فهرست مطالب
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
سال بیست و چهارم شماره 3 (پیاپی 92، امرداد و شهریور 1396)
- تاریخ انتشار: 1396/06/28
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 149-156اهدافعلل برخی بیماری های کبدی ناشناخته است، ولی بی شک عوامل اکسیدکننده نقش مهمی در ایجاد تغییرات پاتولوژیکی کبد دارد. پسته با نام علمی Pistacia Vera دارای ترکیباتی با خواص آنتی اکسیدانی مثل کوآنزیم 10، ویتامین E و بتاکاروتن است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی پسته بر میزان آنزیم های کبدی متعاقب القای مسمومیت کبدی طراحی شده است.مواد و روش هااین مطالعه تجربی، با تعداد 40 سرموش صحرایی نر (وزن 200-250 گرم) در پنج گروه انجام شد. برای القای مسمومیت کبدی از تتراکلریدکربن (Ccl4) استفاده شد. در گروه سالم هیچ مداخله ای انجام نشد. در گروه حلال، تتراکلرید کربن 50 درصد به صورت داخل صفاقی تزریق شد. گروه های درمان عصاره هیدروالکلی پسته با دوزهای 10، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم را به مدت 28 روز دریافت کردند. میزان فعالیت پلاسمایی آنزیم های آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلکالین فسفاتاز و غلظت پلاسمایی پروتئین توتال و لیپوپروتئین با چگالی کم و چگالی زیاد اندازه گیری شد.یافته هاگاواژ دوزهای مختلف عصاره پسته در موش های مسموم شده با تتراکلرید کربن، باعث کاهش میزان فعالیت پلاسمایی آنزیم های آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز، همچنین کاهش غلظت پلاسمایی لیپوپروتئین با چگالی کم شد، اما بر غلظت پروتئین توتال و لیپوپروتئین با چگالی زیاد و فعالیت پلاسمایی آلکالین فسفاتاز تاثیری نداشت.نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که تجویز عصاره هیدروالکلی پسته مسمومیت کبدی ناشی از تتراکلرید کربن را بهبود می بخشد. البته، کاربرد درمانی آن برای نارسایی های کبدی نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.کلیدواژگان: عصاره پسته، مسمومیت کبدی، موش صحرایی
-
صفحات 157-164اهدافعلی رغم کارکردهای فراوان نانوذرات در علوم و صنایع مختلف، به دلیل ویژگی های منحصربه فرد این ترکیبات، عوارض احتمالی آن ها بر سلامت انسان به طور کامل بررسی نشده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر نانوذره اکسید آهن- روی بر هورمون های تیروییدی و ارزیابی تغییرات بافت تیرویید در رت های نر بود.مواد و روش هارت های نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به سه گروه هشت تایی تقسیم شد. گروه نخست، گروه کنترل، 5/0 میلی لیتر سرم فیزیولوژی را به مدت هفت روز و گروه های دوم و سوم 5/0 میلی لیتر محلول نانوذره اکسید آهن- روی را در غلظت های ppm100 و ppm 200 به مدت هفت روز دریافت کردند. تزریق به صورت درون صفاقی انجام گرفت و در روزهای دوم، هفتم و چهاردهم پس از شروع آزمایش، غلظت سرمی هورمون های TSH و T3 و T4 تعیین شد. در روز چهاردهم بافت تیرویید با بی هوشی عمیق خارج و بررسی بافت شناسی شد.یافته هاتزریق نانوذره اکسید آهن- روی در غلظت های ppm 100 و ppm 200 باعث کاهش معنا دار سطح هورمون TSH در مقایسه با نمونه های کنترل شد (05/0>P). در سطح هورمونی T3 تغییر معنا داری مشاهده نشد (05/0
P). تیمارهای حاوی نانوذره از لحاظ ویژگی های بافتی دارای خون رسانی شدیدتر، التهاب خفیف و اندازه فولیکول بزرگ تری بود که با افزایش غلظت نانوذره این آثار شدیدتر مشاهده شد.
