آرشیو چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶، شماره ۱۴۰۶
حوادث
۱۹

فرجام تلخ عشق یک ساعته

گروه حوادث: دختری که یک ساعت پس از آشنایی با پسری جوان حاضر شده بود به عقد او درآید دو ماه بعد از ازدواج برای جدایی از شوهرش راهی دادگاه خانواده شد.

به گزارش خبرنگار ما این زن جوان که رویا نام دارد درباره علت درخواست طلاق خود به قاضی شعبه 28 دادگاه خانواده گفت: ظاهر و قیافه همیشه برای من خیلی اهمیت داشت و هیچ چیز به اندازه ظاهر زیبا و قیافه جذاب یک پسر مرا جذب نمی کرد. در مورد مهرداد هم همین اتفاق افتاد.

من برای مسافرت به منزل خاله ام در تهران آمده بودم. از آنجا که خاله ام آرایشگر بود من را هم با خود به آرایشگاهش می برد. یکی از روزهایی که در آرایشگاه نزد خاله ام بودم پسر یکی از مشتریانش زنگ زد و می خواست با مادرش صحبت کند. ظاهرا به شوخی از خاله ام خواسته بود تا دختری را برای ازدواج به او معرفی کند خاله ام هم گوشی را به من داد تا با وی صحبت کنم. من هم بلافاصله پس از صحبت تلفنی با مهرداد قرار گذاشتم، وقتی همدیگر را دیدیم و حدود یک ساعت با هم صحبت کردیم از هم خوش مان آمد. مخصوصا من که عاشق تیپ و ظاهر مهرداد شده بودم.

وی در ادامه گفت: همان جا در همان صحبت های اولیه تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. من هم موضوع را به خاله ام اطلاع دادم و قرار شد هر چه زودتر برای عقد به محضر برویم. آنقدر من مسحور قیافه و ظاهر و حرف های زیبای مهرداد شده بودم که هیچ تحقیقی راجع به خود او و خانواده اش نکردم و فقط می خواستم هر چه زودتر با او ازدواج کنم.

رویا در حالی که از این ازدواج عجولانه اظهار ندامت می کرد گفت: پس از مدتی که از عقدمان گذشت فهمیدم همه چیزهای به ظاهر زیبایی که من به امید آنها با مهرداد ازدواج کرده بودم فقط یک سراب است و شوهرم معتادی تزریقی است. حتی پس از فهمیدن این موضوع خانواده شوهرم هیچ حمایتی از من نکردند و من را به حال خودم رها کردند. من در این شهر جز خاله ام کسی را ندارم. قصد دارم از مهرداد طلاق بگیرم و به شهرمان باز گردم. بنابر این گزارش قاضی عموزاده- مسوول رسیدگی به پرونده- تصمیم گیری در این باره را به آینده موکول کرد.