فهرست مطالب

فصلنامه زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان)
سال یکم شماره 4 (تابستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/06/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • صفیه مرادخانی، مریم طالبی صفحه 5
    فمینیسم، واژه ای فرانسوی به معنی «طرفداری از حقوق زن» و «جنبش آزادی زنان» است که اگرچه با معنای کنونی، واژه ای نوین است، قدمتی به اندازه ی تاریخ دارد. نقد فمینیستی نیز بر آن است تا نقش زنان را در دو محور خالق اثر (زن در مقام نویسنده) و شخصیت خلق شده (چهره ی ارایه شده از زن در آثار نویسندگان)، بررسی کند. محور و گرایش اول با عنوان «نقد زنان» و گرایش دوم با نام «جلوه های زن» مطرح شده است. در این مقاله به نقد فمینیستی و بررسی چهره ی زن مجموعه داستان «دخترخاله ونگوک» از فریده خرمی پرداخته می شود. در همین راستا، ابتدا خلاصه ای از داستان ها ذکر، آن گاه به نقد داستان ها از دو دیدگاه مذکور پرداخته شده است. ضمن نقد این مجموعه درمی یابیم که اثر مذکور گواه دغدغه ی زنانه ی نویسنده ی آن است. مضمون داستان ها، مسائل عاطفی اجتماعی زنان در برابر مردان و جامعه است. محور موضوعات بدون هیچ تردیدی زن، مسائل زنان و محدودیت هایشان می باشد و اندیشه ی زن محور نویسنده سبب خلق و ظهور ایده های مردستیز گشته است.
    کلیدواژگان: فمینیسم، داستان کوتاه، _ جلوه های زن، نقد زنان، نقد فمینیستی
  • علی جعفری صفحه 25
    مطابق نظر مشهور فقهای امامیه، حضانت پسر تا دو سال و دختر تا هفت سال با مادر است و پس از آن پدر عهده دار این امر می گردد. این دیدگاه با ضرورت ها و واقعیت های اجتماع هم خوانی ندارد و لذا مورد نقد بسیاری از روان شناسان قرار گرفت. اشکال آنان این بود که در نیازهای کودک سه ساله به مادر تفاوتی بین دختر و پسر نیست. این نقدها مجلس شورای اسلامی را بر آن داشت تا با اصلاح ماده 1169 قانون مدنی، حضانت فرزندان (اعم از دختر و پسر) را تا هفت سالگی به مادر واگذار کند. شورای نگهبان این مصوبه را غیر شرعی دانست و نهایتا مجمع تشخیص آن را تصویب کرد. مفهوم این روند این است که این مصوبه با قواعد اولیه فقه امامیه مغایرت دارد و مشروع نیست و نهایتا بتوان آن را بر اساس قواعد ثانویه توجیه کرد. این نکته ای است که در ضمانت اجرای درونی قوانین تاثیر منفی دارد. در این مقاله با تبیین دیدگاه شهیدصدر درباره ی نقش مصلحت در تقنین و تطبیق آن با مساله حضانت و بررسی آراء فقها درباره ی حضانت فرزندان طلاق، خصوصا آراء فقی هان نام دار امامیه هم چون شیخ-مفید و شیخ طوسی در باب حضانت (که قائل به حضانت مادر تا هفت سال، تا نه سال و حتی تا زمان بلوغ فرزند هستند) مشخص می شود که می توان گزینه های بهتری را که منطبق بر قواعد اولیه فقهی نیز می باشند (بدون نیاز به تصویب مجمع تشخیص مصلحت و تبعات فقهی و اجتماعی آن) مصوب نمود.
