فهرست مطالب

فصلنامه علوم حدیث
سال بیست و هشتم شماره 3 (پیاپی 109، پاییز 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/09/28
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سید محمدکاظم طباطبایی* صفحات 3-23

    دانش حدیث اسلامی در صد ساله گذشته نمود مترقی و پیشبرد جدی دانشی را در حوزه علمیه قم نمودار ساخته است. تحولات چشمگیری که تمامی عرصه های آموزش، پژوهش و ترویج دانش را پوشش می دهد. بازیابی و احیای تلاش های پیشین، جمع نگاری های دانشی، پژوهش های میان رشته ای، ساماندهی به آموزش و پژوهش در عرصه تلاش های جامع و هدف مند و تاسیس مراکز، نهادها و مجلات علمی، ورود به عرصه های گوناگون معرفتی، مقارن پژوهی، ترجمه و ترویج منابع و یافته های حدیث پژوهی به زبان های گوناگون و ایجاد مراکز و تربیت دانش آموختگان توانمند در عرصه دفع شبهات و اشکالات مرتبط با دانش حدیث و معارف حدیث؛ همه نمودهایی است که تحول وارتقای دانش حدیث در صد سال گذشته را نمایان می سازد. این مسیر ترقی در این دوره تابع دو عامل اثرگذار : حضور آیت الله بروجردی (ره) در قم و انقلاب اسلامی ایران تقویت شده و تکامل یافته است

    کلیدواژگان: حدیث اسلامی، سده حوزه، پیشبرد دانش
  • سید مجتبی مجاهدیان* صفحات 24-65

    بررسی رویکردهای به حدیث در جهان اسلام، ما را با دو رویکرد کلی تقابلی و تعاملی، از سوی مخالفان و موافقان حدیث آشنا می کند. این پژوهش توصیفی تحلیلی، بر این است رویکردهای به حدیث را در حوزه علمیه قم، مشخصا در سده اخیر، احصاء، برشماری و تحلیل نماید. در رویکرد تعاملی با سه گرایش افراطی، تفریطی و اعتدالی گونه ها و نمونه های متنوع در هر یک، شناسایی و تحلیل می شوند. در گرایش اعتدالی، ضمن دو نگره تعامل متعادل و هوشمندانه «قرآن محوری و حدیث مداری» و «دوگانه محوری» که اولی بر جامعیت قرآن و دومی بر اصالت و استقلال حدیث در جنب قرآن تاکید دارد، نقش های تقریری و تبیینی و به ویژه نوگستری سنت مورد تامل است. این نوشتار مدعی است، جریان رو به رشد شکوفایی روشمند حدیث از یک/دو دهه گذشته به این سوی، ریشه در نگاه اخیر دارد. در رویکرد تعامل حداکثری، جریان ها و خرده جریان هایی که به نحو افراطی یا به جذب حداکثری از حدیث می اندیشند، مورد تحلیل قرار می گیرند؛ یعنی: فرهنگستان علوم اسلامی، دغدغه مندان احیای نهج البلاغه، گروه باطنی عرفانی متساهل، نص گرایان معاصر، نونص گرایان تفکیکی، و مدعیان طب اسلامی. جریان قرآن بسندگان در تفسیر یا خرده جریان های عرضه به قرآن،

