فهرست مطالب

مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران
سال بیست و نهم شماره 3 (پیاپی 114، پاییز 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/12/19
  • تعداد عناوین: 8
|
  • آسیه دهقانی، حمیدرضا طاهری تربتی*، مهدی سهرابی، افخم دانشفر، محمدصابر ستوده صفحات 250-267

    اهداف :

    باتوجه به اثرات منفی سالمندی بر مهارت های حرکتی دو دستی، توجه محققان به بررسی اثر انواع روش های غیرتهاجمی تحریک مغز بر بهبود این حرکات هماهنگ جلب شده است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر تحریک جریان متناوب فراجمجمه ای آنلاین قشر آهیانه ای و ناحیه حرکتی مکمل بر هماهنگی دو دستی زنان سالمند بود.

    مواد و روش ها:

     پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل زنان سالمند 60 تا 75 سال شهر تهران بود که 31 نفر از آن ها به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و سپس به صورت درون گروهی با ترتیب تصادفی، 3 نوع تحریک جریان متناوب فراجمجمه ای (tACS) قشر آهیانه ای، ناحیه حرکتی مکمل و شم را هم زمان با تمرین تکلیف پوردو پگبورد (4 کوشش) طی 3 جلسه با فاصله 1 هفته دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس 3 (وضعیت) در 4 (کوشش) با تکرار سنجش مورد تحلیل قرارگرفت. 

    یافته ها :

    نتایج تحلیل واریانس 3 در 4 با تکرار سنجش، فقط اثر معنی دار کوشش را نشان داد (0001/P<0) و اثر اصلی وضعیت و اثر متقابل وضعیت و کوشش معنی دار نبود (05/P>0). بنابراین هرچند هماهنگی دو دستی در هر 3 شرایط در کوشش های مختلف به طور معنی داری افزایش یافت، اما بین هماهنگی دو دستی در شرایط مختلف تفاوت معنی داری وجود نداشت. 

    نتیجه گیری:

     نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که تحریک جریان متناوب فراجمجمه ای آنلاین قشر آهیانه ای و ناحیه حرکتی مکمل بر هماهنگی دو دستی زنان سالمند اثر کوتاه مدت ندارد. بنابراین در مطالعات آینده باید اثرات بلند مدت در سایر نواحی قشر مغز با پروتکل های متفاوت بررسی شود.

    کلیدواژگان: تحریک الکتریکی، سالمندی، قشرحرکتی، مهارت های حرکتی
  • ابراهیم حسینی*، علی عیسی زادگان، اسماعیل سلیمانی صفحات 268-287

    اهداف هدف:

     این مطالعه بررسی مدل روابط ساختاری سبک های تصمیم گیری و شیوه های مقابله با استرس، با نقش میانجی تنوع گفتار درونی بر فکر خودکشی در بین دانش آموزان دبیرستانی دوره دوم شهرستان سقز در سال تحصیلی 1399-1400 بود.

    مواد و روش ها:

     پژوهش از نوع معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) و برحسب نوع استفاده از نتایج، نظری/کاربردی است. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه نظری شهرستان سقز در سال تحصیلی 1399-1400 است که 423 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با پرسش نامه های  مقیاس فکر خودکشی بک، پرسش نامه سبک های عمومی تصمیم گیری اسکات و بروس، پرسش نامه سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن و پرسش نامه تنوع گفتار درونی تجدیدنظرشده مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.

