فهرست مطالب

نشریه عیار پژوهش در علوم انسانی
سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 26، پاییز و زمستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1402/11/09
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سعید بهادری*، سیف الله فضل الهی قمشی صفحات 7-26

    «اقدام پژوهی» یا «تحقیق در عمل» یکی از روش های تحقیق کیفی است. در این رویکرد، پژوهشگر یا متقاضی تغییر و تحول، مسیله یا مشکل را شناسایی می نماید و برای حل آن و ایجاد تغییر در آن به طور دقیق اطلاعاتی را جمع آوری می کند. سپس به اقدام مناسب مبادرت می ورزد و از نتایح اقدام ارزیابی به عمل می آورد. پژوهشگران علوم انسانی برای بازنگری پیشینه موضوعات پژوهشی و کشف روابط جدید در میان تعداد زیادی از پژوهش هایی که قبلا انجام شده، از روشی به نام «فراتحلیل» استفاده می کنند. «فراتحلیل» به فنون آماری اطلاق می شود که هدف آن یکپارچه سازی نتایج پژوهش های مستقل است. با این روش می توان نتایج پژوهش ها را با یکدیگر ترکیب کرد و روابط تازه ای میان پدیده های اجتماعی کشف نمود و کاربست دقیق و علمی یافته ها را فراهم نمود. لذا روش پژوهش در این مقاله ابتدا پیشینه روش «اقدام پژوهی» و سپس تعریف و تبیین جایگاه آن در میان سایر روش های تحقیق را بیان کرده و در ادامه، با مقایسه آن با سایر روش ها، قابلیت ها و محدودیت های این شیوه پژوهشی، فرایند و چرخه اقدام پژوهی و گستره و اهداف آن را از طریق رویکرد فراتحلیل بررسی نموده است.

    کلیدواژگان: اقدام پژوهی، پژوهش کیفی، پژوهش در عمل، فراتحلیل
  • اسمعیل سلطانی بیرامی* صفحات 27-46

    مبانی و زیرساخت‏های علوم انسانی در شکل دهی علوم یادشده تاثیر بسزایی دارند. یک دسته از این مبانی انسان شناختی است؛ زیرا نوع نگاه محقق به انسان، مسایل زیادی (از قبیل موضوع، روش و هدف) را در علوم انسانی تعیین می کند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به نقش «اختیار» در اسلامی سازی علوم یادشده از نگاه علامه مصباح یزدی پرداخته است. حاصل آنکه این مبنا در توسعه و تضییق موضوعات، مسایل و اهداف این علوم و نیز در ایجاد، مدیریت، تغییر، توصیه، تبیین، تحلیل، پیش بینی، اصلاح، تقویت، ارزش گذاری و پایش کنش ها در همه علوم مرتبط با کنش های انسان نقش اصلی دارد.

    کلیدواژگان: مبانی علوم انسانی، مبانی انسان شناختی، اختیار، اسلامی سازی
  • مهدی مردانی گلستانی* صفحات 47-58

    شناخت رویکردهای سیره پژوهی یکی از آگاهی های لازم در حوزه معارف اسلامی است که تاثیر زیادی در میزان بهره مندی از سیره اهل بیت (ع) دارد؛ زیرا با شناخت این رویکردها می توان دیدگاه های مرتبط را رصد نمود و زمینه مقایسه آنها را فراهم آورد و امکان رویارویی منطقی با چالش های فرارو را مهیا ساخت. یکی از رویکردهای سیره پژوهی، رویکرد «منبع شناسانه» است. در این رویکرد ، سیره به مثابه منبع حکم شرعی نگاه می گردد و به هدف تبیین آموزه های فقهی به کار گرفته می شود. این مقاله کوشیده است با بررسی آن دسته از متون سیره که به احکام و آموزه های فقهی نظر دارد، اولا به تبیین تاریخی این نگره سیره پژوهی بپردازد و ثانیا، پیامدهای نظری آن را تبیین کند. نتیجه حاصل از این تحقیق نشان می دهد که رویکرد منبع شناسانه پنج مرحله (تاسیس، استناد، استنباط، انشعاب و استقلال) را پشت سر گذاشته است و در دو بخش مفهوم و قلمرو اثربخشی دارد.

