جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « روی » در نشریات گروه « باغبانی »
تکرار جستجوی کلیدواژه « روی » در نشریات گروه « کشاورزی »-
باکتری های محرک رشد از جمله ریزجانداران مفید خاک هستند که از راه بهبود کیفیت خاک، سبب افزایش صفات رشدی و تغذیه ای گیاه می شوند. از این رو، به منظور بررسی تاثیر باکتری های محرک رشد بر سطح برگ، سطح ویژه برگ و جذب عناصر غذایی نهال های فندق، یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در شرایط عرصه اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل مبدا نهال در دو سطح (فندقلو و مکش) و مایه زنی باکتریایی در پنج سطح (Pseudomonas putida،وBacillus subtilis و Enterobacter cloaca به طور جداگانه، ترکیب سه باکتری و شاهد) با سه تکرار 12 تایی با فاصله 3×3 متر در چاله هایی به ابعاد 50×50×50 سانتی متر در سطح 3240 مترمربع بود که در زمین های زراعی حاشیه جنگل فندقلوی اردبیل کاشته شدند. پس از گذشت چهار سال نتایج نشان داد که نهال های مایه زنی شده هر دو مبدا، از لحاظ همه صفات مورد بررسی در مقایسه با نهال شاهد (مایه زنی نشده) برتر بودند. بیش ترین میزان صفات مورد بررسی به نهال های مبدا فندقلو با مایه زنی ترکیبی هر سه باکتری (P. putida،وB. subtilis و E. cloaca) اختصاص داشت. به طوری که در این نهال ها، سطح برگ و سطح ویژه برگ به ترتیب 53/1 و 37/7 درصد، جذب عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن و روی به ترتیب 59/4، 89/5، 23/7، 45/4 و 60/6 درصد در مقایسه با نهال های شاهد افزایش یافت. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد کاشت نهال های فندق مایه زنی شده با باکتری های محرک رشد (ترکیب سه باکتری مذکور) به دلیل افزایش صفات رشدی برگ و نیز بهبود وضعیت تغذیه ای، رشد رویشی بیش تری خواهند داشت.
کلید واژگان: نیتروژن, سطح برگ, فندق, کود زیستی}Growth-promoting bacteria are among the beneficial soil microorganisms, and by improving the soil quality, they increase the growth and nutritional traits of the plant. Therefore, in order to investigate the effect of growth-promoting bacteria on the leaf surface, specific leaf surface and absorption of nutritional elements of hazelnut seedlings, a factorial experiment was carried out in the form of a randomized complete block design in the field conditions. The main factor was the origin of the seedling (at two levels: Fandoglou and Makesh) and bacterial inoculation (at five levels: P. putida, B. subtilis and E. cloaca, combination of them and Control) with three replications. Twelve seedlings were planted at a distance of 3 × 3 m in holes with dimensions of 50 × 50 × 50 cm on an area of 3240 m2 in the agricultural lands at the neighborhood of Fandoglou forest in Ardabil. The results after four years showed that the inoculated seedlings of both origins were superior in terms of all investigated traits compared to the control (un-inoculated) seedlings. The highest amount of traits was assigned to the seedlings of Fandoglou origin inoculated with the combination of all three bacteria (P. putida, B. subtilis and E. cloaca). The leaf area and specific leaf area were 53.1 and 37.7% more in the inoculated seedling compared to the control, respectively. The concentration of nitrogen, potassium, phosphorous, iron and zinc in the seedling leaf increased by 59.4, 89.5, 23.7, 45.4 and 60.6% compared to the control, respectively. Finally, it can be concluded that the planting of hazelnut seedlings inoculated with growth-stimulating bacteria (combination of the three mentioned bacteria) will have more vegetative growth.
Keywords: Bio-Fertilizer, Hazelnut, Leaf Area, Nitrogen} -
اخیرا با رشد سریع صنعت و کشاورزی، آلودگی خاک های زراعی به کادمیم (Cd) و ذرات پلاستیک به یک مسئله جدی تبدیل شده است. هم زمانی وجود میکروپلاستیک ها و Cd در خاک، می تواند آثار بیولوژیک متنوعی به ویژه در مراحل اولیه رشد گیاهان ایجاد کند. در این پژوهش اثر تنش Cd در حضور ذرات میکروپلاستیک پلی وینیل کلرید (PVC) بر جوانه زنی و رشد گیاهچه ارزن دم روباهی (.Setaria italica L) رقم باستان، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار با غلظت های 0، 50، 100، 150 و 200 میکرومولار Cd و میکروپلاستیک PVC با مقادیر 0، 1، 2، 4 و 6 درصد انجام شد. صفات درصد و مهار جوانه زنی، سرعت و میانگین زمان جوانه زنی، شاخص بنیه گیاهچه، وزن ذخایر انتقال یافته بذر، کارایی انتقال و کارآیی استفاده از ذخایر بذر، جوانه زنی نسبی، سطح سمیت گیاهچه، شاخص تحمل جوانه زنی و شاخص تحمل ریشه بررسی شد. نتایج نشان داد که هر دو آلاینده منجر به کاهش اغلب شاخص های جوانه زنی شدند، با این حال حضور PVC در غلظت های خاص همراه با تنش Cd منجر به بهبود شاخص های مورد نظر گردید. به طوری که درصد جوانه زنی و کارآیی استفاده از ذخایر بذر در غلظت 200 میکرومولار Cd به همراه 1 درصد PVC به ترتیب به میزان 43/2 و %206 نسبت به غلظت 200 میکرومولار Cd افزایش یافت. بیش ترین درصد مهار جوانه زنی نیز مربوط به غلظت 200 میکرومولار Cd بود که با مصرف 1 درصد میکروپلاستیک 52/4 % کاهش یافت. ذرات میکروپلاستیک PVC گرچه آثار نامطلوبی بر روند جوانه زنی بذور ارزن دم روباهی داشت ولی در حضور Cd در خاک، غلظت های کم PVC می تواند تا حدودی اثر تعدیل کننده بر سمیت Cd داشته باشد.
کلید واژگان: ارزن دم روباهی, پلی وینیل کلرید, جوانه زنی, ذخایر بذر, کادمیم}Recently, with the rapid growth of industry and agriculture, the contamination of agricultural soils with the cadmium (Cd) and microplastic particles has become a serious issue. Simultaneous presence of microplastics and Cd in soil can cause various biological effects, especially in the early stages of plant growth. In this research, the effect of Cd stress in the presence of polyvinyl chloride (PVC) microplastic particles was investigated in the early stages of the growth of foxtail millet (Setaria italica L., cv. Bastan). The experiment was arranged in a factorial according to the completely randomized design with three replicates based on five concentrations of Cd (0, 50, 100, 150, and 200 µM) and PVC microplastic (0, 1, 2, 4, and 6%). The studied traits included percentage and inhibition of germination, rate and mean germination time, seedling vigor index, weight of mobilized seed reserve, seed reserve utilization efficiency, seed reserve depletion percentage, relative seed germination, seedling toxicity level, germination tolerance index and root tolerance index. The results showed that both pollutants led to the decrease of most germination indices, however, certain concentrations of PVC with Cd stress improved the desired indices. So that germination percentage and seed reserve utilization efficiency in 200 µM Cd concentration with 1% of PVC increased by 43.2 and 206%, respectively, compared to the concentration of 200 µM Cd alone. The highest inhibition of germination percentage belonged to 200 μM Cd concentration, which was reduced by 52.4% with the application of 1% microplastic. Although PVC microplastic particles had adverse effects on the germination process of foxtail millet seeds, but in the presence of Cd in the soil, low concentrations of PVC can have some moderating effects on Cd toxicity.
Keywords: Cadmium, Foxtail Millet, Germination, Polyvinyl Chloride, Seed Reserve} -
به منظور ارزیابی اثر محلول پاشی سولفات آهن و روی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت علوفه ای (هیبرید 704 سینگل کراس) آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل شاهد (محلول پاشی با آب مقطر)، محلول پاشی عناصر غذایی کم مصرف سولفات آهن (FeSO4.7H2O (20% Fe، سولفات روی (ZnSO4.7H2O (22% Zn و سولفات آهن + سولفات روی با غلظت 5 در هزار در مرحله 4 برگی، مرحله 8 برگی و هر دو مرحله (4 برگی و 8 برگی) بود. نتایج نشان داد که بیش ترین ارتفاع (با میانگین 190 سانتی متر)، وزن خشک شاخساره (با میانگین 1774 گرم در مترمربع)، تعداد دانه در ردیف (با میانگین 50)، تعداد ردیف دانه (با میانگین 17/3) و تعداد دانه در بلال (با میانگین 867) و وزن هزار دانه (میانگین 312 گرم) در تیمار محلول پاشی توام آهن و روی در هر دو مرحله 4 و 8 برگی به دست آمد که نسبت به کم ترین مقدار آن ها (شاهد) به ترتیب افزایشی برابر با 15/3، 31/4، 11/3، 17/3، 28/3 و 20/3 درصد داشت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که محلول پاشی توام آهن و روی اثر بیش تری بر صفات مورد بررسی در مقایسه با محلول پاشی هر یک از عناصر آهن و روی به تنهایی داشت. بنابراین برای داشتن علوفه ای با ویژگی های کمی خوب، محلول پاشی توام آهن و روی در هر دو مرحله 4 و 8 برگی توصیه می شود.
کلید واژگان: آهن, روی, اجزای عمکرد, ذرت علوفه ای, محلول پاشی, ویژگی های رویشی}In order to evaluate the effect of foliar application of iron and zinc sulfate on yield and yield components of forage corn (Hybrid 704 Single Cross), an experiment in a randomized complete block design with 3 replications was carried out. The treatments included the control (spraying solution with distilled water), spraying of micronutrients including iron sulfate [FeSO4.7H2O (20% Fe)], zinc sulfate [ZnSO4.7H2O (22% Zn)] and iron sulfate + zinc sulfate with a concentration of 5 in 1000 at the 4-leaves stage, 8-leaves stage and both stages. The results showed that the greatest height (with an average of 190 cm), shoot dry weight (with an average of 1774 g m-2), the number of seeds in a row (with an average of 50), the number of rows (with an average of 17.3) and the number of seeds in a cob (with an average of 867) and the weight of a thousand seeds (average of 312 grams) were resulted from iron and zinc foliar spraying at both stages of 4 and 8 leaves, which increased by 15.3, 31.4, 11.3, 17.3, 28.3 and 20.3% compared to their lowest value (control), respectively. The results of this research indicated that the simultaneous foliar application of iron and zinc had a greater effect on the studied traits compared to the foliar application of each nutrient of iron and zinc alone. Therefore, in order to have forage with rather good characteristics, it is recommended to spray iron and zinc solution simultaneously at both 4 and 8-leaves stages.
Keywords: Foliar Spraying, Growth Parameters, Yield Components, Forage Corn, Iron, Zinc} -
یکی از مهم ترین عوامل محدودکننده رشد و عملکرد گیاهان کمبود روی است. با توجه به اهمیت بازیافت لاستیک های فرسوده و امکان استفاده از آن ها در کشاورزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر کاربرد خاکستر لاستیک و لیگاندهای آلی بر فراهمی عنصر روی در خاک و جذب آن توسط گیاه ذرت انجام شد. این پژوهش بهصورت فاکتوریل با دو عامل خاکستر لاستیک در چهار سطح (0، 0/25، 0/5 و 1 درصد وزنی) و لیگاندهای آلی (شاهد، اسید سیتریک و EDTA با غلظت 1/5 میلی مول بر کیلوگرم خاک) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. نتایج نشان داد کاربرد لیگاندهای آلی در خاک های تیمارشده با خاکستر لاستیک، نتوانست بر صفات رویشی گیاه ذرت تاثیر گذار باشد این در حالی است که غلظت روی شاخساره و ریشه گیاه با کاربرد لیگاندهای آلی در گلدان های تیمارشده با خاکستر لاستیک افزایش یافت. با کاربرد اسید سیتریک در تیمارهای دارای 1 درصد وزنی خاکستر لاستیک افزایش سه برابری در غلظت روی شاخساره در مقایسه با شاهد (بدون تیمار) مشاهده شد. هم چنین مقدار روی قابل عصاره گیری با DTPA در خاک با کاربرد سطوح 0/5 و 1 درصد وزنی خاکستر لاستیک به ترتیب 95 و 175 برابر نسبت به سطح صفر خاکستر افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که به دلیل مقادیر اندک سرب و کادمیوم در لاستیک، غلظت کادمیوم شاخساره و ریشه گیاه در همه تیمارها کم تر از حد تشخیص دستگاه جذب اتمی بود و از طرف دیگر اثر اصلی تیمار خاکستر لاستیک، لیگاند و همچنین اثر برهمکنش آن ها بر غلظت سرب گیاه معنی داری نبود. یافته های این پژوهش نشان داد که ذرات لاستیک تایر توانست در کوتاه مدت روی مورد نیاز گیاه را تامین کنند. البته ضروری است آثار تولید خاکستر لاستیک بر سلامت انسان و محیط زیست بررسی شود.
