Journal of Research Development in Nursing and Midwifery
Volume:4 Issue: 2, 2008

عفونتهای بیمارستانی از مشکلات مهم وعمده است که هزینه اقتصادی سنگینی را به بیمارستانها تحمیل می کند و یکی از علل مرگ ومیر نیز می باشد.کنترل عفونتهای بیمارستانی یکی از راه های کاهش این مشکل وهزینه ناشی از آن است. این مطالعه به منظور مقایسه کارایی اثر دو ماده ضد عفونی کننده هالامید وسایدکس (گلوتارآلدئید) بر روی سطوح ووسایل مختلف اتاق عمل اجرا شده است.
مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهی بود که به صورت تصادفی نمونه برداری شد. محیط پژوهش، اتاقهای عمل مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر ونمونه های تحقیق نمونه های گرفته شده از وسایل ثابت جراحی وسطوح بوده است. درکروه گلوتارآلدئید 105 نمونه قبل و بعد از ضد عفونی وبرای محلول هالامید نیز 120 نمونه قبل و بعد از ضدعفونی گرفته شد وفاصله هرنوبت ضدعفونی ونمونه گیری پنج روز بود که در این فاصله اتاق عمل کاملا فعال بود. سپس نمونه برداشت شده در محیطهای کشت اختصاصی بررسی شد و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS وآزمون آماری کای دو و تی زوجی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
این تحقیق نشان داد که به طور کلی هردو محلول، اثر ضد عفونی کنندگی معنی داری در مقایسه با قبل از ضد عفونی دارند. اثر ضد عفونی محلول هالامید 3/73 درصد، سایدکس59درصد بود یعنی اگر اثر دو محلول را در این تحقیق رتبه بندی کنیم به ترتیب شدت اثر عبارتند از: محلول هالامید و گلوتارآلدئید. با مقایسه اثرضد عفونی کنندگی دومحلول، آزمونهای آماری تفاوت معنی داری را نشان دادند.
این تحقیق نشان داد که بین دو محلول تفاوت معنی داری هست و محلول هالامید اثر بیشتر و گلوتارآلدئید اثر کمتری دارد. آنچه سبب گزینش این دو محلول می شود، علاوه بر اثرضد عفونی آنها، عوارض،سهولت کاربرد و... نیز می باشد.

پارگی زودرس کیسه آب یک عارضه شایع در طی بارداری است که منجر به ایجاد نتایج وخیمی در مادر و نوزاد می گردد. یکی از مهمترین عوارض آن، سپسیس زودرس نوزادی است. با توجه به میزان بالای مرگ و میر نوزادی به علت سپسیس زودرس، مطالعه حاضر به منظور تعیین عوامل مرتبط با بروز سپسیس زودرس نوزادی در مادران مبتلا بهPROM اجرا شد. درمطالعه گذشته نگر حاضر، طی مراجعه به بایگانی مرکز آموزش درمانی دزیانی، پرونده کلیه متولدین سال 1385 که از مادران مبتلا به PROM، به دنیا آمده بودند، تفکیک گردید و مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به حداقل حجم نمونه طی محاسبات آماری، 2300 مورد تخمین زده شد و نمونه گیری به روش غیر احتمالی و آسان انجام گرفت اطلاعات مورد لزوم مانند قومیت، جنسیت نوزاد، فاصله بین پارگی پرده ها تا زایمان، روش زایمان، وزن نوزاد، سن مادر و تعداد بارداری های مادر، علائم بالینی نوزاد و نتایج آزمایشگاهی بررسی سپسیس از پرونده مادران اخذ و وارد چک لیست اطلاعات گردید و پس از کدبندی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و P<0.05 معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که سپسیس زودرس نوزادی با جنسیت، قومیت نوزاد مرتبط است و با افزایش مدت زمان پارگی پرده ها ارتباط آماری معنی داری دارد، ولی هیچ رابطه ای بین سپسیس نوزادی و نوع زایمان، وزن نوزاد، سن مادر و تعداد بارداری مادر مشاهده نشد.فاصله بین پارگی پرده ها تا زایمان در گروه دچار سپسیس تقریبا بیش از 2 برابر این فاصله در گروه فاقد سپسیس بوده است. نوزادان مبتلا بر اساس CRP مثبت و علائم بالینی تشخیص داه شدند تا بر اساس کشت خون.
بنابراین بهتر است حاملگی مبتلا یان به PROM هرچه سریعتر خاتمه داده شود تا میزان بروز سپسیس در این نوزادان و نهایتا مرگ و میر نوزادی کاهش یابد.

