فهرست مطالب

نشریه پرستاری ایران
پیاپی 143 (شهریور 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/12/16
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهناز قلجه، رضا غلامی، نسرین رضائی* صفحات 226-237

    زمینه و هدف:

     در همه گیری کووید-19 پرستاران بخش های روان پزشکی، علاوه بر ماهیت این بیماری با بیمارانی سروکار داشتند که  واقعیت سنجی آنان دچال اختلال بود. این پرستاران با چالش های مضاعفی مواجه بودند که سلامت روان آنان را تحت تاثیر قرار داده است. ایمن سازی روانی روشی برای مقابله با استرس است. بنابراین مطالعه حاضر باهدف تعیین تاثیر ایمن سازی روانی بر استرس درک شده و اضطراب ناشی ازکووید-19 در پرستاران بخش های روان پزشکی زاهدان انجام شد.

    روش بررسی:

     این مطالعه نیمه تجربی است که در بازه زمانی اسفند ماه سال 1400 تا تیر ماه سال 1401 انجام شد. نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد. 50 پرستار بخش های روان پزشکی بهاران شهر زاهدان جامعه پژوهش را تشکیل دادند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل فرم اطلاعات فردی و پرسش نامه های استرس درک شده و اضطراب کرونا بود. آموزش ایمن سازی در برابر استرس به صورت 2 کارگاه 4 ساعته و با رعایت پروتکل های بهداشتی انجام شد. محتوای آموزشی بر مبنای برنامه ایمن سازی در برابر استرس ارایه شد. تجزیه وتحلیل داده ها توسط SPSS نسخه 16 و استفاده از میانگین،  انحراف معیار و آزمون های کای اسکویر، تی مستقل، تی زوجی و تست دقیق فیشر انجام شد. در مواردی که 0/05>P بود اختلاف معنادار گزارش شد.

    یافته ها :

    یافته ها نشان داد 84 درصد از گروه آزمایش و 72 درصد از گروه کنترل به کووید-19 مبتلا شدند و 100 درصد گروه آزمایش و 88 درصد گروه کنترل واکسینه شده بودند. میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب پرستاران در گروه آزمایش کاهش معناداری یافت (0/004=P)، اما میانگین و انحراف معیار نمره استرس درک شده پرستاران در گروه آزمایش اختلاف معناداری نداشت (0/8=P). نتیجه تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد میانگین نمره استرس درک شده و اضطراب پرستاران دو گروه پس از مداخله ایمن سازی روانی تفاوت آماری معنادار نداشته است.

    نتیجه گیری :

    نتایج نشان داد ایمن سازی روانی بر اضطراب و استرس درک شده ناشی از کووید-19 در پرستاران بخش های روان پزشکی  زاهدان تاثیر نداشته است. معنادار نبودن نتایج این مطالعه می تواند حاکی از این باشد که با گذر زمان اضطراب و استرس درک شده پرستاران که در ابتدای همه گیری بالا بوده، کاهش یافته است. می توان پیشنهاد داد مسیولین امر بلافاصله بعد از شروع هر همه گیری به مشکلات روان شناختی پرستاران توجه کنند.

    کلیدواژگان: کووید 19، پرستاران، اضطراب، استرس درک شده، ایمن سازی روانی
  • فریده باستانی، زهره سادات دولت آبادی ارانی، حمید حقانی، فرزانه مهدی پور*، حسین جهانی صفحات 238-255

    زمینه و هدف :

    پدیده سالمندی با کاهش عملکرد در ابعاد جسمی و روان شناختی روبه رو است، این مطالعه باهدف تعیین عملکرد جسمی در سالمندان مبتلابه پوکی استخوان مراجعه کننده به مراکز منتخب آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد.

    روش بررسی:

     در این مطالعه مقطعی، 130 نفر از زنان سالمند بالای60 سال مراجعه کننده به مراکز منتخب آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال1399، به روش نمونه گیری غیراحتمالی و مستمر وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه فعالیت های روزمره زندگی بارتل و پرسش نامه فعالیت های روزمره ابزاری زندگی لاتون-برودی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 20 تحلیل آماری شد. 

    یافته ها :

    میانگین سنی زنان موردپژوهش 5/7±67/5 سال بود. هیچ یک از زنان درخصوص انجام فعالیت های روزمره زندگی مانند غذاخوردن وابستگی نداشتند. بیشترین وابستگی در دفع ادرار با 54/62 درصد بود. درمورد فعالیت های ابزاری زندگی، توانایی خرید کردن با 60/77 درصد بود و کمترین فعالیت مربوط به توانایی مدیریت مصرف داروهای خود با 0/77 درصد بود. نمره انجام فعالیت های روزمره زندگی و فعالیت های ابزاری زندگی به طور معناداری با سن و تحصیلات ارتباط داشت (0/001>P).