کلید واژگان: اسید سیتریک, کودهای کند رها, EDTA, عناصر کم مصرف}One of the most important factors limiting the growth and yield of plants is the zinc deficiency. Considering the importance of recycling rubber tires and the possibility of using them in agriculture, the present study aims to investigate the effect of organic ligands on the availability of Zn in rubber ash-treated soils. The present research was carried out in factorial form in a completely randomized design with three replications under greenhouse conditions. The treatments included four levels of rubber ash (0, 0.25, 0.5 and 1 %w/w) and three levels of organic ligands (control, citric acid and EDTA with a concentration of 1.5 mmol kg-1 soil). The results showed that the application of organic ligands in soils treated with rubber ash could not affect the vegetative traits of corn plants, while the concentration of Zn in the aerial organs and plant roots increased with the application of organic ligands in pots treated with rubber ash. The highest concentration of Zn was observed at the level of 1 %w/w rubber ash and with the use of EDTA ligand. In addition, the concentration of Zn extractable by DTPA in the soil increased significantly with the use of rubber ash treatment. The results also showed that the treatment of rubber ash, ligand and their interactive effects did not affect the concentration of Cd and Pb in plants. The results of this research showed that the tire rubber particles could provide zinc required by the plant in a short period of time. Of course, it is necessary to study the effects of gases produced during rubber ash production on human health and the environment.
Keywords: EDTA, Citric Acid, Micronutrients, Slow-Release Fertilizers} -
یکی از عوامل ایجاد تنش محیطی در گیاهان، حضور فلزات سنگین در محیط کشت آن هاست. منگنز به عنوان یکی از عناصر غذایی ضروری کم مصرف در گیاهان شناخته می شود. با این حال، انباشت اضافی منگنز در خاک و گیاهان می تواند آثار منفی بر فعالیت های گیاهی داشته باشد، که به کاهش جذب عناصر غذایی و در نتیجه، کاهش محصول منجر می شود. در این پژوهش، تاثیر سیلیسیم بر گیاه کتان روغنی (.Linum usitatisimum L) تحت تنش منگنز ارزیابی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب یک طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. دو عامل اصلی شامل سطوح مختلف منگنز در چهار سطح (2، 250، 500 و 1000 میکرومولار) و سیلیسیم در پنج سطح (0، 0/5، 1، 1/5 و 2 میلی مولار) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که در بالاترین سطح تنش منگنز، محتوای پرولین، قندهای محلول و غلظت منگنز در ریشه و شاخساره گیاه نسبت به شاهد به ترتیب افزایش 1/5، 4/4، 2/5 و 3/1 برابری یافت. در هر چهار سطح منگنز، بیش ترین مقدار ویژگی های مورد بررسی از تیمار کاربرد 2 میلی مولار سیلیسیم به دست آمد. استفاده از سیلیسیم منجر به افزایش محتوای پرولین و قندهای محلول برگ و افزایش توان فتوسنتزی گیاه شد. این آثار باعث افزایش وزن خشک ریشه و شاخساره گیاهان تحت تیمار با سطوح مختلف سیلیسیم نسبت به سطح بدون کاربرد سیلیسیم گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، استفاده از سطح دو میلی مولار سیلیسیم به عنوان یک راهکار مدیریتی موثر در بهبود آثار مضر منگنز در گیاه کتان روغنی پیشنهاد می شود. این اقدام می تواند منجر به کاهش میزان منگنز در ریشه و شاخساره گیاهان گردد.
کلید واژگان: پرولین, تنش, ویژگی های فیزیولوژیک, فلزات سنگین, وزن خشک}Environmental stress in plants, particularly due to heavy metal presence, poses a significant challenge to their growth. Manganese, an essential micronutrient, can become detrimental when accumulated in soil and plants. To assess the impact of silicon on linseed (Linum usitatissimum L.) under manganese stress, a factorial experiment was conducted. Linseed plants were grown in hydroponic culture with four different manganese levels (2, 250, 500 and 1000 μM) along with five silicon treatment levels (0, 0.5, 1, 1.5 and 2 mM). Results revealed that increasing manganese stress levels led to a rise in proline, soluble sugars content, and manganese in the root and shoot, accompanied by a decrease in other studied traits. Notably, the application of 2 mM silicon consistently yielded the highest values across all manganese levels for the examined traits. Silicon application enhanced proline and soluble sugars content in leaves, consequently increasing plant photosynthetic capacity and leading to greater root and shoot dry weights under various silicon levels. The use of silicon significantly ameliorated the harmful effects of manganese in linseed under manganese stress conditions. Therefore, 2 mM silicon is recommended as a beneficial solution in areas contaminated with manganese, which can lead to the reduction of this heavy metal in the root and shoot of plants.
Keywords: Dry Weight, Heavy Metals, Physiological Traits, Proline, Stress} -
کاهش منابع آب با توجه به مسئله تغییر اقلیم جهانی و رشد جمعیت یکی از بحرانی ترین مسائل پیش روی طراحان و برنامه ریزان توسعه فضاهای سبز در شهرها است. در برابر این چالش ها، نیاز فوری به بهبود کارایی مصرف آب و استفاده زنجیره ای از منابع آب با گزینه های مناسب وجود دارد. در این راستا با توجه به حجم قابل توجه پساب های شهری، استفاده مجدد از آنها در آبیاری فضای سبز از دیدگاه مدیریت منابع آب از نظر زیست محیطی و اقتصادی، اهمیت دارد. بنابراین در این پژوهش تاثیر پساب فاضلاب تصفیه خانه شهر پرند بر صفات رشدی و غلظت عناصر غذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم (N،وP و K) در سه گیاه پوششی شامل فرانکینیا (Frankenia thymifolia)، فستوکاآبی (Festuca glauca) و دایکوندرا (Dichondra repens) در بستری با خاک لوم شنی بررسی شد. این پژوهش به صورت یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با استفاده از اختلاط آب و پساب در 4 سطح با تیمارهای آبیاری صفر (شاهد)، 50، 75 و 100 درصد نسبت به آب شیرین در 3 تکرار انجام شد. پس از سه ماه، صفات رویشی و غلظت عناصر غذایی N،وP و K در گیاهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی تجزیه گیاه نشان داد غلظت N در گیاهان فرانکینیا و دایکوندرا در دامنه بهینه (3/5-2/5 درصد) بوده اما در گیاه فستوکاآبی غلظت N از غلظت بهینه کم تر بود. غلظت P در تمامی گیاهان پوششی در دامنه بهینه (0/4-0/2 درصد) به دست آمد. غلظت K در گیاهان فرانکینیا و دایکوندرا در دامنه بهینه (5-1/5 درصد) اما در گیاه فستوکاآبی از این مقدار کم تر بود که نشان دهنده کمبود این عنصر در این گیاه است. همچنین، بررسی صفات رشدی گیاهان پوششی نشان داد گیاه فرانکینیا در آبیاری با پساب کامل بهترین رشد را داشته و مناسب ترین گونه برای آبیاری با پساب است.
کلید واژگان: پتاسیم, فسفر, فضای سبز, مواد مغذی, نیتروژن}The reduction of water resources due to the global climate change and population growth is one of the most critical issues facing the designers and planners of the development of green spaces in cities. Against these challenges, there is an urgent need to improve the efficiency of water consumption and chain use of water resources with suitable options. In this regard, due to the significant volume of urban effluent its reuse in green space irrigation is important for water resource management from an ecological and economic point of view. Therefore, in this research, the effect of wastewater effluent from Parand city treatment plant (located in the southwest of Tehran province) on the growth traits and concentration of nitrogen, phosphorus and potassium (N, P and K) in three cover plants consisting of Frankenia (Frankenia thymifolia), Dichondra (Dichondra repens) and blue fescue (Festuca glauca), respectively, was studied. The study was conducted as a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications. The wastewater at four levels of zero (control), 50, 75, and 100% was mixed with the fresh water and used for irrigation. After three months, some growth traits and the concentration of nutrients (N, P and K) in the plant were evaluated. The results of plant analysis showed that the N concentrations in the Frankenia and Dichondra plants were in the optimal range (2.5‒3.5%). However, the N concentrations in the shoot and root of blue fescue were less than the optimal amount. The P concentrations in all cover plants were in the optimal range (0.2‒0.4%). The K concentrations in the Frankenia and Dichondra plants were in the optimal level (1.5‒5%), but for the blue fescue plant, it was less than the optimum, indicating its deficiency. Evaluation of the growth traits showed that Frankenia plant had the best growth in irrigation with complete effluent and might be the most suitable species for irrigation with effluent.
Keywords: Nitrogen, Phosphorus, Potassium, Green Space, Nutrients} -
به منظور ارزیابی تاثیر باکتری های محرک رشد بر شاخص های رشدی و بیوشیمیایی کاهو در شرایط تنش زیستی قارچ سفیدک پودری، آزمایشی به صورت طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زنجان، در سال 1399 اجرا شد. گیاهان در شرایط تنش زیستی قارچ سفیدک پودری با پنج سطح از باکتری های محرک رشد شامل سودوموناس کورینسیس، سودوموناس ونکورنسیس، سودوموناس پوتیدا، پانتوآگلومرانس و ترکیب چهار گونه باکتری محرک رشد (سودوموناس کورینسیس + سودوموناس ونکورنسیس + سودوموناس پوتیدا + پانتوآگلومرانس) و یک سطح کود شیمیایی NPK تیمار شدند. دو تیمار شاهد (بدون تلقیح باکتری ریزوسفری و بدون افزودن کود شیمیایی) در شرایط بدون تنش و تحت تنش زیستی بود. نتایج نشان داد، حداکثر وزن تازه، درصد ماده خشک بوته و تعداد برگ در کاربرد تیمار باکتری ترکیبی حاصل شد، به طوری که نسبت به گیاهان شاهد با تنش، 5/59 درصد وزن تازه بوته، 8/34 درصد ماده خشک بوته و 2/42 درصد تعداد برگ افزایش یافت. بیشترین محتوای کلروفیل کل (افزایش 5/38 درصد) با کاربرد باکتری سودوموناس کورینسیس و پانتوآگلومرانس نسبت به گیاهان شاهد تحت تنش بدست آمد. همچنین با کاربرد باکتری پانتوآگلومرانس کاهش 100 درصدی لکه های نکروزه و 2/25 درصدی لکه های کلروزه مشاهده شد. افزایش لکه های کلروزه (8/55 درصد)، لکه های نکروزه (8/88 درصد)، فعالیت آنزیم کاتالاز (4/28 درصد)، آنزیم پراکسیداز (1/49 درصد)، محتوای فنول کل (52 درصد) و فلاونوئید کل (3/39 درصد) نسبت به گیاهان شاهد تحت تنش، در کاربرد تیمار کود شیمیایی NPK حاصل شد. کاربرد باکتری های محرک رشد و کود شیمیایی NPK اثر معنی داری بر فعالیت آنتی اکسیدانی گیاه کاهو تحت تنش زیستی نداشت. حداکثر محتوای آنتوسیانین (افزایش 6/55 درصد) با کاربرد باکتری کورینسیس نسبت به گیاهان شاهد تحت تنش بدست آمد. به طور کلی تلقیح بذر کاهو با باکتری های محرک رشد موجب افزایش معنی دار رنگیزه آنتوسیانین در برگ، محتوای کلروفیل کل، ترکیبات فنولی، مقاومت گیاه میزبان به تنش زیستی سفیدک پودری و متعاقبا بهبود شاخص های رشدی و عملکرد (وزن تازه بوته قابل برداشت) گردید. با توجه به نتایج این پژوهش، پیش تیمار بذر کاهو با باکتری های محرک رشد برای بهبود عملکرد و کیفیت کاهو در شرایط قارچ سفیدک پودری توصیه می شود.
کلید واژگان: آنتوسیانین, تنش زیستی, سفیدک پودری, کنترل زیستی, لکه های نکروزه}IntroductionLettuce (Lactuca sativa L.) from the Asteraceae family is one of the most important vegetables due to its rapid growth and commercial value. Currently, the market share of organic vegetables is constantly increasing due to customer demand for safer and healthier food. Excessive use of pesticides and chemical fertilizers threatens the environment and leads to the production of unsafe food products. Therefore, it is important to find alternatives instead of using pesticides chemical methods to manage powdery mildew. Generally, biotic and abiotic stresses are among the factors that have a destructive effect on growth and development, performance, and production of plant biomass. Fungicides can be the most effective method of controlling the powdery mildew disease, but this pathogen can develop resistance to fungicides. Rhizosphere bacteria are among the living agents that, by producing some allelochemicals, cause the dissolution of soil nutrients, increase the availability of nutrients, and induce plant resistance to biotic and abiotic stresses. In addition, they enhance host plant growth through an indirect mechanism, including the inhibition of disease-causing pathogens by releasing some allelochemical substances. The biological control of powdery mildew disease with the use of rhizospheric bacteria in lettuce and zucchini has been reported.
Material and MethodsTo evaluate the biological control of powdery mildew fungus with plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) and effects on yield and quality of New Red Fire greenhouse lettuce, an experiment was carried out in a completely randomized design with three replications in the Research greenhouse of University of Zanjan during 2020. Experiment treatments consisted of five levels of PGPR (Pseudomonas vancouverensis- VPM, Pseudomonas Koreensis- KPM, Pantoea agglomerans- PAPM, Pseudomonas putida- PPM, and one level of combined bacteria (Pantoea agglomerans+ Pseudomonas Koreensis+ Pseudomonas putida+ Pseudomonas vancouverensis- MBPM, one level of chemical fertilizer 100% N, P and, K according to soil test results- NPK, and two control treatment without powdery mildew condition (C) and under powdery mildew conditions (CPM).The “New Red Fire” lettuce seeds were surface sterilized with 0.5% (v/v) sodium hypochlorite for 10 min and germinated at 20ºC. After germination, seedlings with similar size were transplanted into pots. Plants were grown under greenhouse condition with 60/70 %(day/night) relative humidity, 15/18 °C (day/night) temperature. Inoculation of pathogenic fungi was done 40 days after seed germination. Plants were harvested after 75 days. The chlorosis and necrosis spots number on each plant, plant fresh weight, plant dry weight, leaf number, total chlorophyll, total phenol and flavonoids contents, antioxidant activity, anthocyanin content, and catalase and peroxidase enzyme activity were measured.
