جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « d » در نشریات گروه « مالی »
تکرار جستجوی کلیدواژه « d » در نشریات گروه « علوم انسانی »-
تحلیل و انتخاب مدل مناسب جهت انتشار اوراق برای تامین مالی کسب وکارهای کوچک و متوسط در بازار سرمایه ایران
همواره یکی از چالش های اصلی کسب و کارهای کوچک و متوسط در کشور، تامین مالی بوده است. از این رو توسعه ابزارهای تامین مالی برای این بنگاه ها و کاهش وابستگی آن ها به تامین مالی بانکی همواره یکی از نیازهای ضروری آن ها است. علیرغم توسعه بازار صکوک در سال های اخیر، تا کنون ظرفیت این بازار در اختیار کسب و کارهای کوچک و متوسط قرار نگرفته است. این مقاله در پی آن است که مدل بهینه ای برای تامین مالی کسب و کارهای کوچک و متوسط ارائه کند. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر ماهیت داده ها، آمیخته (کیفی-کمی) و از منظر روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی محسوب می شود. برای طراحی مدل مناسب، ابتدا در مصاحبه با خبرگان حوزه تامین مالی کسب وکارهای کوچک و متوسط و نیز منابع موجود، چالش های تامین مالی این بنگاه ها، احصاء و تحلیل مضمون شد. در مرحله بعد مبتنی بر دوپیش فرض 7 مدل برای انتشار اوراق طراحی شد. سپس مبتنی بر روش تاپسیس، این مدل ها اولویت بندی شدند و مدلی مبتنی بر اوراق وکالت انتخاب شد.
کلید واژگان: کسب و کارهای کوچک و متوسط, تامین مالی, اوراق بهادار اسلامی, صکوک وکالت, فقه امامیه}Analyzing and choosing the appropriate model for issuing islamic securities for financing SMEsFinancing has always been one of the main challenges of SMEs in Iran. Therefore, developing financial instruments for these companies and reducing their dependence on bank financing is always one of their essential needs. Despite the development of the Sukuk market in recent years, the capacity of this market has not been provided for SMEs. This article seeks to provide an optimal model for financing SMEs. The present research is considered to be mixed (qualitative-quantitative) from the point of view of the applied goal and qualitative-quantitative from the point of view of the nature of the data and descriptive-survey from the point of view of the data collection method. In order to design a suitable model, first, in interviews with experts in the field of financing SMEs, as well as available resources, the financing challenges of these companies were analyzed. In the next step, based on two assumptions, 7 models were designed for issuing Sukuk. Then, based on the TOPSIS method, these models were prioritized and Wakalah model is choosed.
Keywords: Smes, Financing, Sukuk, Islamic Securities, Wakalah Sukuk, Imamiyah Jurisprudence} -
ابعادشناسی چالش های نهادینه سازی نظام بانکداری اسلامی
در زمینه چالش های بانکداری اسلامی، البته بعد ازگذشت نزدیک به چهل سال ازتصویب واجرای قانون عملیات بانکدارای بدون ربا درجمهوری اسلامی ایران، نوشته ها، تحقیقات ومطالب فراوانی شکل گرفته است. درطول این دوران نیز در راستای برطرف نمودن آن ها، راه حل هایی نیز ارائه وبه اجراءگذاشته شده است. لذا با اذعان براین مطلب که برخی ازچالشها نیز برطرف شده است اما هنوزهم نظام بانکداری اسلامی درگیر چالشهایی میباشد که برخی از آنها ازسابقه ای نسبتا بلندمدت برخوردار هستند. لذا در همین راستا وبه منظور ریشه یابی چالش ها به نظر می رسد مهمتر از شناخت خودچالش ها، درک درست و صحیح جنبه ها وابعادچالش های مقابل نهادینه شدن نظام بانکداری اسلامی، علی الخصوص درجمهوری اسلامی ایران و علی العموم درجهان می باشد. برهمین اساس دراین مقاله تلاش شده است بانگاهی تقریبا همه جانبه، ضمن ریشه شناسی چالش ها ،ابعاد گوناگون چالشها مورد بررسی ومداقه قرارگیرند. با عنایت برمطالب بالا، پژوهش حاضر ابعاد چالشها را در دوبخش چالشهای بانکداری اسلامی درجمهوری اسلامی ایران وجهان به شکل جداگانه موردبررسی قرارداده است. درهرصورت، اساسی ترین چالشی که متاسفانه هنوز هم بعد ازگذشت نزدیک به چهاردهه ازتصویب قانون عملیات بانکداری بدون ربا در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد ومتاسفانه کمتر هم به آن توجه شده است،چالش «نبود قصد ونیت درعقود طبق قاعده «العقودتابعه للقصود»، علی الخصوص درمورد مفهوم «قرض الحسنه» است، که شاید بتوان ادعا نمود اساس ومبنای تفکر و اندیشه اسلامی در زمینه ی ساده ترین ودرعین حال پیچیده ترین مفهوم اقتصاد یعنی «پول» درفضای «قرض الحسنه» معنا و تجلی پیدا می نماید. امید است این پژوهش بتواند بعنوان مصداقی ازمصادیق گام دوم انقلاب اسلامی درراستای نهادینه سازی نظام اقتصاداسلامی بوده باشد.
کلید واژگان: بانکداری اسلامی, چالش ها, ربا, عقود اسلامی, نظام بانکی}Dimensionality of the Challenges of the Institutionalization of the Islamic Banking SystemRegarding the problems and challenges facing Islamic banking, of course, after nearly forty years since the adoption and implementation of the law on interest-free banking in Iran, many writings, researches and materials have been formed. During this period, in order to solve them, solutions have been presented and implemented. Therefore, acknowledging that some of the problems and challenges have been resolved, but the Islamic banking system is still facing challenges, some of which have a relatively long history. Therefore, in order to find the roots of the challenges, it seems more important than recognizing the challenges themselves, to understand correctly the aspects and dimensions of the problems and challenges against the institutionalization of the Islamic banking system, especially in Iran and in the world in general. Accordingly, in this article, an attempt has been made to examine the dimensions of these challenges in order to avoid repetition, almost in a comprehensive manner. With regard to the above, the present study has examined the dimensions of challenges in the two sections of Islamic banking challenges in Iran and the world separately. In any case, the main challenge that unfortunately still exists in Iran almost fourteen years after the enactment of the Law on Interest-Free Banking Operations, and unfortunately has received less attention, is the problem or challenge It is "Qarz al-Hasna", which can be claimed to be the basis of Islamic thought and thought in the context of the simplest and at the same time the most complex concept of economics, namely "money" in the space of "Qarz al-Hasna" finds meaning and manifestation. It is hoped that this study can be used as an example of the second step of the Islamic Revolution in the direction of institutionalizing the Islamic economic system.
Keywords: Islamic Banking, Challenges, Usury, Islamic Contracts, Banking System} -
ارزیابی چارچوب گزارشگری پایداری مبتنی بر شریعت تحت تاثیر ظهور محورهای متاورس در حسابداری
هدف این مطالعه، ارزیابی چارچوب گزارشگری پایداری مبتنی بر شریعت تحت تاثیر ظهور محورهای متاورس در حسابداری می باشد. از نظر روش شناسی این مطالعه در زمره پژوهش های ترکیبی قلمداد می شود که براساس مجموعه ای از روش های تحلیل کیفی و کمی، به دنبال دستیابی به اهداف پژوهش می باشد. لذا در بخش کیفی از طریق گرندد تئوری نسبت به شناسایی ابعاد گزارشگری پایداری مبتنی بر شریعت اقدام گردد. سپس براساس فرآیند غربالگری محتوایی سیستماتیک، محورهای ظهور متاورس در حسابداری شناسایی شد تا در آخرین بخش تحلیل های کیفی از طریق دلفی فازی، پایایی ابعاد شناسایی شده ی هر دو مبنای این مطالعه، مورد تایید قرار گیرد. سپس در بخش کمی، از طریق ماتریس ویکور خاکستری تلاش شد تا موثرترین محور ظهور متاورس در حسابداری جهت افزایش اثربخشی گزارشگری پایداری مبتنی بر شریعت شناسایی شود. یافته های مطالعه در بخش کیفی در خصوص ابعاد گزارشگری پایداری مبتنی بر شریعت، حکایت از شناسایی 3 مقوله؛ 6 مولفه و 41 مضمون گزاره ای در قالب یک چارچوب نظری چند بعدی دارد. همچنین در این بخش، 5 محور ظهور متاورس در حسابداری از طریق غربالگری محتوایی سیستماتیک شناسایی شد و در قالب تحلیل دلفی فازی، تمامی ابعاد مورد تایید قرار گرفتند. در بخش کمی نیز نتیجه، از تعیین توسعه فرآیند داده کاوی در تحلیل های حسابداری، به عنوان محوری ترین تاثیر بر بعد رعایت پایبندی به اخلاق گرایی شرعی در گزارشگری پایداری حکایت دارد.
کلید واژگان: گزارشگری پایداری مبتنی بر شریعت, متاورس, اخلاق گرایی شرعی}Evaluation of Sharia-based Sustainability Reporting Framework Influenced by the Emergence of Metaverse Axes in AccountingThe purpose of this research is evaluation of Sharia-based sustainability reporting framework influenced by the emergence of metaverse axes in accounting. From the point of view of methodology, this study is considered as a combined research that seeks to achieve the research goals based on a set of qualitative and quantitative analysis methods. Therefore, in the qualitative part, through ground theory, the dimensions of Sharia-based sustainability reporting should be identified. Then, based on the systematic content screening process, the axes of the emergence of metaverse in accounting were identified so that in the last part of the qualitative analysis through fuzzy Delphi, the reliability of the identified dimensions of both bases of this study could be confirmed. Then, in the quantitative part, through the Gray VIKOR Matrix, an attempt was made to identify the most effective axis of the emergence of metaverse in accounting to increase the effectiveness of Sharia-based sustainability reporting. The findings of the study in the qualitative part regarding the dimensions of Sharia-based sustainability reporting, indicate the identification of 3 categories; It has 6 components and 41 propositional themes in the form of a multidimensional theoretical framework. Also, in this section, 5 axes of the emergence of metaverse in accounting were identified through systematic content screening, and in the form of fuzzy Delphi analysis, all dimensions were confirmed. In the quantitative part, the result indicates the determination of the development of the data mining process in accounting analysis as the most central influence on the dimension of adherence to Sharia ethics in sustainability reporting.