    یافته ها :

    تحلیل یافته ها حاکی از آن بود که میزان F مشاهده شده (9/15) معنادار است (0/01≥P). (R2=0/22) نشان می دهد 22 درصد از  واریانس فکر خودکشی و اقدام به خودکشی توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از بین سبک های تصمیم گیری، سبک های وابسته (01/0≥P و 150/r=0)، اجتنابی (0/01≥P و 289/r=0) و تکانشی (0/01≥P و 259/r=0) به شیوه ای مستقیم و سبک منطقی (0/01≥P و r=-0/151) به شیوه ای غیرمستقیم، در بین راهبردهای مقابله با استرس نیز سبک های هیجان مدار رویارویگر (0/01≥P و 189/r=0) و اجتنابی (0/01≥P و 429/r=0) به شیوه ای مستقیم و روش های مسیله مدار ارزیابی مجدد (0/01≥P و r=-0/178) و حمایت اجتماعی (0/05≥P و r=-0/131) به شیوه ای معکوس، در بین انواع سبک های گفتار درونی دو سبک حضور دیگر افراد (0/01≥P و 238/r=0) و خودارزیابی/ انتقادی (0/01≥P و 247/r=0) به شیوه ای مستقیم و سبک خودتنظیمی (0/01≥P و r=-0/165) به شیوه ای معکوس با فکر خودکشی دارای رابطه ای معناداری می باشند.

    نتیجه گیری :

    براساس نتایج می توان گفت سبک های گفتار درونی (حضور دیگر افراد، خودارزیابی/خودانتقادی و خودنظم بخشی) می توانند ارتباط بین سبک های تصمیم گیری (اجتنابی، وابسته، تکانشی و منطقی) و شیوه های مقابله ای (رویارویگر، اجتنابی، حمایت اجتماعی و ارزیابی مجدد) را با فکر خودکشی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان سقز میانجیگری کنند. مطالعه حاضر دلالت های مهمی در مطالعه و پیشگیری از خودکشی دارد. روان شناسان و متخصصان بالینی در مواجهه با مراجعینی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، می توانند توجه بیشتری به آموزش شیوه های تصمیم گیری و شیوه های مقابله داشته باشد و سبک گفتار درونی آن ها را مد نظر قرار دهند.

    کلیدواژگان: فکر خودکشی، تصمیم گیری، مقابله با استرس، گفتار درونی، دانش آموز
  • آیت الله فتحی، سولماز صادقی*، سعید شریفی رهنمو صفحات 288-303

    اهداف :

    گرایش به خودکشی در سربازان، عوامل متعددی را شامل می شود. ازجمله آ ن ها عوامل سازمانی، اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده می تواند باشد، زیرا در بین آن ها روابط درهم تنیده و پیچیده ای وجود دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بین عوامل سازمانی و عوامل اقتصاد -اجتماعی با نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده در گرایش به خودکشی سربازان انجام شد.

    مواد و روش ها:

     این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف را کلیه سربازان مشغول به خدمت در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال 1400- 1401 تشکیل دادند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توام با تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران به حجم 1000 نفر انتخاب شدند. به این ترتیب که براساس تقسیمات سازمانی ابتدا 3 استان به صورت تصادفی ساده و از بین مراکز فرماندهی انتظامی شهرستان های تحت فرماندهی چند مرکز به صورت خوشه ای چندمرحله ای و در انتها سربازان هر فرماندهی به صورت تصادفی ساده انتخاب و به عنوان نمونه نهایی گزینش و در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسش نامه های تمایل به خودکشی براساس نظریه بین فردی خودکشی، عوامل سازمانی، پرسش نامه محقق ساخته عوامل اقتصادی اجتماعی و پرسش نامه استاندارد شرایط عاطفی خانواده هیل برن استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss نسخه 22و Amos نسخه 24 استفاده شد. 

    یافته ها :

    نتایج نشان می دهد مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است، زیرا تصریح شد اثر عوامل سازمانی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/252- با سطح معناداری (038/P=0) و اثر عوامل اقتصادی اجتماعی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/267- با سطح معناداری (002/P=0) بود که هر دو رابطه معکوس معناداری را نشان می دهند. همچنین متغیرهای عوامل سازمانی، عوامل اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده به طور هم زمان قادر به تبیین 32/6 درصد از واریانس گرایش به خودکشی و عوامل سازمانی و عوامل اقتصادی اجتماعی قادر به تبیین 23/1 درصد از شرایط عاطفی خانواده هستند.

