آرشیو چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۶، شماره ۱۴۳۳
صفحه آخر
۲۰

دکتر محمد معین شب استاد

علیرضا غلامی

بین ادیبان و محققان ادبیات کهن ایران نادرند کسانی که نام آنها در دهان مردم بچرخد. دکتر محمد معین یکی از این ادیبان است. کمتر کسی پیدا می شود که در این چهل دهه، گذرش به فرهنگ او نیفتاده باشد. نکته جالب اینجاست که او نام کتابش را «فرهنگ فارسی»نهاد. ولی مردم اسم او را تغییر دادند به «فرهنگ معین». سیزدهم تیر روز خاموشی «معین» است. اعتبار او در فرهنگ معاصر ایران صرفا به خاطر لغت نامه او نیست. شهریور سال 1321 بود که اولین رساله دکترای ادبیات را با راهنمایی ابراهیم پورداود به پایان برد. اسم رساله اش «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» بود که تا امروز هنوز هم در اوج اعتبار است. هیات داوران نتیجه جلسه دفاعیه را این طور گزارش داد: «رساله آقای محمد معین از هر حیث قابل تمجید و تحسین است و با قید «بسیار خوب» تصویب می شود و آقای محمد معین در زبان و ادبیات فارسی، دکتر شناخته شد. به ایشان تبریک می گوییم.» این پایان کار نبود. آشنایی اش با دهخدا یک تحول اساسی در بین فرهنگ های فارسی ایجاد کرد. طوری که دهخدا در وصیتنامه اش نوشت: «به ورثه خود وصیت می کنم که تمام فیش های چاپ نشده لغت نامه را که ظاهرا بیش از یک میلیون است و از الف تا یاء نوشته شده... به عزیزترین دوست من، آقای دکتر معین بدهند که مثل سابق به چاپ برسد و این زحمت جانکاه، حداقل معادل نصف تالیف است...» بعد از آن هم آنقدر بین نوآورانی مثل نیما دقیق النظر به حساب می آمد که در وصیت نامه اش بنویسد: «بعد از من هیچ کس حق دست زدن به آثار مرا ندارد به جز دکتر محمد معین. اگر چه او مخالف ذوق من باشد. دکتر محمد معین حق دارد در آثار من کنجکاوی کند.» خاموشی اش هم با دیگران تفاوت داشت. چیزی حدود 5 سال روی تخت، سفیر مرگ ذره ذره از جانش گرفت. طوری که وقتی رفت 17 کیلو بیشتر نداشت. اما آنچه هم امروز از میراث او مانده حکم گوشت قربانی را یافته. هر ناشری خود را صاحب نظر می داند که «فرهنگ فارسی» را آن طور که میلش می کشد قیمه قیمه کند. ظاهرا که سختی چندانی هم در میان نیست. این گونه مجوزها به طرفه العینی آماده است. به هرحال امشب شب معین است و می شود امشب را در جمع دوستداران معین در خانه هنرمندان گذراند.