Keywords: Sharia-Based Sustainability Reporting, Metaverse, Shariah Moralism} -
دستکاری قیمت در معاملات سهام عادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و تحلیل ممنوعیت نجش در برخی از مصادیق آن
سلامت، کارایی و نقدشوندگی بازار سرمایه و به خصوص بورس های اوراق بهادار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. معاملات سهام عادی حجم قابل توجهی از معاملات بورس اوراق بهادار تهران را به خود اختصاص داده است و این موضوع اهمیت توجه و نظارت دقیق بر معاملات این اوراق بهادار را آشکار می-سازد . وضع مقررات مناسب و نظارت جدی بر این معاملات علاوه بر حمایت از منافع سرمایه-گذاران قانونمند باعث جذب سرمایه گذاران جدید خواهد شد. از سوی دیگر دستکاری در معاملات سهام عادی در بورس های اوراق بهادار اثرات مخربی را به همراه دارد که نهاد های ناظر جهت کاهش انواع دستکاری در تلاش می باشند. یکی از آموزه های دین اسلام ممنوعیت نجش در معاملات است. نجش در اصطلاح فقها آن است که کسی بدون قصد خرید، وارد معامله ای شود و با پیشنهاد قیمتی بالاتر، خریدار را بفریبد تا متاع را با قیمت گران تر بخرد؛ چه با فروشنده از پیش هماهنگ کرده یا نکرده باشد . آیا می توان دستکاری قیمت در معاملات سهام را از مصادیق نجش در معاملات دانست و حکم نجش را بر دستکاری قیمت بار کرد ؟ برای پاسخ به این سوال از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در بخش توصیفی این مقاله، سهام عادی، فرآیند معاملات سهام در بورس اوراق بهادار تهران، پدیده دستکاری در معاملات سهام عادی و نجش را توضیح داده شده است. در بخش تحلیلی نیز جریان ممنوعیت نجش در معاملات سهام بررسی شده است. نتیجه آن که از نظر مشهور فقها، نجش حرام است ، اما اگر نجشی اتفاق افتاد و بیع سهام عادی صورت گرفت، بیع صحیح است اما نظر مختار، اختیار فسخ معامله بواسطه خیار برای مغبون است.
کلید واژگان: مالی اسلامی, فقه امامیه, نجش, معاملات سهام عادی, بورس اوراق بهادار تهران}Price manipulation in common stock transactions of companies admitted to the Tehran Stock Exchange and analysisProhibition of obscenity in some casesThe health, efficiency and liquidity of the capital market and especially the stock exchanges are of particular importance. Common stock transactions account for a significant amount of Tehran Stock Exchange transactions, and this issue reveals the importance of careful attention and monitoring of these securities transactions. In addition to protecting the interests of legal investors, the establishment of appropriate regulations and serious monitoring of these transactions will attract new investors. Manipulation of common stock transactions in stock exchanges is one of the common phenomena of these transactions, which brings destructive effects, and supervisory institutions have been and are trying to reduce all types of manipulation. Also, the religion of Islam is full of valuable teachings in the field of transactions. One of these teachings is the prohibition of impurity in transactions. In this article, we are looking for an answer to this question, can some types of common stock transactions be considered as examples of fraud? We have used descriptive-analytical method to answer this question. In the descriptive part of this article, we defined common stock, explained the process of stock trading in Tehran Stock Exchange, the phenomenon of manipulation in common stock trading and Najesh. In the analytical section, we also examined the flow of prohibition of najesh in stock transactions. The result is that according to famous jurists, impurity is forbidden, therefore laws, trainings, mechanisms and crimes should be such that impurity does not occur in the stock trading market, but if impurity occurs and ordinary shares are sold, the sale is valid. But Mukhtar's opinion is that the option to cancel the deal by cucumber is for losers.
Keywords: Islamic Finance, Imami Jurisprudence, Najsh, Common Stock Transactions, Tehran Stock Exchange} -
پژوهش حاضر پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران را با روش تحلیل طیفی تکین مبتنی بر الگوریتم ژنتیک و تحلیل طیفی تکین هم پوشانی مورد تحلیل می باشد. به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش ، قیمت روزانه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در بازده زمانی ده ساله(1388 تا 1397) و نمونه پژوهش نیز 2411 داده از بازده لگاریتمی شاخص مورد نظر می باشد. ابتدا الگوریتم ژنتیک در روش SSA بر روی شاخص پیاده سازی شد. سپس، با استفاده از روش Ov-SSA به منظور بهبود بازسازی و تفکیک پذیری مولفه-ها، سری های زمانی اولیه و بزرگ به قسمت های کوچک و متوالی مشترک تقسیم گردیدند و روش تحلیل SSA استاندارد برای هر قسمت بکار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که روش تحلیل SSA هم پوشانی با داشتن خطای قدرمطلق میانگین کمتر، عملکرد بالاتری نسبت به روش تحلیل SSA مبتنی بر الگوریتم ژنتیک دارد.
کلید واژگان: طول پنجره, سیگنال, نقطه ی برش, نویز, تحلیل طیفی تکین هم پوشانی}The present study analyzes the prediction of the total index of the Tehran Stock Exchange with the singular spectral analysis method based on the genetic algorithm and overlapping singular spectral analysis. It is practical in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. Its statistical population is the daily price of the total index of the Tehran Stock Exchange in the ten-year return (2009 to 2018) and the research sample is 2411 data from the logarithmic return of the target index.First, the genetic algorithm was implemented in the SSA method on the index. Then, using the Ov-SSA method in order to improve the reconstruction and resolution of the components, the initial and large time series were divided into small and common consecutive parts and the standard SSA analysis method was used for each part.The results of the research showed that the Ov-SSA analysis method has a higher performance than the GA-SSA analysis method with a lower mean absolute value error.
Keywords: &Quot, Window Length&Quot, Signal&Quot, Break Point&Quot, Noise&Quot, Overlap Singular Spectrum Analysis&Quot} -
هدف از استراتژی تخصیص دارایی، این است که از بین مجموعه دارایی های در دسترس، پرتفوی ای انتخاب شود که افزون بر کمینه سازی ریسک پرتفوی، سطح حداقلی از بازده پرتفوی را نیز برای سرمایه گذاری برآورده کند. تخصیص پویای دارایی و شناسایی هرچه سریع تر تغییر رژیم می تواند با اعتبار قابل قبول و بهره گیری از روند جدید باعث تداوم بازده پرتفوی سرمایه گذاری شود. در این پژوهش به ارزیابی عملکرد استراتژی وزن برابر، استراتژی سهم ریسک برابر و استراتژی مینیمم واریانس در دوره های رکود و رونق با توجه به معیارهای شارپ و ترینر پرداخته شد. در نهایت به کمک روش تصمیم گیری چندمعیاره ELECTRE به رتبه بندی استراتژی های تخصیص دارایی در دوران رکود و رونق پرداخته شد. برای انجام این مهم داده های هفتگی 25 شاخص صنایع مختلف بورس اوراق بهادار تهران از سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران و سایت بورس اوراق بهادار گرداوری شد. نتایج نشان داد که استراتژی تخصیص دارایی وزن برابر در دوران رکود و رونق با توجه به معیار شارپ و ترینر از عملکرد بهتر و رتبه بالاتری برخوردار است.
کلید واژگان: استراتژی تخصیص داریی, دوره رکود, دوره رونق, تصمیم گیری چند معیاره, ELECTRE.}The goal of the asset allocation strategy is to select a portfolio from the set of available assets that, in addition to minimizing the portfolio risk, also meets the minimum level of portfolio return for investment.Dynamic allocation of assets and identification of regime change as soon as possible can continue the return of the investment portfolio with acceptable credit and taking advantage of the new trend. In this research, the performance of equal weight strategy, equal risk share strategy, and minimum variance strategy was evaluated in recession and boom periods according to Sharpe and Trainor criteria. Finally, with the help of ELECTRE multi-criteria decision-making method, asset allocation strategies were ranked during recession and prosperity. To do this important, weekly data of 25 indexes of different industries of Tehran Stock Exchange was collected from the website of Tehran Stock Exchange Technology Management Company and the website of Stock Exchange. The results showed that the equal weight asset allocation strategy has a better performance and a higher rank according to the Sharpe and Trainor criteria during recession and prosperity.
Keywords: Allocation Strategy, Recession Period, Boom Period, Multi-Criteria Decision Making, ELECTRE} -
هدف
تامین مالی در زنجیره تامین بهداشت و درمان همواره با چالش روبه رو بوده و چالش های این صنعت باتوجه به تورم و مشکلات مالی دولت، افزایش یافته است. یکی از مهم ترین شیوه های تامین مالی در زنجیره تامین بهداشت و درمان مشارکت عمومی خصوصی است؛ درنتیجه، شناسایی رانه های این شیوه تامین مالی اهمیت دارد. باتوجه به خلا پژوهشی درزمینه شناسایی رانه ها در این زنجیره تامین، مدل سازی و تحلیل سناریوی آنها، پژوهش حاضر به منظور پوشش این خلا پژوهشی انجام شده است.
روشاین پژوهش در دو مرحله کیفی و کمی انجام شده است. در مرحله کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل تماتیک رانه ها شناسایی و در مرحله کمی، از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شد. درنهایت، نگاشت شناختی فازی، مدل سازی و تحلیل سناریوی رانه ها انجام شد.
