آرشیو شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶، شماره ۴۴۷
صفحه آخر
۲۴
پیشنهاد

تراژدی بولیوی

جواد لگزیان

آن گونه که ریچارد گات، دوشنبه 9 اکتبر 1967 گزارش می دهد; چه گوارا در یک درگیری با نیروهای دولتی بولیوی در 31 اوت کشته شده است! اما تاریخ از زندگی پس از مرگ او حکایت دارد.

تراژدی بولیوی، کتابی واقع گرا از ریچاردگات نویسنده ارشد گاردین است که به عنوان خبرنگار بولیوی و مامور تحقیق موسسه مطالعات بین المللی سانتیاگو در شیلی در عرصه اندیشه و عمل در آمریکای لاتین حضوری فعای داشته است.

او با نگاهی آکادمیک قصد دارد ارزیابی سنجیده ای از ارزش جنگ چریکی در برانگیختن تغییر انقلابی ارایه دهد.

گات معتقد است; مداخله نظامی ایالات متحده، فقدان وحدت در میان صفوف چپ، فقدان نیروهای روشنفکر دارای آگاهی طبقاتی و نادیده گرفتن جزییات شرایط محلی سبب تراژدی شکست شده است.

ماجرای تلخ دستگیری و کشتار بهترین فرزندان آمریکای لاتین، داستانی خوشایند نیست اما مرور لحظات آن و بررسی پیامدها و علل شکل گیری آن درسی فراموش نشدنی به تمام کسانی است که به آرمان های بزرگ می اندیشند.

شکست در بولیوی درسی تاریخی است که می توان به عنوان سرفصلی در خور توجه در بررسی های ما داشته باشد.

درسی که این نکته اساسی را آشکار می کند که حتی اسطوره ای راستین چون <چه گوارا> اگر شناختی تمام عیار از شرایط نداشته باشد به جای پیروزی برای مردمی که منتظر لبخند هستند غمی و شکستی دیگر برای آن ها به ارمغان خواهد آورد.

چشم های <چه گوارا> در محاصره قیافه های فراموش شده ای که لیاقت به خاطرسپاری را ندارند از امیدی بزرگ حکایت دارد. امید به یک زندگی زیبا برای کسانی که از تراژدی خسته شده اند!

امیدی که از ضرورت شناخت شرایط، ضرورت آگاهی اجتماعی و سازمان دهی مدنی می گوید.

امید به اقتصادی پیشرفته، سالم و در خدمت محرومین که آن را می توان با مبارزه ای پیگیر، روزانه، متعهد و مسالمت آمیز با هدف ارتقای آگاهی اجتماعی سازمان دهی کرد و پیش برد.

<تراژدی بولیوی> به تاریخ پیوسته است و دیگر قابل تکرار نیست اما امید <چه گوارا> به جامعه ای مدنی و انسانی هنوز زنده است.

<تراژدی بولیوی> به قلم <ریچارد گات> و ترجمه <یدالله علیزاده> را <نشر دنیای نو> منتشر کرده است.