    کلیدواژگان: حضانت، فقه امامیه، مصلحت، شهیدصدر، طلاق
  • فریندخت زاهدی صفحه 39
    نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن (1906-1828) برشی از یک زندگی خانوادگی خانواده ای خرده بورژوا در قرن نوزدهم است که به زعم خود نویسنده تلاشی است برای نشان دادن یک موقعیت انسانی (ماریسو،1970: 243). این نمایشنامه که نخستین بار در سال 1879 در کپنهاگ منتشر شد و به زعم توریل موی نخستین نمایش نامه ی مدرن ایبسن به شمار می آید بلافاصله مورد توجه بسیاری از منتقدین و متفکرین زمان خودش قرار گرفت (موی، 2006: 225) بسیاری از این منتقدین بلافاصله نمایش نامه را در گونه ی تراژدی قرار دادند. هرچند بعدها کسانی دیگر نظر دیگری درباره ی گونه ی این اثر ارایه کردند و در تراژدی بودن آن تردید کرده اند (اشتاینر، 1380: 27) اما برای نخستین بار در این مقاله است که گونه ی این نمایشنامه کمدی نامیده می شود. این مقاله سعی نموده است تا با بهره بردن از همبسته ای از نظریه ی نقد فمنیستی و نظریه ی دریافت بر این ادعای خویش صحه بگذارد و نشان دهد چگونه کاربرد نظریه ی فمنیستی در خوانش یک متن نمایشی می تواند گونه شناسی رایج در نظریه و نقد ادبی را که ساخته ی نگاه مردانه است دگرگون و گونه شناسی جایگزینی ارایه کند.
    کلیدواژگان: سوبژکتیویته، _ خوانش فمنیستی، خانه ی عروسک، نظریه ی دریافت یا واکنش مخاطب، ژانر
  • شهرام پرستش، فائزه ساسانی خواه صفحه 55
    در این مقاله در پی چگونگی بازنمایی زنان در دوره ی اصلاحات (1384تا1375) از طریق رمان های به نگارش درآمده توسط زنان هستیم. مهم ترین ویژگی برخی از آثار تولیدشده در این دوران، گفتگوی درونی راوی با خود است. از آن جایی که چنین عنصری در ادبیات ایران نوظهور است درصدد پاسخگویی به این سوال هستیم زنان در این دسته از رمان ها چگونه بازنمایی می شوند؟ فرکلاف از یک سو به قدرت توجه ویژه ای نشان می دهد و از سوی دیگر به سوژه ی خلاق اعتقاد دارد و مفهوم فاعل گفتمان را مورد توجه قرار می دهد. به همین منظور با استناد به نظریه ی وی کوشیده ایم به بررسی این مهم بپردازیم. با استناد به نظریه ی فرکلاف رمان های چراغ ها را من خاموش می کنم، انگار گفته بودی لیلی و پرنده ی من انتخاب و با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان مورد تحلیل واقع شدند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد؛ شخصیت اصلی این رمان ها دو تصویر از خویشتن بازنمایی می نمایند. آنان ابتدا در جهت هماهنگی با فرهنگ سنتی عمل می کنند اما در میانه ی راه در اثر رویارویی با تضادها و حوادث بیرونی زندگی شان دگرگون می شود، در معرض انواع آشوب ها و تلاطم های درونی و بیرونی واقع می شوند، و از همین ره گذر شروع به بازاندیشی پیرامون دنیای اطراف خود می نمایند. پس از بازاندیشی موفق می شوند دنیایی جدید را بنا کنند، دنیایی که با فرهنگ سنتی بسیار متفاوت است.
    کلیدواژگان: طبیعی سازی، تحلیل انتقادی گفتمان، ساختار و سوژه ی خلاق، _ قدرت و مقاومت
  • محمد رضایی، سمیه افشار صفحه 75
    تلاش اصلی این مقاله، بررسی نحوه ی بازنمایی نقش های جنسیتی و چگونگی بهره گیری از رمزگان های اجتماعی و فنی در نمایش زن و مرد در قالب نقش های خانوادگی و اجتماعی است. برای نیل به این مقصود، از میان سریال های پربیننده ی سال 1387، دو سریال «ترانه ی مادری» و «مرگ تدریجی یک رویا» را با استفاده از روش نشانه شناسی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تغییرات زاویه دوربین، نوع نما و نورپردازی به نفع مردان بوده است. بدین معنا که برای انتقال حس و حالت نقش های مردانه با تغییرات زاویه دوربین، نماهای نزدیک و بسیار نزدیک و نورپردازی مناسب با حال و هوای سریال مواجه هستیم و این در حالی است که در مورد نقش های زنانه یک نواختی زاویه ی دوربین، نمای متوسط و نور تیره و تار به چشم می خورد. این تفاوت ها در مورد رمزگان اجتماعی نیز مشهود است. دیالوگ های نامانوس و نابه جای زنان و حالت های افراط و تفریط آنان در برابر دیالوگ های منطقی، مستدل و مناسب با روند داستان که در مورد مردان استفاده شده است موید ادعای فرضیه های تحقیق حاضر است. نوع لباس زنان نیز در اغلب موارد حالت های نامتعارف دارد.