یافتهنتایج مرحله کیفی بیانگر 23 رانه است که در قالب 8 دسته گروه بندی شد. نتایج نگاشت شناختی فازی بیانگر مستقل بودن رانه «انتقال ریسک» و وابسته بودن رانه «سود» و بالاترین درجه مرکزیت رانه «ارتقای سخت افزار» است. تحلیل سناریوهای روبه جلو و روبه عقب بیانگر اهمیت بالای رانه های «مدیریت دارایی و تامین مالی» و «ارتقای زیرساخت» است. باتوجه به یافته های پژوهش، تدوین نقشه راه توسعه زیرساخت ها، پرداخت باتوجه به کیفیت و تعیین ضریب تصحیح برای ارتقای رانه های مهم پیشنهاد شد.
نوآوری:
این پژوهش باتوجه به بررسی رانه های تامین مالی ازطریق مشارکت عمومی خصوصی در سطح زنجیره تامین بهداشت و درمان، مدل سازی آنها و تحلیل سناریوی آنها نوآوری دارد.
کلید واژگان: تامین مالی, زنجیره تامین, بهداشت و درمان, مشارکت عمومی خصوصی}Funding in the healthcare supply chain has always faced challenges, and the challenges of this industry have increased due to inflation and the government's financial problems. One of the most important methods of financing in the healthcare supply chain is a public-private partnership, therefore it is important to identify the drivers of this method of financing. According to the research gap in the field of identification of drivers in this supply chain, modeling, and analysis of their scenario, this study has been carried out to cover this research gap. This research has been done in two qualitative and quantitative stages. In the qualitative stage, with semi-structured interviews and thematic analysis, drives were identified, and in the quantitative stage, using a researcher-made questionnaire and fuzzy cognitive map, modeling, and scenario analysis of drives were done. The results of the qualitative stage show 23 drives that were grouped into 8 categories. The results of the fuzzy cognitive map indicate the independence of the ‘risk transfer’ drive, the dependence on the ‘profit’ drive, and the highest degree of centrality of the ‘hardware upgrade’ drive. The analysis of forward and backward scenarios shows the high importance of ‘asset management and financing’ and ‘infrastructure improvement’ drivers. According to the findings of the research, it is suggested to formulate a road map for the development of infrastructures, pay according to the quality, and determine the correction factor for the improvement of important drivers.
Keywords: Financing, Supply Chain, Healthcare, Public-Private Partnership} -
هدف
هدف از انجام این پژوهش مقایسه خطای قیمت گذاری دو مدل بارلز سونر و باکستین هاویسون در بازار اختیار معامله شاخص S&P500 است. این مقایسه برای مشخص کردن نزدیک ترین مدل به بازار اختیار معامله[1] انجام شده است.
روشدر ابتدا پس از معرفی دو مدل بارلز سونر و باکستین هاویسون به حل معادلات دیفرانسیل جزئی با گروه های لی پرداخته شده است. سپس با داده های تاریخی شاخص S&P500 از آگوست تا آگوست ، قیمت اختیار معامله این دارایی تحت هر دو مدل محاسبه شده است. سپس داده های به دست آمده با شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه و احتمالی دسته بندی شده اند. بعد از آموزش، شبکه ها با ارائه داده های آزمون بررسی شده و نشان داده اند که بازار به کدام مدل نزدیک تر است. در ادامه، علاوه بر دسته بندی داده ها با شبکه های عصبی، به روش جبرلی به قیمت گذاری اختیار معامله S&P500 پرداخته و جواب حاصل با مقادیر واقعی اختیار معامله در بازار مقایسه شده است.
یافته ها و نوآوری:
با داده های آماری بعد از 18 آگوست 2023، شبکه های عصبی احتمالی و پرسپترون چند لایه آزموده شده اند. سپس به کمک همان داده ها معادلات بارلز سونر و باکستین هاویسون قیمت گذاری و اختلاف آنها از قیمت واقعی بازار محاسبه شده است. در آزمودن شبکه ها، شبکه عصبی پرسپترون چند لایه 60 درصد از داده های آزمون و شبکه عصبی احتمالی تمامی داده ها را در دسته بارلز سونر قرار داد. در محاسبه اختلاف جواب های گروه های لی با داده های واقعی بازار، 80 درصد داده ها اختلاف کمتری با مدل بارلز سونر داشت. درنتیجه، قیمت واقعی اختیار معامله S&P500 در بازار به مدل بارلز سونر نزدیک تر بوده است. به عبارت دیگر، در این بازار مدل بارلز سونر خطای کمتری نسبت به مدل باکستین هاویسون داشته است.
کلید واژگان: بازارهای غیرخطی, گروه های لی, شبکه های عصبی, اختیار معامله}This sudy aims to compare the pricing error of Barles-Soner and Bakstein-Howison equation, in the S&P500 index option market. Option pricing equations are solved using Lie algebra. Using the historical data of the S&P500 index from August 18, 2022, to August 18, 2023, the price of this asset has been calculated with each model considered. In the sequel, the obtained data are classified using multilayer Perceptron and Probabilistic neural networks. The networks show which model is closest to the real market. In addition, the prices obtained from Lie algebra have been compared with the actual values of the options in the market. PNN and MLP have been tested with statistical data after August 18, 2023. Two assumed models were priced with the same data and then compared with the real market. In testing the networks, MLP put 60% of the test data and PNN put all the data into the Barels-Soner category. By calculating the difference between the results of the Lie groups and the real data, 80% of the data were less different from the Barrels-Soner model. With the results obtained in S&P option pricing, the Barels-Soner model has less error than other models.
Keywords: Nonlinear Markets, Lie Groups, Neural Networks, Options} -
مطالعه حاضر به باز طراحی طراحی مدل ثبات مالی در جهت پاسخ بازده بانکداری اسلامی به شوک ارزش پول ملی برای سال های 1373-1400 می پردازد. برای این منظور با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) که به مدل های تکانه ای معروف هستند؛ پاسخ بازده بانکداری اسلامی به شوک های ارزش پول ملی، ثبات مالی، تورم و تورم بررسی شد. مطابق نتایج پاسخ ضریب تکانه های بازده عقود مشارکتی بانکی به درآمدهای نفتی، تضعیف ارزش پول ملی و تورم منفی و برابر با 01/0، 25/0 و 06/0 می باشد. همچنین پاسخ ضریب تکانه توسعه مالی به بازده عقود مشارکتی بانکی مثبت و برابر با 32/0 می باشد. افزایش درآمد های نفتی و ارزی بانک مرکزی باعث افزایش در پایه ی پولی کشور شده و حجم نقدینگی نیز افزایش می یابد و به طبع آن تورم نیز افزایش خواهد یافت. انتظار از تورم در دوره ی آتی و نااطمینانی از نرخ تورم نیز در دامن زدن به شدت تورم تاثیرگذار است و هرچه نااطمینانی افزایش یابد، میزان سرمایه گذاری در بخش تولید کاهش یافته و وضعیت تولید و بازدهی عقود نیز وخیم تر می شود. از طرفی قیمت گذاری مصنوعی نرخ ارز در سال های قبل از بحران و جلوگیری از تعدیل آن متناسب با شرایط اقتصادی یکی از دلایل اصلی بحران ارزی اخیر می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود جهت کاهش فشار بازار ارز، متناسب با تفاوت تورم ایران با تورم جهانی، نرخ ارز رسمی سالانه تعدیل گردد تا به نسبه از بروز شوک های ارزی جلوگیری شود.
کلید واژگان: ثبات مالی, ارزش پول ملی, بازده, خودرگرسیون برداری ساختاری}The present study deals with redesigning the design of the financial stability model in order to respond to the return of Islamic banking to the shock of the value of the national currency for the years 1400-1373. For this purpose, using the structural vector autoregression model (SVAR), which are known as impulse models; The response of Islamic banking returns to the shocks of national currency value, financial stability, inflation and inflation were investigated. According to the results, the response coefficient of the yield impulses of cooperative banking contracts to oil revenues, weakening of the value of the national currency and inflation is negative and equal to 0.01, 0.25 and 0.06. Also, the response of financial development momentum coefficient to the yield of cooperative banking contracts is positive and equal to 0.32. The increase in oil and foreign exchange revenues of the central bank causes an increase in the monetary base of the country, and the volume of liquidity also increases, and therefore inflation will also increase. The expectation of inflation in the future period and uncertainty about the inflation rate are also effective in fueling the intensity of inflation, and as uncertainty increases, the amount of investment in the production sector decreases and the production situation and the yield of contracts also worsen. On the other hand, the artificial pricing of the exchange rate in the years before thein order to reduce the pressure of the foreign exchange market, it is suggested that the annual off
Keywords: Financial Stability, Value Of National Currency, Return, Structural Vector Autoregression} -
هدف نهایی تامین مالی را می توان افزایش ارزش کسب و کار از طریق برنامه ریزی، اجرا و اعمال منابع مالی در حین ایجاد تعادل میان سودآوری و ریسک دانست. این مهم زمانی تحقق می یابد که مدیران مالی، تصمیم گیری صحیحی را نسبت به استفاده از روش های تامین مالی اتخاذ نمایند. هدف پژوهش حاضر، ارائه رویکردی ترکیبی بر مبنای تکنیک ISM فازی و تجزیه و تحلیل MICMAC به منظور طراحی مدلی جهت کمک به گزینش منابع تامین مالی بنگاه های صنعتی ایران با غلبه بر محدودیت های فرآیند تصمیم گیری می باشد. بدین منظور، نخست تکنیک ISM فازی جهت تعیین روابط متقابل میان شاخص ها و نیز مدل سازی ساختار سلسله مراتب آن ها بکار بسته شده است؛ در ادامه با استفاده از تجزیه و تحلیل MICMAC، شاخص های غالب دخیل در فرآیند تامین مالی بر مبنای قدرت نفوذ و وابستگی شان در یکی از خوشه های چهارگانه مورد نظر طبقه بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است که شاخص "سیاست های مالی دولت" بیشترین تاثیر را بر سایر شاخص های سیستم داشته و معیاری اساسی جهت اتخاذ تصمیمات کلیدی به منظور گزینش منابع تامین مالی بنگاه های صنعتی در ایران می باشد؛ لذا نیاز است تا تصمیم گیرندگان در این امر، چشم انداز سیاست های مالی دولت را پیش از توجه به هر شاخص دیگری در تصمیمات مدیریتی خود لحاظ دارندکلید واژگان: تامین مالی, بنگاه صنعتی, مدلسازی ساختاری-تفسیری فازی, متغیرهای فازی}Financing ultimately is aimed at increasing the value of the business through planning, executing, as well as applying financial resources besides balancing profitability and risk. This is realized when financial managers make proper decision about which financing methods to adopt. This study is aimed at providing a hybrid approach based on fuzzy ISM technique and MICMAC analysis in order to design a model to help choose financing sources for Iranian industrial enterprises through overcoming the restrictions of decision-making process. To this end, the fuzzy ISM technique has been first employed to specify the interrelationships between the indicators as well as modeling their hierarchical structure; subsequently, by means of MICMAC analysis, the dominant indicators involved in the financing process have been classified in one of the four clusters based on their Driving power and Dependence. The results indicate that the index of “government fiscal policies” has the highest effect on other indicators of the system and it is a basic criterion for making fundamental decisions to choose the financing sources of Iranian industrial enterprises. Hence, in their management decisions, decision makers should pay attention to the perspective of government fiscal policies before considering any other indicators.Keywords: Financing, Industrial Enterprise, Fuzzy Interpretive Structural Modeling, Fuzzy Variables}
-
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 74 (تابستان 1403)، صص 331 -354هدف
سرمایه گذاری یکی از موضوعات مهم در اقتصاد همه کشورهاست که برای افراد و مقامات ارشد کشورها، اهمیت بسیار زیادی دارد. سرمایه گذاری انتخاب دارایی برای حفظ و کسب درآمد بیشتر، به منظور رفاه آینده است. یکی از مباحث مهمی که در بازارهای سرمایه مطرح است و سرمایه گذاران اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی باید به آن توجه کنند، بحث بهینه سازی بازده سهام است که به پیش بینی بازده سهام مرتبط است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بهینه سازی پیش بینی بازده سهام مبتنی بر ریسک، در صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران اجرا شده است.
روشتجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش انجام شد. در مرحله نخست، داده ها به کمک روش داده های ترکیبی و همچنین فرایند خودرگرسیون مرتبه اول AR (1) ر دوره زمانی 1389 تا 1398 برآورد شد و با استفاده از این مدل، بازده سهام برای صنایع منتخب بورس اوراق بهادار پیش بینی شد. در مرحله دوم، به کمک روش تحلیل پوششی داده ها (DEA)، هینه سازی پیش بینی بازده سهام در مرحله قبل، برای صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1389 تا 1398 صورت گرفت.
یافته هانتایج بهینه سازی پیش بینی بازده سهام در سه صنعت استخراج نفت وگاز بجز اکتشاف، استخراج کانه های فلزی و فراورده های نفتی نشان داد که صنعت استخراج نفت وگاز بجز اکتشاف با میزان 4214/0 نسبت به سایر صنایع کارایی بیشتری دارد. پس از آن، صنعت استخراج کانه های فلزی با میزان کارایی 3728/0 در رتبه دوم و صنعت فراوردههای نفتی با میزان کارایی 2516/0 در رتبه سوم از نظر میزان کارایی قرار گرفتند.
نتیجه گیریبهینه سازی پیش بینی بازده سهام در صنعت استخراج نفت وگاز بجز اکتشاف، در مقایسه با صنایع دیگری که در این مطالعه بررسی شد، در سطح بالاتری قرار دارد. با توجه به اینکه در کشور صنعت نفت کارآمدتر و بهینه تر عمل کرده است، می توان نفت را با روش های موثر وارد چرخه تولید کرد و با ورود تکنولوژی یا فناوری به کشور آن را عرضه کرد. از آنجا که تولیدات صنایع دیگر، از تولیدات سه صنعت مورد بررسی در این مطالعه بسیار کمتر است، برای افزایش تولیدات کالاهای صنعتی و غیرنفتی و کاهش واردات و افزایش صادرات کالاهای نهایی به دیگر کشورها، به منظور افزایش رشد اقتصادی، باید اقدام های اساسی صورت گیرد. از این رو پیشنهاد می شود که در ابتدا، از صنعت استخراج نفت وگاز بجز اکتشاف، برای تولید کالاهای نهایی از این صنعت استفاده شود و پس از آن، برای تولید کالاهای نهایی، به دیگر صنایع روی آورد. همچنین از آنجایی که صنعت فراورده های نفتی، تحت تاثیر متغیرهای بیشتری در پیش بینی بازده سهام قرار می گیرد، پیشنهاد می شود که سرمایه گذاران صنعت فراورده های نفتی، متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش، به ویژه نرخ رشد تولیدات صنعتی را از قبل بدانند و بازده سهام و میزان سرمایه گذاری خود را در نظر بگیرید. برای پژوهش های آتی، پیشنهاد می شود که بهینه سازی پیش بینی بازده سهام در صنایع مهم دیگری مانند صنعت دارویی، عرضه برق، بخار و آب گرم و غیره نیز بررسی و ارزیابی شده و با نتایج این مطالعه مقایسه شود.
کلید واژگان: بهینه سازی, پیش بینی بازده سهام, ریسک, صنایع بورس اوراق بهادار تهران}Financial Research, Volume:26 Issue: 74, 2024, PP 331 -354ObjectiveInvestment, the choice of assets to maintain and earn more for future prosperity, is one of the most important issues in the economy of all countries, commanding attention from individuals and high-ranking officials alike. Enhancing stock returns through forecasting is a critical concern in capital markets, necessitating attention from both individual and institutional investors. Accordingly, the present study aims to optimize the forecast of risk-based stock returns in selected industries of the Tehran Stock Exchange.
MethodsData analysis was performed in two phases. In the first phase, the data were estimated using a combined data method and AR (1) autoregressive process, from 2010 to 2019. This model forecasts stock returns for selected industries on the stock exchange. In the second stage, using Data Envelopment Analysis (DEA), stock return forecast optimization by the previous stage was optimized for selected industries of the Tehran Stock Exchange from 2010 to 2019.
ResultsThe results of optimization of stock return forecast in three industries of oil and gas extraction except exploration, extraction of metal ores and petroleum products revealed that the oil and gas extraction industry, except exploration, exhibited a higher efficiency of 0.4214 compared to other industries. The metal ore mining industry with an efficiency of 0.3728 stood in second place and the petroleum products industry with an efficiency of 0.2516 ranked in third place in terms of efficiency.
ConclusionTherefore, it can be said that optimizing stock return prediction in the oil and gas extraction industry, excluding exploration, is at a higher level compared to other industries examined in this study. Given the oil industry's higher efficiency and optimization within the country, it is feasible to integrate oil into the production cycle using effective methods and introduce technological advancements to enhance oil supply within the country. This is particularly viable as the production output of other industries is significantly lower compared to these three industries. basic measures should be taken to increase the production of industrial and non-oil goods to reduce imports and increase exports of final goods to other countries to increase economic growth. Hence, it is recommended to utilize the oil and gas extraction industry, excluding exploration, for the production of final goods, followed by leveraging other industries for further production of final goods. Also, since the oil products industry is influenced by more variables in predicting stock returns, it is recommended that investors in the oil products industry be aware of the variables studied in this research, especially the industrial production growth rate, and consider their stock returns and investment levels accordingly. Future research should explore and assess the optimization of stock return forecasting in other significant industries like pharmaceuticals, electricity, steam, hot water supply, etc. to compare and evaluate their outcomes alongside the findings of this study.
Keywords: Forecasting Stock Returns, Optimization, Risk, Tehran Stock Exchange Industries} -
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 74 (تابستان 1403)، صص 210 -231هدف
یکی از کاربردهای بلاکچین در بخش عمومی، استفاده از آن در سیستم مالیاتی است. مرور ادبیات موجود به مزایای استفاده از بلاکچین در سیستم مالیاتی اشاره می کند. با توجه به نو بودن این مسئله، مطالعه کارهای انجام گرفته، در باب چرایی و نحوه پیاده سازی فناوری بلاکچین و همچنین، شناسایی نقص های موجود برای حل آن را فراهم می کند. در این مقاله چگونگی پیاده سازی فناوری بلاکچین در سیستم مالیات بر ارزش افزوده با پاسخ به سه سوال بررسی شده است: 1. چه ویژگی هایی در بلاکچین وجود دارد که می تواند در سیستم مالیات بر ارزش افزوده کمک کند؟ 2. چارچوب بلاکچین مناسب در سیستم مالیات بر ارزش افزوده چگونه است؟ 3. چه راه کارهایی برای حفظ حریم خصوصی در سیستم مالیات بر ارزش افزوده مبتنی بر بلاکچین مناسب است؟
روشمرور نظام مند ادبیات با اجرای دستور کار پیشنهادی اوکلی و نمودار جریان پریزما انجام شد. غربالگری در سه مرحله صورت گرفت تا از تناسب هر مقاله با سوال های پژوهش، اطمینان حاصل شود. شایان ذکر است که اولین مقاله در این حوزه، در سال 2017 منتشر شده و پس از آن، مقاله های این حوزه رشد چشمگیری داشته است.