ResultsThe results showed that the application of potassium and phosphorus solubilizing bacteria and NPK fertilizer significantly increased plant growth compared to control plants under the stress of powdery mildew fungus. The highest plant fresh weight, percentage of plant dry weight, and leaf number were obtained with the application of combined potassium and phosphorus solubilizing bacteria treatment and 100% N fertilizer under the biostress. The maximum total chlorophyll was obtained with the application of Pseudomonas koreensis and Pantoea agglomerans bacteria. 100% reduction of necrosis spots was obtained by using the Pantoea agglomerans bacteria. The maximum of chlorosis spots (increase of 55.8%) and necrosis spots (an increase of 88.8%), total phenol (an increase of 52%), total flavonoids (an increase of 39.3%), catalase (an increase of 28.4%) and peroxidase enzymes activity (49.1%) were obtained with application of NPK fertilizer. No significant effect on antioxidant activity was observed with the application of chemical fertilizer and rhizosphere bacteria under the Biostress. The maximum anthocyanin contents were obtained with the application of Pseudomonas koreensis.
ConclusionAccording to the results, the application of NPK chemical fertilizer and seed pretreatment of lettuce with PGPR increased the value of antioxidant compounds including total phenol, flavonoid, and anthocyanin contents and catalase and peroxidase enzymes activity under powdery mildew conditions. Inoculation of lettuce seeds with PGPR, in addition to improve plant growth under biological stress conditions, increased anthocyanin contents and induced the resistance of lettuce plants to powdery mildew. Seed pretreatment with PGPR reduced chlorosis and necrosis spots in leaves. Therefore, pretreatment of lettuce seeds with PGPR instead of chemical compounds (fertilizers, pesticides and plant growth regulators) is recommended to improve the yield and quality of lettuce under powdery mildew conditions.
Keywords: Anthocyanin, Biological Control, Biostress, Necrotic Spots, Powdery Mildew} -
به منظور افزایش عملکرد اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی (Mentha piperita) دو آزمایش جداگانه با هدف یافتن بهترین زمان برداشت (قبل از گل دهی، در زمان گل دهی 50 و 100 درصد) و بهترین روش خشک کردن سرشاخه ها (اشعه مایکرو: 90، 180، 360، 600 و 900 وات؛ آون: 40 و60 درجه سانتی گراد؛ سایه و آفتاب) در سال 1395 در مجتمع آموزش عالی شیروان به ترتیب، بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی و طرح پایه کاملا تصادفی طراحی و اجرا گردید. اثر زمان برداشت بر ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته، عملکرد تر و خشک گیاه نعناع فلفلی معنی دار (p≤0.01) بود. ارتفاع بوته بعد ازمرحله 50 درصد گل دهی اختلاف معنی داری نشان نداد ولی سایر صفات مورد بررسی شامل تعداد برگ در بوته، عملکرد تر و خشک گیاه، بازده و عملکرد اسانس بر حسب وزن تر و خشک و مهارکنندگی رادیکال های آزاد در سرشاخه های برداشت شده در زمان گل دهی کامل بالاترین میزان را داشتند که از نظر آماری اختلاف معنی داری را نشان دادند. عملکرد اسانس بر حسب ماده خشک در مرحله تمام گل 8/1 برابر نسبت به مرحله 50 درصد گل دهی و 6/4 برابر نسبت به مرحله قبل از گل دهی افزایش نشان داد. درصد اجزای اسانس نیز تحت تاثیر زمان برداشت قرار گرفت و بالاترین میزان آن در مرحله گل دهی کامل (92/98 درصد) مشاهده شد که بالاترین میزان در منتول (39/42 درصد) و منتون (13/19 درصد) در میان مراحل برداشت بود. کاربرد اشعه مایکرو کوتاه ترین زمان خشک شدن سرشاخه های نعناع فلفلی را ایجاد کرد بطوری که با افزایش توان اشعه مایکرو، زمان خشک کردن کاهش یافت و سرشاخه ها در توان 900 وات در 16/0 ساعت خشک شدند. دماهای 60 و 40 درجه سانتی گراد آون به ترتیب از نظر آماری در جایگاه دوم و سوم از نظر سرعت خشک شدن با 10 و 6/14 ساعت قرار گرفتند. خشک شدن در آفتاب و در سایه به ترتیب به 46 و 6/109 ساعت زمان برای رسیدن به رطوبت ثابت نیاز داشتند. بیشترین درصد اسانس گیاه نعناع فلفلی در روش خشک کردن در سایه بدست آمد (13/2 درصد) و کمترین میزان در روش خشک کردن با توان 900 و 600 مایکروویو (01/0 درصد) مشاهده شد. پس از روش خشک کردن در سایه بیشترین درصد اسانس گیاه نعناع فلفلی در روش آون 40 درجه (2 درصد) و آفتاب (44/1 درصد) مشاهده شد. مطابق نتایج این مطالعه، برداشت سرشاخه ها در زمان تمام گل و خشک کردن با استفاده از آون در دمای 40 درجه سانتی گراد برای گیاه نعناع فلفلی جهت افزایش عملکرد اسانس پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: آون, اشعه مایکرو, گلدهی کامل, منتول, منتون}Introduction:
Mint has been used both as a medicinal and aromatic plant since ancient times. Peppermint volatile oil is one of the most important essential oils and has strong antimicrobial activity. The stage at which the maximum essential oil is obtained from the plant is not necessarily the stage at which the plant has the most biomass, therefore, the appropriate time for harvesting the plant should be determined according to the maximum amount of the effective substance and the yield of dry matter. In most of the methods of producing medicinal plants, quick access to the equipment for extracting effective substances is not possible, especially at high levels, and this requires drying a large part of the plants and extracting the effective substance in subsequent times. The quality of dried medicinal plants is defined by the content of their biologically active compounds. This study was aimed to determine the best time to harvest peppermint and the effect of different drying methods on the shoots biochemical compounds.
Materials and MethodsIn order to increase the yield of peppermint medicinal plant essential oil, two separate experiments were designed and conducted in Shirvan Higher Education Complex (N 26 37', E 45 57', altitude 1067 m) in 2015. The aim of first experiment was finding the best harvest time at three levels (Before flowering, at flowering 50 and 100%) and the second experiment was finding the best method for shoot drying with nine levels (Microwave radiation at 90, 180, 360, 600 and 900 watts; Oven at 40 and 60°C; Shade; and Sun), were based on a completely randomized block design (CRBD) and a completely randomized design (CRD), respectively. In the spring of 2015, tillage operations were carried out and after preparing the land, 9 plots (2 × 3 meters) were created in it. The distance between the plots was considered 1.5 m. Rizhomes of peppermint plant was obtained from Mashhad Agricultural and Natural Resources Research Center and transplanted at 20 × 30 cm intervals on May 26. Some morpholocial and biochemical traits were measured. Essential oil extraction was done by distillation method with water and essential oil components were determined by GC/Mass method.
Results and DiscussionThe effect of harvesting time was significant (p≤0.01) on the plant height, number of leaves per plant, wet and dry yield of peppermint plant. The height of the plant after 50% flowering stage did not show any significant difference, but the other investigated traits include the number of leaves per plant, the wet and dry yield of the plant, the yield of essential oil in terms of wet and dry weight, and the inhibition of free radicals in the branches in shoots harvested at the time of full flowering had the highest amount, which showed a statistically significant difference. The yield of essential oil in terms of dry matter in the full flower stage increased 1.8 times compared to the 50% flowering stage and 4.6 times compared to the pre-flowering stage. The percentage of essential oil components was also affected by the harvest time, and the highest amount was observed in the full flowering stage (98.92 percent), include the highest amount in menthol (42.39 percent) and menthone (19.13 percent). The use of micro rays caused the shortest drying time, so that with the increase of power of micro rays, the drying time decreased and the shoots were dried in 0.16 hours at the power of 900 watts. The oven application at 60 and 40 °C were statistically ranked second and third in terms of drying speed with 10 and 14.6 hours. Sun and shade drying needed 46 and 109.6 hours to reach constant moisture, respectively. The highest amount of essential oil was obtained in the shade drying method (2.13%) and the lowest amount was observed in the microwave application at 900 and 600 watt. (0.01%). After shade drying, the highest amount of essential oil was observed in the oven method at 40 °C (2%) and in the sun drying (1.44%). According to the results of this study, it is recommended to harvest the branches at the time of full flowering and dry them using oven at 40 °C to obtain more essential oil yield of peppermint shoots.
ConclusionIn general, the harvesting time has a significant effect on the morphological characteristics and essential oil of the peppermint shoots. Harvesting peppermint in the full flowering stage resulted in the highest amount of essential oil and essential oil yield. The maximum height and number of leaves in the plant were obtained by harvesting at the time of full flowering, but the maximum wet and dry yield of shoots was observed at the harvest of 50% of flowering. The amount of menthol and menthone as the most important compounds of mint essential oil in the full flowering stage was higher than the other two harvesting times. Also, based on the results of this experiment, different methods of drying peppermint plant have various effects on the essential oil amount of peppermint shoots. The shortest time until drying was related to the use of microwave, oven, sun and shade, respectively, and the highest yield of essential oil was obtained in shade, oven at 40 °C, microwave at 90 watt and sun, respectively.
Keywords: Full Bloom, Microwave, Menthol, Menthone, Oven} -
اثر قارچ تریکودرما بر صفات مورفوفیزیولوژیکی گیاه دارویی ریحان (Ocimum basilicum L.) در شرایط تنش آبی
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی عملکرد کمی و کیفی گیاه ریحان در شرایط گلخانه ای تحت تاثیر تنش کمبود آب به همراه مایه زنی قارچ تریکودرما بر روی صفات مورفولوژیکی از جمله عملکرد بخش هوایی (عملکرد اقتصادی ریحان)، رنگیزه های فتوسنتزی، درصد و عملکرد اسانس این گیاه انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی اهر و مطالعات آزمایشگاهی در آزمایشگاه های پایه و عمومی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی اهر در سال 1398 و 1399 انجام گرفت. فاکتورهای آزمایشی شامل سطوح مختلف تنش کمبود آب (25، 50 و 75 درصد ظرفیت مزرعه ای و تیمار شاهد یا 100 درصد ظرفیت مزرعه ای) و یک گونه تجاری قارچ تریکودرما (Trichoderma harzianum Na-lac. ) با تراکم جمعیتی 109 و 106 اسپور در هر میلی لیتر مایه تلقیح و تیمار شاهد بود. افزایش سطح تنش کم آبی باعث کاهش عملکرد اقتصادی گیاه ریحان گردید. با اعمال تنش کم آبی محتوای اسانس در تنش های ملایم (7/0 درصد) و متوسط (8/0 درصد) افزایش یافت، ولی عملکرد اسانس تفاوت معنی داری با شاهد نداشت و ارتفاع بوته (28/0 سانتی متر)، تعداد برگ و رنگیزه های گیاهی تحت تنش کم آبی کاهش یافتند. با توجه به نتایج آزمایش می توان بیان کرد که قارچ تریکودرما با تراکم جمعیتی 106 (اسپور در هر میلی لیتر مایه تلقیح) تاثیر بهتری بر بیشتر شاخص های رشد داشت، درحالی که تاثیر قارچ تریکودرما با تراکم جمعیتی 109 (اسپور در هر میلی لیتر مایه تلقیح) بر روی صفات مهمی مثل عملکرد وزن تر اندام هوایی (2/213 گرم)، درصد (7/0 درصد) و عملکرد اسانس بیشتر بود. در نهایت نتایج مشخص کرد که استفاده از قارچ تریکودرما درمقایسه با شاهد (بدون تلقیح با قارچ) در شرایط تنش کم آبی قابلیت بهبود رشد گیاه را داشته و منجر به افزایش کارایی گیاه در شرایط تنش کم آبی می شود.
کلید واژگان: اسانس, تنش غیرزیستی, صفات مورفولوژیکی, عملکرد بخش هوایی}IntroductionMedicinal plants have long had a special place in the traditional agricultural system of Iran and the use of these plants as medicine to prevent and treat diseases has been considered by traditional medicine experts since ancient times. Medicinal plants with rich sources of secondary metabolites provide the basic active ingredients of many medicines. Although the biosynthesis of secondary metabolites is genetically controlled, but their construction is strongly influenced by environmental factors. One of the important climatic factors that affect the distribution of plants around the world and can cause morphological, physiological and biochemical changes in the plant is the lack of available water. Basil (Ocimum basilicum L.) seems to show little resistance to water stress. For this reason, there is a need for protective mechanisms for the basil plant against stress due to water shortage. Plants are able to reduce or eliminate the effects of water shortage stress by coexisting with a number of soil microorganisms. Coexistence relationship plant with T. harzianum fungi is one of the ways to reduce dehydration in plants. These mushrooms by altering some of the root properties and absorbing nutrients in the host plants, they reduce the destructive effects of water shortage stress. Observing the positive effect of these fungi in increasing the absorption of nutrients from the soil, improving plant water relations, increasing water use efficiency in plants and finally increasing plant resistance to water deficit stresses on the one hand and on the other hand. The existence of water crises in different countries has prompted researchers to further study this aspect of the symbiotic relationship between the host plant and Trichoderma harzianum.
