته تهی شده و مرتبط با پهنه فرورانش اقیانوس قدیمه سبزوار را تایید می کنند.

    کلیدواژگان: ماگماتیسم، کرتاسه پایانی، پهنه فرورانش، پهنه سبزوار
|
  • Elahe Alizadeh, Mohsen Arvin, Sara Dargahi Page 1
    Plagiogranite intrusive rocks are outcropped in the gabbroic section of the Neyriz ophiolitic sequence in the south east of Shiraz. Petrographically, they are comprised of tonalite, trondhjemite and their contact with surrounding gabbros is either sharp or covered. Predominant textures are hypidiomorphic inequigranular, granophyry and micrographic. Mineralogically, they are consisting of plagioclase, quartz, sodium feldspars as major minerals and less than 10% amphibole ± pyroxene, opaques and rarely titanite and zircon as minor minerals. Geochemical studies show that their magma is sub-alkaline type (calc-alkaline series) and metaluminous. Typologically, plagiogranites have characteristics of oceanic ridge granite (ORG) toward I-type granites. Chonderite normalized REE patterns of Neyriz plagiogranites show depletion in LREEs along with a flat HREE patterns and it seems that they were formed in supra-subduction zone environment by partial melting of mafic rocks which in turn were formed by the anatexis of a previously depleted harzburgitic mantle.
    Keywords: Neyriz ophiolite, Plagiogranite, Subduction zone, Volcanic arc, Mid, oceanic ridge
  • Page 15
    The Dalli area located northeast of Arak and lies in the Urumieh-Dokhtar magmatic belt. The mineralized area is hosted by volcanic-subvolcanic bodies comprising of diorite-quartz diorite andesite to dacite rocks that intruded into the andesit and pyroclastic rocks. Three main alteration zones including potassic (secondary biotite, magnetite and secondary orthoclase), phyllic (sericite, quartz and pyrite) and propylitic (calcite, chlorite and epidote) are recognized in this area. The geological, geochemical and fluid inclusion investigations show that mineralization in the studied area is of gold-rich porphyry copper type. Gold is observed as an inclusion within chalcopyrite and silicic veins. Fluid inclusion studies in silicic veins show that the homogenization temperature and the salinity is about 180 to 600 ºC and 26 to 70% wt NaCl respectively. The temperature and salinity of fluids decreases from potassic to phyllic alteration zone consistent with other Cu porphyry deposits in the world.
    Keywords: Fluid inclusion, Porphyry copper, Arak
  • Siamak Karimi, Mehrdad Behzadi, Iraj Rasa, Amir Masoud Ghazvinizadeh Page 33

    The IIeh Iron ore deposit is located about 250 km SE of Mashhad and 49 km SW of Taibad (Khorasan Razavi province). The oldest exposed rock unit belong to late Proterozoic and are meta volcano-sedimentary complexes with metamorphic grade of green schist facies. The other outcrops are granites with Upper Eocene age which cut the complex. The granitic bodies are calc-alkaline, high-K, peraluminous to meta aluminous, and characterized by negative Eu anomaly, the magnetite- series (I-Type) granites, are related to continental- margin subduction zones with the lower crust source. The homogenization temperatures (Th) obtained from fluid inclusions in calcite and quartz ranges from 200-385 ºC with mode of 300-320 ºC. Two salinity ranges of 4-6 and 28-38 NaCl eq. Wt% are observed in quartz and calcite, respectively, implying an possible fluid-mixing event. The occurrence of hematite could be taken as evidence for extremely oxidizing conditions and the possible derivation from a magmatic source during the trapping event. Based on XRD and thin- section studies, the altered rocks around ore deposits show sericitization, chloritization, illitization, kaolinitization, silicification and montmorillonitization are the main alteration types. This study suggestsa K-Fe-Mg-Si-Ca composition for the ore-bearing fluids. Further proof for the hydrothermal-origin of the ore-bearing fluids is indicated by the positive Eu anomaly in the respected REE abundance pattern of ore samples.

    Keywords: Hematite, Ileh, Alteration, Fluid mixing, Fluid inclusion
  • Samineh Rajabi, Ghodrat Torabi Page 51

    The Surk ophiolitic melange, as a narrow belt, is located in western part of Yazd province, between the southwest of Central Iran and Urumieh-Dokhtar magmatic arc, along Naein-Dehshir-Baft fault. This ophiolitic melange consists of mantle peridotites, gabbro, diabasic dykes, quartz andesite, dacite, serpentinite, listwaenite, rodingite, chert and Upper Cretaceous limestones. Petrography and mineral chemistry of mantle peridotites reveal incongruent melting of orthopyroxenes, the formation of excess olivines, the high value of Cr# in spinels of harzburgite and dunite and the occurrence of pargasitic amphibole in lherzolites in the studied ophiolite. All of these evidences suggest melt/oceanic lithosphere reaction. The reactive melt originated from a subducted slab that decreases the melting temperature of the lithospheric mantle and leads to widespread ascending melt/wall rock reaction. The peridotites of this ophiolitic melange consist of harzburgite, dunite and lherzolite in decreasing order. The ophiolite is a harzburgite type ophiolite (HOT) showing characteristics of supra subduction zone ophiolites (back-arc basin).