یافته هابه طور کلی، افزایش تعداد مقاله ها نشان دهنده علاقه عمومی به استفاده از فناوری بلاکچین است و تقریبا 60 درصد از اسناد انتخاب شده، مقاله های کنفرانسی بودند. با مرور نظام مند متون مشخص شد که فناوری بلاکچین، در بهبود سیستم مالیات بر ارزش افزوده و به ویژه در فرایند صدور صورت حساب الکترونیکی، نقش موثری ایفا می کند. برخی مشکلات موجود در صورت حساب های الکترونیکی عبارت اند از: جعل تراکنش، فرایند طولانی و پیچیده و در معرض نفوذ بودن پایگاه داده مرکزی که فناوری بلاکچین می تواند با ویژگی هایی مانند تمرکززدایی، غیر قابل دست کاری بودن، شفافیت و خودکارسازی، راه کار مناسبی باشد. در این مقاله، یک معماری مبتنی بر بلاکچین و بر اساس پنج گام پیشنهاد شده است که عبارت اند از: ثبت هویت و صدور مجوز، ارسال صورت حساب های الکترونیکی، ذخیره آن در بلاکچین، بررسی و تایید صورت حساب های الکترونیکی و در نهایت پرداخت برای سیستم مالیات بر ارزش افزوده. به منظور حفظ امنیت و حریم خصوصی مودیان بلاکچین خصوصی و با توجه به اینکه تنها کاربران معتمد در شبکه حضور دارند، بلاکچین مجوزدار پیشنهاد می شود. کاربران شبکه می توانند شرکت ها، بانک ها، سازمان امور مالیاتی و حسابرسان باشند. در گام های سوم و پنجم نیز بهره گیری از قرارداد هوشمند پیشنهاد می شود. قرارداد هوشمند در گام سوم، برای مستندسازی مالیات کاربرد دارد. همچنین در این مرحله از ذخیره سازی بیرون از زنجیره می توان بهره مند شد که در آن هش داده در بلاکچین ذخیره و داده اصلی جداگانه نگهداری می شود. قرارداد هوشمند در مرحله پنجم، به صورت دوره ای مالیات بر ارزش افزوده را محاسبه می کند تا توسط بانک از حساب مودیان کسر شود. حریم خصوصی صورت حساب های الکترونیکی، نمی تواند به تنهایی با رمزنگاری تامین شود و به نظر می رسد اثبات هیچ آگاهی راه کار مناسبی باشد؛ اما با پیچیدگی های زیادی همراه است.
نتیجه گیریبا توجه به ویژگی های ذاتی بلاکچین می توان نتیجه گرفت که بلاکچین برای سیستم مالیات بر ارزش افزوده گزینه مناسبی است و نوع خصوصی و مجوزدار، معماری مناسبی برای آن است؛ اما در بحث حریم خصوصی، باید بررسی های بیشتری انجام شود.
کلید واژگان: بلاکچین, سیستم مالیات بر ارزش افزوده, مرور ادبیات نظام مند}Financial Research, Volume:26 Issue: 74, 2024, PP 210 -231ObjectiveBlockchain finds application in the public sector, notably in the tax system. The extant literature points to the benefits of employing blockchain in the tax system. A review of studies provides a general view of why and how to implement blockchain technology as well as the identification of existing defects to solve it. In this paper, we investigate how to implement blockchain technology in the value-added tax (VAT) system and answer three questions through a systematic literature review: (1) what are the characteristics of blockchain that can help in the VAT system; (2) what is the appropriate blockchain framework for the VAT system; and (3) what are the appropriate solutions to protect privacy in a blockchain-based VAT system.
MethodsWe conducted a systematic literature review following the guidelines proposed by Okoli and Prisma flow diagrams. The screening process was carried out in three stages to ensure that each article fits the research questions. The first article in this field was published in 2017, and the number of articles has risen significantly since then.
ResultsThe increasing number of papers reflects the growing interest in implementing blockchain technology. Statistical charts indicate that approximately 60% of the documents are conference papers. Our systematic literature review revealed that blockchain technology can play a crucial role in enhancing the VAT system, particularly in the electronic invoicing process. By identifying existing challenges in electronic invoices, such as transaction forgery, the long process of issuing electronic invoices, and hacking of the central database, blockchain technology, with its features like decentralization, tamper-proofness, transparency, and automation, emerges as a suitable solution. We propose a blockchain-based architecture and a five-step process that includes: authentication and authorization, sending electronic invoice(s), storing the e-invoice(s) in the blockchain, reviewing and verifying the e-invoice(s), and last but not least, payment of VAT. For the security and privacy of taxpayers, we propose the use of a private blockchain, opting for a permissioned blockchain to ensure that only trusted users are part of the network. Network users can include companies, banks, tax authorities, and auditors. In the third and fifth steps, the utilization of smart contracts is recommended. Smart contracts play a role in documenting taxes in the third step. Furthermore, in this stage, leveraging off-chain storage is possible, where the data hash is stored in the blockchain, and the original data is kept separately. In the fifth step, a smart contract can periodically calculate VAT to be deducted from the payers' accounts by banks. Encryption alone cannot guarantee the privacy of electronic invoices, and while zero-knowledge proofs seem to be a suitable solution, they come with considerable complexities.
ConclusionAccording to the inherent characteristics of the blockchain, it can be concluded that a blockchain is a suitable option for the VAT system and the right architecture is a permissioned private blockchain. However, further study is required to address privacy concerns.
Keywords: Blockchain, Systematic Literature Review, Value-Added Tax System} -
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 74 (تابستان 1403)، صص 355 -374هدف
در سال های گذشته، به دنبال افشای مالی تعدادی از شرکت های بزرگ، موضوع ویژگی های سود، به شکل خاصی در کانون توجه قرار گرفت. تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران در تعیین جریان های نقدی آتی، فقط به رقم سود حسابداری، به عنوان تنها شاخص تعیین کننده توجه نمی کنند، بلکه برای آن ها پایداری و تکرارپذیر بودن سود گزارش شده نیز بسیار مهم است. آن ها بیشتر از رقم نهایی سود، به اقلام تشکیل سود واقعی، سودمندی در پیش بینی سود آتی و همچنین به ثبات، پایداری وعدم تغییرپذیری سود گزارش شده توجه دارند. سود یکی از عوامل بسیار مهم و موثر بر تصمیم گیری های اقتصادی است. آگاهی استفاده کنندگان از قابل اتکا بودن سود، می تواند آن ها را در اتخاذ تصمیم های بهتر در خصوص سودآوری و تجزیه وتحلیل صورت های مالی یاری دهد. در این پژوهش رابطه بین مدل های گزارشگری مالی و ویژگی های سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است.
روشپژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. در پژوهش حاضر داده های موردنیاز از نرم افزار ره آورد نوین، صورت های مالی شرکت ها و سندکاوی و همچنین، سایت کدال استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1391 تا 1401 بوده است. از نرم افزار استاتا 14 برای آماده سازی داده ها و تخمین مدل ها و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از الگوی داده های ترکیبی استفاده شده است.
یافته هانتایج این پژوهش نشان می دهد که رویکرد خالص دارایی ها، بر کیفیت اقلام تعهدی تاثیر منفی و بر هموارسازی سود تاثیر مثبت دارد. همچنین، رویکرد خالص دارایی ها بر قابلیت پیش بینی سود تاثیر منفی می گذارد؛ اما بر پایداری سود تاثیری ندارد. رویکرد معاملاتی بر کیفیت اقلام تعهدی تاثیر مثبت دارد؛ اما بر هموارسازی سود تاثیری ندارد. همچنین، رویکرد معاملاتی بر قابلیت پیش بینی سود تاثیری ندارد؛ اما بر پایداری سود تاثیر منفی می گذارد.
نتیجه گیریاین پژوهش ویژگی های سود را چهار عامل کیفیت اقلام تعهدی، هموارسازی سود، قابلیت پیش بینی سود و پایداری سود قرار داده است. پژوهش حاضر کیفیت اقلام تعهدی که اقلام تعهدی را با جریان های نقدی دوره های گذشته، جاری و آتی مرتبط می سازد، ارائه و سپس آن را آزمون کرده است. این معیار (که به آن کیفیت اقلام تعهدی می گویند) با میزان هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام ارتباط دارد. پایداری سود میزان ثبات و دوام سود را نشان می دهد. مدیریت قادر نیست که کلیه نیازهای استفاده کنندگان از صورت های مالی را برآورده کند، این مشکل موجب بالا رفتن درجه سطح اتکا بر اطلاعات مالی به شکل خروجی شرکت ها می شود، بنابراین اهمیت دادن به کیفیت سودها قبل از هر نوع تصمیم گیری حائز اهمیت است. هرچقدر که کیفیت سود بالاتر باشد، به طبع آن، عملکرد شرکت ها بهتر خواهد شد. بنا به دلایلی نظیر ابقا در شرکت، دریافت پاداش و سایر عوامل، مدیر خواسته یا ناخواسته وضعیت شرکت را مطلوب جلوه می دهد؛ بنابراین ویژگی های سود شرکت ها، تحت تاثیر مبانی گزارشگری و صلاح دید مدیران آن ها قرار می گیرد. هر چه سودها قابلیت اتکای کمتری داشته باشند، اطلاعات مفید کمتری ارائه می کنند.
کلید واژگان: مدل های گزارشگری مالی, سود, خالص دارایی ها, رویکرد معاملاتی}Financial Research, Volume:26 Issue: 74, 2024, PP 355 -374ObjectiveIn recent years, the focus on earnings characteristics has intensified, spurred by the financial disclosures of some major corporations. Financial analysts and investors not only consider the accounting profit figure when assessing future cash flows but also prioritize the sustainability and repeatability of reported earnings. More than the final earnings figure, they refer to the items that make up real earnings, usefulness in predicting future earnings, as well as the stability, sustainability, and immutability of reported earnings. Earnings are one of the most important factors affecting economic decisions. Users' awareness of the reliability of earnings can help analysts make better decisions about profitability and financial statement analysis. This study examines the relationship between financial reporting models and earnings characteristics of companies listed on the Tehran Stock Exchange.
MethodsThe present study is applied in terms of purpose. In the present study, the required data have been extracted from Rahavard Novin software, financial statements of companies and text mining as well as the Codal website. The statistical population of the present study includes companies listed on the Tehran Stock Exchange from 2012 to 2022. Stata 14 was the software utilized for data preparation and model estimation in this study. The panel data model was used to test the research hypotheses.
ResultsThe findings of this study indicate that the net assets approach negatively impacts the quality of accruals, positively influences income smoothing, negatively affects earnings predictability, and does not impact earnings sustainability. Additionally, the results obtained indicate that the transactional approach positively affects the quality of accruals, has no effect on income smoothing or earnings predictability, and negatively impacts earnings sustainability.