    نتیجه گیری:

     طبق نتایج به دست آمده عوامل سازمانی و اقتصادی اجتماعی تقویت شده با واسطه شرایط عاطفی مثبت خانواده به درک صحیح از شرایط خدمت منجر می شود و با کاهش گرایش به خودکشی بین سربازان همراه است.

    کلیدواژگان: مدل، ساختاری، پرسنل نظامی، عوامل اجتماعی-اقتصادی تعیین کننده سلامت، سربازان، خودکشی
  • سارا بابائی، محمود دهقانی*، کمیل زاهدی تجریشی صفحات 304-319

    اهداف:

     اعتماد یکی از مولفه‎ های بسیار مهم در دوام و کیفیت روابط زناشویی به حساب می‎ آید. بنابراین بررسی عوامل ارتباطی موثر بر آن اهمیت پیدا می‎کند. از این رو در این پژوهش به بررسی اثر ظرفیت ذهنی‎سازی زوجین بر اعتماد بین‎فردی آنان با نقش واسط ه‎ای شیوه حل تعارض و اثر تعدیل‎کنندگی الگوهای کارکرد درونی پرداخته شده است.

    مواد و روش ها :

    مطالعه از نوع کاربردی توصیفی بود. ارتباط میان متغیرها نیز توسط روش مدل‏یابی معادلات ساختاری بررسی شد. 349 نمونه از جامعه متاهلین سنین 18 الی 45 سال ساکن شهر تهران با حداقل 1 سال تاهل و مدرک تحصیلی بالاتر از دیپلم به روش نمونه ‏گیری دردسترس به سوالات پرسش نامه ‏های اعتماد بین‎فردی، پرسش نامه عملکرد بازتابی، پرسش نامه شیوه حل تعارض رحیم و پرسش نامه مقیاس‏های رابطه به صورت حضوری و مداد-کاغذی پاسخ دادند. داده ها برای تجزیه‎ و تحلیل در نرم ‏افزارهای آماری SPSS نسخه22 و Pls- نسخه 3 مورد استفاده قرار گرفتند. 

    یافته ها :

    شاخص های برازش مدل اولیه حاکی از همانند بودن مدل بود. بنابراین حذف مسیرهای غیرمعنی دار مقادیر حاصل برای شاخص ریشه میانگین مربعات یاقیمانده استاندارد=0/017، شاخص نکوی برازش =0/985 و شاخص تناسب بهنجار =0/386 نشان دهنده برازش مطلوب مدل نهایی پژوهش بود.

    نتیجه گیری:

     اثر مستقیم ظرفیت ذهنی‏ سازی بر شیوه حل تعارض و اثر مستقیم شیوه حل تعارض بر اعتماد بین‏فردی در زوجین مورد تایید واقع شد. همچنین اثر مستقیم ظرفیت ذهنی‏سازی و اثر غیرمستقیم آن از طریق میانجی گری شیوه حل تعارض بر اعتماد بین‎فردی معنی دار شد. اثر تعدیل‎ کنندگی الگوهای کاری درونی نیز بر روابط ظرفیت ذهنی‏ سازی و شیوه حل تعارض، شیوه حل تعارض و اعتماد بین‎فردی، ظرفیت ذهنی‏سازی و اعتماد بین‏فردی بررسی شد که تنها اثر تعدیل‏کنندگی الگوی کاری درونی دل مشغول بر رابطه میان ظرفیت ذهنی‏سازی و شیوه حل تعارض زوجین معنادار شد.

    کلیدواژگان: زوجین، اعتماد بین فردی، حل تعارض، ذهنی سازی، دلبستگی
  • محمدباقر صابری زفرقندی، ندا واحد*، رضا آرزومندان، محمدرضا پیرمرادی صفحات 320-331

    اهداف:

     شایع ترین ماده مخدر غیرقانونی در جهان، مصرف مشتقات گیاه شاهدانه و یا کانابینوییدها است. ولع مصرف یکی از چالش های مهم درمانی در افراد وابسته به کانابیس می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین فعالیت های مغزی با ولع مصرف در بین افراد مبتلا به اختلال مصرف کانابیس انجام شد.

