فهرست مطالب

علوم حدیث - سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 60، بهار و تابستان 1390)

فصلنامه علوم حدیث
سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 60، بهار و تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/05/19
  • تعداد عناوین: 14
|
  • کاظم قاضی زاده، مریم جعفری صفحه 8
    بحث از خبر واحد و حجیت آن، یکی از مباحث مهم و اثر گذار در عرصه های مختلف علوم دینی است. یکی از این عرصه ها حوزه تفسیر قرآن است. صاحب نظران حوزه تفسیر قرآن دیدگاه های مختلفی درباره حجیت خبر واحد در تفسیر دارند. برخی آن را حجت دانسته و برخی به عدم حجیت آن باور دارند. بعضی نیز راهی میانه در پیش گرفته و پذیرش حجیت آن را به قیودی منوط کرده اند. در این نوشتار، به تحلیل تفاوت دیدگاه های قایلان به حجت اخبار آحاد در حوزه تفسیر پرداخته شده است و پس از بیان دیدگاه ایشان و نتیجه اثرگذار آن، دیدگاه پذیرفتنی تر را معرفی کرده است.
    کلیدواژگان: خبر واحد، حجیت، تفسیر قرآن، روایات تفسیری
  • محمد علی مهدوی راد، سیدعلی دلبری صفحه 16
    بی تردید، احادیث گنجینه گرانسنگ در میان منابع معرفتی اندیشه اسلامی است. با توجه به آسیب پذیر بودن این احادیث؛ محدثان از دیر باز بر این باور بوده اند که استفاده از این گنجینه پربها، نیازمند طی مقدماتی است که یکی از آنها شناسایی آسیب هاست تا حدیث پژوه بتواند نسبت به زدودن پیامدهای نامطلوب آن در حوزه فهم حدیث اقدام نماید. «تصحیف» به معنای تغییر یافتن بخشی از حدیث به کلمه یا عبارت دیگر، یکی از این آفت های راه یافته در احادیث است که تشخیص و رفع پیامدهای آن پژوهشی را می طلبد. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی به هدف بیان راهکارهای شناسایی پدیده تصحیف در احادیث سامان یافته است. از آنجا که اندک تغییر در حروف و کلمات، فهم ما را از مقصود اصلی معصوم: با مشکل مواجه خواهد کرد و ما را در رسیدن به معنایی درست و مقبول ناکام می گذارد، توجه به پدیده تصحیف از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این نوشتار به بررسی مفهوم تصحیف، انواع، عوامل و پیامدهای آن و در نهایت راهکارهای شناسایی روایات تصحیف شده و ضرورت تصحیح آن پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: حدیث مصحف، تصحیف، آسیب شناسی فهم احادیث، فقه الحدیث، درایه الحدیث و نقد الحدیث
  • مهدی مردانی صفحه 47
    در خطبه 228 نهج البلاغه تعبیرهای ستایش گرانه و اوصاف مبالغه آمیزی به کار رفته که به گمان بعضی درباره خلیفه دوم بوده است. این احتمال موجب گردیده که شماری از بزرگان شیعه و سنی به نقد و بررسی این خطبه جنجال برانگیز بپردازند و درستی یا نادرستی این نظریه را مورد نقد قرار دهند. آن چه در این مقاله سامان یافته، بررسی خطبه یاد شده از سه منظر هویت شخصیت توصیف شده، صحت انتساب خطبه به امام علی† و نیز اعتبار سنجی تایید امام† نسبت به ستایش صورت گرفته است که با رویکردی تاریخی و متن شناسانه به بحث گذاشته شده است. با بررسی دیدگاه صاحب نظران فریقین و ارزیابی مصادر خطبه 228 این نتیجه به دست آمد که متن یادشده درباره خلیفه دوم وارد شده است، اما این تعابیر انشای علی† نبوده است، بلکه امام† آن را از زبان ندبه گر خلیفه (ابنه ابی حثمه) نقل نموده و برخلاف گمان برخی که این بازخوانی را نشانه تایید امام† دانسته اند، جملات مذکور به معنای تایید و یا تصدیق خلیفه از سوی امام† نبوده است.