نتیجه گیریبا توجه به تغییرات مشاهده شده در سطح هورمون های تیروییدی و تغییرات بافت تیرویید می توان نتیجه گرفت که نانوذرات اکسید آهن- روی بر فعالیت غده تیرویید اثر سمی دارد. انجام مطالعات بیشتر در بررسی آثار سمی نانوذرات اکسید آهن- روی در دوزهای مختلف و زمان های مختلف در معرض قرارگیری با نانوذره ضروری به نظر می رسد.کلیدواژگان: آسیب بافتی، بافت تیرویید، نانوذره اکسید آهن، روی، هورمون های تیروییدی -
صفحات 165-171اهدافکاربرد جاذب های بیولوژیکی به صورت زنده و غیرزنده در حذف فلزات سنگین و ترکیبات سمی موجود در محلول های آبی و فاضلاب های صنعتی روشی بسیار موثر و اقتصادی است. در بین این جاذب ها، جلبک های سبز ظرفیت بسیار بالایی در جذب بیولوژیکی این مواد از خود نشان داده است. اسپیروژیرا پرتیکالیس جلبکی رشته ای است که به صورت توده های سبز رنگ و متراکم در رودخانه ها، برکه ها و جریان های آبی زندگی می کند. هدف از این مطالعه بررسی میزان توانایی پودر جلبک سبز رشته ای اسپیروژیرا پرتیکالیس در حذف کروم شش ظرفیتی از محلول های آبی بود.مواد و روش هااین مطالعه به صورت تجربی و در سیستم بسته آزمایشگاهی جهت تعیین توانایی جلبک سبز اسپیروژیرا پرتیکالیس به شکل پودر شده در حذف کروم شش ظرفیتی از محلول های آبی دست ساز و با توجه به تاثیر پارامترهای pH، دوز جلبک، غلظت اولیه کروم شش ظرفیتی و زمان تماس انجام شد. در انجام آنالیزهای آماری، آزمون اندازه های تکراری و آنالیز واریانس یک طرفه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 به کار رفت و 05/0P< سطح معنادار در نظر گرفته شد.یافته هابر اساس نتایج به دست آمده میزان حذف کروم شش ظرفیتی با افزایش دوز جلبک، غلظت اولیه کروم شش ظرفیتی و زمان تماس افزایش یافت. همچنین، بیشترین راندمان حذف در شرایط pH اسیدی مشاهده شد. مقادیر بهینه pH، دوز جلبک، غلظت اولیه فلز و زمان تماس به ترتیب 3، g/L1، mg/L40 و 60 دقیقه به دست آمد. راندمان حذف کروم شش ظرفیتی در شرایط بهینه به میزان70 درصد مشاهده شد.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که توانایی پودر جلبک سبز اسپیروژیرا پرتیکالیس حتی با دوزهای پایین در حذف کروم شش ظرفیتی از محلول های آبی و فاضلاب های صنعتی اسیدی و حاوی مقادیر بالای کروم مطلوب است و این جلبک جاذب بیولوژیکی موثر، مقرون به صرفه و دردسترسی برای حذف یون های کروم شش ظرفیتی محلول است.کلیدواژگان: اسپیروژیرا پرتیکالیس، جذب بیولوژیکی، فلزات سنگین، کروم شش ظرفیتی
-
صفحات 173-181اهدافتحقیقات نشانگر آن است که رویکرد آموزش الکترونیکی به منظور آموزش در حوزه پزشکی با رضایت مندی کاربران همراه نبوده است. این رویکرد در دهه گذشته نقش ارزنده ای در سیستم های آموزشی مرتبط با صنایع مختلف و حوزه های علمی گوناگون ایفا کرده و با مقبولیت اساتید و دانشجویان روبه رو بوده است. علت اصلی بروز این مشکل در عدم استفاده از سیستم های شبیه ساز بیمار در سیستم مدیریت یادگیری است. هدف از این پژوهش بررسی اجزای آموزش الکترونیکی، بررسی نقاط قوت و ضعف آموزش مجازی در راستای اجرای شبیه سازی بیمار و ارائه مدلی متشکل از اجزای مورد نیاز، برای پیاده سازی سیستم شبیه ساز بیمار است.