Materials and MethodsPresent study was performed to investigate the effect of T. harzianum on the antioxidant content of Ocimum basilicum under water deficit stress. It is also intended to evaluate the effects of an endophytic fungi namely T. harzianum on the shoot yield, photosynthetic pigments, content and yield of essential oil from O. basilicum under water deficit stress. All experiments were performed as the factorial based on completely randomized design blocks with three replications in greenhouse condition. The experimental factors were the different irrigation regimes including 100, 75, 50 and 25% of field capacity and two concentrations of the T. harzianum (106 and 109 CFU/ml). At the beginning of flowering, water deficit stress was applied at four levels of 25, 50, 75 and the control treatment (100 percent) of field capacity until three weeks later. The application of water stress was such that the pots were weighed daily and the moisture deficiency in each treatment was removed by watering the pots until reaching the desired treatment level. After applying the stress, sampling and measuring traits were done at the full flower stage. After the plants reach the full flowering period, various traits including plant height, number of leaves, fresh and dry weight yield of the plant (as the economic yield of basil) and fresh and dry weight yield of roots per square meter, chlorophyll a, b, total (T), carotenoid, colonization percentage, yield and essential oil content were measured in all the plants in the pots.
Results and DiscussionIncreasing the level of water stress reduced the economic performance of basil (O. basilicum). Coexistence with Trichoderma reduced the destructive effects of dehydration on the plant. With the application of dehydration stress, the essential oil content increased in mild and moderate stresses, but the yield of essential oil did not differ significantly from the control and plant height, number of leaves and plant pigments decreased under dehydration stress. According to the experimental results, it can be said that Trichoderma with a population density of 106 (spores per ml of inoculum) had a better effect on most growth indices, while the effect Trichoderma with a population density of 109 (spores per milliliter of inoculum) on important traits such as shoot fresh weight yield (212.2 g), percentage (0.7%) and essential oil yield It was higher. According to the obtained results, it can be stated that inoculation of basil with Trichoderma increased the percentage and yield of essential oil in both water stress and non-stress conditions, and considering that in cultivation of plants the goal is to increase the effective substance. It is in these plants.
ConclusionFinally, the results indicated that the use of Trichoderma mushroom in comparison with the control (without inoculation with the fungus) under water stress conditions has the ability to improve plant growth and leads to an increase in plant efficiency under water stress conditions.
Keywords: Abiotic Stress, Aerial Part Performance, Essential Oil, Morphological Traits} -
محدوده وسیعی از ترکیبات کودی با فرمول ها و کارایی های مختلف در بازارهای جهانی موجود می باشد. علاوه بر کودهای شیمیایی مرسوم، کودهای کمپلکس شده آلی در ابعاد نانو به عنوان یک نوآوری در بخش تغذیه کشاورزی محسوب می شوند. بنابراین، برای ارزیابی تاثیر چنین کودهایی در کشت و کار زیتون پژوهشی طی دو سال متوالی 1398 تا 1399 در یک باغ تجاری انجام گرفت. تیمارهای تغذیه شامل پنج تیمار از ترکیب عناصر نیتروژن و پتاسیم با دو منبع کودی نانو کود (نانو کود کلات نیتروژن و نانو کود کلات پتاسیم nano-NK) و کود شیمیایی (اوره و نیترات پتاسیم NK) بود. مقدار کود استفاده شده از هر دو منبع شامل دو سطح از غلظت های 02/1 و 81/0 گرم در لیتر (N1K1 و nano-N1K1) و 36/1 و 08/1 گرم در لیتر (N2K2 و nano-N2K2) به ترتیب نیتروژن و پتاسیم خالص بود که در چهار مرحله تورم جوانه، قبل از شکوفایی گل آذین، سخت شدن هسته میوه و بعد از برداشت کنسروی میوه روی درختان محلول پاشی برگی شد. درختان شاهد در همان مراحل زمانی با آب محلول پاشی شدند. نتایج نشان داد که درختان تحت تیمار N2K2 دارای بالاترین عملکرد (43/36 کیلوگرم) بودند. از نظر محتوای عناصر معدنی هر دو فرم کاربردی کود منجر به افزایش غلظت عناصر نیتروژن و پتاسیم برگ در دو زمان اندازه گیری یعنی مراحل سخت شدن هسته میوه و بعد از برداشت کنسروی میوه در مقایسه با درختان شاهد شدند. بیشترین مقدار کلروفیل برگ مربوط به تیمار nano-N1K1 با میانگین به ترتیب 60/2 و 48/2 میلی گرم بر گرم وزن تر در دو زمان اندازه گیری بود. تیمار nano-N1K1در مرحله سخت شدن هسته میوه و تیمار nano-N2K2 در مرحله بعد از برداشت کنسروی میوه باعث افزایش مقدار کربوهیدرات برگ به ترتیب 39/1 و 48/1 برابر بالاتر از تیمار شاهد شد. تیمار nano-N1K1 با وجود عملکرد کمتر، نه تنها باعث افزایش درصد روغن شد بلکه منجر به بهبود خصوصیات کیفی روغن (اسیدچرب آزاد، ارزش پراکسید، شاخص های K232، K270 و رنگیزه های روغن)، محتوای فنل کل، آنتی اکسیدان و پروفایل اسید چرب نیز گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، در مجموع عملکرد میوه تحت تاثیر تیمار کودهای اوره و نیترات پتاسیم در غلظت بالاتر و ویژگی های کیفی روغن زیتون متاثر از تیمار با غلظت پائین تر نانو کلات قرار گرفت.
کلید واژگان: پروفایل اسید چرب, تغذیه برگی, زیتون, ظرفیت آنتیاکسیدان}IntroductionOlive tree, with a thousand years of cultivation history, is one of the most important horticultural crops in Iran and has always played an important economical role for orchardists. In olive orchards traits such as an increased formation of incomplete flowers, low yield of fruits and oil are often found as major problems. It should be noted that these traits are affected by numerous environmental and management factors from which the nutrition status is one of the most important ones. Proper nutrition plays an important role in both olive fruit and oil yield. There is a wide range of fertilizer compounds with different formulas and efficiencies available in the world market, among which nano-products are becoming increasingly popular. However, there is limited information on their efficacy in different plant species.
Materials and MethodsIn order to evaluate the impact of fertilizers on olive cultivation, a research was conducted during two successive years from 2019 to 2020 in a commercial orchard on 15 year old olive tree cv. ‘Zard’, in Manjil city of Guilan province. Foliar application included five treatments using two types of fertilizers; nano (nano-chelated nitrogen and potassium: nano-NK) and chemical fertilizers (urea and potassium nitrate; NK). Treatments involved application of two concentrations from each fertilizers sources; 1.02g and 0.81g (nano-N1K1 and N1K1), 1.36 g and 1.08 g (nano-N2K2 and N2K2) of pure nitrogen and potassium, respectively. Foliar application was conducted in four stages bud-swelling, before blooming, pit hardening and shortly after harvest of table olive. Spraying with water was considered as the control. The nano-chelated fertilizers were obtained from Khazra Company, Teheran, Iran (http://en.khazra.ir). Spraying with water was considered as control. The experiment was performed in a randomized block design with three replications. The measurement of leaf nutrient status and its chlorophyll and carbohydrate contents were carried out at two times each growing season; in August (during pit hardening stage) and October (shortly after the harvest of table olive). At the green ripening stage, fruits were collected and weighted to determine fruit yield. At the end of the experiment quantity and quality traits of oil were measured.
Results and DiscussionThe results showed that the trees under N2K2 treatment had the highest yield. In terms of mineral content, both forms of fertilizers increased the concentration of nitrogen and potassium leaf elements compared to the control trees. Chlorophyll content was affected by nano-N1K1 foliar application and carbohydrate content was affected by nano-N1K1 in the pit hardening stage and nano-N2K2 in shortly after the harvest of table olive. Nano-N1K1 treatment with the lower crop load not only increased oil content but also improved quality characteristics of olive oil (free fatty acids, peroxide value, specific ultraviolet absorbance K232, K270 and contents of pigments), total phenol content, antioxidant capacity and fatty acid composition. Generally, the results showed that olive trees responded well to fertilizer feeding. These trees produced better crop and higher quality oil in comparison with control trees. According to the results, fruit yield is better under urea and potassium nitrate treatment, and the quality of olive oil is more stable after nano-chelated nitrogen and potassium foliar application. It seems that the reason for the high amount of fruit yield with N2K2 in comparison to the slow-release property of nano-fertilizers is that using nitrogen and potassium in the form of ordinary chemical fertilizer regulates the biosynthesis, conversion and rapid translocation of assimilates and mineral elements into reproductive structures, which resulted in soaring yield. We assumed that nano-N1K1 foliar spray in the pit hardening stage and shortly after the fruit harvest for table olive might export the assimilation into the fruit to fulfill cell metabolism requirements for oil synthesis.
ConclusionThe current findings indicated that two of four treatments, i.e. nano-N1K1 and N2K2, could be more effective on olive trees in terms of general fruit and oil attributes. It was remarkable that nano treatment with a lower concentration could provide adequate beneficial effects on quality characteristics of olive oil and is in line with good management strategies regarding the preservation of the environment. To the best of our knowledge, the current work is the first report considering the application of nano-chelated nitrogen and potassium and their is use as a foliar application on olive trees. Additional studies would be necessary to further optimize the concentration and timing of the applications with these new formulations.
Keywords: Antioxidant Capacity, Fatty Acid Profile, Foliar Fertilizer, Olive} -
امروزه تنش شوری پس از خشکی به عنوان دومین تنش زیستی مهم، توسعه کشت گیاهان یا عملکرد آن ها را در بسیاری از مناطق جهان محدود کرده است. چمن اسپورت یکی از پرمصرف ترین گیاهان در محل های چمن کاری شده مانند پارک ها، تفرجگاه ها، بلوارها و زمین های ورزشی در سرتاسر جهان است. از آنجایی که پژوهشگران همواره به دنبال راهکارهایی برای افزایش راندمان گیاهان و همچنین کاهش اثرات مخرب تنش هستند، در این پژوهش به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی گلایسین بتائین (صفر، 5 و 10 میلی مولار) در شرایط تنش شوری بر روی چمن اسپورت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطح تنش شوری شاخص های کیفی و رشدی چمن اسپورت کاهش یافت ولی کاربرد گلایسین بتائین بخوبی باعث حفظ کیفیت ظاهری، افزایش ارتفاع گیاه، وزن تر و خشک شاخساره، تعداد پنجه، سطح برگ، محتوای کلروفیل و پروتئین کل در گیاهان محلول پاشی شده نسبت به نمونه های شاهد شد. همچنین کاربرد گلایسین بتائین موجب افزایش محتوای گلایسین بتائین درونی، ظرفیت آنتی اکسیدانی، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز و کاهش محتوای پراکسید هیدروژن و پرولین آزاد در گیاهان محلول پاشی شده گردید. در این پژوهش اثر کاربرد گلایسین بتائین 10 میلی مولار بهتر از 5 میلی مولار بود که احتمالا تقویت پتانسیل اسمولیتی و ظرفیت آنتی اکسیدانی گیاهان از مهمترین مکانسیم های آن در پژوهش حاضر باشد. بنابراین با توجه به نتایج حاضر کاربرد گلایسین بتائین 10 میلی مولار به عنوان برترین غلظت جهت حفظ شاخص های کیفی گیاهان و تعدیل اثرات مخرب تنش شوری در چمن اسپرت معرفی می گردد.
کلید واژگان: ارتفاع بوته, پرولین, چمن اسپورت, وزن تر}IntroductionGrasses are narrow-leaved plants that are used as cover plants in landscape. These plants are one of the basic and necessary components of the green cover of most gardens, parks and as the background color of landscape. In Iran, due to the high costs of planting and management of grass, high water requirements, climatic incompatibility and damage to water and soil salinity, it is recommended to remove from the green space in some cities, especially in areas with low water and water and soil saline. If it is possible to benefit from the role and influence of these plants by observing the technical points and choosing the best species for each area. Salinity stress is the second limiting factor for the growth of plants in the world after drought, which affects the efficiency and performance of plants. Increase in salinity causes a decrease in the water potential in the soil. In this condition, the plant spends most of its energy to maintain the water potential, cell mass, and water absorption to have minimal growth. The aim of this research is the effect of external application of glycine betaine on the accumulation of osmolality compounds and the antioxidant system of sports grass under salt stress.
Materials and MethodsThis research was carried out in 2022 in pots in the research greenhouse of Ilam University as a factorial based on a completely random design with three replications. Experimental treatments included three salinity levels with sodium chloride salt (without salinity, 50 and 100 mM sodium chloride) and three levels of glycine betaine foliar spraying (0, 5 and 10 mM). Glycine betaine application was performed after mowing twice with a distance of 48h from each other, and then salinity with sodium chloride salts was applied. 4 weeks after application of salinity stress, some morphological and biochemical characteristics of plants were measured. The results were analysed using SAS software (v.9.2), and Tukey's test was used to compare the means at the 5% probability level.