ConclusionThis study has examined earnings characteristics from four perspectives: accruals quality, income smoothing, earnings predictability, and earnings sustainability. Accruals quality associates accruals with past, present, and future cash flows, and then tests them. This criterion (called accruals quality) is related to debt cost and equity cost. Earnings sustainability indicates the stability and persistence of earnings. Because management cannot address all the requirements of financial statement users, reliance on financial information as companies' output is heightened. Thus, the significance of earnings quality is paramount prior to decision-making, as higher earnings quality correlates with better company performance. For reasons such as retention in the company, bonus receipt, and other factors, the manager consciously or unconsciously presents the status of the company as favorable; therefore, the characteristics of corporate earnings are influenced by the foundations of reporting and the discretion of their managers. Less reliable earnings equate to less useful information they offer.
Keywords: Financial Reporting Models, Earnings, Net Assets, Transactional Approach} -
پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی سبب می شود تا بازار بتواند به شیوه ای کارآمد کنترل بر شرکت ها را ارزیابی کند. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص های اثر گذار بر معاملات بلوکی در سه صنعت فعال در بورس اوراق بهادار تهران و میزان تاثیراین شاخص ها بر ارزش گداری معاملات بلوکی با بکارگیری آزمون Rmse بر روی داده هایTest موردمطالعه قرارگرفته است. با بهره گیری از شبکه عصبی یادگیری عمیق، مدلGru روی صنایعی که تعداد جامعه اش در بورس زیاد است، (صنایع فلزات اساسی :فولاد، خودروو ساخت قطعات :خساپا، مواد ومحصولات دارویی دالبر) ازمجموعه شرکت های پذیرفته شده درسازمان بورس اوراق بهادارتهران برای دوره زمانی 1390تا1400 استفاده شده است. مدیران صنایع شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با آگاهی از چگونگی تاثیر این مدل بر ارزش گذاری معاملات بلوکی می توانند روند تغییرات قیمت سهام بلوکی را کنترل نموده ریسک سرمایه گذاری در شرکت و در نهایت ریسک تامین مالی را برای شرکت پایین آورند. درسطح تفکیکی صنایع، نتایج تاثیر شاخص های مالی بر ارزش گداری معاملات بلوکی درهرصنعت باصنایع دیگر متفاوت است که بیانگر استقلال صنایع از یکدیگر است.در مدل ارائه شده با اندازه گیری ارزش گذاری معاملات بلوکی به مدیران صنایع در بورس و استفاده کنندگان صاحبان سهام و سهامداران معاملات بلوکی در ارزیابی بهتر قیمت گذاری کمک می کند.کلید واژگان: بازده سهام, ارزش گداری معاملات بلوکی, صنعت, شبکه های عصبی یادگیری عمیق, مدل Gru}Predicting the valuation of blockTrade transaction allows the market to evaluate control over companies in an efficient manner.In this research, by measuring the indicators affecting block transactions in three active industries in Tehran Stock Exchange During the period of 1390 to the end of 1400, on a daily basis with utilization a deep learning neural network, specifically the GRU model. The study focused on industries with a significant number of market participants, namely basic metals (steel), automotive and parts manufacturing (Khodro), and pharmaceuticals (Darou). The results of the hypothesis testing indicate that, at three industry level, Nine variables significantly affect blockTrade transaction valuation: stock returns, block size, trading volume, company size, price fluctuations, industry returns, market returns, institutional ownership, and market-to-book ratio It affects the valuation of block transactions. At the separate level of industries, the results of the effect of financial indicators on the valuation of blockTrade transaction in each industry are different from other industries, which indicates the independence of industries from each other. The findings of this research will help the managers of industries in the stock market and the users of the valuation indices of blockTrade transactions in better evaluation of pricing.Keywords: Stock Returns, Block Trade Transaction Valuation, Industry, Deep Learning Neural Networks, GRU Model}
-
پژوهش حال حاضر تهیه و تدوین مدلی دوران یافته از رفتارهای توده وار و بر مبنای تعمیم مدل تک سیگنالی از وضعیت های خوش بینی و بدبینی های بازار سهام مدل احساس سرمایه گذار Barberis به مدل زنجیره های رفتاری توده وار دو سیگنالی همزمان دو بازار سهام و ارز Banerjee است. این مدل، سوگیری های رفتاری توده وار را تحت تاثیر عوامل تورم پولی قابل انتظار و غیرمنتظره را در قالب تکانه های احساسی شاخص کل بازار بورس و با استفاده از الگوهای های بازی روانشناخی دینامیک DGPS نمایان کند. این تکانه ها در چارچوب مدل تبیینی، تغییرات حجم معاملات سهام را در بازه های هفتگی و تورم های پولی همزمان با آنرا در دو وضعیت تورمی مذکور در بازار بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال 1394 تا ابتدای 1399 مورد ارزیابی قرار می دهد. یافته های مبتنی بر این مدل دوران یافته و دینامیکی نشان می دهد در بازه های زمانی که بازار سهام بطور انحصاری دوران خوش بینی و بدبینی ها را طی می کند، ارتباط معنی دار متغیر احساس سرمایه گذار در دو قالب حجم فروش سرمایه گذاران عادی و حجم کل معاملات در زنجیره های رفتاری توده وار دارای یک کشش یا همگرایی توده واری یک سویه با محوریت بازار سهام است؛ و در بازه های زمانی که بازار سهام و بازار ارز همراستای با هم دوران خوش بینی و بدبینی های منحصر به فرد را طی خواهند کرد این ارتباط و کشش دارای یک همگرایی توده واری دو سویه با محوریت هر دو بازارهای سهام و ارز است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بسط این مدل در الگوهای بازی های روانشناختی سرمایه گذاران با حضور متغیرهای تورم قابل انتظار و غیرمنتظره می تواتد برازش مناسبی را برای توزیع احتمالات مدل استراتژی های نامتقارن بازیگران در زنجیره های رفتاری توده وار Banerjee ارائه دهد.
کلید واژگان: رفتارهای توده وار, مدل احساس سرمایه گذار, بازی های روانشناختی دینامیک, تکانه, استراتژی های نامتقارن}The present study is to develop a model based on Barberis investor's sentiment model and in the framework of DGPS dynamic psychological games. This model is related to herding behaviors biases and influenced by general and macroeconomic factors that emerge in the form of stock price return shocks and in the stock market index. These shocks, in the framework of explanatory model, evaluate changes in stock trading volume in weekly intervals and monetary inflation simultaneously in two unexpected and expected inflations in Tehran Stock Exchange from the beginning of 2015 to the beginning of 2020. The findings based on this rotational and dynamic model showed that in the periods when the stock market exclusively passes the period of optimism and pessimism, a significant relationship between the sales volume of ordinary investors and the total volume of transactions has a unilateral convergence. However, in the periods when the stock market and the foreign exchange market will be aligned with each other, the period of optimism and pessimism will be unique, this relationship has a two-way convergence. In addition, the results of this study showed that psychological games of investors with expected inflation variable can provide a suitable fit for the ability distribution of asymmetric strategies model of Banerjee's asymmetric behaviors.