مواد و روش هاپس از جستجو به منظور حصول اجزای مرتبط با مدل های آموزش الکترونیکی و انواع سیستم های شبیه ساز بیمار در کتاب یا مقالات معتبر، مراحل تحلیل و طبقه بندی به شیوه علمی انجام گرفت. در نهایت، مدل پارسین برای پیاده سازی شبیه ساز بیمار بر اساس نقاط ضعف سایر مدل های موجود معرفی شد.یافته هامدل پارسین ابزارها و تکنیک های قدرت مندی را در سه گروه نرم افزار، روش ها و تکنیک ها و تجهیزات پزشکی، به منظور پیاده سازی سیستم شبیه ساز بیمار در محیط آموزش مجازی ارائه می کند. قابل ذکر است که زمینه دستیابی به ابزارهای هر دسته را متخصصان انفورماتیک پزشکی به منظور تجهیز محیط آموزش مجازی در اختیار دارند.نتیجه گیریمهم ترین علت عدم موفقیت مدل های قبلی آموزش الکترونیکی در اجرای سیستم های شبیه ساز بیمار، عدم اشاره دقیق به ابزارهای پیاده سازی است که امکان دستیابی به نتایج مورد نیاز را فراهم می آورد. پیش بینی می شود با این ابزارهای واقعی و قابل حصول در مدل پارسین بتوان هر کدام از انواع شبیه ساز بیمار را پیاده سازی کرد.کلیدواژگان: انفورماتیک پزشکی، سیستم مدیریت یادگیری، شبیه سازی بیمار، یادگیری الکترونیکی
-
صفحات 183-189اهدافآنتی بیوتیک ها جزء مواد آلی سنتتیک است که به روش تجزیه زیستی تصفیه نمی شود و نیاز به تصفیه پیشرفته از جمله روش جذب سطحی دارد. یکی از بهترین جاذب ها کربن فعال است. هدف از این مطالعه بررسی حذف آموکسی سیلین از محلول های آبی با کربن فعال تهیه شده از چوب درخت چنار بود.مواد و روش هامطالعه حاضر پژوهشی تجربی در مقیاس آزمایشگاهی بود. تمامی آزمایش های جذب آموکسی سیلین روی کربن فعال تولیدی در راکتور ناپیوسته و در ارلن هایی با حجم 100 میلی لیتر و حاوی 50 میلی لیتر از غلظت های مشخص آموکسی سیلین و جاذب در pH انجام شد. زمان تماس و درجه حرارت مختلف بررسی شد. نمونه پس از هر بار مگنت با فیلتر استات سلولز 04/0میکرومتر و پمپ خلا صاف شد. آموکسی سیلین باقیمانده با سل کوارتز و اسپکتروفتومتر UV در طول موج 228 نانومتر تعیین شد.یافته هانتایج حاصل از آزمایش ها نشان داد بهترین راندمان حذف آموکسی سیلین از محلول های آبی با کربن فعال تولیدی از درخت چنار در 6=pH، غلظت جاذب 06/0گرم بر لیتر و زمان تماس 20 دقیقه صورت گرفت. کربن تولیدی توانست 05/75 درصد آموکسی سیلین در غلظت 50 میلی گرم در لیتر را حذف کند. مطالعات ایزوترمی نشان داد که فرایند جذب از هر دو مدل لانگمویر و فرندلیچ پیروی کرد و سنتیک جذب از نوع درجه دوم بود.نتیجه گیریبا توجه به ظرفیت قابل قبولی که کربن تولیدی داشت جاذب مناسب و ارزانی برای جایگزینی سایر جاذب های مورد استفاده در تصفیه آلاینده های آب و فاضلاب است.کلیدواژگان: آموکسی سیلین، جذب سطحی، کربن فعال
-
صفحات 191-195یکی از تکالیف عمده انجمن آموزش کمیته ی اخلاق نشر (Committee on Publication Ethics) با نشان اختصاری COPE کاهش رفتارهای غیراخلاقی در نشر آثار علمی است. این مقاله برای راهنمایی پژوهشگران جوان در حیطه ی نویسندگی فراهم آمده است؛ زیرا، یکی از پرچالش ترین حیطه های عملی نشر است. در ظاهر موضوع درج عنوان نویسندگی (Authorship) برای یک اثری علمی ساده به نظر می رسد؛ اما در عمل مشکل های خاص خود را دارد.