    کلیدواژگان: حدیث، سنت، رویکرد به حدیث، تعامل و تقابل با حدیث، رویکرد هوشمندانه به حدیث، حوزه علمیه قم
  • سعید عزیزی*، علی راد صفحات 66-89
    در تراث حدیثی امامیه پاره ای گزارش ها وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان مصداق حقیقی عرب و نژاد برتر و شیعیان ایشان نیز عرب و یا به عنوان «موالی» معرفی گردیده اند. در مقابل، دشمنان ایشان نیز با تعابیری چون بادیه نشین و «عجم» توصیف شده اند. نگارندگان در پژوهه حاضر برآنند تا با تدوین «خانواده حدیثی» و کاربست روش تحلیل گفتمان تاریخی به فهم صحیحی از این احادیث دست یابند و مقصود اصلی از این احادیث را در بستر فرهنگی-اجتماعی تاریخ صدور آنها تبیین نمایند. با بهره جویی از این دو روش در تحلیل احادیث مذکور، چنین به دست می آید که واژگانی چون «عرب، اعراب، موالی و عجم» در این احادیث، معنای لغوی آن ها مقصود اصلی نیست، بلکه معانی اصطلاحی آنها مد نظر معصومان است که ناظر به جایگاه برتر ایمانی و معرفتی اهل بیت و شیعیان ایشان و انحراف و انحطاط اخلاقی و ایمانی مخالفان ایشان است؛ از سوی دیگر چنین روایاتی در رویارویی با گفتمان رقیبی صدور و بازتاب یافته است که در صدد ترویج گفتمان برتری نژاد عرب بر غیر عرب بود و اهل بیت به نقد و ابطال این گفتمان پرداخته اند.
    کلیدواژگان: احادیث امامیه، اصطلاحات حدیثی، تحلیل گفتمان، عرب، عجم، موالی
  • عباس یعقوب زاده مجرد*، سید محمد ملائکه پور شوشتری صفحات 90-110

    حدیث ثقلین یکی از معروف ترین احادیث نزد فریقین است که هیچ شبهه ای در صحت صدور آن وجود ندارد. در عین حال می توان متن روایات ثقلین را با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا» به چهار دسته کلی: «ما إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... فلن تضلوا» و «فتمسکوا بهما» تقسیم نمود. این تحقیق نشان می دهد دسته اول روایات مذکور، دارای معنای زاید بر سایر دسته هاست که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در متن حدیث می باشد. بنابراین تلاش شده است تعارض میان این چهار دسته روایات بررسی شود تا تخریج نهایی از متن حدیث حاصل گردد. حاصل تخریج نهایی در معنای حدیث آن است که حدیث ثقلین، شرط هدایت و عدم گمراهی انسان را در ظرف تمسک دایمی به قرآن و عترت (ع) تصویر می کند که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در تخریج نهایی است، در حالی که در صورت نبود این قید، هدایت صرفا معلق بر تمسک به آن دو شده که علی الظاهر با صدق مسمای تمسک به قرآن و عترت، عدم گمراهی همیشگی حاصل می شود.

    کلیدواژگان: حدیث ثقلین، تخریج، قید «_ ما إن تمسکتم بهما»، ما مصدریه زمانیه
  • روح الله نادعلی*، زهره نریمانی صفحات 111-129

    نظریات مطرح در زمینه زبان احادیث اعتقادی نفیا و اثباتا در برخی دیدگاه های کلامی اثرگذار است؛ از نگاه پیروان دیدگاه «وجوب النظر»، تنها راه فراگیر دستیابی به علم تفصیلی نسبت به امور معقول، قیاس منطقی است؛ لذا توحید، بهعنوان مهمترین اصل اعتقادی، و نیز برخی دیگر از موضوعات اعتقادی که از امور معقول به شمار می آیند، در بیان ادله اثباتی خود به زبان قیاس منطقی متکی هستند. این پژوهش با روش کتابخانه ای ضمن تحلیل و نقد ادله دیدگاه وجوب النظر، به صحت سنجی این دیدگاه پرداخته و با نقد آماری، نقلی و برهانی وجوب النظر نشان داده است که اولا ادله عقلی دیدگاه وجوب النظر، به معنی تحصیل علم از راه استدلال عقلی و برهان، مخدوش است؛ ثانیا استناد به مدلول آن دسته از آیات و روایات که به نوعی به وجوب النظر اشعار دارند، در اثبات نظریه وجوب النظر ناتمام است؛ ثالثا بررسی احادیث کتاب شریف کافی نشان می دهد که این ادعا که زبان احادیث اعتقادی، زبان استدلال و برهان است، فاقد اعتبار بوده با دقت در روایات اعتقادی بدست می آید که علیرغم بهره گیری معصومین از زبان برهان، زبان رایج مورد استفاده در احادیث اعتقادی قیاس منطقی نیست، بلکه زبان تحلیل، وصف و إخبار است.