Keywords: Herding Behaviors, Investor Sentiment Model, Dynamic Psychological Games, Momentum, Asymmetric Strategies} -
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین متنوع سازی منابع و مصارف بانکی با ریسک سیستمی در نظام بانکی کشور بوده است. در این راستا، بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور برآورد ریسک سیستمی از معیار ارزش در معرض خطر شرطی استفاده شد. همچنین، در راستای برآورد تاثیر متنوع سازی منابع و مصارف بانکی بر ریسک سیستمی از روش داده های پنلی و رگرسیون کوانتایل در بازه زمانی 1390-1401 برای منتخبی از بانک های کشور استفاده گردید. نتایج بدست آمده از این پژوهش بیانگر این بود که متنوع سازی منابع و مصارفی بانکی به دلیل اینکه منجر به وابستگی بیشتر بین نهادهای مالی و همچنین، ترکیب مختلفی از دارایی های مالی می شود منجر به افزایش در ریسک سیستمی و سرایت آن به سایر نهادهای مالی می شود. در مدل برآورد شده ضریب اثرگذاری شاخص متنوع سازی منابع بانک بر ریسک سیستمی در مدل رگرسیونی داده های پنلی معادل با 45/1 و در رگرسیون کوانتایل معادل 33/1 بوده است. علاوه بر این، با توجه به نتایج رگرسیون کوانتایل می توان بیان کرد که اثر گذاری شاخص تنوع سازی منابع و مصارف در گروه های مختلف بانکی با توجه به میزان ریسک سیستمی متفاوت بوده است. بالا بودن ریسک سیستمی در ایران نشان می دهد به رغم وجود نظارت بر بخشی از نهادهای مالی، ریسک سیستمی فعالیتهای مالی بیش از اندازه بوده و همین امر شاید لزوم وجود مرجع ناظر موثر را مطرح میکندکلید واژگان: متنوع سازی, ریسک سیستمی, سیستم بانکی, ارزش در معرض خطر شرطی, داده های پنلی}The purpose of this article was to investigate the relationship between the diversification of banking resources and expenses with systemic risk in the country's banking system. In this regard, the accepted banks in the Tehran Stock Exchange were evaluated. In order to estimate the systemic risk, the criterion of conditional value at risk was used. Also, in order to estimate the impact of diversification of banking resources and expenses on systemic risk, panel data and quantile regression were used for a selection of banks in the country in the period of 2010-2022. The results obtained from this study indicated that the diversification of banking resources and expenses, because it leads to more dependence between financial institutions, as well as a different combination of financial assets, leads to an increase in systemic risk and contagion. It goes to other financial institutions. In the estimated model, the coefficient of influence of bank diversification index on systemic risk in panel data regression model is equal to 1.45 and in quantile regression it is equal to 1.33. In addition, according to the results of the quantile regression, it can be stated that the effect of diversification index of sources and expenses in different banking groups has been different according to the level of systemic risk. The high level of systemic risk in Iran shows that despite the existence of supervision of some financial institutions, the systemic risk of financial activities is excessive, and this perhaps suggests the need for an effective supervisory authority.Keywords: Diversification, Systemic Risk, Banking System, Conditional Value At Risk, Panel Data}
-
احساس سرمایه گذار نقشی مهم در بازارهای مالی داشته و مطالعه عوامل موثر بر آن حائز اهمیت است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش TVP-SVAR-SV به مطالعه اثر متغیر در زمان عوامل کلان اقتصادی بر احساس سرمایه گذار در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1401:3-1383:1 با تواتر فصلی پرداخته است. یافته ها نشان داد تاثیر شوک های عوامل کلان بر احساس سرمایه گذاران در کوتاه مدت منفی بوده است. بعد از 1393:1، نرخ ارز اثری مثبت بر احساس سرمایه گذار در میان مدت داشته است. تولید ناخالص داخلی و تورم نیز اثری مثبت در میان مدت داشته اند. نوسان واکنش احساس سرمایه گذار به شوک قیمت نفت در کوتاه مدت، بیش از سایر عوامل بوده و بیشترین واکنش مربوط به افت قیمت نفت در سال 1387 بوده است. نقدینگی در مقایسه با سایر عوامل، بیشترین تاثیر بر احساس سرمایه گذار را در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت داشته است. مطالعه واکنش احساس سرمایه گذار به شوک عوامل کلان اقتصادی در سه رویداد تحریم سال 1391، برجام و همزمانی کووید 19 و خروج آمریکا از برجام نشان می دهد واکنش احساس سرمایه گذار به شوک هر یک از عوامل در هر سه رویداد مشابه بوده و هیچ عاملی اثر پایدار مثبت یا منفی بر احساس سرمایه گذاران نداشته است. در رویداد اول (سوم) نسبت به دو رویداد دیگر، واکنش احساس سرمایه گذار به شوک متغیرهای کلان (جز تورم) قویتر (ضعیف تر) بوده است. یافته ها نشان داد استفاده از رویکردهای ایستا ممکن است نتایج گمراه کننده در خصوص اثر عوامل کلان اقتصادی بر احساس سرمایه گذار به همراه داشته باشد. بعلاوه اثرپذیری قوی احساس سرمایه گذار از خود در مقایسه با متغیرهای کلان، رفتار سرمایه گذاران را بهتر توضیح می دهد.کلید واژگان: عوامل کلان اقتصادی, احساس سرمایه گذار, تحریم, کووید 19, TVP-SVAR-SV}Investor sentiment plays an important role in financial markets and it is important to study the factors affecting it. Therefore, this paper, using the TVP-SVAR-SV method, has studied the time-varying effect of macroeconomic factors on investor sentiment in TSE during 2004-2 to 2022-4 seasonally. The findings showed that the impact of macroeconomic factor shocks on investors' sentiment is negative in the short term. After 2014-2, the exchange rate has had a positive effect on investor sentiment in the medium term. GDP and inflation also had a positive effect in the medium term. The fluctuation of investor reaction to the oil price shock in the short term is more than other macroeconomic factors and the biggest reaction was related to the drop in oil price in 2008. Compared to other macroeconomic factors, liquidity has had the strongest impact on investor sentiment in the short, medium and long term. The study of investor sentiment reaction to the shocks of macroeconomic factors in the three events of sanctions in 2012, the JCPOA and the coexistence of Covid-19 and the withdrawal of the United States from the JCPOA shows that the sentiment response to the shock of each of the factors in all three events was similar and no factor has had a lasting positive or negative effect on investor sentiment. In the first (third) event, compared to the other two events, the sentiment reaction to the shock of macro variables (except inflation) was stronger (weaker). The findings showed that the use of static approaches may lead to misleading results regarding the effect of macroeconomic factors on investor sentiment. In addition, the strong effectiveness of the investor's sentiment of self compared to the macroeconomic variables, explains the investors' behavior better.Keywords: Macroeconomic Factors, Investor Sentiment, Sanction, Covid-19, TVP-SVAR-SV}
-
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 74 (تابستان 1403)، صص 399 -423هدف
در بانک ها، مدیریت و اعتبارسنجی مشتریان، یکی از موارد حیاتی است و برای حفظ امنیت مالی و پایداری سازمان بانکی بسیار اهمیت دارد. یکی از چالش های اساسی در این حوزه، شناسایی شاخص های مناسب برای اعتبارسنجی و امتیازدهی به مشتریان است. چون اغلب این مشتریان به اطلاعات مالی و اعتباری دسترسی محدودی دارند و نمی توانند ضامن یا سوابق قرض دهی مناسبی ارائه کنند، تعیین شاخص های صحیح و قابل اعتماد بسیار چالش برانگیز است. همچنین، برای امتیازدهی به مشتریان، باید یک سیستم امتیازدهی مناسب و عادلانه وجود داشته باشد. این سیستم باید بتواند با در نظر گرفتن معیارهای اعتباری و رفتاری، مشتریان را در رده های مختلف قرار دهد و بر اساس عملکرد آن ها، به آن ها امتیازهای متناسب اختصاص دهد. علاوه براین، نیاز به توسعه روش هایی برای ارزیابی و پایش مشتریان در طول زمان نیز وجود دارد. هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های اعتبارسنجی و رتبه بندی مشتریان در تسهیلات خرد در بانک خاورمیانه است.
روشاین پژوهش از نظر هدف کاربردی زمینه ای و از نظر روش اکتشافی است. جامعه آماری آن، کلیه مشتریان خرد بانکداری دیجیتال بانک خاورمیانه بودند که درخواست دریافت تسهیلات کم بهره 2 درصد سالانه با نرخ جریمه 6 درصد را داشتند. روش های آماری در این پژوهش، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. در بخش آمار توصیفی، برخی فاکتورهای شخصیتی همچون سن، جنسیت، تحصیلات، کسب وکار، وضعیت بدهی جاری نظام بانکی، وضعیت چک های برگشتی، وضعیت پول شویی، مانده موجودی حساب بانکی (بانکینو)، سوابق تراکنش های بانکی، مکان جغرافیایی (محل زندگی و کار)، مدل گوشی همراه و سیستم عامل گوشی و رتبه اخذ شده از سامانه شرکت مشاوره رتبه بندی اعتباری ایران و... تجزیه وتحلیل و از طریق جدول و نمودارها بررسی شدند. الگوریتم های نایو بیز، متا، Attribute Selected Classifier و الگوریتم j48 اجرا و از نرم افزار وکا برای رده بندی معیارها و ایجاد الگو استفاده شد. افزون بر این، به منظور ارزیابی نهایی مدل اعتبارسنجی و رتبه بندی مشتریان تسهیلات خرد بدون پشتوانه، از آزمون تی در سطح 0/25 استفاده شد.
یافته هایافته ها نشان داد که اگر فردی برای درخواست وام مراجعه کند، بانک باید به شاخص هایی توجه کند و بر اساس آن شاخص ها، در خصوص پرداخت یاعدم پرداخت وام تصمیم گیری کند. از این رو به فردی که تمام یا بخش عمده ای از این شاخص ها را دارد، می توان وام پرداخت کرد یا از متقاضی، وثیقه مناسب گرفت. این شاخص ها عبارت اند از: 1. تسویه وام های قبلی شخص در بانک اعطا کننده، 30 روز و 60 روز بعد از سررسید وام انجام شده باشد؛ 2. مبلغ تسهیلات دریافت شده این شخص، بالاترین مبلغ وام قابل پرداخت باشد؛ 3. وضعیت وام های قبلی شخص در سایر بانک ها تسویه شده باشد؛ 4. مبلغ وام درخواستی هر چه بالاتر باشد، بهتر است؛ 5. سن فرد بالاتر از میان سال باشد؛ 6. مدرک فرد کارشناسی، دیپلم و زیر دیپلم نباشد؛ 7. امتیاز فرد بالای 40 باشد؛ 8. سیستم عامل گوشی فرد اندروید نباشد؛ 9. مدل گوشی فرد سامسونگ یا شیائومی نباشد؛ 10. بررسی های مربوط به وضعیت پول شویی فرد منفی باشد.
نتیجه گیریبانک ها باید در این استراتژی (تسهیلات خرد بدون پشتوانه) به اشخاصی تسهیلات بدهند که قبل از وارد شدن به هرگونه رابطه اعتباری جدید، درباره آن ها کاملا شناخت داشته باشند. داده های لازم را از آن ها جمع آوری کنند و از حسن اعتبار و شهرت آن ها اطمینان یابند. بانک باید اطلاعات کامل و جامعی در خصوص وام گیرنده دریافت کند؛ به نحوی که این اطلاعات قابل اتکا باشد؛ زیرا اعطای تسهیلات به اندازه سودآوری، می تواند بانک را متحمل ریسک کند.
کلید واژگان: اعتبارسنجی, رتبه بندی مشتریان, تسهیلات خرد}Financial Research, Volume:26 Issue: 74, 2024, PP 399 -423ObjectiveIn banking, customer management and validation are crucial to maintain financial security and organizational stability. A fundamental challenge in this area is the identification of appropriate indicators for validating and ranking customers. Because these customers generally have limited access to financial and credit information and cannot provide guarantors or good credit records, it is very challenging to determine correct and reliable indicators. Also, to score customers, there is a need to determine an appropriate and fair scoring system. This system should be able to place customers in different categories by considering credit and behavioral criteria and assigning them appropriate points based on their performance. In addition, there is a need to develop methods for evaluating and monitoring customers over time. This research aims to identify the indicators of validation and ranking of customers in micro-lending in Iran’s Middle East Bank.