هنگام آماده کردن این راهنما موارد قابل توجهی از گزارشات مربوط به مشکلات از این دست را مورد بررسی قرار دادیم. برخی از مشکل های نویسندگان مورد مطالعه عبارت بود از: حذف نام پژوهشگر تازه کار و دارای شرایط نویسندگی از فهرست نام نویسندگان، اصرار سازمان حامی مالی پروژه ی تحقیقاتی بر درج نام شخصی که در مطالعه مشارکت نداشته است و درج نام رئیس نویسنده ی مقاله ی مروری به جای نویسنده حقیقی؛ چون، در زمان وصول نسخه ی نهایی مقاله، نویسنده ی حقیقی در مرخصی زایمان بوده است.
در این راهنما، نخست تعریف صریح از ارتکاب رفتار غیر اخلاقی در درج نام نویسندگان بیان می شود. سپس پیشنهادهایی در رابطه با چگونگی پرهیز از آن ها ارایه می شود.کلیدواژگان: درج نام نویسندگان، اخلاق در نشر، نشر علوم پزشکی -
صفحات 197-203اهداف2،4- دی کلروفنوکسی استیک اسید (D-2،4) علف کشی اسیدی با سمیت بالاست که به طور گسترده ستفاده می شود. لذا، این تحقیق با هدف بررسی اکسایش فتوشیمیایی 2،4-D در حضور پرسولفات و پرتو ماورای بنفش انجام شد.مواد و روش هااین تحقیق به صورت آزمایشگاهی و تحت شرایط منقطع انجام شد. پتاسیم پرسولفات به عنوان اکسیدانت در حضور پرتو UV استفاده شد. در این تحقیق، اثر پارامترهای pH، غلظت اکسیدانت، زمان واکنش و غلظت اولیه 2،4-D بر کارایی فرایند بررسی شد. غلظت 2،4-D با استفاده از اسپکتروفتومتر در طول موج 285 نانومتر تعیین شد.
یافته ها; بهترین نتایج در شرایط اسیدی (3pH=) به دست آمد. افزایش دوز پرسولفات و زمان تماس، تجزیه 2،4-D را افزایش داد. اما افزایش غلظت اولیه 2،4-D منجر به کاهش راندمان اکسایش فتوشیمیایی شد. بر اساس نتایج حداکثر راندمان اکسایش فتوشیمیایی 2،4-D در غلظت mg/l 5/2 پرسولفات، غلظت mg/l 10 2،4-D، pH برابر با 3 و زمان تماس 240 دقیقه برابر با 96 درصد بود. به علاوه، تجزیه فتوشیمیایی 2،4-D در حضور پرسولفات از سینتیک شبه درجه یک پیروی می کند (979/0R2=).نتیجه گیریدر این مطالعه 2،4-D به طور موثری در محلول های آبی از طریق فرایند اکسایشی فتوشیمیایی با استفاده از S2O8/UV تجزیه شد. با توجه به این مطالعه، به نظر می رسد اکسایش فتوشیمیایی 2،4-D در حضور S2O8/UV فرایند کارامدی برای تصفیه آب های آلوده به 2،4-D مطرح باشد.کلیدواژگان: 2، 4- دی کلروفنوکسی استیک اسید، S2O8- UV، اکسایش فتوشیمیایی، پرسولفات، علف کش -
ارتباط عدم قطعیت در بیماری، عوامل جمعیت شناختی و بالینی با تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان به سرطانصفحات 205-210اهدافاز مشکلات مبتلایان به سرطان عدم تبعیت از رژیم درمانی و عدم قطعیت در بیماری است که متاثر از مسائل روانی و ویژگی های مختلف بیماران است. توجه بالینی به آن بهبود پیش آگهی و در نهایت افزایش کیفیت زندگی را در پی دارد. این مطالعه، به منظور تعیین ارتباط عدم قطعیت در بیماری، عوامل جمعیت شناختی و بالینی با تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان به سرطان انجام شد.مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع همبستگی است که در 150 بیمار مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های قائم و امید مشهد انجام شد. نمونه گیری به روش در دسترس و بر اساس معیارهای پژوهش انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از فرم مشخصات دموگرافیکی، پرسشنامه عدم قطعیت در بیماری میشل و تبعیت از رژیم درمانی MARS جمع آوری شد. سپس، با نرم افزار SPSS نسخه 21 آمار توصیفی و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و رگرسیون متعدد در سطح معناداری کمتر از 5 درصد تحلیل شد.یافته هانتایج نشان داد بین عدم قطعیت در بیماری و تبعیت از رژیم درمانی ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد (367/0r=-، 001/0P<). طبق آنالیز رگرسیون متعدد عدم قطعیت در بیماری، متاستاز، محل زندگی، سن و درآمد بیمار پیش بینی کننده های تبعیت از رژیم درمانی است، به طوری که 46 درصد از واریانس آن با این متغیر ها بیان می شود.نتیجه گیریبا وجود رابطه معنا دار بین عدم قطعیت در بیماری با تبعیت از رژیم درمانی و قابلیت پیش بینی کنندگی قابل توجه برای تبعیت از رژیم درمانی، پرستاران و ارائه کنندگان مراقبت سلامت با توجه به راهبرد هایی کاهنده عدم قطعیت می توانند میزان تبعیت از رژیمدرمانی و در نهایت کیفیت درمان و زندگی این مبتلایان را بهبود بخشند.کلیدواژگان: تبعیت از رژیم درمانی، سرطان، عوامل بالینی، عوامل جمعیت شناختی، عدم قطعیت در بیماری
-
