روایت سوم: زندگی در سرازیری
دره سیاه بود. زیر پایمان را نمی دیدیم. نمی دیدیم کجا پا می گذاشتیم. مرد گفت: «جای پای من پایت را بگذار.» پای مرد را نمی دیدم. دستش را گرفتم که سر نخوریم با هم. هنوز دره سیاه بود. مرد گفت: «حرف نمی زنی. صدایت در نمی آید. نفهمند که تو زنی.»
حرف نزدم. صدایم در نیامد. از دور رنگ آتش را می دیدیم. چهار بوته آتش یعنی چهار گروه. هرکدام 10 یا 15 نفر. سراشیبی دره تمام شد. رسیدیم به وسعت گل و لای. دور شعله ها چمباتمه زده بودند. هشت نفر. 10 نفر. پنج نفر. پیر و کودک بین شان نبود. همه جوان. جوان تر از تمام عمر من. همه خمار و نشئه. زرورق ها دست به دست می گشت. از سر رفاقت برای هم آتش می تکاندند...
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.