میزان شیوع ایدز در کشورهای مختلف از جمله ایران رو به پیشرفت است، برای پیشگیری از این بیماری اکثر دانشمندان معتقد به آموزش همگانی اند، به نظر می رسد کیفیت یادگیری به میزان وسیعی به کیفیت آموزش بستگی دارد و یکی از عوامل مهم و موثر در کیفیت آموزش روش تدریس است لذا ما بر آن شدیم که سه سخنرانی، استفاده از دفترچه آموزشی و سخنرانی توام با دفترچه آموزشی را در میزان آگاهی دختران دبیرستانی شهرگرگان نسبت به بیماری ایدز بسنجیم.
این پژوهش به صورت نیمه تجربی چهار گروهی انجام گرفت، جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دبیرستانی منطقه یک شهرگرگان بودکه به صورت تصادفی تعداد 88 دانش آموز از چهار دبیرستان و در هر دبیرستان یکی از مجموعه کلاسهای سوم پیش دانشگاهی انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه بوده است که طبق برنامه از قبل تعیین شده، در دو مرحله میزان آگاهی مورد سنجش قرار گرفت (مرحله اول قبل از مداخله و مرحله دوم دو هفته بعد از مداخله) در گروه شاهد هیچ مداخله ای صورت نگرفت، نتایج داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری تی زوج و تست توکی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
میزان آگاهی قبل و بعد از آموزش درگروه اول (شاهد) و گروه دوم (دفترچه آموزشی) تفاوت معنی داری نداشته است. در گروه سوم (روش سخنرانی) بین میزان آگاهی دانش آموزان در قبل و بعد از آموزش اختلاف معنی داری وجودداشت. در گروه چهارم(سخنرانی و دفترچه آموزشی) نیز بین میزان آگاهی قبل و بعد از آموزش اختلاف معنی داری وجود داشت. باتوجه به آزمون آماری تست توکی بین گروه اول و سوم و همچنین بین گروه اول و چهارم در میزان آگاهی اختلاف معنی داری وجود داشت، اما مابین بقیه گروه ها تفاوت معنادار نبود.
با توجه به نتایج، روش سخنرانی توام با استفاده از دفترچه آموزشی یکی از بهترین روش ها در افزایش آگاهی دانش آموزان نسبت به بیماری ایدز می باشد، هر چند که روش استفاده از سخنرانی به تنهایی نیز باعث افزایش آگاهی می شود.