    مواد و روش ها:

     مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران مبتلا به اختلال مصرف کانابیس بودند. از 20 نفر از افراد دارای اختلال مصرف کانابیس، نوار مغزی در حالت استراحت ثبت شد و پس از آن با فرم کوتاه پرسش نامه سنجش وسوسه کانابیس، میزان وسوسه آن ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار متلب نسخه 2022 تحلیل شدند.

    یافته ها :

    نتایج نشان داد بین ولع مصرف با توان نسبی در باند فرکانسی تتا در کانال هایی از نواحی لوب گیجگاهی و لوب پیشانی همبستگی منفی و معنی دار (05/P<0) و در باند  فرکانسی بتا و گاما در کانال هایی از نواحی لوب گیجگاهی، لوب پیشانی، لوب پس سری و بخش مرکزی همبستگی مثبت و معنی داری (05/P<0) وجود دارد.

    نتیجه گیری:

     رابطه معنی داری بین ولع مصرف و تغییرات فعالیت های مغزی نواحی مختلف مغز در افراد مبتلا به اختلال مصرف کانابیس وجود داشت. این نتایج نشان می دهد که در فرایند درمان لازم است به جنبه های عصبی زیستی اعتیاد به کانابیس توجه شود.

    کلیدواژگان: فعالیت مغزی، الکتروانسفالوگرافی کمی، کانابیس، ولع
  • الهام خورشید طلب، ماندانا نیکنام* صفحات 332-349

    اهداف:

     والدگری افراطی یا والدگری هلیکوپتری با دخالت بیش از حد، نقش زیادی در تامین نیازهای روان شناختی پایه کودکان دارد که از این طریق می تواند با خودشیفتگی در بزرگسالان مرتبط باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ارضاء و ناکامی نیازهای پایه روان شناختی در رابطه بین والدگری افراطی و خودشیفتگی در دانشجویان بود.

    مواد و روش ها:

     روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای 278 نفری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی گاردیا، دسی و رایان، پرسش نامه سبک والدگری هلیکوپتری لیموین و باچانان و پرسش نامه شخصیت خودشیفته آمز بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و آزمون مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و Amos نسخه 24 انجام شد. 

    یافته ها :

    نتایج این مطالعه نشان داد نیازهای پایه روان شناختی در رابطه بین والدگری افراطی و خودشیفتگی نقش واسطه ای دارد (0/05>P). آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که والدگری افراطی با خودشیفتگی رابطه مثبت و معنادار (0/05>P) و با ارضاء نیازهای پایه روان شناختی رابطه منفی معنادار دارد و بین ارضاء نیازهای پایه روان شناختی با خودشیفتگی همبستگی منفی معناداری وجود دارد (0/05>P). 

    نتیجه گیری:

     بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان به نقش والدگری افراطی در کیفیت تامین نیازهای روا ن شناختی پایه و به ایجاد ویژگی های خودشیفتگی جهت پیشگیری از شکل گیری شخصیت خودشیفته در افراد توجه ویژه ای کنند.

    کلیدواژگان: والدگری افراطی، ارضاء و ناکامی نیازهای پایه روان شناختی، خودشیفتگی
  • کریستین ویرادندی ولور*، داتو رزالی داتو ارانزاک، محمود علی ربابه، احمد نورخین صفحات 350-369

    اهداف:

     ساختار خانواده با انتظارات اجتماعی متمایز می شود. مردان مسیولیت کسب درآمدهای اولیه را برعهده می گیرند و زنان مسیولیت وظایف خانگی را برعهده دارند. در چند سال اخیر عمدتا در نتیجه افزایش تحصیلات، ساختار خانواده از خانواده های سنتی تک درآمدی به خانواده های دو درآمدی تغییر کرده است. این مطالعه باهدف پر کردن این شکاف ها صورتی از مشارکت نظری را مطرح می کند.