     نتیجه گیری:

     حمایت های دولتی، خانوادگی و اجتماعی بیشتری از سوی جامعه برای زنان سالمند مبتلابه پوکی استخوان (با سالخوردگی بیشتر و تحصیلات پایین تر) و با عملکرد پایین در فعالیت های اساسی و ابزاری زندگی ضروری است.

    کلیدواژگان: سالمندی، پوکی استخوان، فعالیت های روزمره زندگی
  • لیلا احمدی، حمیدرضا حریریان*، هادی حسنخانی صفحات 256-269

    زمینه و هدف :

    یکی از نگرانی های پرستاران و پزشکان تبعیت بیماران قلبی از درمان تجویزشده است. در ایران آمار دقیقی از میزان تبعیت بیماران دارای استنت عروق کرونر از درمان دردسترس نیست و طبقه بندی خطر بیماری قلبی عروقی در این بیماران بررسی نشده است. این مطالعه باهدف تعیین ارتباط بین تبعیت از درمان و خطر بیماری قلبی عروقی در بیماران با استنت عروق کرونر قلبی انجام شده است.

    روش بررسی:

     این مطالعه یک مطالعه مقطعی توصیفی است که از تیر تا شهریور سال 1400 و در بیمارستان شهید مدنی تبریز انجام شد. 200 بیمار که طی 1 سال گذشته تحت اقدام مداخله کرونر قلبی قرار گرفته بودند به روش نمونه گیری تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اطلاعات فردی اجتماعی، تبعیت از درمان و مقیاس خطر فرامینگهام استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. در آمار توصیفی از توزیع فراوانی و جهت مقایسه متغیرهای مطالعه از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.

    یافته ها :

    میانگین سنی بیماران 10/62±61/6 بود. بیشتر بیماران مرد (60/5 درصد) و متاهل (68 درصد) بودند. میانگین نمره تبعیت از درمان در بین بیماران 8/48±41/50 بود که نشان دهنده وضعیت متوسط تبعیت ایشان از درمان بود. بیماران در قسمت های رعایت رژیم غذایی و داشتن فعالیت منظم نسبت به رعایت رژیم دارویی وضعیت نامناسبی داشتند، به طوری که بیشتر آن ها از غذای پرچرب استفاده می کردند (87 درصد) و کمترین فعالیت ورزشی در هفته را داشتند (92/4 درصد)، اما داروهای تجویزشده را به موقع مصرف می کردند (70/3 درصد). براساس نمره فرامینگهام، مردان 2 برابر بیشتر از زنان در معرض خطر ابتلا به بیماری قلبی عروقی بودند و به طورکلی بین تبعیت از درمان و خطر بیماری قلبی عروقی در بیماران استنت گذاری شده ارتباط معنی داری وجود داشت، به طوری که با افزایش تبعیت از درمان در بین بیماران از خطر بیماری قلبی عروقی طی 10 سال آینده در ایشان کاسته می شود (P<0/001 و r=0/250).

    نتیجه گیری:

     باتوجه به اینکه بین تبعیت از درمان و خطر بیماری قلبی عروقی در بیماران استنت گذاری شده ارتباط معنی داری وجود دارد و با عنایت بر اینکه این بیماران تبعیت از درمان ضعیفی در رعایت رژیم غذایی کم چرب و فعالیت منظم روزانه داشتند، بنابراین پیشنهاد می شود پرستاران در برنامه های آموزش به بیمار خود بر رعایت رژیم غذایی کم چرب و داشتن فعالیت منظم روزانه توسط بیماران تاکید کنند و به شناسایی موانع تحقق این امر بپردازند، تا بدین وسیله با افزایش تبعیت بیماران از درمان، خطر بیماری قلبی عروقی طی 10 سال آینده در ایشان کاسته شود.

    کلیدواژگان: تبعیت از درمان، بیماری عروق کرونر، مقیاس خطر فرامینگهام، آنژیوپلاستی
  • فاطمه خالدی، غلامرضا شریف زاده، تکتم ضیاء، مرضیه مقرب* صفحات 270-285

    زمینه و هدف:

     مراقبت از بیمار همودیالیز به طور معمول یک تجربه استرس زا می باشد که بار مراقبتی بالایی دارد. به دنبال شیوع ویروس کرونا، مراقبین این بیماران ترس ها و نگرانی های متعددی را دررابطه با حضور بیمار و خودشان در مراکز دیالیز و افزایش امکان مواجهه و ابتلاء به ویروس کرونا دارند که بر بار مراقبتی می افزاید. مطالعه حاضر باهدف تعیین تاثیر آموزش راهبردهای مقابله ای بر بار مراقبتی مراقبین خانوادگی بیماران تحت همودیالیز انجام شد.