Pages 149-156Background and ObjectivesThe etiology of some liver diseases is unknown, but oxidative stress has an important role in liver pathogenesis. Pistachio (Pistacia Vera) has compounds with known antioxidant properties, including coenzyme 10, vitamin E and beta-carotene. This study designed to evaluate protective effect of hydro-alcoholic extract of Pistacia Vera on liver enzymes following induction of hepatotoxicity.Materials and MethodsIn this experimental study 40 male rats (200-250 g) were divided into five experimental groups. Carbon tetrachloride (CCl4) was used to induce hepatic toxicity. In normal group, no intervention was done. Vehicle group received intraperitoneal injection of 50% CCl4. Treatment groups were gavaged by three doses of Pistacia Vera hydro-alcoholic extract (10, 50 and 100 mg/kg) for 1 month. Plasma activity of aspartate aminotransferase (AST), alanine aminotransferase (ALT), alkaline phosphatase (ALP), total blood protein, plasma concentration of high density lipoprotein (HDL) and low density lipoprotein (LDL) were measured.ResultsGavage of different doses of pistachio extract in rats poisoned by CCl4 leads to decrease in plasma activity of AST and ALT and also the plasma concentration of LDL, while the plasma activity of ALP and plasma concentration of total protein and HDL were not changed in these animals.ConclusionResult of this study demonstrated that chronic gavage of pistachio hydro-alcoholic extract could decrease hepatotoxicity induced by CCl4. More investigation is needed for possible clinical usage of pistachio on liver insufficiency.Keywords: hepatotoxicity, pistachio extract, rat
-
Pages 157-164Background and ObjectivesDespite the numerous potential applications of nanoparticles in different sciences due to their unique properties, their adverse effects on human health have not been fully studied. The aim of this study was to evaluate the effects of Fe2O4Zn nanoparticle on thyroid and thyroid hormones in male rats.Materials and MethodsMale Wistar rats were randomly divided into three groups: Control rats received 0.5 ml saline for 7 consecutive days. Group 1 and 2 rats received 0.5 ml of Fe2O4Zn nanoparticle solution at doses of 100 and 200 ppm, respectively. Injections were carried out intraperitoneally. Serum biochemical parameters were evaluated in rats, after 2, 7 and 14 days of beginning the experiment. On the 14th days, thyroid tissue was removed and used for histological assessment.ResultsAdministration of Fe2O4Zn nanoparticle in concentrations of 100 ppm and 200 ppm significantly decreased TSH levels compared with that of control samples (P0.05). Fe2O4Zn nanoparticle treatments significantly increased serum levels of T4 (PConclusionDue to the variations observed in the levels of thyroid hormones and the histological changes of thyroid tissue, it can be concluded that Fe2O4Zn nanoparticle had toxic effects on thyroid function. More studies to investigate the toxic effects of nanoparticles in different doses and different times of exposure to Fe2O4Zn nanoparticles seem to be necessary.Keywords: Fe2O4Zn nanoparticle, histology damage, thyroid hormones, thyroid tissue
-
Pages 165-171BackgroundThe use of living and nonliving bio sorbents to removal of heavy metals andtoxic compounds from aqueous solutions and industrial wastewaters has revealed considerable highly potential of green algae for adsorption. Spirogyra porticalis is filamentous algae that can often form flimsy green aggregates in freshwater ponds, rivers and streams. The present study aimed to determine the capability of powdered s. porticalis to remove chromium from aqueous solutions.Materials And MethodsBiosorption of Cr (VI) from synthetic aqueous solutions by powdered filamentous green algae Spirogyra porticalis was