Results and DiscussionThe results showed that salinity stress decreased all the study morphological, physiological and biochemical parameters including plant height, shoot fresh and dry weight, number of tiller, leaf area, chlorophyll content, protein and total antioxidant capacity in the studied plants. It also increased peroxidase enzyme, H2O2 and proline in plants, but glycine betaine application significantly improved the morpho-physiological characteristics of plants compared to the control under salt stress conditions. Thus, the highest height, shoot fresh and dry weight, leaf area, number of tiller, chlorophyll content, and protein and antioxidant capacity were observed in plants sprayed with glycine betaine. Also, the highest content of glycine betaine and activity of catalase and peroxidase enzymes and the lowest content of glycine betaine and H2O2 were observed in in plants sprayed with glycine betaine and 10 mM glycine betaine was more effective than 5 mM. The occurrence of salinity in plants disrupts the absorption of ions and causes the reduction of nutrients and increases sodium ions. One of the effects of salinity in plants is the reduction of photosynthetic activity, which results in the reduction of chlorophyll, carbon dioxide absorption, photosynthetic capacity, plant height, shoot fresh and dry weight, number of tiller and leaf area. One of the most strategies to deal with stress is accumulation of osmolyte and increasing the antioxidant activity, which makes plants resistant to environmental stresses. Salinity, through the toxic effect of Na+ and Cl- ions, affects the growth and performance of the plant by reducing the soil water potential, disrupting water absorption and imbalance of nutrients in the plant. The results obtained from comparing the average results of glycine betaine show that glycine betaine increased plant height, shoot fresh and dry weight, number of tiller, leaf area, chlorophyll content, total protein and antioxidant capacity, but on the other hand, it increased proline and H2O2 decreased, which is due to the accumulation of glycine betaine as a protector in plants under salt stress conditions. In stress conditions, glycine betaine can protect photosynthetic activities including photosynthetic enzymes, proteins and lipids in thylakoid membranes in the combination of photosystem II, and also the task of protecting cell membranes against osmotic stresses in the plant.
ConclusionThe results obtained from this research showed that salinity stress reduced all the morphological, physiological and biochemical characteristics in the sport grass plants, but glycine betaine application played a positive role in reducing salinity damage and maintaining plant quality. Glycine betaine is known as one of the effective molecules in stress signaling, so it can protect the plant cells against stress by reducing the destruction of the membrane and by increasing the salt tolerance mechanisms. Also, glycine betaine 10 mM is introduced as the best treatment to reduce salinity damage in sport grass during present study.
Keywords: Fresh Weight, Plant Height, Proline, Sport Grass} -
دمای بالا در تابستان از عوامل مهم کاهش رشد و عملکرد خیار در بسیاری از مناطق کشور می باشد. با توجه به تاثیر مثبت تنظیم کننده های رشد گیاهی از جمله سالیسیلیک اسید بر کاهش اثرات نامطلوب تنش های مختلف، آزمایشی به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر کاهش اثرهای نامطلوب تنش گرما بر روی دانهال های خیار رقم رشید به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار دمایی (25، 30، 35 و 40 درجه سانتی گراد) و سه غلظت سالیسیلیک اسید (صفر، 5/0 و 1 میلی مولار) در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد طراحی و بررسی شد. نتایج نشان داد تنش گرمایی وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، سطح برگ، شاخص کلروفیل و پلی فنل اکسیداز را کاهش و مقدار نشت یونی، پرولین و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز را افزایش داد. کاربرد 1 میلی مولار سالیسیلیک اسید باعث کاهش اثرهای منفی تنش دمایی شد، به نحوی که سبب افزایش وزن خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی به ترتیب به میزان 36، 4/16 و 7/23 درصد نسبت به شاهد و همچنین کاهش نشت یونی به میزان 13 درصد و افزایش شاخص کلروفیل، سطح برگ، میزان پرولین، فعالیت آنزیم های پلی فنل اکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز به ترتیب به میزان 7/9، 2، 7/37، 6/35 و 51/31 درصدی نسبت به شاهد شد. اثرات متقابل سالیسیلیک اسید و تنش گرما بر وزن تر ساقه، شاخص کلروفیل، سطح برگ، نشت یونی، پرولین، فعالیت آنزیم های پلی فنل اکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز معنی دار بود. بطور کلی بهترین نتایج مربوط به کاربرد 1 میلی مولار سالیسیلیک اسید بود که به طور معنی داری سبب کاهش اثرات منفی تنش گرمایی بر خیار رقم رشید شد.
کلید واژگان: پرولین, تنش گرما, خیار, سوپراکسید دیسموتاز, نشت یونی}IntroductionGrasses are narrow-leaved plants that are used as cover plants in landscape. These plants are one of the basic and necessary components of the green cover of most gardens, parks and as the background color of landscape. In Iran, due to the high costs of planting and management of grass, high water requirements, climatic incompatibility and damage to water and soil salinity, it is recommended to remove from the green space in some cities, especially in areas with low water and water and soil saline. If it is possible to benefit from the role and influence of these plants by observing the technical points and choosing the best species for each area. Salinity stress is the second limiting factor for the growth of plants in the world after drought, which affects the efficiency and performance of plants. Increase in salinity causes a decrease in the water potential in the soil. In this condition, the plant spends most of its energy to maintain the water potential, cell mass, and water absorption to have minimal growth. The aim of this research is the effect of external application of glycine betaine on the accumulation of osmolality compounds and the antioxidant system of sports grass under salt stress.
Materials and MethodsThis research was done in factorial form in completely randomized design with 3 replications on Rashid variety cucumber. The factors included 4 levels of temperature (25, 30, 35 and 40 degrees Celsius) and 3 levels of salicylic acid (0, 0.5 and 1 mM). When the seedlings reached the two-leaf stage, they were sprayed with different concentrations of salicylic acid two times with an interval of five days. One week after the application of salicylic acid, temperature treatment was gradually applied. After applying each heat treatment, the corresponding pots were transferred to the greenhouse with a temperature of 25 degrees Celsius. Then, fresh and dry weight of root and shoot, leaf surface, chlorophyll index, electrolyte leakage, proline, polyphenol oxidase enzyme activity and superoxide dismutase enzyme activity were measured.
Results and Discussion :
The results showed that salinity stress decreased all the study morphological, physiological and biochemical parameters including plant height, shoot fresh and dry weight, number of tiller, leaf area, chlorophyll content, protein and total antioxidant capacity in the studied plants. It also increased peroxidase enzyme, H2O2 and proline in plants, but glycine betaine application significantly improved the morpho-physiological characteristics of plants compared to the control under salt stress conditions. Thus, the highest height, shoot fresh and dry weight, leaf area, number of tiller, chlorophyll content, and protein and antioxidant capacity were observed in plants sprayed with glycine betaine. Also, the highest content of glycine betaine and activity of catalase and peroxidase enzymes and the lowest content of glycine betaine and H2O2 were observed in in plants sprayed with glycine betaine and 10 mM glycine betaine was more effective than 5 mM. The occurrence of salinity in plants disrupts the absorption of ions and causes the reduction of nutrients and increases sodium ions. One of the effects of salinity in plants is the reduction of photosynthetic activity, which results in the reduction of chlorophyll, carbon dioxide absorption, photosynthetic capacity, plant height, shoot fresh and dry weight, number of tiller and leaf area. One of the most strategies to deal with stress is accumulation of osmolyte and increasing the antioxidant activity, which makes plants resistant to environmental stresses. Salinity, through the toxic effect of Na+ and Cl- ions, affects the growth and performance of the plant by reducing the soil water potential, disrupting water absorption and imbalance of nutrients in the plant. The results obtained from comparing the average results of glycine betaine show that glycine betaine increased plant height, shoot fresh and dry weight, number of tiller, leaf area, chlorophyll content, total protein and antioxidant capacity, but on the other hand, it increased proline and H2O2 decreased, which is due to the accumulation of glycine betaine as a protector in plants under salt stress conditions. In stress conditions, glycine betaine can protect photosynthetic activities including photosynthetic enzymes, proteins and lipids in thylakoid membranes in the combination of photosystem II, and also the task of protecting cell membranes against osmotic stresses in the plant.
ConclusionThe results obtained from this research showed that salinity stress reduced all the morphological, physiological and biochemical characteristics in the sport grass plants, but glycine betaine application played a positive role in reducing salinity damage and maintaining plant quality. Glycine betaine is known as one of the effective molecules in stress signaling, so it can protect the plant cells against stress by reducing the destruction of the membrane and by increasing the salt tolerance mechanisms. Also, glycine betaine 10 mM is introduced as the best treatment to reduce salinity damage in sport grass during present study.
Keywords: Cucumber, Electrolyte Leakage, Heat Stress, Proline, Superoxide Dismutase} -
گرافن، نوع جدیدی از نانومواد برپایه کربن است که دارای خواص فیزیکی منحصر به فرد بوده و کاربردهای بیولوژیکی بالقوه مهمی دارا می باشد. نانوورقه گرافن اکسید (NGO)6 پتانسیل زیادی در جهت بهبود عملکرد گیاهان در زمینه های مختلف نشان داده است. از تکنولوژی تولید ریزغده نیز به عنوان ابزاری برای کاهش زمان لازم به منظور تولید منابع اقتصادی گیاه، افزایش کیفیت غده های بذری و تولید ریزغده در تمام طول سال استفاده می شود. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر NGO بر بهبود پرآوری و ریزغده زایی سیب زمینی رقم آگریا در شرایط درون شیشه ای بود. بدین منظور ریز نمونه های تک گره حاصل از گیاهچه های درون شیشه ای عاری از ویروس روی محیط کشت موراشیگ و اسکوگ تغییر یافته (MS)، دارای چهار غلظت نانوورقه گرافن اکسید (NGO) (صفر، 25، 50 و 75 میلی گرم بر لیتر) در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار کشت و نگهداری شد و شاخص های پرآوری یادداشت برداری شد. سپس ریز نمونه های تک گره به محیط کشت MS با چهار غلظت NGO (صفر، 25، 50 و 75 میلی گرم بر لیتر) انتقال یافت و به مدت دو ماه در شرایط تاریکی کامل نگهداری شدند، سپس شاخص های تولید ریز غده اندازه گیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که غلظت های مختلف NGO در هر دو مرحله پرآوری و ریز غده زایی، تاثیر معنی داری بر روی همه صفات داشت. بین غلظت های مختلف NGO، 75 میلی گرم برلیتر غلظت ایده آل برای برخی از صفات پرآوری از جمله طول و عرض برگ و وزن ترگیاهچه بود. تعداد برگ و ظهور شاخساره نیز به ترتیب در غلظت های 50 و 25 میلی گرم بر لیتر NGO تحت تاثیر اثرات مثبت آن قرار گرفتند. کاربرد 25 میلی گرم بر لیتر NGO، بهترین غلظت برای تمام صفات ریزغده زایی بجز وزن ریزغده بود. اگرچه این آزمایش بدون استفاده از تنظیم کننده های رشد انجام شد اما افزودن NGO به محیط کشت موجب افزایش عملکرد پرآوری و ریزغده زایی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد، غلظت های 50 و 75 میلی گرم بر لیتر NGO ایده آل ترین غلظت برای مرحله پرآوری و 25 میلی گرم بر لیتر NGO مطلوب ترین در مرحله ریزغده زایی می باشند. بنابراین می توان NGO را به عنوان ابزاری برای ریزازدیادی کارآمد و افزایش کمیت و کیفیت غده های بذری سیب زمینی استفاده کرد.
کلید واژگان: پرآوری, ریزغده, سیب زمینی, کشت بافت, نانوذرات}IntroductionGrapheneis one of the new carbon nanomaterial that has unique physical properties and potentially important biological applications. Nanosheet Graphene Oxide has shown great potential to improve plant performance in various areas. Microtuber production technology is also used as a tool to reduce the time needed to produce economic plant resources, increase the quality of seed tubers, and produce microtubers throughout the year. The aim of this study was to evaluate the effect of Nanosheet Graphene Oxide on the improvement of micropropagation and microtuberazation in potato var. Agria under in vitro conditions.
Materials and MethodsSingle node explants obtained from in vitro virus-free plantlet (maintained in tissue culture laboratory, Department of Horticultural science, University of Tabriz) were cultured into modified Murashige and Skoog (MS) medium containing four concentrations of Nanosheet Graphene Oxide (0, 25, 50 and 75 mg/L) carried out in the completely randomized design (CRD) with four replications and kept at 25±2 degree centigrade and a photoperiod of 16 hours of light. The proliferation traits such as leaf length, leaf width, plantlet fresh weight, number of leaves and shoots were recorded. Then, single node explants were transferred to Murashige and Skoog (MS) medium with four concentrations of Nanosheet Graphene Oxide (0, 25, 50 and 75 mg/liter) and kept for two months in complete darkness and at 18±2 ºC and microtuber production indices such as microtuber number, diameter, length and weight, microtuberization percentage, shoot length, microtuber with dormancy were measured.