    روش بررسی:

     مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی در سال 1399 است که بر روی 60 مراقب بیماران تحت همودیالیز مرکز جامع درمان بیماران خاص بیرجند که به طور تصادفی در دو گروه ازمایش و کنترل قرار گرفتند، انجام شد. راهبردهای مقابله ای در 6 جلسه جهت مراقبین گروه آزمایش ارایه شد و شرکت کنندگان قبل، بلافاصله بعد و 1 ماه پس از مداخله پرسش نامه بار مراقبتی زاریت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه  19تحلیل شد.

    یافته ها :

    ازنظر اطلاعات جمعیت شناختی هر دو گروه همگن بودند (P<0/05).

    نتیجه گیری :

    آموزش مهارت های مقابله ای باعث کاهش بار مراقبتی مراقبین بیماران تحت همودیالیز می شود. آموزش های روان شناختی و به خصوص راهبردهای مقابله ای که قابلیت اجرایی بالایی دارند، به منظور کاهش بار مراقبتی مراقبین بیماران به ویژه بیماران تحت همودیالیز، می تواند مدنظر مدیران پرستاری قرار گیرد.

    کلیدواژگان: همودیالیز، راهبردهای مقابله ای، بار مراقبتی، آموزش
  • سمیرا محمودی، اکرم یزدانی، فخرالسادات میرحسینی، فاطمه حسن شیری* صفحات 286-299

    زمینه و هدف :

    یکی از اهداف آموزش پرسنل هوشبری تربیت افرادی با توانمندی نظری و عملکردی برای مقابله با چالش‏های بالینی است. بااین حال یکی از چالش‏های نظام سلامت وجود شکاف بین آنچه که آموزش داده می‏شود و سطح عملکرد پرسنل در پروسیجرهای بیهوشی است. این مطالعه باهدف ارزیابی شایستگی پرسنل بیهوشی شهر کاشان و یافتن عوامل مرتبط با آن انجام شده است.

    روش بررسی:

     این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 95 نفر از پرسنل هوشبری بیمارستان‏های کاشان در سال 1401 انجام شد. شرکت کنندگان مطالعه به شیوه سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع‏آوری اطلاعات شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه خودارزیابی توانمندی پرسنل هوشبری بود. روایی (صوری و محتوایی) و پایایی پرسش نامه مورد تایید قرارگرفت. به منظور تحلیل داده ‏ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و روش‏های آماری توصیفی (فراوانی و درصد)، آماری تحلیلی (میانگین و انحراف معیار) و آزمون‏های من ویتنی، کروسکال والیس، ضریب همبستگی اسپیرمن، دورشته‏ای نقطه‏ایی و مدل جی ال ام استفاده شد.

    یافته ها :

    میانگین و انحراف معیار سن افراد شرکت‏کننده در پژوهش 10/1±34/57 سال بود. میانگین توانمندی پرسنل هوشبری به شیوه خودارزیابی در سطح بالا (11/53±84/84) گزارش‏ شد. بین توانمندی پرسنل هوشبری با جنس زن و وضعیت تاهل ارتباط آماری معنی دار‏‏ وجودداشت (0/05>P).

    نتیجه گیری :

    میانگین توانمندی پرسنل هوشبری درتمام حیطه‏ها‏ی پرسش نامه به جز حیطه «مراقبت در مخاطرات احتمالی بیمار» در سطح بالا قرار داشت. بنابراین توانمندسازی پرسنل در این حیطه به جهت پیشگیری از حوادث نامطلوب و ارتقا کیفیت خدمات درمانی پیشنهاد می شود.

    کلیدواژگان: توانمندی، شایستگی، پرسنل هوشبری، پرستار بیهوشی، خودارزیابی
  • اکرم سادات سادات حسینی، محمدمهدی رجبی*، حانیه توسلی، هادی رنجبر صفحات 300-313

    زمینه و هدف :

    مواجه شدن پرستاران کودکان با چالش های اخلاقی در محیط کار حرفه ای امری اجتناب ناپذیر است. یکی از دو راهی های اخلاقی که همواره برای پرستاران چالش برانگیز بوده است، مسیله آتانازی است که با چالش های قانونی، دینی و فرهنگی گسترده ای همراه است. این مطالعه باهدف تعیین ارتباط بین استدلال اخلاقی و نگرش درمورد آتانازی در پرستاران بیمارستان های کودکان انجام شد.