    Keywords: HOT ophiolites, Mantle peridotites, Ascending melt, wall rock reaction, Naein, Dehshir, Baft fault, Surk, Iran
  • Abdolnaser Fazlnia, Fahimeh Kouzekoulani Page 69
    The Quaternary lamprophyres and related rocks from southwestern Salmas are laid on the old floodplain deposits in the border of Sanandaj-Sirjan and Urmia-Doukhtar zones. These rocks are all alkaline and include mostly camptonitic lamprophyres, contaminated Lamprophyres, basalt andesi-basalt and trachy-andesite. The rocks have been cropped out as prismatic and scoria structures with porphyritic and glomeroporphyritic textures. Lamprophyres are mostly composed of major minerals of augite, diopside, biotite, amphibole and tiny plagioclase in the matrix. Other rock types have augite, diopside and plagioclase as major phases. The presence of plagioclase and quartz xenocrystals with rounded margins, normative changes and variation in minor and trace elements content as well as their ratios are indicative of contamination with continental crust. Enrichment of LREE relative to HREE, the lack of Eu anomaly and the occurrence of Ta- and Nb-negative anomalies are important characteristics of all of the studied rocks. High ratios of Lan/Ybn, Lan/Smn and Smn/Ybn, the presence of spinel, augite and diopside and alkaline nature of all samples, indicate a melting process about 1 percent of a mantle with spinel lherzolite composition. The processes likely occurred following the Neotethys subduction beneath Central Iran ended. Slab break off in the remnants of the Neotethys oceanic crust occurred in location of the collision zone of Arabian-Eurasian plates. Arabian oblique tectonic pressure to the Eurasian plate and increasing activity of right-lateral strike-slip faults, which resulted of remnant slab break off the Neotethys, caused to decrease lithostatic pressure. As a consequence, the decompression melting occurred. The occurrence of these processes successively led to the rocks show tectonically within plate characteristic along with interacting of subduction elements. The mantle melts were erupted along these fault systems.
    Keywords: Alkali lamprophyre, Alkali basalt, andesibasalt, Slab break off, Right, lateral strike, slip faults, Tectonomagmatic model, Quaternay, Salmas
  • Roghieh Doroozi, Fariborz Masoudi Page 89

    In the northern hillside of Central Alborz, south of Kamarbon village, there is an outcrop of alkaline gabbroic intrusion that its petrogenesis and tectonic environment have been studied in this research. The studied intrusion has fine grained theralite in the margins whichconverted to coarse grained teschenite toward the center. The Mg number is decreased from theralite towards teschenite. The occurrence of theralites in the fine grained margin can reveal early crystallization of the margins due to rapid fall of temperature. The studied rocks on the spider diagrams show the enrichment of LILE (Rb, Ba) and HFSE (Nb) and the depletion of P, K, HREE (Y, Yb). These trends are similar to those of interacontinental alkaline rocks. Low values (less than 1) of HFSE/LREE can represent the astenospheric mantle as the source of magma. The YbN<10, high values of (La/Yb)N (19.98-28.41) and high values of (Dy/Yb)N (1.39-1.68) may indicate the presence of garnet as residual phase in the mantle source of the magma that generated the Kamarbon gabbroic alkaline rocks. In gabbro classification diagrams, the studied rocks are located in the field of interacontinental rift gabbros. The development of this gabbroic intrusion can be related to the plutonism of interacontinental rift that had been activated in late Triassic time in Central Alborz.

    Keywords: Gabbro, Theralite, Teschenite, Interacontinental rift, Alkaline, Central Alborz
  • Zahra Alaminia, Mohammad Hassan Karimpour, Seyed Massoud Homam, Fritz Finger Page 103

    The Arghash gold prospect occurs in the northeastern of Central Iranian domain. It is located in Sabzevar zone, north of Darouneh fault. The exposed rocks in the study area consist of volcanic rocks (andesite and dacite), plutonic rocks mostly diorite, quartz diorite, quartz monzodiorite, granodiorite and granite with minor sedimentary rocks (limestone, sandstone and conglomerate). We focus on a suite of hbl-bearing granitoid rocks consisting of diorite, quartz diorite, quartz monzodiorite and granodiorite. The rocks are metaluminous, medium K, calc-alkaline belonging to Magnetite-series granitoids (I-type). They are related to small numbers of iron bodies and veins. They show low TiO2, P2O5, Nb, La, Zr. Initial 87Sr/86Sr ratios and initial εNd are 0.703755 and +4.74, respectively. U/Pb zircon dating of this suite, using laser inductively coupled plasma mass spectrometry (LA-ICP-MS) yielded mean age of 92.8 ± 0.9 Ma (Turonian). Their chemical compositions as well as initial isotope ratios of 87Sr/87Sr strongly suggest that the original magma formed in a depleted mantle in the subduction zone in Sabzevar Paleoocean.

    Keywords: Magmatism, Upper Cretaceous, Subduction zone, Sabzevar zone