الگوی رفتاری آمریکا در قبال بیداری اسلامی: عمل گرایی محتاطانه
تحولات بیداری اسلامی در منطقهی خاورمیانه پس از سال 2011میلادی نظم منطقهای را در ابعاد مختلف تغییر داده و سیاستهای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را متاثر ساخته است. در این میان ایالات متحده -که پس از جنگ جهانی دوم منافع گستردهای را در این منطقهی استراتژیک برای خود تعریف کرده است- بیش از هر دولت دیگری دچار بحران منافع شده است. مقالهی حاضر به بررسی منافع ایالاتمتحده در خاورمیانه پرداخته و آثار بیداری اسلامی را بر این منافع به آزمون میگذارد. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که نحوهی سیاستگذاری و راهبردهای ایالاتمتحده در قبال خیزش بیداریاسلامی در منطقهی خاورمیانه از چه الگویی پیروی میکند. نتیجهی این تحقیق نشان میدهد که اوباما با اتخاذ سیاست خارجی عملگرایانه به دنبال مدیریت بحران به وجود آمده در منطقهی خاورمیانه است. در این راستا از اقداماتی نظیر مداخلهی مستقیم نظامی تا تغییرات ظاهری در نخبگان حاکم را در دستور کار خود قرار داده و در درازمدت نیز تلاش میکند از طریق کمک به انجام اصلاحات درونی، تداوم حضور نظامی در منطقه و کشورهای هدف، پرهیز از اتکای به متحد واحد، ترویج مدل اسلامگرایی سکولار، نزدیکی به جامعهی مدنی و اسلامگرایان منطقه، تقویت گفتمان حقوق بشر و پیشبرد روند سازش، چالشهای ناشی از بروز بیداری اسلامی در منطقه را مدیریت نماید
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.