    کلیدواژگان: وجوب النظر، زبان دین، احادیث اعتقادی، قیاس منطقی
  • اصغر منتظر القائم*، سید محمد موسوی نسب مبارکه، سید اصغر محمودآبادی صفحات 130-159
    روایتی منسوب به امام علی بن ابی طالب (ع) حکایت از آن دارد که ایشان در دوران حکومتشان فرموده اند: «لا یفضلنی احد علی ابی-بکر و عمر إلا جلدته حد المفتری». با این حال روایات دیگری از ایشان در تعارض با این موضع قرار دارد. نظر به این اختلاف، مسیله پژوهش حاضر اعتبارسنجی انتساب روایت حد مفتری به علی (ع) است. بدین منظور سعی شده با استفاده از قراین مختلف سندی و تاریخی، این روایت خارج از چارچوب کلامی، با رویکردی تاریخی مورد اعتبارسنجی قرار گرفته و ظرف زمانی و مکانی پیدایش و خاستگاه گفتمانی و جریانی آن تبیین گردد. این پژوهش از جمله نشان می دهد که به احتمال بسیار، تحریر ناظر به تفضیل این روایت در دهه 90 قرن نخست هجری در بوم کوفه تکوین یافته و سپس تحریری دیگر از آن حداکثر در طی نیمه نخست قرن دوم تطور یافته است. علاوه بر این، به لحاظ گفتمانی بستر اولیه پیدایش این خبر مسیله «رتبه بندی خلفا» بوده است.
    کلیدواژگان: علی بن ابی طالب (ع)، خلفا، روایت حد مفتری، جریان شناسی، بوم شناسی، تاریخ گذاری
  • انسی مخبری*، مجتبی سلطانی احمدی، محمد غفوری نژاد صفحات 160-182
    بازشناسی مصادر نخستین حدیثی، دارای فواید حدیثی، کتاب شناختی وتاریخی متعددی است. علی بن بابویه در کتاب الإمامه والتبصره من الحیره که قدیمی ترین تک نگاری موجود در شیعه در موضوع امامت وغیبت است، غیر از منقولات از سعد اشعری ومحمدبن یحیی، مجموعا 37 حدیث نقل کرده است که 15 مورد آن ها را بلاواسطه از عبدالله بن جعفر حمیری، 7 مورد از احمدبن ادریس، 4 مورد از علی بن ابراهیم و3 مورد آن ها را از حمزه بن قاسم، حسن بن احمد مالکی ومحمدبن موسی دریافته است. در این پژوهش با استفاده از روش هایی هم چون شناسایی بخش مشترک اسانید در گروهی از روایات پراکنده، هماهنگی موضوع روایت با موضوع کتابی که نام مولفش در سند حدیث ذکر شده است و انطباق سند حدیث با طریق به برخی کتاب های رجال سند در منابع فهرستی دریافتیم که محتمل ترین منابع مورد استفاده ی ابن بابویه در این منقولات، کتاب های: الغیبه، الإمامه ویا الفتره والحیره حمیری، النوادر احمدبن ادریس، التفسیر محمدبن خالد برقی، الملاحم یا التفسیر صفوان بن یحیی، الإمامه وتفسیر القرآن محمدبن عیسی بن عبید، التفسیر، القایم یا الملاحم علی بن مهزیار، الإمامه یونس بن عبدالرحمن، الإمامه محمدبن احمدبن یحیی، الإمامه ابن ابی عمیر، الإمامه محمدبن حسین بن ابی الخطاب، الغیبه یا البشارات حسن بن سماعه والنوادر بکربن عبدالله است.
    کلیدواژگان: علی بن بابویه، الإمامه والتبصره من الحیره، امامت، غیبت، منابع حدیثی نخستین
  • جواد سلمان زاده* صفحات 183-201