    کلیدواژگان: امام علی، مدح خلیفه دوم، نهج البلاغه، خطبه 228
  • مهدی جلالی، یونس دهقانی فارسانی صفحه 72
    اندیشه مرحومه بودن امت اسلامی که از دسته ای اخبار و روایات با محوریت عبارت «امتی امه مرحومه» قابل دریافت است در صورتی که به معنای نبودن حساب بر امت مسلمان در سرای دیگر، یا عذاب افرادی از سایر امم به جای آنها باشد، آن گونه که این دو معنا در برخی متون حدیثی نیز وارد شده است با برخی آیات قرآن، و نیز دسته ای دیگر از روایات معتبر در تعارض صریح است. در این نوشتار به بررسی محتوایی این دسته اخبار و روایات پرداخته ایم تا میزان درستی دلالت آنها را بسنجیم. در این زمینه گونه های مختلف نقل این روایت را در منابع شیعی و اهل سنت مورد کاوش قرار داده و تلاش کرده ایم تا به فهمی درست از این روایات نزدیک شویم. نتیجه این کوشش آن بوده است که باید اصطلاح «مرحومه» را در عبارت «امتی امه مرحومه» به معنای «شایسته شفاعت»، آن گونه که برخی از محدثان سده های میانه نیز بیان کرده اند، یا «شایسته رحمت»، به عنوان گونه ای تمجید، آن گونه که از زمینه صدور برخی نقل های این دسته روایات بر می آید بدانیم. عبارت های متاخر موجود در این مجموعه اخبار و روایات که بر معاف بودن امت مسلمان از عذاب آخرت، و نیز در افتادن افراد مشرک به جای آحاد مسلمانان در آتش دوزخ دارد افزوده های پسین به اصل ماثور «امتی امه مرحومه» بوده است که با هدف بیان معنای آن، به باور افزایندگان، به روایت اصلی افزوده شده اند.
    کلیدواژگان: امت مرحومه، نقد مضمونی، درج، مشکل الحدیث
  • محمدرضا وهابی صفحه 87
    اعتقاد به دوازده امام و جانشین برای پیامبر از شاخص ترین اعتقادات شیعیان شمرده می شود. این اعتقاد برگرفته از احادیث فراوانی است که در منابع حدیثی قرن چهارم و پنجم گردآوری شده است. برخی در پی ناکامی در دستیابی به منابع قدیمی مدعی شدند که اعتقاد به دوازده امام در نیمه قرن چهارم بر اعتقادات شیعیان افزوده شده است.
    نگارنده در این نوشتار کوشیده است ابتدا وجود احادیث اثناعشر را در تعدادی از اندک منابع حدیثی سه قرن اول به اثبات برساند. سپس با بهره گیری از روش منبع یابی از طریق اسناد روایات تعداد دیگری از منابع قدیمی این احادیث را معرفی نماید.
    کلیدواژگان: احادیث اثناعشر، منابع احادیث، اعتقاد شیعیان، سه قرن نخست هجری
  • علی افضلی صفحه 112
    معرفی چگونگی آفرینش جسمانی انسان و نیز نحوه وجود او در دوران پس از مرگ در آموزه های دینی، هماره از موضوعات مورد توجه و بحث انگیز دینداران و علاقه مندان این مباحث بوده است.بر اساس تعالیم صریح متون وحیانی اسلام (قرآن و احادیث معصومان) خداوند، خلقت جسم بشر (حضرت آدم و نسل های پس از وی تا قیامت) را پیش از آفریدن اندام و اعضای آنان، با خلق وجودی بذر مانند به نام بدن ذره ای از خاک برای یکایک آنها آغاز کرده است که پس از طی مراحلی خاص به پیکره حضرت آدم و نطفه و جنین و بدن انسان های نسل وی (بدن مادری) تبدیل می شود. اما افزون بر این دو بدن خاکی، انسان بدن سومی نیز به نام بدن مثالی دارد که از ماده ای بسیار لطیف، و به تعبیری از وجودی انرژیک، آفریده شده است که در شرایط معمول، قابل احساس و مشاهده نیست. بدین ترتیب، انسان در زندگی دنیایی دارای سه بدن است. اما پس از مرگ، بدن مادری می پوسد و تجزیه می شود، ولی بدن ذره ای در خاک باقی می ماند و روح انسان، تنها با بدن مثالی، عالم برزخ را سپری می کند و سپس در قیامت از همان بدن ذره ای، دو باره بدنی خاکی برای هر فرد خلق می شود و با تعلق روح به آن زنده و در صحنه قیامت حاضر می شود.
    کلیدواژگان: انسان، بدن مثالی، بدن ذره ای، عالم ذر، برزخ، قیامت
  • نفیسه طایفی، نصرآبادی، مهدی مهریزی صفحه 134
    محمدتقی مجلسی (م1070 ق)، معروف به مجلسی اول، از جمله علمای دوره صفوی است که در کتاب خود، لوامع صاحبقرانی که ترجمه و شرح من لایحضره الفقیه صدوق (م 381 ق) است، به شرح احادیث و مباحث فقه الحدیث پرداخته است. او در مباحث فقه الحدیثی، در گام نخست برای دست یابی به متن صحیح روایات و تشخیص متن صحیح از سقیم به مباحثی چون تصحیف، تحریف و سهو نسخه برداران اشاره کرده و با دیدن نسخه های متعدد، متن صحیح مورد نظر خود را نشان داده است. سپس در گام بعدی، به فهم متن روایات می پردازد. او برای فهم روایات، قواعد چهارگانه ای به نام های فقه اللغه، تقیه، نقل به معنا و تعارض اخبار دارد. هر یک از این قواعد در این تحقیق تعریف و بررسی شده اند.