    روش بررسی:

      این مطالعه مقطعی بر روی تعداد 194 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های کودکان دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. جمع آوری اطلاعات به صورت الکترونیکی و حضوری با استفاده از یک پرسش نامه 3 بخشی شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه استدلال اخلاقی و پرسش نامه نگرش درباره آتانازی انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها :

    میانگین نمره استدلال اخلاقی پرستاران 10/33±42/92 و میانگین نمره نگرش در مورد آتانازی 0/12±2/65 بود. بین نمره استدلال اخلاقی و سن، سابقه کاری پرستاران، جنسیت، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات و سابقه شرکت در دوره های اخلاق ارتباط معناداری وجود نداشت، اما محل خدمت سبب ایجاد تفاوت معنادار در نمره استدلال اخلاقی شد. نمره نگرش درمورد آتانازی با هیچ کدام از متغیر های جمعیت شناختی به جز محل خدمت ارتباط معناداری نداشت. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره استدلال اخلاقی و نگرش درمورد آتانازی ارتباط منفی معناداری وجود دارد (0/60-=r) (P<0/001).

     نتیجه گیری:

     میانگین نمره استدلال اخلاقی پرستاران کودکان در سطح متوسط بود و نگرش منفی درمورد آتانازی داشتند. نتایج نشان داد پرستاران با مهارت استدلال اخلاقی بالاتر، نگرش منفی تری درمورد آتانازی داشتند. پرستاران بخش های ویژه و اورژانس نمره استدلال اخلاقی پایین تر و نگرش مثبت تری درمورد آتانازی داشتند. سابقه شرکت در کارگاه های اخلاق پرستاری ارتباط معناداری با نمره استدلال اخلاقی و نگرش درمورد آتانازی نداشت. با استناد به یافته های این پژوهش، جهت اطمینان از کیفیت مراقبت ها، بر لزوم برگزاری برنامه های آموزشی جامع جهت تقویت استدلال اخلاقی پرستاران کودکان و ارتقای درک آن ها از آتانازی تاکید می شود.

    کلیدواژگان: استدلال اخلاقی، آتانازی، نگرش، پرستاران، کودکان
  • نعیمه سیدفاطمی، شیوا خالق پرست، مژگان فاطمی*، شیما حقانی صفحات 314-329

    زمینه و هدف:

     یکی از حیطه های نیازمند توجه در حرفه پرستاری که می تواند بر زمینه های مختلفی کاری، حرفه ای، مراقبتی و غیره موثر باشد، سرشت و منش است. عوامل مختلفی می تواند بر سرشت و منش تاثیر بگذارد. یکی از این عوامل ریتم های شبانه روزی است که اغلب پرستاران اختلالاتی را در آن تجربه می کنند. درنتیجه، نظر به اهمیت بررسی و ارزیابی ابعاد شخصیتی سرشت و منش در پرستاران و تاثیرات ریتم شبانه روزی و نپرداختن به آن در پژوش های گذشته، این مطالعه باهدف تعیین ارتباط ریتم شبانه روزی با سرشت و منش پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران سال 1400 انجام شد.

    روش بررسی:

     این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران تشکیل دادند. نمونه پژوهش 200 نفر از پرستاران شاغل در این مراکز بودند که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند. روش نمونه گیری این پژوهش به صورت غیراحتمالی و ترکیبی از روش تحلیلی و مقطعی بود که از میان بخش های مختلف مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 4 مرکز به تصادف و با قرعه کشی برای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه صبحگاهی-شامگاهی و پرسش نامه سرشت و منش کلونینگر استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد.

    یافته ها:

     یافته های به دست آمده نشان داد که بیشتر پرستاران موردپژوهش یعنی 64 درصد ریتم شبانه روزی معتدل داشتند. نتایج همبستگی نشان داد ریتم شبانه روزی به طورکلی با پشتکار (039/P=0) و خودفراروی (047/P=0) همبستگی معنی دار آماری ضعیف داشتند که این همبستگی منفی بود. همچنین ریتم شبانه روزی با سن (001/P<0)، جنسیت (044/P=0)، وضعیت استخدامی (003/P=0) و سابقه کاری (001/P<0) ارتباط معنی دار آماری داشت و سرشت و منش در ابعاد نوجویی، پاداش، پشتکار، خودراهبردی، همکاری و خودفراروی با ویژگی های جمعیت شناختی پرستاران ارتباط معنی دار آماری داشتند.