    کلیدواژگان: ایران، نشانه شناسی، سریال های تلویزیونی، جنسیت، بازنمایی
  • ابوالقاسم دادور صفحه 95
    : بینش مذهبی انسان ابتدایی نمی توانست جز در «اصل مادینه هستی» قدرت های برتر آسمانی و زمینی را تجسم عینی بخشیده و بدان اقتدا کند. هر یک از جوامع کهن بر گرد نماد یا نمادهایی از اصل مادینه ی هستی که منشاء و مبنای بزرگ مادر اولیه است حلقه می زدند و آن را می پرستیدند. اندیشه ی مذهبی انسان باستانی در تحولات بعدی سرانجام به مرحله ای انجامید که در آن مرحله پرستش خدایان متعدد با صورت ها و اندام های انسانی پذیرفته شد. تاریخ ایران شاهد درخشش جایگاه زن در برهه های مختلف بوده است. زنان در ادوار مختلف نگهبان آتش، مخترع و سازنده ی ظروف سفالین، یابندگان نباتات، آزمایش کننده ی کشت و زرع، اداره کننده ی قبیله و در عین حال سلسله زنان زنجیر اتصال خانواده بوده است. آن ها با ساختن سفال به علم شیمی، هنگام رشتن و نخ تابی به علم فیزیک و از راه نساجی به علم مکانیک آشنا شدند. پژوهش در خصوص مقام و جایگاه زن در تمدن عیلام از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا ایرانی ها بخش عمده ای از فرهنگ و تمدن خود را از عیلام گرفته اند. مضافا به این که «اصل مادینه هستی» در مرکز اندیشه ی مذهبی عیلامیان قرار داشته و خدایان مادینه در جرگه خدایان اصلی بوده اند. در تفکر حقوقی عیلامی، زن جایگاه انسانی و به حق خود را داشته و هرگز به نام «فرودست» در مقام خواهان یا خوانده دعاوی ظاهر نشده است. علاوه بر آن، کلیه آراء حقوقی نیز به نام خدایانی ظاهر شده که در غالب موارد جنسیت زن داشته اند. در جامعه ی عیلام شهادت زنان مانند مردان مورد قبول بوده و نام زنان در همه گزارش های قضایی به عنوان شهود به چشم می خورد. زن در زمان عیلامی ها اهمیت زیادی پیدا می کند تا جایی که شیروکدوه یکی از پادشاهان سلسله اپارتی (اپرتی) مادر خود را به عنوان سوکال شوش منصوب می کند.
    کلیدواژگان: الهه مادر، زن، عیلام، ربه النوع
  • عزت ملاابراهیمی صفحه 115
    : اگر به بررسی شعر معاصر فلسطین خلال یک قرن گذشته بپردازیم، خواهیم دید که مفهوم ملیت و وطن بر دیگر مضامین شعری آن غلبه کرده است. شاید بدان سبب باشد که سرزمین فلسطین در طی این دوران پیوسته آبستن حوادث متعدد بود و همین اسباب و عوامل سبب شد تا حس وطن پرستی و دفاع از ملیت و کیان عربی پیوسته در میان شاعران فلسطینی جلوه گر باشد. از صدور اعلامیه بالفور، تلاش برای عملی کردن مفاد آن، مهاجرت گسترده و برنامه ریزی شده ی یهود به فلسطین، حمایت همه جانبه برای تجهیز و تسلیح آنان گرفته تا سرکوبی فلسطینیان، اهانت به مقدسات مذهبی آنان و قیام های سراسری چون 1936 تا 1939، جنگ های 1948، 1967 میلادی همه ی این عوامل در شعله ور ساختن روحیه ی وطن پرستی در میان فلسطینیان نقش به سزایی داشت. طبیعی است که شعر معاصر فلسطین به ویژه شعر فدوی طوقان نیز هم گام با آمال و آرزوهای ملی، در راستای ایفای رسالت سازنده خود به ترویج روحیه ی وطن پرستی بپردازد.