    مجلسی، برای شناخت معانی الفاظ حدیثی در زمان استعمال به کتب لغت کهن مراجعه کرده است. همچنین وی به ریشه یابی واژه ها و ذکر معنای لغوی و اصطلاحی و عرفی واژه با توجه به توضیح و تبیین ائمه در روایات دیگر دقت کرده است.
    به نظر وی، تقیه یکی از مباحث مهم در فهم محتوای احادیث است و بیشتر روایات به صورت تقیه از ائمه صادر شده است. همچنین، در حل بیشتر احادیث متعارض، علم به تقیه ای بودن روایت، مشکل تعارض اخبار را حل می کند. مجلسی معتقد است بعد از زمان تدوین وکتابت رسمی احادیث در روایات صدوق، گاهی نقل به معنا صورت گرفته شده است. به اعتقاد وی نقل به معنا و اختصار توسط صدوق به معنای حدیث لطمه وارد کرده است. مجلسی در خصوص احادیث متعارض در گام نخست، معتقد است اخبار متعارض نباید با احادیث محکم در تعارض باشد. سپس برای حل تعارض اخبار، جمع روایات متعارض را مناسب تر از کنار زدن این گونه روایات می داند. این مقاله به بحث مراحل و قواعد مجلسی در فهم متن احادیث با تکیه بر کتاب لوامع صاحبقرانی پرداخته است.
    کلیدواژگان: محمد تقی مجلسی، لوامع صاحبقرانی، تعارض اخبار، نقل به معنا، تقیه
  • حیدر مسجدی صفحه 158
    روایات اهل بیت:، پس از قرآن کریم، اساسی تر ین محور در بسیاری از عرصه های معرفتی است. از این روست که اهتمام پژوهشگران، در گذر زمان به حدیث گراییده است. امروزه شاهدیم که اندیشوران در استفاده و فهم برخی از روایات با یکدیگر اختلاف دارند. گاهی می بینیم که یک روایت نزد برخی مقبول و نزد گروهی دیگر غیر مقبول است. بنا بر این، ضروری است که نگاهی فراگیر به روایات داشته و آنها را از زوایای گوناگون بررسی کنیم و تنها به بررسی های رجالی و سندی بسنده نکنیم تا روایات ارزیابی درستی داشته باشند.
    نوشتار حاضر در پی آن است که به بررسی روایتی که علما در فهم و استفاده آن دیدگاه های متفاوتی دارند، بپردازد. این روایت را شیخ طوسی درباره بنی فضال نقل کرده و برخی از دیدگاه های فقهی، رجالی و اصولی بر آن استوار است. این روایت را از ابعاد گوناگون بررسی کرده و بدین نتیجه دست یافته ایم که این روایت از ناحیه صدور با هاله ای از ابهام مواجه است و بر فرض درستی آن، در دلالتش بین علما اختلاف رخ داده است.
    کلیدواژگان: بنی فضال، صدور روایت، متن روایت، دلالت روایت
  • مهدی بیات مختاری صفحه 174
    روایات ابوالحسن علی بن محمد بن قتیبه که از محدثان و متکلمان شیعی معاصر امام هادی و عسکری† به شمار می آید در تهذیب الاحکام، الاستبصار، من لایحضره الفقیه و تالیفات گونه گون شیخ صدوق، وسائل الشیعه و سایر منابع بنیادین حدیثی، منقول است و در گذشته و حال، فقی هان با اقبال وافر به آنها استدلال جسته و در ابواب مختلف فقهی، با استناد به آنها فتوا داده و پیروان مکتب امامت در عمل به مضامین آن نیز پایبند بوده اند. کشی نیز در جرح و تعدیل راویان به فزون از وی که استادش به شمار می آید به نقل حدیث پرداخته و اعتماد به گفته هایش کرده است.
    از سوی دیگر، محمد باقر بهبودی، نویسنده دو کتاب معرفه الحدیث و علل الحدیث و مصحح موسوعه بحارالانوار دیدگاهی منفی نسبت به او داشته و وی را با واژگان کاذب، مختلق، مزور و ملفق که صریح در جرح هستند دستخوش طعن شدید قرار داده است.
