آرشیو چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۷، شماره ۶۳۹۹
سیاست
۱۹

کوثر

رخت به حلقه زلف، آفتاب نیم شبی است

به شب عیان شده خورشید این چه بوالعجبی است

به مدعا نگشاید نظر زاستغنا

کسی که شیفته خون مدعاطلبی است

زتشنگی به لب کوثر ار هلاک شوی

به العطش مگشا لب که نقص تشنه لبی است

“سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد

که کام بخشی او را بهانه بی سببی است”

چو بوالهوس چه خروشی زدرد دل، “واصل”!

که در طریقت عشاق ناله بی ادبی است