الگوی ساختاری مدیریت دانش بر اساس کیفیت زندگی کاری کارکنان در بهداری کل ناجا

یکی از آسیب های مهم مدیریت، توجه نکردن به کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان است. این بی توجهی، اثربخشی و کارایی سازمان را به شدت کاهش می دهد. هدف اساسی پژوهش حاضر، ارائه الگوی ساختاری مدیریت دانش بر اساس کیفیت زندگی کاری در بهداری کل ناجا است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش های گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان بهداری کل ناجا تشکیل می دهند. نمونه مورد مطالعه نیز با روش نمونه گیری تصادفی ساده، به حجم 207 نفر از کارکنان اداره بهداری کل ناجا انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه مدیریت دانش سالیس و جونز و پرسش نامه کیفیت زندگی کاری والتون است. نتایج این پژوهش نشان داد که متغیر کیفیت زندگی کاری در مدیریت دانش تاثیر داشته و عامل قانون گرایی در سازمان، از ابعاد کیفیت زندگی کاری بیشترین تاثیر را در مدیریت دانش دارد.