    مواد و روش ها:

     در این مطالعه از یک رویکرد کمی با مدل‎سازی معادلات ساختاری (SEM) برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نمونه این تحقیق 404 کارگر زن در اندونزی است که قبلا ازدواج کرده اند. با استفاده از فرم های گوگل، پرسش نامه ها بین 404 پاسخ دهنده توزیع شد و با استفاده از برنامه SmartPLS نسخه 3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. 

    یافته ها :

    نتایج نشان می دهد که تعارض کار و خانواده تاثیر معناداری بر استرس کاری دارد (0/000=P)، عدم تعادل بین کار و زندگی تاثیر قابل توجهی بر استرس کاری دارد (0/000=P)، تعارض کار و خانواده به طور مستقیم بر عملکرد کارکنان تاثیر نمی گذارد (0/0690=P)، عدم تعادل کار و زندگی مستقیما بر عملکرد کارکنان تاثیر نمی گذارد (0/137=P)، استرس کاری بر عملکرد کارکنان تاثیر می گذارد (0/003=P).

    نتیجه گیری:

     مطابق یافته های مطالعه، حمایت های سازمانی و مدیریتی باید به طور موثرتری در خدمت کمک به کارکنان برای دستیابی به تعادل موثر بین اولویت های کاری و زندگی خانوادگی قرار بگیرد.

    کلیدواژگان: تعارض کار و خانواده، عدم تعادل کار و زندگی، استرس کاری، عملکرد کارکنان
  • فرناز دوستداری، مهیار ارض پیما، زهرا امان اللهی، امیرسام کیانی مقدم* صفحات 370-383

    اهداف:

     این مطالعه باهدف بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی در جمعیت دانشجویان ایرانی انجام شد. با وجود اهمیت بی اعتمادی وسواسی به عنوان شکل رایجی از اختلال وسواسی جبری رابطه ای و همچنین آشفتگی هایی که می تواند در زندگی مشترک افراد ایجاد کند، ابزار مناسبی جهت سنجش بی اعتمادی وسواسی در جمعیت ایرانی وجود ندارد. برخورداری از مقیاسی روا و معتبر برای سنجش این سازه در پژوهش ها، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.

    مواد و روش ها :

    در این مطالعه توصیفی، 365 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که در بهار و تابستان سال تحصیلی 1400-1401 مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. پایایی نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی، با استفاده از همسانی درونی آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی روایی همگرای مقیاس بی اعتمادی وسواسی، از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، پرسش نامه علایم وسواسی اجباری مربوط به شریک و پرسش نامه بازنگری شده وسواس فکری عملی استفاده شد.

    یافته ها :

    نتایج تحلیل عاملی تاییدی، از ساختار تک عاملی مقیاس بی اعتمادی وسواسی حمایت کرد. همچنین ارزیابی روایی همگرا، همبستگی مثبت و معناداری بین نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی و پرسش نامه های علایم وسواسی اجباری مربوط به شریک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسش نامه بازنگری شده وسواس فکری عملی نشان داد (0/01>P). آلفای کرونباخ برای این مقیاس 0/94 به دست آمد.

    نتیجه گیری:

     نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی از ویژگی های روان سنجی مناسبی در جمعیت ایرانی برخوردار است . نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی را می توان در زمینه های بالینی و تحقیقاتی برای غربالگری، تشخیص و پایش بی اعتمادی وسواسی در اختلال وسواسی جبری رابطه ای استفاده کرد.

    کلیدواژگان: بی عتمادی وسواسی، روان سنجی، تحلیل عاملی
|
  • Asiyeh Dehghani, HamidReza Taheri Torbati*, Mehdi Sohrabi, Afkham Daneshfar, MohammadSaber Sotoodeh Pages 250-267

    Objectives:

     Considering the negative effects of aging on bimanual motor skills, attention has been drawn to various non-invasive brain stimulation methods for the improvement of these skills. This study aimed to investigate the effects of online transcranial alternating current stimulation (tACS) over the right posterior parietal cortex (P4) and supplementary motor area (SMA) on bimanual coordination in elderly women. 