    فهم حدیث به عنوان دومین منبع استنباط آموزه های دینی امری مهم قلمداد می شود. در فرآیند فهم حدیث، با مفهومی به نام خانواده حدیث مواجه هستیم که به جهت برخورداری از ویژگی هایی خاص چون «تعدد»، «تشابه و تناسب موضوعی»، «جامعیت» و...، نیازمند فهم و توجه ویژه می باشد. از این رو لازم است به اقتضای ویژگی های خانواده حدیث، روشی ویژه برای فهم آن در نظر گرفته شود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، تامل در ویژگی های خانواده حدیث و نسبت سنجی میان احادیث هم خانواده به یافته هایی دست پیدا کرده است که به جهت نتیجه بخشی در فهم خانواده حدیث قابل توجه می باشد. این یافته ها نشان می دهد که فهم خانواده حدیث از روشی سه مرحله ای بدست می آید که عبارتند از: «فهم تک تک احادیث»، «فهم بیناحدیثی» و «جمع بندی و تحلیل مفاهیم بدست آمده». انجام این مراحل، نه تنها فهم درست، دقیق و جامعی از حدیث بدست می دهد؛ بلکه فراتر از آن، سوال ها و مسایل جدید را پاسخی بروز ارایه خواهد کرد.

    کلیدواژگان: فقه الحدیث، فهم حدیث، فهم بیناحدیثی
  • مهدی عبادی*، محسن مرزانی، علی عربی آیسک صفحات 202-225
    حدیث مشهور «لعن الله الیهود و النصاری اتخذوا قبور انبیایهم مساجد» که پیامبر اسلامدر آخرین روزهای حیاتشان آن را ایراد فرمودند، در بسیاری از مصادر حدیثی شیعه و سنی آمده است و دو تفسیر از آن وجود دارد؛ سلفیان با تکیه بر مبانی خویش، تفسیری گسترده از این حدیث نموده اند و بر اساس آن بسیاری از مسلمانان را به خاطر ساخت زیارتگاه وبناهای یادبود بر قبور بزرگان دین، متهم به شرک نموده اند؛ اما جمهور محققین مسلمان با اکتفا به قدر متیقن از ظاهر روایت و پرهیز از قیاس و تعمیم حکم، تنها کسانی را مشمول آن دانسته اند که آگاهانه دچار غلو شده و اولیای خدا را در کنار او پرستش می کنند. گفتنی است ارایه تفسیر صحیح و مستند از این گونه نصوص دینی بهترین راهکار برای مقابله با پدیده تکفیر است.
    کلیدواژگان: لعن الله الیهود و النصاری، بنای بر قبور، شرک، سلفیان، اهل سنت
  • زینب اخباری*، محمدحسین بیات صفحات 226-250
    عوامل متعددی در جوامع مختلف بر وضعیت زنان اثر گذاشته است. برهه ای از این زمان، سده اول و دوم هجری است که با ظهور اسلام، وضعیت زنان، ابتدا در منطقه حجاز و با فتوحات، در بخشی از غرب آسیا تحت تاثیر قرار گرفت. فرهنگ های مختلف با قوانین جدید اسلام درآمیخت و وضعیتی جدید را برای زنان به وجود آورد که بخشی از آن مربوط به قبل از اسلام و بخشی مربوط به بعد از اسلام بود. از جمله، خرده فرهنگ زنده در گور کردن زنان که قبل از اسلام وجود داشت و بعد از اسلام ممنوع شد. این پژوهش به بررسی یکی از گزاره های این فرهنگ میپردازد که در قالب روایت از پیامبرص آمده است. در این تعبیر قبر و همسر برای زن به عنوان پوشش در نظر گرفته شده و قبر برای پوشاندن او برتر از همسر است. براساس روش تاریخ گذاری تحلیلی اسناد - متن و تعیین حلقه مشترک که اصالت متنی این روایت به قبل از اسلام و ایجاد سند آن به دوره بعد از اسلام برمی گردد. کارکرد این تعبیر جاهلی، کنترل و محدویت زنان در مسایل اقتصادی و کاهش نفوذ در مناصب حاکمیتی است. اگرچه این روایت در جریان فقهی احکام زنان نیز اثر گذاشته است.
    کلیدواژگان: تاریخ گذاری، ستر، زنان، قبر، همسر، روایات وهن زنان
|
  • Sidemjatbi Mojahedean * Pages 24-65
  • Saeed Azizi *, Ali Rad Pages 66-89
    There are some reports in the hadith tradition of the Imams that the Ahl al-Bayt (as) have been introduced as the true example of the Arabs and the superior race, and that their Shiites have also been introduced as Arabs or as "Mawlawi."In contrast, their enemies have been described as Bedouin and non-Bedouin.The authors of the present study aim to achieve a correct understanding of these hadiths by compiling a "hadith family" and applying the method of historical discourse analysis, and to explain the main purpose of these hadiths in the socio-cultural context of the date of their publication.Using these two methods in the analysis of the mentioned hadiths, it is obtained that words such as "Arabs, Arabs, Mawlawis and non-Arabs" in these hadiths, their literal meaning is not the main purpose, but their idiomatic meanings are considered.It is the infallibles who observe the superior position of faith and knowledge of the Ahl al-Bayt and their Shiites,and the moral deviation and degeneration of the faith of their opponents;On the other hand, such narrations have been issued and reflected in the face of a rival discourse that sought to promote the discourse of the superiority of the Arab race over non-Arabs,
    Keywords: Imamate Hadiths, Hadith Terms, discourse analysis, Arabic, Ajam, Mawlawi
  • Abbas Yaghoobzadeh Mojarrad *, Seyed Mohammad Malaekeh Pour Shooshtari Pages 90-110

