واکاوی دیدگاه الکساندر از منظر ناخوداگاهی
الکساندر از صاحب نظران حیطه طراحی معماری می باشد که نظریه الگوی ساختار زنده و ماندگار را مطرح کرده و در آن به تاثیر برخی عوامل غیرمستقیم در پیدایش آثار هنری اشاره نموده است. توجه به الگو، ساختار زنده و مفاهیم مرتبط با آن، به این خاطر است که دغدغه ایجاد بناهایی مطلوب و مقبول به عنوان یکی از اصلیترین اهداف معماران و پژوهشگران این عرصه می باشد. وی به الگوهایی در طراحی اشاره دارد که متکی برتجربیات زیسته و مشترک بشری است. لذا پژوهش حاضر در پی آن است که ضمن واکاوی نظرات الکساندر، مفهوم الگو را با مفاهیم مرتبط و متشابه با آن، مورد مطالعه قرار داده و نقش متمایز این روش طراحی را در حوزه معماری مشخص سازد. سوال اصلی تحقیق عبارتند از: روش طراحی الگوی ساختار زنده و ماندگار الکساندر بر چه اساسی است؟ چه ارتباطی بین الگوی الکساندر با ناخوداگاه جمعی و تباری وجود دارد؟ روش تحقیق را می توان در قالب دو مرحله بیان نمود: مرحله اول به روش فراتحلیل می باشد که، ادبیات تحقیق در زمینه آرای الکساندر، مورد ارزیابی قرار میگیرند و در مرحله دوم به روش توصیفی تحلیلی دوم سعی می شود تا رابطه بین آرای الکساندر با کهن الگوها در معماری مورد بررسی قرار گیرد. گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که، ساختار الگوهای ماندگار الکساندر متاثر از ساختار ذهن ناخوداگاهی مشترک انسان ها است که با پاسخگویی به نیازها و گرایشات فطری مشترک انسان ها طرح هایی مطلوب و مقبول ذهن جمعی ساخته و منجر به ماندگاری اثر می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.