    Methods :

    This is a quasi-experimental study. The study population includes all healthy elderly women aged 60-75 years in Tehran, Iran, of whom 31 were selected using a convenience sampling method and were subjected to tACS over P4, tACS over SMA, and sham tACS along with performing the Purdue pegboard task (4 trials) in three sessions with a one-week interval.  Data were analyzed byby 3(condition)*4(trials) ANOVA with repeated measures.

    Results:

     The results of ANOVA showed that only the main effect of trial was statistically significant (P<0.001); The main effect of condition and the interaction effect of condition and trial were not significant (P>0.05). Therefore, although bimanual coordination increased significantly in all three conditions in different trials, there was no significant difference in bimanual coordination among different conditions.

    Conclusion :

    The online tACS over P4 or SMA has no short-term effect on the bimanual coordination of elderly women. Further studies are recommended to assess the long-term effects of tACS in other areas of the cerebral cortex using different protocols.

    Keywords: Electrical stimulation, Aging, Motor cortex, Motor skills
  • Ebrahim Hosseini*, Ali Esazadegan, Esmaeil Soleymani Pages 268-287

    Objectives :

    This study aims to assess the structural relationship of decision-making and stress coping styles with suicidal ideation among second-year high school students, mediated by varieties of inner speech. 

    Methods:

     This study uses the structural equation modeling (path analysis). The study population includes all high school students in Saqqez county, Iran in 2020-2021. Of these, 423 were selected by multi-stage cluster sampling method. The Beck Scale for Suicide Thought, Scott and Bruce’s General Decision-Making Questionnaire, Lazarus and Folkman’s way of coping Questionnaire, and the varieties of inner speech questionnaire-revised  were used to collect data. Data were analyzed using path analysis in SPSS software, vesion 19.

    Results:

     The results showed that 22% of the variance in suicidal ideation was predicted by independent variables (F=9.15; P≤0.01; R2=0.22). The results of regression analysis showed that among the decision-making styles, dependent (r=0.150, P≤0.01), avoidant (r=0.289, P≤0.01), and spontaneous (r=0.259, P≤0.01) styles had a direct relationship with suicidal ideation, while the rational style (r=-0.151, P≤0.01) had an indirect relationship. Among the stress coping styles, the confrontative (r=0.189, P≤0.01) and escape-avoidance (r=0.449, P≤0.01) styles had a direct relationship with suicidal ideation, while the problem-based styles of re-appraisal (r=-0.178, P≤0.01) and social support (r=-0.131, P≤0.05) had an indirect relationship. Among the varieties of inner speech, the presence of other people (r=0.238, P≤0.001) and evaluative/critical (r=0.247, P≤0.001) had a direct relationship with suicidal ideation, while  positive/regulatory (r=-0.165, P≤0.01) had an indirect relationship.

    Conclusion:

     The relationship of decision-making and stress coping styles with suicidal ideation among high school students can be mediated by inner speech styles. The present study has important implications for the study and prevention of suicide. Psychologists and clinicians should teach decision-making and stress-coping techniques to adolescents and consider their inner speech varieties.

    Keywords: Suicidal ideation, Decision making, Coping with stress, Inner speech, Studentet
  • Ayatollah Fathi, Solmaz Sadeghi*, Saeid Sharifi Rahnemo Pages 288-303

    Objectives :

    The tendency to suicide in conscripts can be due to several factors, including organizational factors, socio-economic factors, and family emotional climate. The current study aims to develop a structural model to show the relationship of organizational and socio-economic factors with tendency to suicide in conscripts in Iran, considering the mediating role of family emotional climate.

    Methods :

    This is a descriptive-correlational study. The study population consists of all male conscripts of the Islamic Republic of Iran Police Force in 2021-2022. Of these, 1000 were selected by multi-stage cluster random sampling method from three provinces. The sample size was determined using Cochran’s formula. To collect data, the tendency to suicide scale based on the interpersonal-psychological theory of suicidal behavior, two researcher-made questionnaires of organizational and socio-economic factors, and Hilburn’s family emotional climate scale were used. Structural equation modeling (SEM), SPSS version 22, and Amos version 24 were used for data analysis.