    The hadith of Saqaleen is one of the most famous hadiths of the two sects, and there is no doubt in its authenticity At the same time, it is possible to divide the text of Saqlain's narrations, focusing on the sentence "Ma En Tamasaktom Behema Lan Tazello " into four general categories: "Ma En Tamasaktom...LanTazello", "En Tamasaktom...LanTazello", "En Tamasaktom...Fa LanTazello" and "Fatamasseko ". This research shows that the first category of the hadiths has a redundant meaning over the other categories which is due to the presence of "Ma Masdariye Zamaniyeh".So it has been tried to examine the conflict between these four categories of narrations in order to obtain the final TAKHRIJ from the text of the hadith.The result of the final TAKHRIJ is that the hadith of Saqaleen depicts the condition of guiding and not misleading man in the context of constant adherence to the Qur'an and Atrat (AS) which is due to the existence of "Ma Masdariah Zamaniah" in the ultimate TAKHRIJ. In the absence of this restriction, the guidance is merely suspended on reliance on the two which apparently results in the constant truth of reliance on the Qur'an and Atrat, the absence of permanent misguidance.

    Keywords: Saqalein hadith, Takhrij, Ma En Tamasaktom Behema, Ma Masdariah Zamaniah
  • Ruhollah Nadali *, Zahra Narimani Pages 111-129
  • Asghar Montazer Al-Qaem *, Sayyed Mohammad Mousavinasabmobarakeh, Sayyed Asghar Mahmoudabadi Pages 130-159
    A hadith attributed to Ali ibn Abi Talib (AS) states that he warned during his reign: “Whoever considers me superior to Abu Bakr and Umar, I will punish slander on him.” Another tahrir (version) of this warning threatens to punish those who condemn the first two caliphs and not those who exalt Ali (as). This paper attempts to validate the attribution of the hadith to Ali (AS) outside the theological framework, with a historical approach, explaining its origin discourse and within the current temporal and spatial context.The results showed that the tahrir concerning the “Tafdhil” (superiority) of this hadith was most likely developed in the 90s of the first century AH in Kufa. Then another tahrir concerning the condemnation of the first two caliphs, at most evolved during the first half of the second century. Religious debates on the Caliphs legitimacy and ranking were also the historical context for the emergence and evolution of this hadith.
    Keywords: ʿAlī ibn Abī Ṭālib (AS), caliphs, Defamation Punishment hadith, tendency, context, dating
  • Ensi Mokhberi *, Mojtaba Soltani Ahmadi, Mohammad Ghafoori Nejad Pages 160-182
    Recognition of the original sources of hadith has many bibliographic and ‎historical benefits and advantages‏.‏Ibn Babawiyyah has quoted a total of 37 hadiths in the book of Al-‎Imamah wal-Tabsiratu min Al-Hira, which is the oldest monograph ‎available in Shia on the subject of Imamate and Occultation, except for ‎the quotations from Sa'd al-Ash'ari and Muhammad Ibn Yahya. 15 of ‎which were narrated directly by Abdullah Ibn Ja'far Humairi, 7 cases from ‎Ahmad Ibn Idris, 4 cases from Ali Ibn Ibrahim and 3 cases from Hamza Ibn ‎Qasim, Hassan Ibn Ahmad Maliki and Muhammad Ibn Musa‏.‏The most probable sources used by Ibn Babawiyyah in these manuscripts ‎are the books of: Al-Ghaybah, Al-Imamah or Al-Fitrah and Al-Hirah ‎Humairi, Al-Nawadir Ahmad Ibn Idris, Al-Tafsir Muhammad Ibn Khalid ‎Barqi Al-Tafsir, Al-Qaim or Al-Malahim Ali Ibn Mahziar, Al-Imamah Yunus ‎Ibn Abdul Rahman, Al-Imamah Muhammad Ibn Ahmad Ibn Yahya, Al-‎Imamah Ibn Abi Amir, Al-Imamah Muhammad Ibn Hussein Ibn Abi Al-‎Khattab, Al-Ghaibah or Al-Basharah Hassan Ibn Sama'a and Al-Nawadir ‎Bakr Ibn Abdullah.‎
    Keywords: Ali Ibn Babavieh, Al-Imamah wal-Tabsirah min Al-Hirah, Imamate, occultation, Original Hadith Sources, Source Studies, &lrm, Mashayekh Ibn Babawiyyah
  • javad salmanzadeh * Pages 183-201

