آرشیو پنجشنبه ۱ امرداد ۱۳۸۸، شماره ۲۶۸۴
گلدونه
۸

گنج بادآورده

خسرو پرویز پادشاه ظالمی بود که دوستدار مال و قدرت بود و تجمل، ثروت و بزرگی را خیلی دوست داشت. او علاقه بسیاری به جمع آوری طلا، نقره و مروارید داشت و گنج های بسیار با ارزش و فراوانی در خزانه شاهی خود اندوخته بود. روزی برای تصرف سرزمین های بیشتر و کسب مال فراوان نقشه تصرف بندر اسکندریه را کشید و پس از مدتی با سپاهیان انبوه و ابزار و آلات فراوان جنگی، به آنجا حمله کرد. فرمانروای رومیان، به سربازان خود دستور داد برای آنکه گنج ها و سکه های پادشاهی روم به دست خسرو پرویز نیفتد آنها را در جعبه های محکم چوبی و آهنی بگذارند و در کشتی ها جای دهند و به قلعه مطمئن و امنی که در آن سوی آب ها داشتند، منتقل کنند. سربازان فورا دست به کار شدند و برای حفظ و نجات اموال و ثروت فراوان شهر، آنچه را که از طلا، نقره، مروارید و جواهرات گوناگون وجود داشت در جعبه ها قرار دادند و علاوه بر آنها هر چه کالای ارزنده نیز بود در کشتی ها جای دادند و به طرف آن قلعه استوار و محکم فرستادند. در بین راه، باد بسیار شدیدی از رو به رو وزید و مسیر حرکت کشتی ها را عوض کرد. کشتی ها با فشار باد به جای اینکه به سمت قلعه بروند از مسیر خود منحرف و به سوی قرارگاه سپاهیان خسرو پرویز هدایت شدند. سربازان خسرو پرویز، از شادی فریاد کشیدند و گنج های فراوان داخل کشتی ها را تصاحب کرده و به حضور خسرو پرویز آوردند. او این گنج فراوان را "بادآورده" نام نهاد. او گنج های هفتگانه ای داشت که به نام های گنج عروس، گنج خسروی، گنج افراسیاب، گنج سوخته، گنج خضرا، گنج شاه ورد و گنج بادآورده معروف بودند و به مجموعه آن گنج ها هفت خم خسروی می گفتند. او همه آنها را بدون زحمت و از طریق غارت و تصرف سرزمین ها به دست آورده بود. با از بین رفتن سلسله ساسانی، همه آن گنج ها، از جمله گنج بادآورده، از بین رفتند و ضرب المثل "آنچه را باد آورد، باد می برد" از آن زمان رواج یافت.