MethodsThis research is applied-contextual in terms of purpose and exploratory in terms of method. The statistical population of this research includes all retail banking clients of Digital Middle East Bank who seek low-interest loans at an annual rate of 2%, with a penalty rate of 6%. Statistical methods in this study were carried out in two phases: descriptive and inferential statistics. In the descriptive statistics section, various personality factors including age, gender, education, occupation, current debt status within the banking system, bounced checks history, money laundering records, bank account balance, transaction history, geographic location (residence and workplace), mobile phone model and operating system, as well as credit rating obtained from Iran's credit rating consulting company, were analyzed and presented using tables and graphs. Naive Bayes, Meta, Attribute Selected Classifier, and j48 algorithms were implemented and WEKA software was used to classify criteria and create patterns. Also, to evaluate the validation model and ranking of customers of unsupported microlending, the T-test was used at the significance level of 0.25.
ResultsThe findings indicate that when assessing a loan application, the following indicators should be considered to determine the applicant's ability to repay the loan or provide suitable collateral. Applicants demonstrating most or all of the following indicators are more likely to meet loan repayment requirements or offer adequate collateral: First, the person's previous loans have been settled 30 days and 60 days after the loan maturity date in the granting bank. Second, the person's previous loans have been settled in other banks. Third, the higher the requested loan amount, the better. Fourth, the person's age is above middle age. Fifth, the person's degree is not a bachelor's degree, diploma, or sub-diploma. Sixth, the person's score is above 40. Seventh, the operating system of the person's phone is not Android. Eighth, the person's phone model is not SAMSUNG or XIAOMI. Ninth, if the investigations related to the person's money laundering status are negative, then preferably, and if necessary, the loan of that person can be approved.
ConclusionIn this approach (unsupported micro-lending), banks should extend loans to individuals only after acquiring comprehensive knowledge about them before initiating any new credit arrangement. It is vital to gather the required data and ensure their creditworthiness and positive reputation. Banks need to obtain reliable and detailed information about borrowers, as extending facilities for maximum profitability also exposes the bank to associated risks.
Keywords: Customer Ranking, Microlending, Validation} -
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 74 (تابستان 1403)، صص 424 -446هدف
صنعت بانکداری یکی از صنایع بسیار مهم و تاثیرگذار دنیای امروز است و به شدت به شناسایی نیازهای مشتریان، برنامه ریزی و ارائه راه کار برای جواب گویی مناسب به نیازهای آن ها متکی است. تمرکز یا قدرت انحصاری بسیار زیاد در بازار رقابتی در شبکه بانکی، می تواند تاثیرهای عمیقی بر عملکرد و پرتفوی بانک ها داشته باشد. برای جلوگیری از بحران و ریسک های پیش روی شبکه بانکی، باید بیش از پیش به مدیریت قدرت انحصاری بانک ها توجه شود. همچنین خدمات ارزی، بخش عمده ای از خدمات بانک ها را شامل می شود که درآمدهای ارزی و ریالی هنگفتی را برای بانک ها به ارمغان می آورد. با توجه به مقدمه پیش گفته، هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری است.
روشاین پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی به شمار می رود و در آن از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. با استفاده از تحلیل اسنادی، به مطالعه منابع و مقالات پرداخته شد. برای تعیین ابعاد، مولفه ها و شاخص ها، از آزمون دلفی و برای تعیین وضع موجود و همچنین، تعیین عوامل اثرگذار، از آزمون تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نرم افزاری که در این مسیر از آن استفاده شد، لیزرل بود. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران و کارمندان حوزه بازاریابی بانکی و خدمات ارزی بودند و مشارکت کنندگان بخش کیفی را خبرگان حوزه بازاریابی بانکی و خدمات ارزی تشکیل دادند. روش نمونه گیری، به صورت تصادفی و حجم نمونه 166 نفر از صاحب نظران و خبرگان بود.
یافته هابا استفاده از روش دلفی الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری به دست آمد. در مجموع سه دور از روش دلفی برای اجماع بین خبرگان استفاده شد و در نهایت با استفاده از آزمون های معادلات ساختاری و تحلیل عامل اکتشافی، میزان و شدت اثرگذاری نیز به تایید رسید. بر اساس نتایج آزمون معادلات ساختاری و آماره های به دست آمده، می توان دریافت که ضرایب تمامی عوامل، بر مدل نهایی تاثیر معناداری می گذارد و اثرگذاری تمامی عوامل، بر الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری تایید می شود.
نتیجه گیریخدمات ارزی بخش مهمی از خدمات بانکی را شامل می شود. با توجه به اینکه خدمات ارزی درآمدهای بسیاری برای بانک ها به ارمغان می آورد، بانک ها بایستی با ارزیابی وضعیت در حوزه بانکی، به ایجاد مزیت رقابتی برای جذب، حفظ و نگهداری مشتریان اقدام کنند. بانک ها در هر یک از خدمات ارزی، در زمان ارائه درخواست و تکمیل مدارک و تشکیل پرونده برای مشتریان، رویه های متعددی اتخاذ می کنند. بانک ها با اتخاذ استراتژی مناسب و تعیین مولفه های توان رقابت پذیری، می توانند سهم بیشتری از بازار ارزی کشور را تصاحب کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولفه های اصلی «فعالیت بانکی»، «پرتفوی اعتبارات»، «پولی و مالی»، «سهم از بازار» و «برون سازمانی»، الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری را شکل می دهند.
کلید واژگان: رقابت پذیری, خدمات ارزی, صنعت بانکداری}Financial Research, Volume:26 Issue: 74, 2024, PP 424 -446ObjectiveThe banking industry is one of the most important and influencing industries in today’s world and highly relies on identifying customer needs besides planning and providing solutions for proper response to their needs. Emphasis on exclusivity and strong competitive power within the banking network can significantly impact the performance and portfolios of banks. To prevent crises and future risks in banking networks, more attention should be paid to managing banks' exclusive power. Foreign currency services form a major part of banks' services and generate substantial income in both rials and foreign currencies. Therefore, the main purpose of this research is to provide a pattern for promoting the capability of competitiveness of customer foreign currency services in the banking industry.
MethodsThis study is applied research in which a mixed research method has been used. Resources and articles were studied using documentary analysis. The Delphi test was applied to determine dimensions, elements, and indices. Structural equations analysis test, exploratory factor analysis, and Lisrel software were used to determine the current status and influencing elements. The statistical population in the quantitative phase comprised managers and employees engaged in banking marketing and foreign currency operations. The participants in the qualitative section consisted of experts specializing in the same field. The sample size consisted of 166 individuals, including experts and knowledgeable individuals, selected using a random sampling method.
ResultsUsing the Delphi method, a pattern for promoting the capability of competitiveness of customer foreign currency services in the banking industry was extracted. The method was applied three times to reach an agreement between the experts. Moreover, the level and extreme effectiveness were confirmed using structural equations tests and exploratory factor analysis. Based on the obtained results, it can be concluded that the coefficient of all factors had a significant effect on the final model, confirming the effectiveness of each factor in promoting the competitiveness of customer foreign currency services within the banking industry.
ConclusionForeign currency services constitute one the most important parts of banking services. They result in high incomes for banks, therefore, banks need to undertake requisite measures to establish a competitive edge in attracting, retaining, and servicing customers, while also evaluating the prevailing conditions in the banking sector. For each foreign currency service, banks adopt various procedures simultaneously when handling requests for foreign currency services, including submission, documentation completion, and customer file creation. Banks can possess a greater share of the foreign currency market by adopting proper strategies and determining elements for the capability of competitiveness. This study shows that major elements such as “banking activity”, “credit portfolio”, “monetary and financial”, “market share” and “extra-organizational” shape patterns for promoting the capability of competitiveness of customers’ foreign currency services in the banking industry.
Keywords: Competitiveness, Foreign Exchange Services, Banking Industry} -
به طور کلی، سواد مالی توانایی درک و بکارگیری موثر مهارت های مالی مختلف از جمله بودجه بندی برای مدیریت پول و سرمایه گذاری است که باعث خودکفا شدن در اصول مالی و درنهایت، منجر به بهبود زندگی مالی می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سواد مالی بر قصد سرمایه گذاری در بازار سهام با در نظر گرفتن گرایش و کنترل های رفتاری سرمایه گذاران و تاکید بر هنجارهای اخلاقی و ذهنی در بازار بورس تهران پرداخته است. روش های آماری مورد استفاده جهت تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری می باشد. با توجه به پرسشنامه پژوهش، حجم نمونه این پژوهش بین 125 تا 375 می باشد که در این پژوهش 310 پرسشنامه جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد سواد مالی سرمایه گذاران تاثیر معنی داری بر گرایش سرمایه گذاران در بازار سهام دارد. همچنین، هنجارهای اخلاقی شخص نیز بر قصد سرمایه گذاری تاثیر گذار است. نهادهای مالی با توجه مسائل مطرح شده در این پژوهش می توانند تصمیمات سرمایه گذاران را بر مبنای سواد مالی و احساسات آن ها با در نظر گرفتن ریسک سرمایه گذاری مدنظر قرار داده تا بتوانند توصیه ها و دستورالعمل هایی را در سطح سرمایه گذاران فردی به کار بگیرند.
کلید واژگان: قصد سرمایه گذاری, سوادمالی, رفتارگذشته سرمایه گذاران, هنجارهای ذهنی و اخلاق}In general, financial literacy is the ability to effectively understand and apply various financial skills, including budgeting for money management and investment, which leads to self-sufficiency in financial principles and ultimately leads to improved financial life. Accordingly, the main purpose of this study can be considered the effect of financial literacy on the intention to invest in the stock market by considering the tendencies and behavioral controls of investors and emphasizing ethical and subjective norms in the Tehran Stock Exchange.The statistical method used for the data analysis is the Structural Equation Model. According to the research questionnaire, the sample size of the research is 125 to 375, which 310 questionnaires were collected and analyzed. The results show that the financial literacy of the investors are meaningfully effective on the tendency of the investor in the stock market. Furthermore, the moral norms of the person also affect the intention of investment.: On the other hand, financial institutions and stock exchanges, considering the issues raised in this study, can consider the rational and irrational reaction of investors, based on financial literacy and emotions along with the source of risk, so that they can make recommendations and instructions
Keywords: Investment Intention, Financial Literacy, Investors', Past Behavio, Mental, Ethical Norms}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.