فهرست مطالب

فصلنامه علوم اجتماعی
سال نهم شماره 1 (پیاپی 17، بهار 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/01/15
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمد مهدی فرقانی صفحه 1
    این مقاله به بررسی سیر تحول گفتمان توسعه سیاسی در تاریخ معاصر ایران از پیروزی انقلاب مشروطه تا پایان دهه دوم انقلاب اسلامی می پردازد. یافته های حاصل از یک پژوهش کیفی براساس روش تحلیل گفتمان و با استفاده از الگوی ترکیبی نورمن فرکلاف و تئون ای. ون دایک دست مایه این بررسی است که هشت دوره تاریخی (1285، 1312، 1320، 1331، 1352، 1358، 1371 و 1377 هجری شمسی) را دربرمی گیرد.
    مقاله حاضر نشان می دهد که شاخص های توسعه سیاسی از قبیل آزادی، قانون گرایی، جامعه مدنی، کثرت گرایی، رقابت و مشارکت سیاسی در دوره نخست، یعنی در سال 1285 در نقطه مطلوبی قرار دارند. این وضعیت، ناشی از پیروزی انقلاب مشروطه و به ثمر نشستن مبارزات ملت ایران برای رهایی از استبداد تاریخی است. شاخص های مذکور در سال 1312 که حکومت مطلقه رضاشاه در شرف تکوین است، به شدت سقوط می کنند؛ اما در سال 1320 تحت تاثیر تحولات سیاسی و اجتماعی، عدم اقتدار و کنترل حکومت مرکزی، تمایل شاه جوان به اصلاح تصویرذهنی مردم از حکومت استبدادی و مطلقه رضاشاه و بروز نوعی هرج ومرج سیاسی، منحنی مذکور بار دیگر صعود می کند، اما در مقایسه با دوره اول و دوره چهارم (1331) در جایگاه پایین تری قرار دارد. در سال 1331، بار دیگر شاهد نضج گیری گفتمان توسعه سیاسی به ویژه در بعد استقلال طلبی و آزادی خواهی هستیم.
    در دوره پنجم (1352) نیز همچون دوره دوم (1312)، منحنی توسعه سیاسی در نقطه حضیض قرار دارد، در حالی که وضعیت سال 1358 به سال 1320 شبیه است. به نظر می رسد که رشد برخی شاخص های توسعه سیاسی در سال 1358 نیز ناشی از رهاشدگی اوایل انقلاب و بروز مطالبات اجتماعی است.
    وضعیت سال 1371 از لحاظ توسعه سیاسی، مطلوب نیست. در این سال نیز گرچه مانند مقطع 1352 به نوسازی اجتماعی اقتصادی توجه فراوان می شود، اما بعد سیاسی و فرهنگی توسعه به شدت مورد غفلت قرار می گیرد.
    سال 1377 سال اوج گیری گفتمان توسعه سیاسی است. در واقع تنها در این مقطع است که مفهوم «توسعه سیاسی» به طور مستقیم به کار می رود، زیرا در مقاطع دیگر، ما اساسا با شاخص ها و مفاهیم توسعه سیاسی و نه اصطلاح و مفهوم آن روبه رو هستیم. گفتمان توسعه سیاسی در این سال حتی از نخستین سال پیروزی انقلاب مشروطه نیز جایگاه بالاتری دارد.
    به طور کلی، سال 1377 نقطه اوج منحنی شاخص های توسعه سیاسی و سال 1312 نقطه حضیض آن است. به این ترتیب، مقاله حاضر با بررسی هشت دوره تاریخی، تصویری کلی از جایگاه گفتمان توسعه سیاسی در یک قرن اخیر ایران ارائه می کند.
    کلیدواژگان: گفتمان، تحلیل گفتمانی، توسعه و توسعه سیاسی
  • سعید ذکایی صفحه 41
    ابزارهای متفاوت تحقیق را نمی توان ابزارهایی خنثی تلقی کرد. هر تکنیک بر یک نظریه، یک انسان شناسی فلسفی و مفهومی از نظم اجتماعی استوار است. روش تحقیق انتخاب شده مشخص کننده ماهیت موضوع تحقیق انتخاب شده است. نظریه و روش جدایی ناپذیرند. رویکرد کیفی به تحقیقات اجتماعی محقق را ملزم به بررسی این مسئله می سازد که چگونه آن چه واقعیتی عینی و بیرونی در عالم به نظر می رسد، در حقیقت ساخته شده است و بر خلاف رویکرد اثباتی، ساختار عینی اجتماعی را مبنا و قالب استاندارد برای تفسیر اجتماعی تلقی نمی کند، بلکه این ساختار را شکل گرفته از کنش انسانی می داند.
    نظریه میدانی به منزله یکی از گونه های تحقیق کیفی، به دنبال کشف نظریه از دل داده های میدانی است و اساس آن بر استقرای تحلیلی قرار دارد. عناصر اصلی نظریه میدانی را مفاهیم، مقولات و گزاره ها تشکیل می دهند. اساس روش شناختی نظریه میدانی نمونه گیری نظری و مقایسه مقولات است. شیوه نمونه گیری به کارگرفته شده این امکان را به محقق می دهد تا همزمان به جمع آوری، کدگذاری و تحلیل داده های خود بپردازد و انتخاب نمونه ها را با هدف رسیدن به اشباع نظری انجام دهد. ویژگی های فوق علاوه بر طلب کردن خودآگاهی و خودانتقادی محقق، انعطاف پذیری بیش تر این شیوه نسبت به ایده های جدید و نیز جریان تحقیق را به دنبال دارد.