    Results :

    The SEM model had an acceptable fit. The effect of organizational factors on the tendency to commit suicide mediated by the family emotional climate was significant and negative (β=-0.252, P=0.038). The effect of socio-economic factors on the tendency to suicide mediated by the family emotional climate was significant and negative (β=-0.267, P=0.002). The variables of organizational and socio-economic factors and family emotional climate together were able to explain 32.6% of variance in tendency to suicide. The organizational and socio-economic factors were able to explain 23.1% of variance in family emotional climate.

    Conclusion:

     The organizational and socio-economic factors, by mediating role of family emotional climate, have a relationship with tendency to suicide in Iranian conscripts.

    Keywords: Structural equation modeling, Military Personnel, Social Determinants of Health, Soldiers, Suicide
  • Sara Babaei, Mahmoud Dehghani*, Komeil Zahedi Tajrishi Pages 304-319

    Objectives:

     Interpersonal trust between couples is the most important component of long-lasting and happy marriage. In this study, we aim to investigating the relationship of mentalizing capacity in Iranian couples with their interpersonal trust, considering the mediating role of conflict resolution styles and the moderating role of internal working model of attachment. 

    Methods:

     This is an applied descriptive study using the structural equation modeling method. participants were 349 couples aged 18-45 living in Tehran, Iran, with at least one year of marriage and at least a high school diploma, who were selected using a convenience sampling method. The data collection tools were the interpersonal relationship scale, the reflective functioning questionnaire, the Rahim organizational conflict inventory-part two, and the relationship scales questionnaire. Statistical analysis was done in SPSS software, version 22 and PLS version 3.

    Results:

     The values of fit indices showed a good fit of the initial model. After the removal of non-significant paths, the results showed a good fit of the final model (standardized root mean squared residual index=0.017, normalized fit index=0.985, goodness-of-fit index=0.386). 

    Conclusion:

     The mentalizing capacity of couples has a direct relationship with their conflict resolution styles. Their conflict resolution styles have a direct relationship with their interpersonal trust. The mentalizing capacity of couples has both direct and indirect relationships (mediated by conflict resolution style) with their interpersonal trust. Only the preoccupied internal working model of attachment has a moderating role in the relationship between the mentalizing capacity and conflict resolution styles of Iranian couples.

    Keywords: Couples, Interpersonal trust, Conflict resolution, Mentalizing, Attachment
  • MohammadBagher Saberizafarghandi, Neda Vahed*, Reza Arezoomandan, Mohammadreza Pirmoradi Pages 320-331

    Objectives:

     Cannabis is the most commonly used illicit substance in the world.  Craving is one of the most important treatment challenges in people with cannabis use disorder. The study aims to evaluate the relationship between brain activity and craving among people with cannabis use disorder.

    Methods :

    This is a descriptive-analytical study. Participants were 20 patients with cannabis use disorder, who were selected by a convenience sampling method. Resting-state quantitative electroencephalography (QEEG) data were recorded in resting state with eyes closed and eyes open, and their craving was measured by the marijuana craving questionnaire-short form. The data were analyzed in MATLAB software, version 22.

    Results :

    In open eyes conditions, a significant negative correlation was observed between craving and relative power in the theta band, particularly in the frontal and temporal regions (P<0.05). Additionally, in both open and closed eye conditions, a significant positive correlation was identified between craving and relative power in the beta and gamma bands, specifically in the frontal, occipital, and central regions (P<0.05). 

    Conclusion :

    There is a significant relationship between craving and changes in the activity of different brain regions in people with cannabis use disorder. It is necessary to pay attention to the neurobiological aspects of addiction to cannabis during the treatment process.