    کلیدواژگان: سیره پژوهی، منابع استنباط، سیره نبوی، رهیافت فقهی
  • سید حسین حسینی*، محمدعلی محیطی اردکان صفحات 59-74

    علوم انسانی نرم افزار هر تمدنی است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدیولوژی جهان غرب است. با وجود نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین روی، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی شناسایی، تحلیل و ارزیابی گردد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، چالش های دین شناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» را بررسی کند. گرایش به «دین حداقلی» یا به تعبیر دیگر «سکولاریسم» و ادعای عدم کفایت داده های متون دینی برای تولید علم از مهم ترین چالش های دین شناختی امکان «علوم انسانی اسلامی» است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم برای اسلامی سازی علوم انسانی، از جمله مبانی دین شناختی، هم به این چالش های یادشده پاسخ گفته و هم با تاکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارایه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نشان داده است.

    کلیدواژگان: علم، علم دینی، علوم انسانی اسلامی، زبان دین، علامه مصباح یزدی
  • محمد صادقی*، مطهره زمانی صفحات 75-88

    بنیادی ترین پرسشی که پیش از استخراج علوم انسانی (مانند علوم تربیتی و روان شناسی) از منابع اسلامی مطرح می شود، «امکان یا عدم امکان تولید علم دینی» است. مقاله حاضر با هدف بازخوانی نظریه «علم دینی» علامه مصباح یزدی به عنوان قایل به امکان و دکتر علی پایا به عنوان قایل به عدم امکان و مقایسه آراء ایشان با رویکرد تربیتی نگاشته شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای انجام شده است. منابع استفاده شده فلسفی و تربیتی هستند. این نوشتار در پنج محور مفهوم شناسی واژه «علم» و «دین»، تعریف «علم دینی»، بررسی امکان و عدم امکان علم دینی از نگاه آیت الله مصباح یزدی و دکتر پایا، تکنولوژی دینی، و در محور آخر به بررسی آراء پرداخته است. مطابق یافته ها و پس از مقایسه آراء، تولید علوم انسانی ازجمله علوم تربیتی بر پایه دین امکان پذیر است؛ زیرا ازیک سو گزاره های ارزشی مانند گزاره های واقع نما و مطابق با شانیت علم، کاشف حقیقت هستند و از سوی دیگر، دین منبعی برای آموزه های ارزشی و تربیتی است.

    کلیدواژگان: علوم انسانی، تولید علم، علم دینی، علامه مصباح یزدی، دکتر پایا، تکنولوژی دینی
  • عباس گرائی* صفحات 89-102

    نظریه «علوم انسانی اسلامی» در میان اندیشمندان اسلامی موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام به چند دسته تقسیم پذیرند. دیدگاه مصطفی ملکیان در مخالفت با علوم انسانی اسلامی و انکار علوم انسانی دینی شایسته تامل است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، این دیدگاه را متکی بر اندیشه علامه مصباح یزدی که از موافقان علوم انسانی اسلامی به حساب می آید، بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که ادعای ملکیان در این حوزه با مبانی معناشناختی، معرفت شناختی و روش شناختی صحیح ناسازگار است. به نظر می رسد علوم انسانی دینی نه تنها ممکن، بلکه محقق است. ملکیان برای داشتن علوم انسانی اسلامی پنج پیش فرض برمی شمارد و چون سه تای آنها را محال می داند، امکان علوم انسانی اسلامی را نفی می کند. وی وجود نقص در علوم انسانی را یکی از این پیش فرض ها برمی شمارد که از سوی طرفداران علوم انسانی اسلامی، تعارض این علوم با آموزه های اسلامی عنوان شده و ملکیان تحقق چنین تعارضی را که نیاز به بازسازی علوم انسانی داشته باشد، رد می کند. این تحقیق نشان داده که چنین تعارض گسترده ای تحقق یافته است. همچنین وجود «روشی برای متقاعد ساختن دیگران به دیدگاه های دینی» را از دیگر پیش فرض های محال می داند. اما نشان داده شده که وی روش تولید علم را با روش تعلیم و تربیت خلط کرده است و می توان با روشی منطقی از منابع اسلامی نیز برای تولید علوم انسانی بهره برد.

    کلیدواژگان: معرفت شناسی، روش شناسی، علوم انسانی اسلامی، علامه مصباح یزدی، مصطفی ملکیان