investigated as an effect of various parameters including pH, biomass dosage, initial Cr (VI) concentration and contact time in laboratory scale batch. In order to do the statistical analysis, repeated measure testand one-way analysis of variance using SPSS 16.0 software was applied and PResultsThe findings showed that the removal of Cr (VI) increased with the increasing algal dosage, metal concentration, contact time and decreasing pH. Maximum biosorption capacity was observed at pH 3.0 and 1 g/L of biomass in 60 min from a solution containing 40 mg/L initial concentration of Cr (VI). Under the optimum conditions, the removal percentage of chromium (VI) was found to be 70%.ConclusionThe results of the study indicated that the powdered filamentous green algae s. porticalis can be used as an available, affordable and efficient biomaterial even in low dosages to remove Cr (VI) from industrial acidic wastewater and aqueous solutions.Keywords: biosorption, chromium (VI), heavy metals, Spirogyra porticalis
-
Pages 173-181IntroductionResearch has shown that although Electronic Learning Approach has played an important role in educational systems related to different industries and various scientific domains in the past decade and accepted by teachers and students, but it is not satisfactory in teaching Medicine domain. Refusing to use patient simulation systems in learning management system is the leading cause of this problem. The aim of this study is to evaluate the electronic learning components and strengths and weaknesses of virtual education to implement patient simulation and present a model consist of required components in order to implement patient simulation system.MethodologyIn order to obtain components associated with E-learning models and various types of patient simulation systems, after carrying out a thorough search in books and accredited articles, resources analyzing and classifying procedures were accomplished in a scientific manner. Finally, Parsian model was delivered in order to implement patient simulation system.DiscussionParsian Model provides powerful tools and techniques in three groups including: 1.software, 2. Techniques and Methods, 3. Medical Equipment, in order to implement patient simulation system in virtual education environment. It should be noted that in order to equip virtual education environment, medical informatics industry professionals can access to the tools of each group.ConclusionThe main reason of failure in the previous models of electronic learning in implementing patient simulation systems is non-referring to implementation tools which can lead to necessary results. It is anticipated that the real and achievable tools mentioned in Parsian model can implement all types of patient simulation.Keywords: E-learning, learning management system, medical informatics, patient simulation
-
Pages 183-189Background and ObjectivesAntibiotics are a group of synthetic organic materials that are not removable by biological treatment process and need to be treated by advanced process like surface absorption. Since activated carbon is one of the best choices for using as adsorbent, this project was aimed on the removal of amoxicillin antibiotic from aquatics solutions by a novel modified activated carbon.Materials and MethodThe present study was an experimental study which was conducted by using batch wise method. Erlenmeyers with 100 mL volume containing 50 mL of amoxicillin with a known concentration and amount of adsorbent were shacked at different pHs, contact times and temperatures. The samples were filtered by vacuumed pump using 0.04 acetate cellulous filter and the residual of amoxicillin was determined by UV spectrophotometer at 228 nm using quarts cell.ResultsThe results obtained from experimental