    نتیجه گیری:

     یافته های این پژوهش نشان داد ریتم های شبانه روزی با برخی از مولفه های سرشت و منش همبستگی معنی دار آماری داشتند، بنابراین باتوجه به اهمیت تیپ های شبانه روزی بر کیفیت عملکرد افراد، ضروری است تا مسیولین و مدیران بیمارستان ها درزمینه تیپ های شبانه روزی شناخت کافی کسب کنند و در جهت شناسایی این افراد و اقداماتی نظیر آموزش، فراهم کردن تسهیلات و امتیازات ویژه و تعیین نوبت های کاری پرستاران باتوجه به تیپ های شبانه روزی آن ها، سطح کیفی مراقبت ارایه شده از سوی این طیف از پرستاران را ارتقاء دهند و از این طریق موجب تسریع روند بهبودی بیماران و افزایش رضایت مندی آن ها شوند.

    کلیدواژگان: ریتم شبانه روزی، سرشت و منش، پرستاران
  • زهرا کاشانی نیا، طاهره نجفی، حمید حقانی، سارا فرامرزیان* صفحات 330-341

    زمینه و هدف :

    برای افراد بستری شده در بخش مراقبت ویژه اغلب به علت طولانی شدن تهویه مکانیکی، حفظ راه های هوایی و بهداشت مناسب تر ریه، تراکیوستومی انجام می شود که درعین حال باعث کاهش صدمه حنجره و راحتی فرد نیز می شود. کیفیت مراقبت های بهداشتی به میزان زیادی به نحوه ارایه خدمات پرستاران بستگی دارد. باتوجه به اینکه نتیجه نهایی و عوارض احتمالی تراکیوستومی، ارتباط مستقیم با چگونگی اجرای مراقبت های پس از آن توسط کادر پرستاری دارد، بنابراین پژوهشی «با هدف ارزشیابی اثر آموزش مراقبت از تراکیوستومی برعملکرد پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران» انجام شد. 

    روش بررسی:

     این مطالعه دربازه زمانی مهر ماه الی آبان ماه سال بر روی 64  نفر از پرستاران بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های آموزشی درمانی فیروزگر و رسول اکرم (ص)، به صورت نیمه آزمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های اطلاعات فردی و پرسش نامه مراقبت از تراکیوستومی برگرفته از مطالعه آتش زاده و همکاران می باشد. داده ها بااستفاده ازنرم افزار SPSS نسخه 16 با شاخص های آمارتوصیفی وآمار استنباطی (آزمون تی زوجی و تحلیل واریانس) و سطح معنی دار (0/05>P) تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها :

    میانگین سنی افراد موردپژوهش 6/02±31/49 سال بود که 70/3 درصد از افراد زن بودند و تحصیلات کارشناسی با 90/6 درصد بیشترین سطح تحصیلی بود. میانگین و انحراف معیار سابقه کلی کار و سابقه کار در بخش ویژه به ترتیب 5/13±6/74 و 4/66±4/92 درصد بود. پرستاران با نوبت کاری در گردش با 89/1 درصد بیشترین فراوانی را داشتند. 93/8 درصد از پرستاران دوره مراقبت از تراکیوستومی را نگذرانده بودند. بیشتر واحدهای موردپژوهش (43/8 درصد) رسمی بودند. مقایسه میانگین نمره عملکرد پرستاران قبل از آموزش (8/87±45/85) و بعد از آموزش (42/33±93/3) با آزمون تی زوجی، اختلاف آماری معنی دار را نشان می دهد (0/001>P).

    نتیجه گیری :

    باتوجه به اینکه عملکرد پرستاران درزمینه مراقبت از بیماران دارای تراکیوستومی در حد مطلوب نبوده است، نتیجه مطالعه نشان داد آموزش پرستاران و ارایه امکانات کافی بر مبنای دستورالعمل های و نظر متخصصین می تواند موجب ارتقاء عملکرد پرستاران شود.

    کلیدواژگان: تراکئوستومی، عملکرد پرستاران، مراقبت های ویژه، آموزش پرستاری
|
  • Mahnaz Ghaljeh, Reza Gholami, Nasrin Rezaee* Pages 226-237

    Background & Aims :

    During the COVID-19 pandemic, nurses working in psychiatric departments were also involved, which affected their mental health. The present study aims to determine the effect of psychological immunization on perceived stress and anxiety caused by COVID-19 in nurses working in the psychiatry department of a hospital in Zahedan, Iran.

