بررسی شیوه های مقابله با مشکلات در کتب تعلیمی قرن شش تا هشت (مطالعه موردی بوستان، گلستان، کلیله و دمنه، مثنوی) براساس نظریه روان شناختی فولکمن و لازاروس
در ادبیات تعلیمی فارسی، شیوههای خاص برخورد با مشکلات ازطریق تمثیل و حکایت و پند و اندرز به زبان شعر و نثر آورده شده است. موضوع و هدف این پژوهش تطبیق این راهکارها با یکی از نظریات روانشناسی مطرح عصر حاضر به نام تیوری مهارتهای مقابلهای است که توسط دو روانشناس آمریکایی، لازاروس و فولکمن در سال 1984 ارایه گردیده است و عمدتا بر دو محور مسیلهمدار و هیجانمدار بنا شده است.
روش پژوهش در این مقاله تحلیلی و توصیفی است و برای جمعآوری دادهها از منابع کتابخانهای استفاده شده است.
شیوههای مقابله با فشارهای روانی و مشکلات در آثار ادبی گلستان، بوستان، کلیلهودمنه و مثنویمعنوی تا حد بسیار زیادی با شیوههای مقابلهای براساس نظریه روانشناختی فالکمن و لازاروس قابل انطباق است.
حاصل پژوهش بیانگر آن است که در کتب ذکرشده شیوه مقابله مسیلهمدار که مبتنی بر خردورزی و اقدام است، در مقایسه با شیوه هیجانمدار از بسامد بیشتری برخوردار است. در بوستان و گلستان سعدی، شیوه مقابله هیجانمدار بیش از شیوه مقابله مسیلهمدار بچشم میخورد. در کلیلهودمنه بیش از همه با شیوههای مقابلهای مسیلهمدار مثبت، موثر و کارآمد مواجه هستیم. در مثنوی نیز از شیوه مسئله مدار مثبت و از سبک مقابله ای هیجان مدار بشکل کمرنگ بهره گرفته شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.