    نویسنده این مقاله با ارائه جایگاه حدیثی و گزارش برخی اساتید و تلامیذ وی که به نحوی آینه شخصیتش به شمار می روند و با تکیه و بر سخنان کشی، نجاشی، طوسی، حلی و سایر متخصصان دانش رجال؛ در صدد زدودن این پیرایه ها بوده و بر موثوق بودن او پای می فشرد و معتقد است که رادمردی خالصانه وی بود که باعث شد اندیشه ها، تصنیفات و میراث روایی برخی از صحابیان امامان رضا، جواد، هادی و عسکری† در قرن سوم و پس از آن رواج یابد.
    کلیدواژگان: علی بن محمد بن قتیبه، محمد باقر بهبودی، جرح و تعدیل
  • محمدحسن کاردان پور صفحه 196
    حدیث در طول تاریخ، به دلایل فراوانی دچار آشفتگی هایی شده که راه فهم حقیقت راستین از این منبع را مشوب نموده است. یکی از این دلایل، تقیه و صدور حدیث در شرایط تقیه است. برای شناسایی احادیث تقیه آمیز راه کارهایی می توان ذکر کرد؛ از جمله، وجود تعارض بین روایات، موافقت حدیث با رای و فتوای عامه، اعراض اصحاب از عمل به روایت و.... این نوشتار بر آن است ضمن تعریف لغوی و اصطلاحی تقیه، معیارهای شناخت احادیث تقیه آمیز را بیان کند.
    کلیدواژگان: تقیه، احادیث تقیه آمیز، معیارهای شناخت
  • محسن رفعت صفحه 209
    شرح منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه اثری مفصل و حجیم از میرزا حبیب الله هاشمی خویی به شمار می رود. در این نوشتار کوشیده شده، پس از ارائه خصوصیات و سبک کلی کتاب، روش شناسی این شرح با استفاده از دو مولفه ای که پایه این شرح را تشکیل داده، بیان شود. مولفه و گزاره هایی که در این شرح به کار رفته، عبارت است از: گزاره به لحاظ ساختار و به لحاظ محتوا نمونه های ساختاری این شرح عبارت است از: مشخص کردن مخاطب کلام و یا نامه امام، معرفی شخصیت ها، بیان طرحی کلی و تصویری کلان از کلام امام، عنوان دهی به شرح سخنان امام، شرح درون متنی (مزجی) و جمله به جمله و.... همچنین نمونه هایی از گزاره از لحاظ محتوا عبارت است از: تقسیم بندی موضوعی، استفاده بی شمار از آیات قرآن، شرح روایی و بهره گیری از احادیث و روایات، بررسی شبهات، ذکر خاستگاه امثال و اشعار، توجه به نسخ متعدد و بازیابی متون، توجه به منابع و اسناد سخنان امام و.... از جمله نقایص این شرح عبارت است از: مشخص نکردن منبع و یا گوینده برخی اقوال، استطراد در بخش «اللغه»، تطویل گویی در شرح خطبه ها، عدم ارائه ترجمه روان و....
    کلیدواژگان: منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، میرزا حبیب الله خویی، نهج البلاغه، امام علی، روش شناسی
  • علی اکبر شایسته نژاد صفحه 246
    منابع روایی که با تلاش فراوان حدیث پژوهان دلسوز و فداکار شیعه به دست ما رسیده است، از سرمایه های عظیم معنوی، فرهنگی و دستمایه تربیت، اخلاق و سعادت دنیوی و اخروی است.
    یکی از این گنجینه های ارزشمند تحف العقول عن آل الرسول، کتاب، نوشته ابی محمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبه الحرانی، از علمای قرن چهارم هجری است.
    گرچه علمای متاخر و معاصر شخصیت و کتاب وی را ستوده اند، اما علمای متقدم درباره توثیق ایشان و اعتبار کتاب وی سخن استواری نگفته اند. از آنجا که برخی علمای رجال توثیق علمای متاخر و معاصر را در مورد پیشینیان قابل اعتنا نمی دانند، ابهاماتی درباره حرانی و کتاب او وجود دارد.
    در این مقاله کوشیده شده تا برخی از اتهامات ناروا را از چهره نویسنده کتاب بزداید و با استناد به انگیزه حرانی و شهادت وی، علو متن و برخی شواهد و دیدگاه های علمای متاخر و معاصر، گامی در جهت احیای منزلت این کتاب روایی بردارد.
    کلیدواژگان: کتب روایی، حرانی، تحف العقول، التمحیص، نقد متن
  • ترجمه: حیدر مسجدی صفحه 263