بیماری های ناشی از کار، بیماری هایی اند که به علت اشتغال به یک کار و تحت تاثیر شرایط موجود در آن به وجود می آیند. معدنکاری یکی از قدیمی ترین کارهای بشر اولیه است.هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع بیماری آنتراکوزیس و مقایسه عوامل فردی و محیطی در کارگران مبتلا و غیرمبتلای شاغل در معادن زغال سنگ البرز شرقی شاهرود است.
پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی - تحلیلی می باشد که هدف آن تعیین میزان شیوع بیماری آنتراکوزیس و مقایسه عوامل فردی و محیطی در کارگران شاغل در معادن زغال سنگ شاهرود است. در این پژوهش تعداد 455 نفر از کارگران شاغل در معادن طزره و اولنگ شرکت زغال سنگ البرز شرقی شاهرود مورد بررسی قرار گرفتند که بررسی میزان شیوع از طریق سرشماری اجرا شد و برای مقایسه عوامل فردی و محیطی از روش تصادفی استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و چک لیست معاینه بوده است. همچنین برای مقایسه عوامل فردی و محیطی از آزمونهای آماری کای – دو، فیشر، تی، رگرسیون لوجیت استفاده شده است.
میزان شیوع بیماری آنتراکوزیس در معادن 5/12 درصد بود.همچنین ارتباط معنی داری بین سن، میزان تحصیلات، سابقه کار، مصرف سیگار، آموزش در زمینه استفاده از ماسک تنفسی، معاینات پیش از استخدام بین دو گروه بدست آمد.
با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش مشخص شد که ابتلا به بیماری آنتراکوزیس با افزایش سن، بیسوادی، افزایش سابقه کار و مصرف سیگار بیشتر می شود و آموزش در زمینه استفاده صحیح از ماسک تنفسی و معاینات پیش از استخدام که محل کار کارگران را مشخص می کند، موجب کاهش ابتلا به بیماری آنتراکوزیس می شود.

یکی از مشکلات شایع و قابل توجه، دربیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه، تغییرات هموستاز کلسیم و فسفر و به دنبال آن، استئودیستروفی کلیوی می باشد. هیپرپاراتیروئیدی ثانویه و اختلال متابولیسم ویتامین D نیز از جمله تظاهرات شایع در بیماران مبتلا به نارسایی انتهایی کلیه تحت همودیالیز می باشد. این مطالعه به منظور بررسی سطح سرمی هورمون پاراتیروئید و نیز تعیین رابطه سطح سرمی PTHبا جنس، سن، مدت دیالیز و بیماری زمینه ای در بیماران تحت دیالیز مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان صورت گرفت.
نوع مطالعه توصیفی- تحلیلی است و به روش مقطعی برروی تمام بیماران (90 نفر) دیالیزی بیمارستان 5 آذر گرگان اجرا گردید. پس از نمونه گیری و بررسی آزمایشگاهی سطح سرمی PTH، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون کای دو و T تجزیه وتحلیل شد. براساس یافته های آماری، میانگین سطح سرمی PTH در واحدهای مورد پژوهش gr/dl 25/123 بود. از مجموع 90 نفر بیمار6/25 درصد دارای 9/9 > PTHو، 3/43درصد دارای 100 < PTH و 8/7 درصد دارای 400 < PTH و10درصدبیماران نیز سطح سرمی PTH، در یک محدوده نرمال (250 – 150 = PTH)داشتد. دراین مطالعه بین سطح سرمی PTH و سن، بیماری دیابت، گلومرونفریت و سطح سرمی کلسیم ارتباط معنی دار آماری مشاهده شد. بین سطح سرمی PTH با جنس، مدت دیالیز و سطح سرمی فسفر ارتباط معنی دار آماری مشاهده نشد.
باتوجه به اینکه در این مطالعه ارتباط معنی دار آماری بین سطح سرمی PTH وسطح سرمی Ca به دست آمد وهمین طور سطح سرمی اکثر واحدهای مورد مطالعه بالاتر از حد طبیعی(5.1 P>) بود، برای پیشگیری از عوارض استخوانی توصیه می شود در مصرف ویتامین D وکلسی تریول ورژیم غذایی بیماران توجه بیشتری به عمل آید.