    کلیدواژگان: تحقیق کیفی، نظریه سازی، نظریه میدانی، نمونه گیری نظری، اشباع نظری
  • رحمان سعیدی صفحه 71
    در این مقاله در بحث از چگونگی رسانه ها و فرهنگ های بومی در عصر جهانی شدن، سعی شده است به این پرسش پاسخی روشن داده شود که آیا جهانی شدن سبب بحران در هویت فرهنگی و ازبین رفتن فرهنگ های بومی و استحاله آن ها در فرهنگ جهانی خواهد شد؟ پاسخ این پرسش با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و اسنادی و استفاده از دیدگاه های مختلف اندیشه گران و نظریه پردازان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مطالبی با عناوین زیر مورد بحث واقع شده است: مکتب واقع گرایی، بین المللی شدن، منطقه گرایی، آیا جهانی شدن تهدیدی برای هویت فرهنگی است؟ جهانی شدن از دو منظر، فرهنگ جهانی، دهکده جهانی یا امپریالیسم فرهنگی؟
    در پایان، این فرضیه اثبات شده که جهانی شدن نه تنها سبب ازبین رفتن فرهنگ های بومی و محلی نخواهد شد، بلکه آن ها را تقویت و تثبیت خواهد کرد.
    رویکرد کشور ما در عصر جهانی شدن باید نقادانه، فعال و همراه با بازیگری و حضور در صحنه باشد.
    کلیدواژگان: جهانی شدن، جهانی سازی، هویت فرهنگی، فرهنگ جهانی، فرهنگ های محلی و بومی، بین المللی شدن، منطقه گرایی و بومی شدن، دولت، ملت ها، امپریالیسم فرهنگی
  • امیرحمزه مهرابی صفحه 97
    این تحقیق با نگاهی جامعه شناسانه، به بررسی موضوع «تغییر نام اماکن عمومی» می پردازد و در پی آن است تا دریابد به چه دلایلی بعضی از اسامی جدید که بعد از انقلاب اسلامی برای اماکن عمومی انتخاب شدند، بین مردم رواج پیدا کردند ولی نام های زیادی بین مردم رایج نشدند. در بیش تر شهرهای ایران به طور وسیع و دامنه داری، اسامی بسیاری از اماکن عمومی عوض شدند، ولی پس از چند سال، اغلب اسامی جدید به فراموشی سپرده شدند. آیا به کار نبردن اسامی جدید (تعیین شده بعد از انقلاب اسلامی) انگیزه سیاسی دارد؟ یا عوامل دیگری باعث رایج شدن مجدد اسامی قبلی این اماکن شده است؟
    این تحقیق در سال 1380 و با استفاده از روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد که پس از اتمام مطالعات زمینه ای، از طریق مراجعه به محلات و بررسی نقشه رسمی شهر، داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه و تشکیل گروه مباحثه جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق، «شهر قم» و «چهارصد نفر» به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پاسخگویان به شکل تصادفی با در نظر گرفتن ناهمگونی فرهنگی مناطق مختلف شهر برگزیده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که پس از انقلاب اسلامی تنها نام اماکنی تغییر یافته که اسامی قبلی آن ها مربوط به یکی از وابستگان رژیم شاهنشاهی بوده است، یعنی بار ارزشی منفی داشته اند. از بین چهل نام تغییر داده شده، تنها نام جدید چهار مکان در بین مردم رواج پیدا کرده است، البته عامل دخیل بودن «انگیزه سیاسی» در به کار نبردن اسامی جدید تایید نشد.
    کلیدواژگان: اماکن عمومی، معابر عمومی، تغییر نام، نام گذاری، انگیزه سیاسی، رایج شدن
  • ساسان ودیعه صفحه 131
    این مقاله می کوشد تا جنگ عراق علیه ایران را در چارچوب خرده نظام های پارسونز تحلیل کند. پرسش اصلی این است که این جنگ دارای چه کارکردهای مثبت و منفی اجتماعی بوده است؟
    بررسی ها نشان می دهند که جنگ در ابتدا خرده نظام زیستی را دچار آسیب نمود، به طوری که این خرده نظام نتوانست کارکردهای خود را محقق سازد. آن گاه، نابسامانی های ایجادشده به خرده نظام شخصیتی منتقل شد. جنگ باعث شد تا بیش تر اهداف برنامه اول توسعه، به جز توسعه کمی و کیفی صنایع دفاعی، که توسط خرده نظام زیستی تدوین شده بودند، با ناکامی روبه رو گردند.
    خرده نظام اجتماعی بسته به ضرورت های خاص زمان جنگ در جهت ایجاد یکپارچگی و انسجام در جامعه، قوانینی را که بیش تر بعد اقتصادی و حمایتی داشتند، تصویب نمود که البته چندان موفق نبود. و عاقبت، خرده نظام فرهنگی نیز تحت تاثیر جنگ توانست در برهه های مختلف جنگ ارزش های مختلفی را احیا کند و در سطح جامعه گسترش دهد و دستورات لازم را به سایر خرده نظام های جامعه برای مقابله با معضلات ناشی از جنگ صادر نماید. این خرده نظام نیز در اواخر جنگ کارایی خود را به صورت نسبی از دست داد.
    کلیدواژگان: خرده نظام زیستی، خرده نظام شخصیتی، خرده نظام اجتماعی، خرده نظام فرهنگی، توسعه و کار کرد
  • ناهید مطیع صفحه 155