    کلیدواژگان: شعر معاصر، وطن پرستی، فلسطین، زنان، فدوی طوقان
|
  • Page 25
    According to reputed opinion of Imamie jurists, son's guardianship for two years and daughter's guardianship for seven years is on mother and thenceforth father is in charge of patronage. This viewpoint is not correspondent with the present social necessities and facts; hence many of psychologies have criticized it. This particularly is criticized for it considers no difference between the three-year-old child's need to mother regardless of being a boy or a girl. The criticisms like that caused Islamic parliament of Iran to renovate article 1169 of civil law and expand the children's guardianship, both for the boys and the girls, by mother up to seven years. The Guardian Council recognized the law unconstitutional while it again was approved by Expediency Discernment Council. This process signifies that this approval is in contradiction with the first principle of Imamie's jurisprudence and is not legitimate but ultimately it can be justified as a secondary principle. This is the point that negatively effects the internal application of the law.The article expresses Shahid Sadr's viewpoint on the role of expediency in legislation and it's consistency with the issue of guardianship and it explores different jurists’ ideas about the patronage of children of divorce, specially ideas of outstanding jurists of Imamie such as Sheikh Sadough, Sheykh Mofid, and Sheikh Toosi on guardianship, which is based on mother's guardianship up to seven or nine years old or even up to maturation age of the child. The study indicates that there are some better choices in accordance with the basic juridical principles and there's no need to get the approval of the Expediency Discernment Council with its juridical and social consequences.
  • Page 39
    In studying Henrik Ibsen's A Doll's House, there has been an analytical tradition according to the first impression of the book that tended to introduce it as a tragedy, which itself represents a common contradiction in the analysis of this play. Such a contradiction stems from the analysis of Nora's character both as a symbol of freedom and human courage in the realization of modern criteria on the one hand and the sadness attached to her movement towards awareness (knowledge) on the other. However, if we manage to transform our 19th -century outlook and raise Nora from the limits of propagandistic-feministic analysis, and understand her ample desire toward equilibrium, harmony, and existence along with liberty in a broader prospect, we can share her enjoyment from her most beautiful moments of life and may no longer wish to consider her as a tragic heroine victimized for social contracts during a specific historic era, rather we can visualize her as a normal human being challenging to pass through the awkward labyrinth of human mistakes and then celebrate her transition from the tragedy of being to the comedy of becoming.
  • Page 55
    This article traces the way women are represented in three novels written by women during the Reform Government 1375-1384/1996-2005. The most important characteristic of these novels is the internal dialogue of the narrator. This phenomenon helps to penetrate the layers of the female mind and to reach the inner world of women. This is a new phenomenon in the Iranian novel and our aim is to know how it is represented. How far does the mind of the women in these novels correspond to the common paternalistic culture? These novels are analyzed from three different angles, description, explanation and interpretation. The results show that the main characters of the novels have two images of themselves. They begin by acting in accordance to traditional culture and everything appears natural to them but midway they encounter external contradictions and events which upset their lives. They face internal chaos and disturbances and begin to think about the world around them and manage to build a different life for themselves which is very different to the traditional world they lived in.
  • Page 95
    Primitive religious belief could not have conceptualized earthly and heavenly power objectively except in the feminine principal of existence. All ancient societies moved around one or more symbols which stood as the origin and source of the primitive mother and worshiped it. Subsequent changes and developments led to the worship of multiple gods with human shapes and body.The history of Iran shows that at different times women have held lofty positions. Women were the keepers of the fire, inventors and makers of pottery, finders of plants, experimenters of farming, and administrators of tribes. Women have also been the link between families. By making pottery they learnt chemistry, by spinning they understood physics, by weaving they became familiar with mechanics. Research about the position and status of women in Elamite civilization is of importance as Iranians have adapted large parts of their culture and civilization from Elam. In particular as the feminine principal of existence stood at the center of Elamite religious beliefs so goddesses were among the predominant gods. According to Elamite legal thoughts women had their own rights and positions and as plaintive they never appeared in an inferior rank. In all legal judgements there are names of gods who have mainly female genders. In Elamite society the testimony of women was acceptable and women's names in judicial reports bares witness to this fact. It was due to the high position of womens that the king Shiro Kadooh appointed his mother Susa's Sukkal.
  • Page 115
    If we study the contemporary Palestinian poetry of the last century we will find that the theme of nationhood and motherland dominates it. One reason is the fact that during this period Palestine has been through such events that has ignited a sense of patriotism, a wish to defend of the motherland and the Arabic origin of the Palestinian people. Since the Balfour Declaration, the endeavour to enforce it and the repression of the Paletinians during the uprisings of 1936-1948, and especially after the 1967 war, have contributed to the cause of Palestinian nationalism. It is natural therefore that contemporary Palestinian poetry should be in tune with popular aspirations in promoting the spirit of patriotism