Results and DiscussionThe results of analysis of variance showed that different concentrations of Nanosheet Graphene Oxide had a significant effect on all traits in proliferation and microtuberization stages. Among different levels of Nanosheet Graphene Oxide, application of 75 mg/L showed the best response for leaf length, leaf width, and plantlet fresh weight, followed by 50 mg/L for the number of leaves and shoots, and lastly, 25 mg/L for shoot length. At a concentration higher than 50 mg/L (75 mg/L graphene oxide), the number of leaves not only remained constant but also showed a decreasing trend. Effect of different NGO concentrations on the shoot length showed that there was no significant difference between different concentrations of NGO and the shoot length remained constant, but the difference between the control treatment and NGO was significant. The maximum shoot length was obtained at a concentration of 25 mg/l NGO. The different concentrations of NGO had significant effect on all microtuberization traits at 1% probability level. Mean comparison results for different concentrations of NGO showed that the highest value of the microtuber length, diameter and number were obtained at 25 mg/liter NGO. However, all microtuber traits were not increased at above 25 mg/liter NGO. With the increase in NGO concentrations, the yield of microtuber weight and microtuberization rate remain constant, and it is also possible that these traits will decrease significantly with the increase NGO concentration. The highest yield of microtuber weight and microtuberization rate were obtained at the 25 mg/L NOG, and higher concentrations did not increase them. There was a significant difference between different concentrations of NGO and the control treatment in the number of lateral shoots, so that the maximum number of lateral shoots was obtained at a concentration of 25 mg/L of NGO. Also, concentrations above 50 mg/L of NGO had less effect on the number of lateral shoots and with increasing concentration, the number of shoots decreased significantly. The maximum microtuber weight was obtained at high concentrations of NGO. In other words, with the increase of NGO concentration, the microtuber weight increased, and the most effective concentration was 75 mg/L of NGO for this trait. Although all concentrations of NGO are favorable for this purpose, it is possible that the concentration of 25 mg/l is the most NGO concentration.
ConclusionThe results of this research showed that the of 50 and 75 mg/L of Nanosheet Graphene Oxide were the best concentrations micropropagation and microtuberization. 25 mg/L of Nanosheet Graphene Oxide was most efficient concentration . Although these experiments were performed without the use of growth regulators, the addition of Nanosheet Graphene Oxide to the medium increased micropropagation and microtuberization. Therefore, Nanosheet Graphene Oxide can be used as a tool for efficient micropropagation and increasing the quantity and quality seed tubers.
Keywords: Microtuber, Nanoparticles, Potato, Propagation, Tissue Culture} -
انار گیاه بومی ایران بوده و بهترین رشد و نمو و عملکرد را در مناطق نیمه گرمسیری دارا می باشد. با این وجود به علت افزایش دما و تنش های محیطی که در سال های اخیر در مناطق انارخیز شیوع یافته است باغ های زیادی با افزایش مشکلات فیزیولوژیکی مانند ترکیدگی، آفتاب سوختگی و کاهش کیفیت میوه روبرو گردیده اند. استفاده از سایبان یکی از راه کارهایی است که جهت کاهش تاثیر تغییرات آب و هوایی پیشنهاد می گردد. به این منظور در این پژوهش تاثیر انواع مختلف سایبان مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با 9 تیمار و سه تکرار در دو سال اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل استفاده از سایبان به رنگ های سفید و سبز با دو شدت سایه دهی متفاوت (30 و 50 درصد) و دو روش اجرا (روی پایه و روی تاج درخت) بود که با درختان شاهد (بدون پوشش) مقایسه شدند. براساس نتایج استفاده از سایبان باعث کاهش میانگین دمای تاج درخت و شدت نور و حفظ رطوبت خاک شد. در مجموع استفاده از سایبان های سفید (50 درصد) یا سبز (30 و 50 درصد) نصب شده روی پایه با یکدیگر تفاوت معنی داری نشان ندادند. استفاده از این نوع توری ها باعث کمترین میزان آفتاب سوختگی (حدود 2 درصد) و دانه سفیدی (10 درصد) میوه شد همچنین از لحاظ ترکیدگی میوه نیز تفاوت معنی داری با شاهد نشان داد. در این تیمارها آریل ها با دارا بودن حدود 400 میلی گرم آنتوسیانین در لیتر آب میوه از بهترین تیمارها از لحاظ رنگ دانه میوه بودند. این در حالی است که این تیمارها هیچ گونه اثر منفی در رابطه با کاهش عملکرد و یا کاهش بازارپسندی میوه نشان ندادند.
کلید واژگان: آنتوسیانین, رطوبت خاک, سایه دهی, کیفیت میوه, مشکلات فیزیولوژیک}IntroductionPomegranate is a native fruit tree to Iran and has the best growth and performance in subtropical climate conditions. In recent years, due to environmental stresses conditions such as high temperature, high light intensity and low irrigation water a large number of orchards have faced to physiological problems such as fruit cracking, sunburn and a decrease in fruit quality. The high temperature along with high evaporation and transpiration can be considered as the main cause of these abnormalities, which causes disturbances in the process of plant metabolism and finally causes physiological disorders. Sunburn of the fruit is caused by high temperature and high sunlight intensity and has a negative effect on all the quality characteristics of the pomegranate fruit. Using net shade is one of the recommended ways to reduce the impact of climate change. Application of net shading in areas with high radiation levels has led to a decrease in the intensity of light radiation received by the canopy of the trees, which causes a decrease in the temperature of the leaf surface, and decrease the level of evaporation and transpiration in the trees.
Materials and MethodsThis research was conducted during 2019-2020 for 2 years in a private orchard in the Kohmar area of Kazeron city of Iran. ́Rabab̕ pomegranate trees that were planted at a distance of 5 x 5 m and 15 years old were used. In this research, the effect of different types of net shading was investigated. The experiment was conducted as a randomized complete block design with 9 treatments and three replications in two years. The experimental treatments included the use of net shading in white and green colors with two different shading (30% and 50%) and two implementation methods (on the base and on the canopy of the tree) which were compared with control trees (without cover). During the growing season, measurements were made in relation to leaf temperature, sunlight intensity, soil moisture, relative water content of leaves, fresh and dry matter of leaves, and prolin content, and at the time of harvest, the percentage of sunburn, cracking and aril paleness of the fruit, thickness of fruit peel and anthocyanin content of fruit juice in all treatments were measured.
Results and Discusions:
The use of net shading increased the quantitative and qualitative characteristics of pomegranate fruits. The results of this research showed that the use of white and green nets 50% and green net 30% on the base had the best results. By using the appropriate type of net shading, the temperature of the pomegranate tree was reduced by about 6 degrees Celsius. Net shading also reduced the light intensity by at least 50%; the reduction of light intensity in green nets was more than in white nets.The highest relative water content was 85% in the green net shade (50% with base) treatment. Net shading significantly increased the water content of the leaves compared to the control.The use of net shading significantly reduced the percentage of sunburn on fruits compared to the control. Sunburn was about 14% in the control treatment and less than 5% in the net shading treatments. Net shading reduced the percentage of fruit cracking from 15 percent in the control treatment to about 7 percent in all shading treatments.
ConclusionThe use of net shading as a cover for pomegranate trees reduces the temperature of the canopy of the plant by reducing the radiation of the sun, and by better maintaining the moisture of the soil of the pomegranate tree. It reduces the heat and drought stress condition and has a positive effect on the quantity and quality of the fruit produced. Among the treatments used, the use 3 types of net including 50% white nets on the base, and 30% and 50% green nets on the base had the best results. These treatments better than others in terms of shading percentage, temperature reduction, and improving the quantity and quality of pomegranate fruits . Net shading should be installed when the fruits are about 5 to 7 cm in diameter and will remain on the tree until mid-September. This type of tree shading did not leave any side effects on the quantity and quality of the fruits.
Keywords: Anticyclonic, Fruit Quality, Net Shading, Physiological Disorder, Soil Moisture} -
تاثیر میزان نیتروژن و آبیاری بر برخی صفات فیزیولوژیک، کمی و کیفی میوه گوجه فرنگی گلخانه ای رقم نیوتن
مدیریت پایدار مصرف آب و کودهای نیتروژن برای حصول تولید بالا حائز اهمیت است. به منظور بررسی سطوح مختلف آبیاری و کود نیتروژن، آزمایشی در دو سال 01-1400 و 02-1401 به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. میزان آب آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطح 75، 100 و 125 درصد نیاز آبی گیاه و عنصر غذایی نیتروژن به عنوان عامل فرعی در چهار سطح صفر (شاهد)، 75 (5/7 گرم در متر مربع)، 150 (15 گرم در متر مربع) و 225 (5/22 گرم در متر مربع) کیلوگرم در هکتار از منبع اوره در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان عملکرد (1/65 کیلوگرم در متر مربع) در آبیاری 125 درصد نیاز آبی و کود نیتروژن 225 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. هرچند، در تیمار شاهد بدون کود، آبیاری 100 و 125 درصد نیاز آبی تفاوت معنی داری در عملکرد نداشتند. در تمام تیمارهای کودی، بیشترین میزان کارایی مصرف آب در تیمار 100 درصد نیاز آبی مشاهده شد و تیمارهای 75 و 125 درصد نیاز آبی به ترتیب در جایگاه دوم و سوم قرار گرفتند. بیشترین میزان کارایی مصرف آب (285 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار 100 درصد نیاز آبی و کود نیتروژن 225 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. بیشترین میزان تجمع نیترات در خوشه ششم (12/6 میلی گرم در کیلوگرم) و هفتم (29/6 میلی گرم در کیلوگرم) در تیمار آبیاری 75 درصد نیاز آبی و کود نیتروژن 225 کیلوگرم در هکتار و در خوشه هشتم (43/6 میلی گرم در کیلوگرم) در تیمار آبیاری به میزان 100 درصد نیاز آبی و مصرف 225 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن به دست آمد. به طور کلی، نتایج نشان داد هر چند مصرف زیاد کود نیتروژن باعث افزایش تجمع نیترات در سطوح مختلف آبی شد، ولی افزایش حجم آبیاری علاوه بر افزایش خصوصیات عملکردی، میزان تجمع نیترات را در گوجه فرنگی کاهش داد. همچنین، تفاوت عملکرد میوه در آبیاری 125 و 100 درصد نیاز آبی محسوس نبود و با مصرف کمتر آب، مقدار تولید بهینه و کارایی مصرف بهبود یافت. لذا باتوجه به نتایج به دست آمده بهترین تیمار مورد توصیه در شرایط گلخانه ای، آبیاری به میزان 100 درصد نیاز آبی و مصرف 250 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه می باشد.
کلید واژگان: تجمع نیترات, عملکرد, کاروتنوئید, نیاز آبی}IntroductionIncreasing the tolerance to drought and nitrogen stress in tomato cultivars is essential for the sustainable and environmentally friendly production of this product. Also, knowing the morpho-physiological, biochemical and molecular responses to drought and nitrogen stress is important for a comprehensive understanding of plant water tolerance mechanisms and nitrogen limitation conditions in higher plants. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effect of different levels of irrigation and nitrogen fertilizer on the quantitative and qualitative characteristics of tomatoes in different Cluster rows under greenhouse conditions.
Materials and MethodsThe experiment was conducted at the research greenhouse of the Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, in two years, 2021-02 and 2022-03. The experiment was set up as split-plot layout based on randomized complete block design with three replications. Irrigation levels were considered as the main plot at three levels: 75% (I75), 100% (I100), and 125% (I125) of the crop water requirement. Nitrogen fertilizer was considered as the subplot at four levels: control (no nitrogen), 75 kg ha-1 (7.5 g m-²), 150 kg ha-1 (15 g m-²), and 225 kg ha-1 (22.5 g m-²) from urea as the nitrogen source. Tomato seeds (Newton cultivar) were sown in polyethylene seedling trays with a coco peat and perlite mixture as the substrate. The seedlings were transplanted to the main field at 15 cm height with 3-4 true leaves. In all stages of growth, consistent agricultural practices were applied, including weed control, pest and disease management. Fertilization for tomato plants was based on soil analysis. Initially, after transplanting the seedlings, a complete fertilizer with high phosphorus (NPK 10-52-10) was applied at a ratio of 1.5 kg per thousand plants. In the subsequent stages, complete fertilizers (NPK 20-20-20) and high-potassium fertilizers (NPK 20-20-36) were applied through irrigation. Throughout the plant's growth stages, to prevent potential deficiencies and harm to growth and fruit development, micronutrients were applied as foliar sprays.
Results and DiscussionThe results for all three Clusters showed that although nitrate accumulation was higher in the first year compared to the second year, in both years, nitrate accumulation was higher at I75 and 225 kg ha-1 nitrogen compared to the other treatments. The highest nitrate accumulation in the sixth (6.12 mg.kg-1) and seventh (6.29 mg.kg-1) Clusters was observed in I75 and 225 kg ha-1 nitrogen treatment in the first year. In the eighth Cluster, contrary to the sixth and seventh Clusters, the highest nitrate accumulation was obtained in I100 and 225 kg/ha nitrogen (6.43 mg.kg-1) in the first year. Chlorophyll decreased with stress but increased with nitrogen levels. In all four Clusters, the highest chlorophyll a content was obtained in I100 and 225 kg ha-1 nitrogen, with values of 3.75, 3.70, 3.30, and 3.85 mg g-1 fresh weight, respectively. The highest fruit number per square meter was obtained in I125 and 225 kg ha-1 nitrogen treatment in the second year (260 fruits), although there was no significant difference compared to the first year. Furthermore, this treatment produced 11% more fruits than the highest fruit number at 100% moisture. The highest single fruit weight was obtained in I125 and 225 kg ha-1 nitrogen treatment in the first year of the experiment (254 g), although there was no significant difference compared to the second year. Additionally, this treatment showed no significant difference in fruit weight compared to the 225 kg ha-1 nitrogen and I100 treatment in the first year but was 11% higher in the second year. The highest yield (65.1 kg m-²) was obtained at I125 and 225 kg ha-1 nitrogen. However, in the control treatment without fertilizer, there was no significant difference in yield at I100 and I125. Furthermore, the highest water use efficiency was observed at I100, followed by I75. In all fertilizer treatments, I125 treatment had the lowest water use efficiency. The highest water use efficiency (285 kg m-³) was obtained at I100 and 225 kg ha-1 nitrogen.