    Understanding hadith is considered as the second source of derivation of religious teachings. In the process of understanding hadith, we are faced with a concept called the family of hadith, which requires special understanding and attention due to its special features such as "multiplicity", "thematic similarity and appropriateness", "comprehensiveness", etc. Therefore, it is necessary to consider a special method to understand it according to the characteristics of the hadith family. Using the descriptive-analytical method, reflecting on the characteristics of the hadith family and comparing the hadiths of the same family, this research has reached findings that are significant for the purpose of understanding the hadith family. These findings show that the understanding of the hadith family is achieved through a three-stage method, which are: "understanding each hadith", "understanding between hadiths" and "summarizing and analyzing the concepts obtained". Carrying out these steps not only gives a correct, accurate and comprehensive understanding of the hadith; But beyond that, it will provide an up-to-date answer to new questions and issues.

    Keywords: Fiqh of Hadith, understanding of Hadith, understanding of inter-Hadith
  • Mahdi Ebadi *, Mohsen Marzani, Ali Arabi Ayask Pages 202-225
    The famous hadith "May God curse the Jews and the Christians take the graves of their prophets to the mosques" which the Prophet of Islam uttered in the last days of his life has been mentioned in many Shiite and Sunni hadith sources and there are two interpretations of it; Relying on their own principles, the Salafis have given a wide interpretation of this hadith, based on which they have accused many Muslims of polytheism for building shrines and memorials on the graves of religious leaders; But the Republic of Muslim scholars, having been satisfied with the certainty of the appearance of the narration and the avoidance of analogy and generalization of the ruling, have considered only those who are deliberately exaggerated and worship the saints of God beside Him. It is worth mentioning that providing a correct and documented interpretation of such religious texts is the best way to deal with the phenomenon of Takfir.
    Keywords: May God curse the Jews, the Christians, build on the graves, polytheists, Salafis, Sunnis
  • Zeynab Akhbari *, Mohammadhosein Bayat Pages 226-250
    Several factors have affected the status of women in different societies. the first and second centuries of Hijri, with the advent of Islam, the status of women was affected, first in the Hijaz region and with the conquests, in a part of West Asia. Different cultures mixed with the new laws of Islam and created a new situation for women, part of which was related to before Islam and part related to after Islam. Among them, the subculture of burying women alive that existed before Islam and was banned after Islam.This research examines one of the propositions of this culture, which comes in the form of a narration from the Prophet. In this interpretation, the grave and wife are considered as two coverings for a woman, and the grave is superior to the wife for covering her.Based on the method of analytical dating of documents-text and determining the common link in the upcoming study, it is revealed that the textual authenticity of this narration goes back to before Islam and the creation of its document to the period after Islam.The function of this ignorant interpretation is to control and limit women in economic matters and reduce influence in government positions.
    Keywords: dating, seter, Women, grave, wife, women', s traditions