    Keywords: Brain activity, Quantitative electroencephalography (QEEG), cannabis, Craving
  • Elham Khorshidtalab, Mandana Niknam* Pages 332-349

    Objectives :

    Overparenting or “helicopter parenting” has an impact on the basic psychological needs of children, which can be related to narcissism in adults. This study aims to investigate the mediating role of basic psychological need satisfaction in the relationship between overparenting and narcissism in Iranian college students. 

    Methods:

     This is a descriptive-correlational study using structural equation modeling (SEM). The study population consists of all master degree students of the University of Tehran in 2021-2022, of whom 278 were selected using a convenience sampling method. The collection tools included Desi and Ryan’s Basic Psychological Need Satisfaction Scale, LeMoyne and Buchanan’s helicopter parenting scale, and Ames et al.’s Narcissistic Personality Inventory-16. Relationships between variables were assessed using Pearson correlation test and SEM in SPSS software, version 27 and Amos version 24.

    Results:

     The basic psychological need satisfaction play a mediating role in the relationship between overparenting and narcissism (P<0.05). Overparenting had a positive and significant relationship with narcissism (P<0.05) and a significant negative relationship with basic psychological need satisfaction. There was a significant negative correlation between basic psychological need satisfaction and narcissism (P<0.05).

    Conclusion:

     The mental health specialists should pay special attention to the role of overparenting in the quality of providing basic psychological needs to prevent the formation of narcissistic personality disorder in people.

    Keywords: Overparenting, Basic psychological needs, Narcissism
  • Christian Wiradendi Wolor*, Datu Razali Datu Eranza, Mahmoud Ali Rababah, Ahmad Nurkhin Pages 350-369

    Objectives :

    This study aims to assess the relationship of work-family conflict (WFC), work-life imbalance, and work-related stress with the performance of working women in Indonesia.

    Methods:

     This is a quantitative cross-sectional study using structural equation modeling. The participants were 404 married female workers in Indonesia. A research-made questionnaire was used to collect data. The data were analyzed in Smart PLS software version 3. 

    Results:

     The results showed that WFC had a significant relationship with work-related stress (P<0.001), and work-life imbalance had a significant relationship with work-related stress (P<0.001). The WFC had no significant relationship with employee performance (P=0.690). The work-life imbalance had no significant relationship with employee performance, either (P=0.137). Finally, work-related stress had a negative significant relationship with employee performance (P=0.003).

    Conclusion:

     Organizational and managerial support can help working women achieve an effective harmony between work and family roles.

    Keywords: Work-Family Conflict, Work-Life Imbalance, Work Stress, Employee Performance
  • Farnaz Doostdari, Mahyar Arzpeyma, Zahra Amanollahi, AmirSam Kianimoghadam* Pages 370-383

    Objectives:

     Despite the importance of obsessive distrust as a common type of relationship obsessive-compulsive disorder (ROCD), there is no suitable scale to measure this structure in the Iranian population. Therefore, this study aims to investigate the psychometric properties of the Persian version of the obsessive distrust inventory (ODIS) for Iranian college students

    Methods:

     In this descriptive psychometrics study, 365 married students from Shahid Beheshti University of Medical Sciences in 2021-2022 participated. They were selected using a convenience sampling method. The internal consistency of the Persian ODIS was evaluated using Cronbach’s alpha coefficient. Construct validity was assessed using confirmatory factor analysis (CFA). Depression anxiety and stress scale-21 (DASS-21), partner-related obsessive-compulsive symptom inventory (PROCSI), and obsessional compulsive inventory – revised (OCI-R) were used to evaluate convergent validity.

    Results:

     The CFA results confirmed the single-factor structure of the Persian ODIS. The convergent validity assessment showed the significant positive correlation of the Persian ODIS with the scores of DASS-21, PROCSI, and OCI-R (P<0.01). The Cronbach’s alpha for the overall scale was obtained as 0.94

    Conclusion:

     The Persian ODIS has acceptable validity and reliability for the Iranian population. It can be used in clinical and research fields to screen, diagnose, and monitor obsessive distrust in ROCD.

    Keywords: Obsessive distrust inventory, Psychometrics, Factor Analysis