ConclusionIn general, the results demonstrated that while excessive nitrogen fertilizer increased nitrate accumulation at different irrigation levels, the increased use of irrigation water reduced nitrate accumulation in tomato fruits while improved yield. Moreover, no significant difference in fruit yield was observed between I125 and I100, but optimum yield and favorable water use efficiency were obtained with less water consumption. Based on the results of this experiment, the recommended treatment under greenhouse conditions is irrigation at 100% of the FC and the use of 250 kg ha-1 nitrogen.
Keywords: Carotenoids, Crop Water Requirement, Nitrate Accumulation, Water Requirement} -
مرکبات یکی از تجاری ترین محصولات میوه در سراسر جهان به شمار می روند که رشد و تولید آن تحت تاثیر تنشهای غیرزنده قرار می گیرد. تنش خشکی از مهم ترین تنش های غیرزنده میباشد که همه ی فرآیندهای حیاتی گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از روشهای تعدیل کننده اثرات منفی تنش خشکی، استفاده از پلی آمینها میباشد. لذا آزمایشی جهت بررسی اثر سطوح مختلف پوترسین (صفر، 5/0، 1 و 2 میلی مولار) و سطوح مختلف آبیاری (100، 75 و 50 درصد پتانسیل تبخیر و تعرق) بر خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک دانهال های 2 ساله لیموترش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار طی سال های 99-1398 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که با کاهش میزان آب شاخصهای رشدی کاهش یافت بگونهای که کمترین مقدار وزن تر و خشک ریشه و اندام های هوایی، تعداد برگ و سطح برگ دانهال های لیموترش در آبیاری 50 درصد تبخیر و تعرق گزارش گردید در حالی که استفاده از پوترسین به ویژه در غلظت 2 میلی مولار اثر مثبتی بر صفات رشدی دانهال های لیموترش در شرایط تنش خشکی داشت. علاوه براین، طی تنش خشکی 50 و 75 درصد تبخیر و تعرق، میزان محتوای نسبی آب برگ، فتوسنتز، تعرق، هدایت روزنه ای، دی اکسید کربن زیر روزنه کاهش یافت در حالیکه استفاده از پوترسین سبب افزایش این خصوصیات فیزیولوژیک گردید. نشت یونی نیز تحت تاثیر تنش خشکی افزایش و تحت تیمار پوترسین کاهش یافت. بطور کلی نتایج نشان داد که کاربرد برگی پوترسین به خصوص در غلظت 2 میلی مولار در تمام سطوح آبیاری می تواند موجب بهبود خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک دانهال های لیموترش تحت شرایط تنش خشکی گردد.
کلید واژگان: تعرق, شاخص های رشدی, فتوسنتز, نشت یونی, هدایت روزنهای}IntroductionCitrus fruits are one of the most commercial fruit products in the world, whose growth and production are affected by abiotic stresses. Drought stress is one of the most important abiotic stresses that affects all the vital processes of the plant. One of the ways to moderate the negative effects of drought stress is the use of polyamines. Polyamines are a group of biochemical compounds that are used as one of the most effective compounds to resist environmental stresses. Polyamines have a wide role in various plant growth processes, such that they play a significant role in modulating various types of biotic and abiotic stresses. Studies have shown that application of putrescine increases the fresh and dry weight of the shoot and root parts, leaf relative water content, photosynthetic pigments, leaf surface, and photosynthesis in plants under drought stress.
Materials and MethodsThis study was conducted to investigate the effect of different levels of putrescine (0, 0.5, 1 and 2 mM) and different levels of irrigation (100, 75 and 50% of evotranspiration potential) on morpho-physical traits of lime seedlings as a factorial experiment based on randomized complete block design with 3 replications. Two-year-old lime seedlings were obtained from a commercial nursery located in Dezful city (approved by the Khuzestan Agricultural Jihad Organization). Then, they were located in 15-kilogram pots and kept for 2 months in the greenhouse to adapting to the environmental conditions. In order to apply the irrigation regime, 4 pots were considered as reference plants and the amount of irrigation water was determined by weighing these pots. First, the weight of reference pots was calculated in field capacity mode. Then, after 7 days, the pots were weighed again and the difference between the primary and secondary weights was considered as the amount of irrigation water of 100% plant evaporation and transpiration, and according to that, 75% irrigation and 50% evaporation and transpiration potential were applied. The first foliar spraying with putrescine was done at first of March in Field capacity (foliar spraying was done once every month for 4 months from March to June). At the end of the experiment, the fresh and dry weight of root and shoot, number of leaves, relative water content, leaf water potential, photosynthesis, transpiration, stomatal conductance, were measured. Statistical data analysis was done using MSTATC software and, Duncan's multi-range test was used to mean comparation at the 5% probability level.
Results and DiscussionResults showed that the rate of photosynthesis, stomatal conductance, relative water content of leaves, fresh and dry weight of aerial part and root decreased by reducing the amount of irrigation from 100 to 75 and 50%, of ETcrop. The reduction of growth parameters under drought stress can be due to the closing of the stomata and the reduction of carbon dioxide emission into the leaves, which can lead to lower levels of chlorophyll and photosynthesis, induction of oxidative stress, and finally less growth in plants. It has also been stated that the decrease in growth caused by drought stress in the initial stages of the stress can be due to the decrease in cell growth and development due to the decrease in turgor pressure and the decrease in the intensity of photosynthesis due to the closing of stomata. Also, the results showed that foliar spraying with 2 mM putrescine increased photosynthesis, stomatal conductance, relative water content of leaves, wet and dry weight of aerial parts and roots at all irrigation levels. The researchers believed that the increase in growth parameters, relative water content and photosynthetic pigments with putrescine foliar spraying can be related to the antioxidant properties of putrescine and its osmolality role in dry conditions. Other researches have shown that putrescine may modulate certain ion channels and increase the permeability of the membrane to calcium and cause a decrease in the entry of potassium into the membrane, which causes a decrease in the exit of water from the cell. Also, putrescine may increase leaf water potential and leaf content through osmotic regulation of the plant by increasing proline.
ConclusionIn general, the results showed that foliar spraying of putrescine, especially at 2 mM concentration has the greatest effect on increasing growth parameters, including fresh and dry weight of shoots and roots, leaf area, increasing the relative water content, leaf water potential and Gas exchanges and reducing the amount of ion leakage under drought stress conditions.
Keywords: Growth Indices, Ion Leakage, Photosynthesis, Stomatal Conductance, Transpiration} -
عملکرد پایین پسته در واحد سطح به دلیل مشکلات مدیریتی باغات می باشد و در این میان مدیریت تغذیه و کوددهی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به منظور بررسی تاثیر کاربرد برخی از کودهای نیتروژنه به همراه سطوح مختلف سولفات پتاسیم و اسید هیومیک بر رشد، رنگیزه های فتوسنتزی و عملکرد پسته رقم بادامی سفید مه ولات آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در شهرستان مه ولات طی دو سال متوالی 1398 و 1399 انجام شد. فاکتور اول شامل کودهای شیمیایی نیتروژنه در 4 سطح (شاهد، اوره، سولفات آمونیوم و نیترات آمونیوم) بود. فاکتور دوم کود سولفات پتاسیم در 2 سطح صفر و 250 گرم به ازای هر درخت و فاکتور سوم کود اسید هیومیک در 2 سطح صفر و 45 گرم به ازای هر درخت بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها در دو سال آزمایش نشان داد تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر رشد و عملکرد پسته داشتند. نتایج سال اول نشان داد که تیمار ترکیبی اوره و 250 گرم سولفات پتاسیم و 45 گرم اسید هیومیک دارای بالاترین قطر و طول شاخه، خندانی، کلروفیل a، b و کل و کم ترین درصد پوکی بود. بیش ترین مقدار عملکرد در سال اول از مصرف توام سولفات آمونیوم و 250 گرم سولفات پتاسیم و 45 گرم اسید هیومیک به دست آمد. کاربرد توام نیترات آمونیوم و 250 گرم سولفات پتاسیم و 45 گرم اسید هیومیک منجر به بیش ترین قطر و طول شاخه در سال دوم آزمایش شد. بالاترین درصد خندانی و کاروتنوئید و کم ترین درصد پوکی در سال دوم از تیمار ترکیبی سولفات آمونیوم و 250 گرم سولفات پتاسیم و 45 گرم اسید هیومیک به دست آمد. بیش ترین کلروفیل a، b و کل از مصرف توام اوره و 250 گرم سولفات پتاسیم و 45 گرم اسید هیومیک به دست آمد. بالاترین عملکرد سال دوم از تیمار مصرف اوره و 250 گرم سولفات پتاسیم و 45 گرم اسید هیومیک حاصل شد. بنابراین براساس نتایج این تحقیق، استفاده همزمان از کودهای اوره (300 گرم به ازای هر درخت) و سولفات پتاسیم (250 گرم به ازای هر درخت) و اسید هیومیک (45 گرم به ازای هر درخت) به عنوان موثرترین تیمارها در این آزمایش، می تواند نقش به سزایی در افزایش شاخص های رشدی، عملکرد و فیزیولوژیکی پسته داشته باشند.
کلید واژگان: پسته رقم بادامی سفید مه ولات, تغذیه گیاهی, درصد پوکی, عملکرد, کود شیمیایی}IntroductionPistachio (Pistacia vera L.) is an important crop in Iran our country and has a unique position in export goods. The amount of pistachio production in Iran has decreased by 50% compared to 2017. The low yield of pistachios per unit area is due to the management problems of orchards, and among these, nutrition and fertilizer management is of special importance. Among the nutrients that are important in pistachio nutrition, especially when the brain is full, are nitrogen and potassium. Humic acid can also improve physical, chemical and biological soil properties and stimulate growth via its effects on plant metabolism.The aim of this study was to investigate the effect of application of some nitrogen fertilizers with different levels of potassium sulfate and humic acid on growth, yield and photosynthetic pigments of pistachio Badami Sefid-e-Mahvalat variety.
Materials and MethodsThis research was conducted as a factorial experiment based on a randomized complete block design with three replications at the Mahvalat during 2019-2020. The first factor consisted of nitrogen fertilizers at 4 levels (control, urea, ammonium sulfate and ammonium nitrate). The second factor was potassium sulfate fertilizer at 2 levels of zero and 250 g per tree and the third factor was humic acid fertilizer at 2 levels of zero and 45 g per tree which as a manure pits after the formation of the cluster and at the same time with the growth of the bony shell in the shade of the tree where the capillary roots are active. At the end of the experiment, morphophysiological traits were measured and recorded. In each tree, three branches were selected in different directions and the length of the current branch was measured in meters using centimeters. The diameter of the middle of the branch was measured with a caliper. From the collected clusters, 100 fruits were randomly selected, and the number of indehiscence fruits and the number of blank fruits were counted and finally expressed as a percentage. Measurements of chlorophyll a and b, total chlorophyll and carotenoids were determined using Arnon method. The experimental data was analyzed by SAS software and the significant differences among the treatment were tested by LSD test.
Results and DiscussionThe results of analysis of variance of data in two years of experiment showed that experimental treatments had a significant effect on pistachio growth and yield. The results of the first year showed that the combined treatment of urea and 250 g of potassium sulfate and 45 g of humic acid had the highest diameter and branch length, indehiscence percentage, chlorophyll a, b and total and the lowest pistachio blank percentage. The highest yield in the first year was obtained from the combined use of ammonium sulfate, 250 g of potassium sulfate and 45 g of humic acid. Combined application of ammonium nitrate and 250 g of potassium sulfate and 45 g of humic acid resulted in the highest diameter and branch length in the second year of the experiment. The highest indehiscence percentage and carotenoids and the lowest amount of pistachio blank percentage in the second year were obtained from the combined treatment of ammonium sulfate, 250 g of potassium sulfate and 45 g of humic acid. Most chlorophyll a, b and total were obtained from combined consumption of urea, 250 g of potassium sulfate and 45 g of humic acid. The highest yield of the second year was obtained due to urea consumption, 250 g of potassium sulfate and 45 g of humic acid. Nitrogen is a component of amino acids, proteins, nucleic acids and enzymes and plays a major role in plant physiology, vegetative growth, chlorophyll formation and fruit and fruit production. Potassium is also one of the elements required by the plant that plays an important role in photosynthesis and transport of carbohydrates. The organic acids in humic acid cause the chelating of many nutrients and increase their availability to the plant. By using these substances and its positive and stimulating effects on plant growth and increasing root growth and its absorption power, nutrient uptake, yield is increased.