data was shown that the best efficiency of amoxicillin removal from aquatic solution by the new activated carbon takes places at pH= 6, adsorbent dose of 0.06 g/L and 20 min contact time. In this project the used activated carbon efficiency was 75.5%, in antibiotic concentration of 50 mg/L. Isotherm studies were shown that the amoxicillin absorption can be explained by both Langmuir and Freundlich models, and the degree of reaction obtained from kinetic studies was of second order.ConclusionWith regard to acceptable worth capacity of the new activated carbon, it was suitable to replace standard Merck carbon for water and wastewater treatment.Keywords: activated carbon, amoxicillin, surface absorption, sycamorewood
-
Pages 191-195
-
Pages 197-203Background2,4-Dichlorophenoxyacetic acid (2,4-D) is a widely used acidic herbicide with high toxicity. So, this study was performed with the aim of investigation of 2,4-D photochemical oxidation by persulfate and UV.Materials And MethodsThis study was performed in bench scale and batch condition. K2S2O8 was used as oxidant in presence of UV. In this study, effects of pH, oxidant concentration, contact time and initial concentration of 2, 4-D on the process were examined in batch experiments. The concentration of 2, 4-D was determined using spectrophotometer at 285 nm.ResultsThe best results were achieved at acidic conditions (pH =3). Increasing dosages of persulfate and contact time increased the degradation of 2,4-D. However, an increase in initial 2,4-D concentration resulted in decreasing of photochemical oxidation efficiency. The maximum photochemical oxidation efficiency of 2,4-D was 96 % for a 2.5 mg/l persulfate, 10 mg/l 2,4-D, pH value of 3.0 and contact time of 240 min. The degradation of 2, 4-D by persulfate is found to follow the pseudo-first-order kinetic model (R2=0.979).ConclusionIn this study, 2,4-D was effectively degraded in aqueous solutions by the photochemical oxidation using S2O8/UV. From this study, it seems that photochemical oxidation with S2O8/UV can be an effective process for the treatment of contaminated water with 2, 4-D.Keywords: Photochemical oxidation, Persulfate, 2, 4-Dichlorophenoxyacetic acid, S2O8-UV, Herbicide
-
Pages 205-210BackgroundSome of the problems of patients with cancer are non-adhering to treatment and uncertainty in illness, which are affected by psychological issues and different patient characteristics. So by paying clinical attention to these factors, prognosis and ultimately the quality of life can be improved.This study was aimed to determine correlation between uncertainty in illness, demographic and clinical factors with adherence to treatment in patients with cancer.Materials And MethodsThis is a correlation study done on 150 patients with cancer referred to Qaem and Omid hospitals of Mashhad. Sampling was based on accessible model and according to criteria of study. The data were collected by using demographic, Michel 's uncertainty in illness and MARS adherence to treatment questionnaire, then analyzed by SPSS version 21,descriptive statistics and statistical tests of Pearson, Spearman and multiple regression with P valueResultsThe results showed there is a significant negative correlation between uncertainty in illness and adherence to treatment(r=-0 /367, pConclusionBecause of significant correlation between uncertainty in illness and adherence to treatment with significant predictive capability of uncertainty in illness for adherence to treatment, nurses and health care providers with reducer strategies of uncertainty in illness can improve adherence to treatment and ultimately quality of care and life in these patients.Keywords: adherence to treatment, cancer, clinical factors, demographic factors, uncertainty in illness