امروزه درمان وریدی یکی از روش های مهم و شایع در درمان محسوب می شود،اما این شیوه ممکن است عوارض مهمی در بر داشته باشد که مهمترین عارضه آن وجود فلبیت می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان بروز علائم فلبیت دردو روش پانسمان آنژیوکت با چسب زخم (تنسوپلاست) و چسب معمولی(لکوپلاست) در بیماران بستری در مرکز آموزشی و درمانی دزیانی گرگان صورت گرفته است.
این تحقیق یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 154 مددجوی بستری در بخش زنان مرکز آموزشی و درمانی دزیانی گرگان انجام گرفت95 مددجو درگروه تنسوبلاست (استفاده از چسب زخم) و 59 مددجو در گروه لکوپلاست (استفاده از چسب معمولی)به صورت تصادفی قرار گرفتند برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست استفاده شد. پس از تکمیل اطلاعات دموگرافیک بیمار یک نفر کاتتر وریدی را به طریق استاندارد در دست مددجو جایگذاری و به یکی از روش های فوق فیکس می کرد سپس در 24، 36 و 48 ساعت بعد از فیکس کردن محل آنژیوکت با استفاده از مشاهده پرستار آموزش دیده علائم فلبیت مورد بررسی قرار می گرفت. اطلاعات ثبت و سپس وارد نرم افزار SPSS شد و با استفاده از آزمونهای آماری ناپارامتری تی تست و کای دو وخطر نسبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد که تمامی بیماران میانگین و انحراف سنی6/5 ± 1/26 داشتند میزان بروز فلبیت در هردو گروه به ترتیب در 24 ساعت اول (6/11%) و 36 ساعت (9/25%) و در 48 ساعت (46%) بود به طوری که هرچه از زمان فیکس کردن کاتتر می گذشت علائم فلبیت بیشتر می شد. همچمین بین دو گروه از نظر وجود علائم با استفاده از آزمون کای دو در ساعات 24 و 36 و 48 اختلاف معنی دار ی وجود نداشت ولی خطر نسبی وجود علائم بخصوص در 24 ساعت اول در روش چسب زخم نسبت به چسب معمولی بیشتر است [R.R=1.998; CI 95%(0.751 - 6.291)].
این پژوهش نشان داد که در استفاده از هر یک ازدو روش فیکس کردن آنژیوکت تفاوتی معنی داری آماری از نظر وجود علائم دیده نمی شود.

خدمات درمانی اگر چه مقدس و ارزشمند است، خطراتی هم دارد که از جمله آنها احتمال آلوده شدن پرستار به عوامل گوناگون بیماری زا بخصوص پاتوژنهایی است که از خون منتقل می شوند. از جمله خدمات درمانی مهم،همودیالیز می باشد.تحقیقات نشان میدهد پرستاران بخش همودیالیز در مقایسه با پرستاران سایر بخشها بیشتر دچار صدمات ناشی از سرسوزنها و تزریقات می شوند.لذا آموزش رعایت احتیاطات همه جانبه می تواند نقش بسزایی در کاهش آلودگی های پرستاران داشته باشد.پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش برعملکرد پرستاران شاغل در بخش همودیالیز از نظررعایت اصول احتیاطات همه جانبه در مرکز درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1383 اجرا گردید.
این پژوهش مطالعه ای نیمه تجربی با طرح یک گروهی و آزمون قبل و بعد بود.نمونه پژوهش کلیه کارکنان (15نفر) شاغل در بخش همودیالیز مرکز درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند که درزمان اجرای پژوهش در آن بخش کار می کردند و به روش سرشماری وارد مطالعه شدند.ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست رعایت اصول احتیاطات همه جانبه بود که در دو مرحله قبل و بعد از آموزش به روش مشاهده توسط پژوهشگر تکمیل گردید.لازم به ذکراست که حضور پژوهشگر در بخش مربوط برای تکمیل چک لیست بدون اطلاع قبلی و در نوبتهای متعدد کاری بود.اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و تست های آماری آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته های به دست آمده نشان دهنده ارتقای عملکرد پرستاران شاغل در بخش همودیالیز از نظر رعایت اصول احتیاطات همه جانبه بود.در مورد استفاده از دستکش در حین کار،استفاده از عینک و عدم درپوش گذاری مجدد سر سوزن و شستن صحیح دستها قبل و بعد از کار تاثیر آموزش بسیار مثبت بوده است.
با توجه به تاثیر بسیار مثبت برنامه آموزشی در رعایت اصول احتیاطات همه جانبه در بخش همودیالیز،پیشنهاد می شود این برنامه آموزشی برای سایر بخشهای پر خطر بیمارستانی مثل ICU نیز اجرا شود.