Keywords: Blank Percentage, Chemical Fertilizer, Pistachio Badami Sefid-E-Mehvalat Variety, Plant Nutrition, Yield} -
گیاه پونه وحشی با نام علمی L. longifolia Mentha یکی از گونه های جنس نعناع است که در کشور ایران رویش طبیعی دارد. در این پژوهش پس از تهیه 20 ژنوتیپ مختلف از سراسر ایران، کشت آن ها جهت ارزیابی صفات ریخت شناسی، زراعی و استخراج اسانس انجام شد. مشخصات جغرافیایی و اقلیمی مربوط به هر رویشگاه تعیین گردید و آمار هواشناسی و خاکشناسی جهت ارزیابی فراهم گردید. خصوصیات رویشی و زایشی هر ژنوتیپ به علاوه میزان و عملکرد اسانس گونه مورد مطالعه در هر ژنوتیپ مورد بررسی قرار گرفت. بررسی کلی نتایج نشان داد که در بین ژنوتیپ ها تنوع معنی داری (01/0≥P) از لحاظ صفات ریخت شناسی، زراعی و میزان اسانس وجود دارد. نتایج بدست آمده از همبستگی بین صفات ارزیابی شده و میزان اسانس نشان داد که اندام های رویشی گیاه در راندمان اسانس تاثیر بیشتری نسبت به اندام زایشی داشته اند. تجزیه خوشه ای صفات مورد بررسی، ژنوتیپ های مورد مطالعه را در دو گروه مجزا قرار داد. تفاوت این دو گروه در جدا شدن از هم را می توان به صفات مرتبط با عملکرد و شرایط اقلیمی مختلف در رویشگاه بومی این ژنوتیپ ها و عوامل ژنتیکی نسبت داد. در نهایت ژنوتیپ استان های هرمزگان، خوزستان، کرمان، آذربایجان غربی و قزوین به دلیل داشتن خصوصیات رویشی و زراعی بهتر و بازده بالای تولید اسانس نسبت به ژنوتیپ های دیگر می توانند در برنامه های به نژادی و اهلی سازی یا جهت کشت و تولید مورد توجه قرار گیرند.
کلید واژگان: اسانس, ژنوتیپ برتر, صفات ریختی, عوامل اقلیمی, نشانگر مورفولوژیکی}IntroductionMentha is one of the most important genera of aromatic plants which belongs to the Lamiaceae family. The genus of Mentha is distributed across Asia, Africa, Australia, Europe, and North America. Mentha longifolia L., also known as wild mint, is a fast-growing aromatic perennial herb. It is widely used as herbal medicine and is beneficial for the immune system and fighting with secondary infections. The essential oil of this plant is partly responsible for the decongestant, antispasmodic and antibiotic effects. Currently, much emphasis is being laid on conserving plant germplasm as valuable bio-resources. Selection between and within accessions for a high level of herbage yield and other characters requires an effective tool to be applied by mint breeders. Achieving to cultivars that are more capable of optimum producing is a breeding goal. The objectives of this study were to analyze the diversion of the agronomical traits of Mentha longifolia L. genotypes from different regions of Iran under a similar condition in order to find the superior genotypes and introduce for the domestication of this plant.
Material and MethodThis research was performed at the research field of the Ferdowsi University of Mashhad. The field is located at 36˚15' North latitude and 59˚38' East longitude, at an altitude of 985 meters. The information related to temperature and precipitation was obtained from climate station. Soil sampling was done in the depth of 0.3 meter and physical experiments on samples were done before starting the experiment. The field was fertilized by 25 kg/ha animal manure. Seeds of 20 genotypes of M. longifolia L. were prepared from Gene Bank of Research Institute of Forests and Rangelands and a view of the wild mint genotypes distribution was presented on the map. The experiment was performed in a field with 500m2 areas in 2015-2016 growing seasons. The experiment in form of compound analysis arranged in complete randomized design with three replicates of 20 wildmint's genotypes in every replication. In each furrow, fourteen bush was totally studied, in which the distance between the two plants was 20 cm. The plot was considered 1.2 by 3 m and the distance between rows was 0.50 m. The dimension in the plots for every replication area was 3.6 m2 and the distance between blocks were 1.5 and between experimental units were 0.5 meters. Picking up was done after elimination of 0.5 meters from every side of replication. The essential oil was extracted using Clevenger type apparatus and by hydrodistillation.
Results and DiscussionAnalysis of variance showed that the effect of the diversity among the genotypes on morphological, agronomical and essential oil yield parameters of wild mint was significant (P≤0.01). The results of this study showed that Mentha longifolia L. herb has a high diversity under the same culture conditions among genotypes collected from 20 regions of Iran. Correlation result shows that vegetative organs have more effect on the essential oil content than the reproductive organs. This may be due to the distribution of essential oil accumulation and storage sites, which requires further research in this regard. The study of vegetative and reproductive characteristics suggests that the genotypes of the dry and semi-arid climates have different conditions, which may causes the separation of their genotypes compared with the other genotypes. The bi-plot, based on PC1 and PC2, reflects the relationships between the studied genotypes. The results of bi-plot of cluster analysis confirmed that genotypes were divided into two main groups based on agronomical and morphological traits.
ConclusionFinally, plants of genotype G13 belongs to Hormozgan province and then G16 genotype belongs to Khuzestan province were selected because of more biomass, more aerial part volume and also the most essential oil performance compared to the other genotypes. Desirable traits for the aerial part such as the time of flowering, leaf length, leaf width, plant height, the highest number of leaves in the stem and internode distance are important traits that should be considered. In addition, the cultivation of these genotype in order to the further production can be the great help in the domestication of this species and, given the fact that the diversity is a precursor of breeding, this research can be an introduction for future breeding operations. However, further research is needed to confirm the phytochemical superior genotypes.
Keywords: Climatic Factor, Essential Oil, Morphological Markers, Morphological Traits, Superior Genotype} -
محلول پاشی قبل از برداشت کیتوسان و نانو کیتوسان بر ماندگاری و کیفیت پسته تر رقم ’احمدآقایی‘
در سال های اخیر، استفاده از پوشش های زیست تخریب پذیر و آنتی باکتریال به عنوان یک جایگزین مناسب برای بسته بندی های پلاستیکی، با هدف حفظ امنیت غذایی و حفظ کیفیت محصول بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. قهوه ای شدن پوسته پسته باعث کاهش عمر پس از برداشت و بازارپسندی آن می شود. بدین منظور، در این بررسی اثر محلول پاشی قبل از برداشت کیتوزان (500 و 1000 میلی گرم در لیتر) و نانوکیتوزان (250 و 500 میلی گرم در لیتر) و آب مقطر (شاهد) بر کیفیت و ماندگاری پسته تر رقم ’احمدآقایی‘ در چهار زمان مختلف (صفر، 25، 50 و 75 روز پس از برداشت) در سردخانه با دمای صفر درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 5 ± 90 درصد، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در تیمار نانوکیتوزان حاوی 250 میلی گرم در لیتر کمترین کاهش وزن، بیش ترین میزان فنول کل، فعالیت آنتی اکسیدانی، مقدار پروتئین و روغن در روز 25 پس از برداشت مشاهده شد. بیشترین میزان فلاونوئید در تیمار نانوکیتوزان حاوی 500 میلی گرم در لیتر در روز 25 مشاهده شد. تیمار نانوکیتوزان حاوی 500 میلی گرم در لیتر، موجب افزایش سفتی بافت شد و بیش ترین میزان سفتی بافت را به خود اختصاص داد. همچنین پارامتر الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF) در چهار زمان اندازه گیری، روند متفاوتی نشان داد و پسته های پوشش دهی شده با کیتوزان و نانوکیتوزان دارای NDF بیش تری نسبت به شاهد بودند. بیش ترین میزان در تیمار کیتوزان حاوی 500 میلی گرم در لیتر در روز 50 پس از برداشت مشاهده شد. با توجه به نتایج این مطالعه، کاربرد نانوکیتوزان در مرحله قبل از برداشت می تواند ضمن ماندگاری مطلوب پسته تازه به مدت 75 روز، سبب حفظ ویژگی های کیفی مغز پسته تر رقم ’احمدآقایی‘ (فنول و فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و کربوهیدرات های محلول) نسبت به تیمار شاهد و تیمار کیتوزان شود.
کلید واژگان: آنتی اکسیدان, پوشش دهی, پسته, کیتوزان, نانوکیتوزان, کربوهیدرات}Effect of preharvests application of chitosan and Nano-chitosan on the shelf life and quality of pistachio (Pistacia vera L. cv. ‘Ahmad-Aghaei’)In recent years, the use of biodegradable and antibacterial coatings as a suitable alternative to polymer packaging, with the aim of maintaining food security and product quality has been highly regarded by researchers. Browning of pistachio shell reduces its post-harvest life and marketability. The objective of this study was to investigate the effect of preharvest foliar application of chitosan (500 and 1000 mg/L) and Nano-chitosan (250 and 500 mg/L) and distilled water (control) on the quality and shelf life of pistachio (Pistacia vera L. cv. ‘Ahmad-Aghaei’) at four different times (0, 25, 50 and 75 days after harvest) in a cold room at 0 °C and 90% RH. The findings show that in the treatment of Nano-chitosan containing 250 mg/L, the lowest weight loss (WL), the highest amount of total phenolic content (TPC), total antioxidant capacity (TAC), protein, and oil were observed on the 25th day after harvest. The highest amount of flavonoids was observed in Nano-chitosan treatment containing 500 mg/L on day 25. Nano-chitosan treatment containing 500 mg/L increased tissue stiffness and had the highest amount of tissue stiffness. Also, the parameter of neutral detergent fiber (NDF) content showed a different trend in four measurement times, and pistachios coated with chitosan and Nano-chitosan had higher NDF than the control. The highest amount was observed in chitosan treatment containing 500 mg/L on day 50 after harvest. Also, the application of Nano-chitosan in the preharvest stage can maintain the quality characteristics of fresh pistachio shell of 'Ahmad Aghaei' (TPC and flavonoids, TAC and carbohydrates) while maintaining the optimal shelf life of the fresh pistachios for 75 days to control and chitosan treatment.
Keywords: Antioxidants, Coating, Pistachio, Chitosan, Nanochitosan, Carbohydrates} -
اثر غلظت های مختلف اکسین و سیتوکنین بر کشت درون شیشه ای (Centella asiatica L)
گیاه دارویی آب بشقابی (Centella asiatica L. دارای خواص درمانی متعدد از جمله بهبود حافظه، طولانی شدن عمر، ضدسرطان و با خواص آنتی اکسیدانی بالا می باشد. بنابراین هدف از انجام این تحقیق دستیابی به یک پروتکل مناسب برای تکثیر این گیاه در شرایط درون شیشه ای و تعیین غلظت های مناسبی از تنظیم کننده های رشد در القا کالوس و ریزازدیادی این گونه ارزشمند است. در مرحله اول به منظور القا کالوس، از ریزنمونه برگ در محیط موراشیگ و اسکوگ (MS) همراه با غلظت های مختلف بنزیل آمینوپورین (BAP) در شش سطح 0، 5/0، 1، 5/1 ،5/2 و 5/3 میلی گرم بر لیتر به همراه نفتالین استیک اسید (NAA) در پنج سطح 0، 25/0، 5/0، 1 و 2 میلی گرم بر لیتر استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد بهترین کالوس دهی در ریزنمونه برگ در ترکیب هورمونی 5/1 میلی گرم بر لیتر BAP و 5/0 میلی گرم بر لیتر NAA به دست آمد. در بررسی ریزازدیادی از ریزنمونه گره تاثیر متقابل BAP در غلظت های 0، 1، 2 و 3 میلی گرم بر لیتر با ایندول بوتیریک اسید (IBA) در غلظت های 0، 5/0 و 1 میلی گرم بر لیتر در محیط کشت MS بررسی شد. با بررسی نتایج، محیط کشت دارای 2 میلی گرم بر لیتر BAP و 1 میلی گرم بر لیتر IBA مناسب ترین محیط جهت شاخه زایی تعیین شد. هم چنین، محیط دارای IBA در غلظت های 1 و 2 میلی گرم بر لیتر بهترین نتایج را جهت ریشه زایی نشان داد.
کلید واژگان: آب بشقابی, القا کالوس, کشت بافت, گیاه دارویی, ریزازدیادی}Effect of different concentrations of auxin and cytokinin on in vitro culture of centella asiatica L.The medicinal plant Gotucola (Centella asiatica L.) has many therapeutic properties including improving memory, prolonging life, anticancer, treating skin diseases. Therefore, the purpose of this study is to achive a suitable protocol for propagation of this plant in in vitro and appropriate determinations of growth regulators for micropropagation of this valuable species. In the first experiment interaction of different concentrations of BAP (0,0.5, 1, 1.5, 2.5, 3.5 mg/L) and NAA (0,0.25,0.5,1,2 mg/L) were examined on leaf explants. The results showed the best calling was obtained in the leaf explants in combination BAP 1.5 mg/L and NAA 0.5 mg/L. In the next step, the interaction of BAP in 0,1,2,3 mg/L and IBA in 0,0.5,1 mg/L was investigated in proliferation of nodes explants.The results show MS medium containing 2 mg/L BAP and 1 mg/L IBA was determind the most suitable medium for micropropagation. Also the medium containing IBA in concentrations 1 and 2 mg/L showed the best results for rooting.
Keywords: Callus Induction, Gotucola, Medicinal Plant, Regeneration, Tissue Culture}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.