    Materials & Methods:

     This is a quasi-experimental study that was conducted from February to June 2022. Participants were 50 nurses from the psychiatry department of Baharan Hospital in Zahedan city who were selected by a census method, and were assigned to intervention and control groups. Data collection tools included a demographic form, the perceived stress scale, and the corona disease anxiety scale. The psychological immunization was provided in two four-hour workshops. Data analysis was done in SPSS software, version 16 using mean, standard deviation and chi-square test, independent t-test, paired t-test, and Fisher’s exact test. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results :

    Most of the nurses had an infection with COVID-19 and were vaccinated. The mean and score of anxiety decreased from 11.96±10.05 to 8.12±6.92 in the intervention group (P=0.004) and decreased from 11.84±10.26 to 8.40±6.51 in the control group (P=0.07). The mean score of perceived stress changed from 27.45±5.56 to 27.20±4.20 after intervention in the intervention group (P=0.8) and from 27.48±4.71 to 28.32±4.87 in the control group (P=0.43).

    Conclusion:

     The psychological immunization program has no significant effect on anxiety and stress caused by COVID-19 in nurses of psychiatric departments in Zahedan, Iran. It is recommended that psychiatric hospital managers should pay attention to the psychological problems of nurses at the beginning of the pandemic.

    Keywords: COVID-19, Nurses, Anxiety, Perceived stress, Psychological immunization
  • Farideh Bastani, Zohreh Sadat Dolatabadi Arani, Hamid Haghani, Farzaneh Mehdipour*, Hossein Jahani Pages 238-255

    Background & Aims :

    Aging is associated with decreased physical and psychological functions. This study aims to investigate the ability to perform basic and instrumental activities of daily living (ADL) in elderly women with osteoporosis in Tehran, Iran.

    Materials & Methods:

     This is a cross-sectional study conducted on 130 elderly women over 60 years of age referred to selected hospitals affiliated to Iran University of Medical Sciences in 2019-2020, who were selected by a consecutive sampling method. The data collection tools were a demographic form, the Barthel index for ADL, and the Lawton-Brody Instrumental ADL scale. The data was statistically analyzed in SPSS software, version 20.

    Results :

    The mean age of the women was 67.5±5.7 years. None of them had dependency for performing ADLs such as eating. The highest dependence was for urination (54.62%). Regarding instrumental ADLs, the highest inability was related to shopping (60.77%), and the lowest inability was related to managing one's own medication use (0.77%). The scores of basic and instrumental ADLs were significantly related to age and educational level (P<0.001).

    Conclusion:

     More governmental, family and social support is needed for elderly women with osteoporosis (with older age and educational level) who have lower ability to perform their basic and instrumental ADLs.

    Keywords: Elderly, Osteoporosis, Activity of daily living (ADL)
  • Leila Ahmadi, Hamidreza Haririan*, Hadi Hassankhani Pages 256-269

    Background & Aims :

    One of the concerns of nurses and physicians is the adherence to treatment in patients with heart diseases. In Iran, there are no accurate statistics on the treatment adherence of patients with coronary artery stents, and the risk of cardiovascular diseases (CVDs) in these patients has not been investigated. Therefore, this study aims to determine the relationship between treatment adherence and the risk of CVDs in patients with coronary artery stents.

    Materials & Methods:

     This descriptive cross-sectional study was conducted from June to August 2021 in Shahid Madani Hospital in Tabriz, Iran. Participants were 200 patients who underwent coronary angioplasty in the past year and had coronary artery stents. They were selected by a simple random sampling method. To collect data, a demographic form, the treatment adherence questionnaire, and the Framingham risk score (FRS) were used. The collected data were analyzed in SPSS software, version 22 using descriptive statistics, Pearson correlation test, t-test, and one-way analysis of variance.

    Results :

    The mean age of the patients was 61.6±10.62 years. Most of them were male (60.5%) and married (68%). The overall mean score of treatment adherence was 41.50±8.48, indicating moderate adherence. Patients had poor adherence in domains of dietary regimen and regular physical activity such that most of them used high-fat food (87%) and had the least amount of physical activity per week (92.4%), but they used prescribed medicines on time (70.3%). Based on the FRS, men were twice as likely to have CVDs as women. There was a significant association between treatment adherence and the risk of CVDs, such that the risk of CVDs in the next 10 years among patients decreased with increasing their adherence to treatment (r=-0.25, P<0.001).