رحم جایگزین که از طریق آن خانمی فرزندی را برای خانواده دیگر به دنیا می آورد هنوز یکی از قابل بحث ترین مطالب باروری مصنوعی است.نگرانی های چشم گیری که به واسطه آثار مثبت و منفی رحم جایگزین برای مادران جانشین و زوجهای سفارش دهنده وجود دارد سبب انجام این مطالعه در شهر گرگان شد.
این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری انفرادی بر روی 22 زن و 26 مرد کارمند اداره آموزش و پرورش و دانشگاه علوم پزشکی گلستان اجرا شد. آنها با استفاده از روش نمونه گیری تئوریک وارد مطالعه شدند.اشباع اطلاعات حجم نمونه را تعیین کرد. هر مصاحبه ضبط یا با دست نوشته شد. محتوای دست نوشته ها را محققین بر حسب جنسیت تجزیه و تحلیل کردند.
نتایج نشان داد اثرات منفی مورد نظر زنان عبارت بودند از: ترس از برخی مشکلات حاصل از ایجاد رابطه عاطفی بین مادر جانشین و فرزند در دراز مدت، احتمال امتناع از تحویل فرزند و هم چنین فقدان نظارت مناسب بر مادر جانشین در دوران بارداری(تغذیه، مراقبت های بهداشتی، اصول اخلاقی و...). آثار منفی مورد نظر مردان عبارت بودند از: تاثیر منفی حاصل از تحویل فرزند بر سلامت روانشناختی مادر جانشین، احتمال طرد شدن از همسایه ها، دوستان و بستگانی که موافق نیستند. آثار مثبتی که هر دو جنس عنوان کردند: حل مشکل نازایی، پیشگیری از طلاق، ایجاد امیدواری در زوج نا امید و ایجاد ارتباط عاطفی بیشتر در مقایسه با فرزند خوانده به دلیل ژنتیک.
همان طور که در نتایج نشان داده شد مطلب جالب توجه این مطالعه، پاسخهای به نسبت یکسان هر دو جنس در مورد آثار مثبت و نگرانی های متفاوت از آثار منفی بود.از آنجا که آگاهی از آثار منفی برای قانونمند کردن رحم جایگزین و حفظ حقوق دو خانواده اهمیت بسیاری دارد، پژوهش های جامع تری در این زمینه ضروری است.

امروزه مشکلات بهداشت روانی یکی از مسائل مهم و رو به افزایش در جوامع بشری به شمار می آید و از سوی دیگر تعداد افرادی که معنویت و باورهای مذهبی را به عنوان یک رویکرد موثردر درمان مشکلات بشر به ویژه مسائل روانشناختی موثر می دانند در حال افزایش می باشد. در این مقاله سعی بر این است در حد توان جایگاه دعا در فعالیتها و مداخلات مرتبط با بهداشت روان تبیین شود و اشاراتی نیز به دعاهای امام سجاد(علیه السلام) در این زمینه خواهد شد.
گفتگو با خدا که اشکال و شیوه های متعددی را به خود اختصاص می دهد، دعا یا نیایش نام دارد و صرف نظر از محتوا، دعا به عنوان یک رفتار معنوی اختیاری برای برقراری ارتباط با معبود، تاثیر بسزایی در پیشگیری و بهبود مسائل تهدید کننده سلامت روان مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، سوء مصرف مواد و سایر روانپریشی ها و روان رنجوری ها دارد. دعا در مذهب شیعه با سایر ادیان متفاوت است و فرد دعا کننده فردی گناهکار و طرد شده از همه و هر جا نیست بلکه توجهات خاصی به فرد دعا کننده دارد. از دیدگاه های متفاوتی می توان به دعا نگاه کرد ولی همیشه این نکته باید در نظر گرفته شود که دعا و محتوی آن معانی مختلفی برای افراد دارد. همچنین نوع ساختار ادبی و نحوه قرائت دعا نیزدر ابعاد مختلف تاثیر گذار است.