انیران ایران؛ دیگر بودگی انیران در ایران باستان
شکل گیری هویت جمعی امری دو سویه است و سوای «تعاملات درونی»، «تعارضات بیرونی» نیز بر پیدایش این انگاره تاثیر می گذارد. در پژوهش حاضر که به صورت توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای فراهم آمده، یکی از مراحل هویت ساز هر تمدن که همانا شکل گیری غیریت است، در اساطیر و تاریخ ایران کاویده شده و بازه مورد نظر این پژوهش از سده دوازدهم پیش از میلاد مسیح -یعنی عصر احتمالی زردشت و زمانه شکل گیری گاهان- تا سده هفتم میلادی، مصادف با سقوط شاهنشاهی ساسانی، در نظر گرفته شده است. این پژوهش خاصه در جستجوی پاسخی درخور به این دو پرسش است که چه عناصری در ترسیم مرزهای «فرهنگی-سیاسی» قلمروی ایران در عصر باستان تاثیرگذار بوده و ایرانیان، در آن روزگاران، به کدامین ساخت های قومی-سیاسی به چشم دیگری می نگریستند. در پاسخ به نخستین سوال باید گفت که «دین» و «شیوه معیشت»، دو مولفه اصلی در مرزبندی میان «خود آریایی (و سپس ایرانی)» و «دیگری انیرانی» بوده است. همچنین، با تتبع در متون باستانی مشخص شد که تورانیان (و در راس ایشان افراسیاب)، ضحاک، مقدونیان و خاصه شخص اسکندر، رومیان و در نهایت تازیان، دیگری های تاریخی-اساطیری ایران در عصر باستان بوده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.