    Conclusion:

     Given that there is a significant relationship between treatment adherence and the risk of CVDs in patients with coronary artery stents, and considering that these patients have poor adherence to a low-fat diet and regular physical activity, it is recommended that nurses in their patient education programs emphasize adherence to having a low-fat diet and regular physical activity and identify the barriers to achieving it, so that, by increasing patients’ adherence to treatment, the risk of CVDs in the next 10 years can be reduced in these patients.

    Keywords: Treatment adherence, Coronary artery disease, Framingham risk score, Angioplasty
  • Fatemeh Khaledi, Gholamreza Sharifzadeh, Toktam Zia, Marzieh Mogharab* Pages 270-285

    Background & Aims:

     Caring for a patient undergoing hemodialysis is a stressful experience that causes a heavy care burden. With the outbreak of COVID-19, family caregivers of these patients had increased worry about the risk of infection in the dialysis centers. This fear can make their care burden heavier. This study aims to investigate the impact of coping skills training on the care burden experienced by family caregivers of patients undergoing hemodialysis.

    Materials & Methods:

     This quasi-experimental study was conducted in 2020 on 60 family caregivers of patients undergoing hemodialysis at the Comprehensive Treatment Center for Special Diseases in Birjand, Iran. Participants were randomly assigned to intervention and control groups. The intervention group received coping skills training in six sessions. All participants completed the Zarit burden interview before, immediately after, and one month after the intervention. The data were analyzed in SPSSsoftware, version 19.

    Results :

    The two groups were homogeneous regarding demographic information (P>0.05). Both groups had a moderate to severe care burden before the intervention. A significant difference was reported in the care burden score of the intervention group after training (P<0.001).

    Conclusion :

    Coping skills training can reduce the care burden of the family caregivers of patients undergoing hemodialysis. Therefore, coping skills training can be used by nursing managers to reduce the care burden of family caregivers of patients with hemodialysis.

    Keywords: Hemodialysis, Coping strategies, Care burden, Education
  • Samira Mahmoudi, Akram Yazdani, Fakhro sadat Mirhosseini, Fatemeh Hasan Shiri* Pages 286-299

    Background & Aims:

     One of the goals of providing training to the anesthesia care team is to train staff with theoretical and functional abilities to deal with clinical challenges. However, there is a gap between the existing and desired performance levels of personnel in anesthesia procedures. This study aims to assess the competence of anesthesia personnel in Kashan, Iran, and find its related factors.

    Materials & Methods :

    This descriptive-analytical study was conducted on 95 anesthesia personnel of hospitals in Kashan, Iran, in 2023, who were selected using a census method. The data collection tools were a demographic form and the Anesthesia Nursing Competence Scale. Data were analyzed in SPSS v.22 software using descriptive statistics (frequency, mean, standard deviation), Mann-Whitney U test, Kruskal-Wallis test, Spearman’s correlation test, Point-Biserial correlation test, and regression analysis.

    Results:

     The mean age of the participants was 34.57±10.1 years. The overall competence level of anesthesia personnel was at a high level (84.84±53.11). Their competence had a significant relationship with their sex and marital status (P<0.05).

    Conclusion :

    The competencee of anesthesia personnel in Kashan is at a high level in all fields, except for the patient’s risk care. It is recommended to empower personnel in this area to prevent adverse events and improve the quality of medical services.

    Keywords: Competence, Nurse anesthesia, Anesthesia personnel, competency, Self-assessment
  • Akram Sadat Sadat Hosseini, MohammadMehdi Rajabi*, Hanie Tavasoli, Hadi Ranjbar Pages 300-313

    Background & Aims:

     The ethical challenges of pediatric nurses in the work environment is inevitable. One of these challenges for nurses is related to euthanasia, which is affected by extensive legal, religious, and cultural issues. This study aims to determine the relationship between ethical reasoning and attitudes towards euthanasia in nurses working in children’s hospitals.

    Materials & Methods:

     This descriptive-analytical study was conducted on 194 pediatric nurses working in two children’s hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences. Data were collected electronically and in person using three questionnaires, including a demographic form, the nursing dilemma test (NDT), and the euthanasia attitude survey (EAS). The collected data were analyzed in SPSS software, version 26.

    Results :

    The mean score of ethical reasoning was 42.92±10.33, and the mean score of EAS was 2.65±0.12. The ethical reasoning score had no significant correlation with age, work experience, sex, marital status, education level, and history of participation in nursing ethics courses, except for the department, which was significantly related to ethical reasoning. The EAS score had no significant correlation with any of the demographic variables, except for the department. The Pearson correlation test results indicated a significant negative correlation between ethical reasoning and attitudes toward euthanasia (r=-0.60, P<0.001).

    Conclusion :

    The ethical reasoning of pediatric nurses in the study hospitals is at a moderate level, and they have a negative attitude toward euthanasia. The nurses with higher ethical reasoning have a more negative attitude toward euthanasia. Nurses from special care units and emergency departments have lower ethical reasoning but a more positive attitude toward euthanasia. Participation in nursing ethics workshops has no significant relationship with ethical reasoning scores and attitudes toward euthanasia. Based on the findings of this study, it is recommended that comprehensive educational programs should be held to strengthen the ethical reasoning of pediatric nurses and enhance their perception of euthanasia.

    Keywords: Ethical reasoning, Euthanasia, Attitudes, Nurses, Pediatrics
  • Naiemeh Seyedfatemi, Shiva Khaleqparast, Mojgan Fatemi*, Shima Haghani Pages 314-329

    Background & Aims :

    One of the areas that need attention in the nursing profession, which can affect various fields of work, professional, care, etc., are temperament and character. Various factors can affect the temperament and character. One of these factors is the circadian rhythms in which most nurses experience disturbances. Considering the importance of examining and evaluating temperament and character in nurses and the effects of circadian rhythm disturbances on them, and given that less attention has been paid to it, this study aims to determine the relationship between circadian rhythm and temperament/character of nurses working in selected teaching hospitals in Tehran, Iran.

    Materials & Methods :

    This is a descriptive-correlational study with a cross-sectional design. The study population consists of all nurses working in teaching hospitals affiliated to Iran University of Medical Sciences. The study samples were 200 eligible nurses who were selected randomly (by lottery method) from different departments of four hospitals. A demographic form, the morningness-eveningness questionnaire (MEQ), and Cloninger’s temperament and character inventory (TCI) were used to collect data. Data analysis was conducted in SPSS software, version 16.

    Results:

     Most of the participants (64%) were neither-type nurses in terms of circadian rhythm. The circadian rhythm in overall had a negative significant correlation with persistence (P=0.039) and self-transcendence (P=0.047). Also, circadian rhythm had a significant relationship with age (P<0.001), sex (P=0.044), employment status (P=0.003), and work experience P<0.001). The dimensions of TCI, including novelty seeking, reward dependence, persistence, self-directedness, cooperativeness, and self-transcendence, had a statistically significant relationship with the demographic characteristics of nurses.

    Conclusion :

    The circadian rhythm of nurses has a significant negative correlation with some components of TCI. Considering the impact of circadian rhythm on the quality of nursing care, the officials and hospital managers should gain sufficient knowledge of circadian rhythms, identify evening-type nurses, provide training, facilities, and special privileges to nurses, and determine their work shifts according to their circadian rhythms, so that they can improve the quality of patient care and increase patient satisfaction.

    Keywords: Circadian rhythm, Temperament, Character, Nurses
  • Zahra Kashaninia, Tahereh Najafi, Hamid Haghani, Sara Faramarzian* Pages 330-341

    Background & Aims :

    Tracheostomy is often performed for people hospitalized in intensive care units (ICUs), but it can cause larynx damage and discomfort in the patient. Given that the final outcome and possible complications of tracheostomy are directly related to the quality of nursing care, this study aims to evaluate the effect of tracheostomy care training on the performance of nurses working in the ICUs of selected hospitals affiliated to Iran University of Medical Sciences.

    Materials & Methods :

    This quasi-experimental study was conducted on 64 nurses working in the ICUs of Rasul Akram and Firouzgar hospitals in 2021. The data collection tools were a demographic form and the tracheostomy patient care evaluation questionnaire of Atashzadeh et al. (2015). data analysis was performed in SPSS software, version 16 using descriptive and inferential statistics (paired t-test, and analysis of variance). P<0.05 was considered statistically significant.

    Results:

     The mean age of nurses was 31.49±6.02 years. Most of them were female (70.3%) with a bachelor's degree (90.6%). Their mean overall work experience was 6.74±5.13 years, and their average work experience in the ICU was 4.92±4.66 years. Most of the nurses (43.8%) had permanent employment. Most of the nurses had rotating shift (89.1%), and had not completed the course of tracheostomy care (93.8%). The results of the paired t-test showed a statistically significant difference in the mean performance score of nurses before training (45.85±8.87) and after training (93.3±42.33) (P<0.001).

    Conclusion:

     Considering that the performance of nurses in caring for patients with tracheostomy in the ICUs of selected hospitals is not satisfactory, educating nurses and providing sufficient facilities based on guidelines and opinions of experts are recommended to improve the quality of services to these patients by nurses in the hospitals.

    Keywords: Tracheostomy, Nurses' performance, Intensive care, Nursing education