به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

مقالات رزومه دکتر عفت حاجی حسینی

  • زهرا صادقی آرانی*، عفت حاجی حسینی، اسماعیل مزروعی نصرآبادی
    بر اساس آموزه ها، شخصیت افراد ازجمله متغیرهایی است که میتواند در ارتباط بین ادراکات افراد و رفتار آنان تاثیرگذار باشد. همچنین، تمرکز بر سلامت سازمان به معنی تمرکز بر موفقیت آینده سازمان است. با توجه به شرایط بسیار متحول بیمارستان ها و لزوم اثربخشی آنها، به کارکنانی نیاز است که رفتارهای داوطلبانه برای سازمان داشته باشند. علی رغم همه پیشرفت های نظری در حوزه سلامت، توجه به بعد معنوی سلامت در بیشتر برنامه های ارتقای سلامت، مغفول مانده است. از این رو هدف این پژوهش، بررسی تاثیر نه گانه شخصیت و سلامت معنوی بر رفتار شهروندی سازمانی بود. جامعه آماری این پژوهش را پرستاران بیمارستان های منتخب کاشان تشکیل می دهند. حجم نمونه در این پژوهش 218 نفر که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده است. برای جمع آوری داده های تحقیق از پرسش نامه استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار smartpls3 استفاده شد. نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی (حق روانی، کینه توزی، منفعت طلبی، ماکیاولیست، سایکوپاتی، سادیسم، خودشیفتگی) بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر معنی دار و منفی داشتند و ویژگی حق روانی و خودخواهی، تاثیر معناداری بر رفتار شهروندی نداشتند. همچنین سلامت معنوی بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر مثبت و معناداری داشت. با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد استخدام، آموزش و مشاوره پرستارانی با ویژگی های شخصیتی که باعث ارتقای رفتار شهروندی سازمانی می شوند در بیمارستان ها ضروری است؛ در نتیجه اجرای این راهکارها به افزایش سلامت معنوی در سازمان و تقویت و شکل گیری رفتارهای مثبت و مطلوب در بین کارکنان کمک می کند.
    کلید واژگان: ویژگی های نه گانه شخصیت, سلامت معنوی, رفتار شهروندی سازمانی}
    Zahra Sadeqi Arani *, Effat Haji Hosseini, Esmaeil Mazroui Nasrabadi
    According to the teachings, the personality of people is among the variables that can be effective in the relationship between people’s perceptions and their behavior. Also, focusing on the health of the organization means focusing on the future success of the organization. Considering the very changing conditions of hospitals and the necessity of their effectiveness, there is a need for employees who have voluntary behaviors for the organization. Despite all the theoretical advances in the field of health, attention to the spiritual dimension of health has been neglected in most health promotion programs. Therefore, the purpose of this research was to investigate the influence of personality and spiritual health on organizational citizenship behavior. The statistical population of this research is made up of nurses from selected hospitals in Kashan. The sample size in this research was 218 people using stratified random sampling. A questionnaire was used to collect research data. Structural equation modeling by smartpls3 software was used for data analysis. The results showed that personality traits (psychological entitlement, malice, utilitarianism, Machiavellianism, psychopathy, sadism, narcissism) had a significant and negative effect on organizational citizenship behavior. And the characteristics of psychological entitlement and selfishness did not have a significant effect on citizenship behavior. Also, spiritual health had a positive and significant effect on organizational citizenship behavior. According to the findings of this research, it seems that it is necessary to hire, train and advise nurses with personality traits that promote organizational citizenship behavior in hospitals. As a result, the implementation of these solutions helps to increase spiritual health in the organization and to strengthen and form positive and desirable behaviors among employees.
    Keywords: Nine characteristics of personality, Spiritual Health, organizational citizenship behavior}
  • عفت حاجی حسینی، رسول ثانوی فرد*، علی حمیدی زاده

    این مقاله به منظور شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد سامان یافته است که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از پژوهش های کیفی است. جامعه آماری شامل خبرگان و افراد آگاه به امر بازاریابی محتوای دیجیتال، به ویژه بلاگرهای اینستاگرام است. حجم نمونه با اشباع نظری (20 نفر) با استفاده از نمونه گیری هدفمند برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی و پایایی کار از معیارهای «گوبا» و «لینکن» که متشکل از چهار مفهوم جزیی تر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تایید، و اطمینان پذیری است، استفاده شد. برای کدگذاری از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای تجریه و تحلیل داده ها از روش نظامدار «استراوس» و «کوربین» با کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها مدل پارادایم یا الگوی مطلوب بازاریابی محتوای دیجیتال استخراج شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 62 کد محوری، 216 شاخص (کدگذاری باز) و 6 کدگذاری گزینشی منجر شد که 7 پیشایند (مولفه اثرگذار) شامل انگیزه ها، هوش تجاری، تجربه مخاطب، ترجیحات و سلیقه ها، تحقیق و توسعه، خلاقیت، و تاثیرگذاران و 11 پسایند (مولفه اثرپذیر) شامل رقابت پذیری، ارتباطات، اعتماد مخاطب، خلق ارزش برای مخاطب، ارتقای فرهنگ یادگیری الکترونیک، وفاداری و ترغیب به خرید، آگاهی از برند، سلامت برند، اثربخشی بازاریابی الکترونیک، تبلیغات دهان به دهان، و مشارکت را در برگرفت. افزون بر این، راهبردها، عوامل زمینه ای و موانع پیش روی بازاریابی محتوای دیجیتال نیز ارایه شد. از این رو، با توجه به نتایج پژوهش، توجه به یازاریابی محتوای دیجیتال برای برندسازی و جذب مخاطب و همچنین، وفادار کردن مخاطبان هدف باید مورد توجه بلاگرها و افرادی که کسب وکار آنلاین دارند، ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: بازاریابی محتوای دیجیتال, دنبال کننده, مخاطب, اینستاگرام, نظریه داده بنیاد}
    Effat Haji Hosseini, Rasoul Sanavi Fard*, Ali Hamidi Zadeh

    This research was aimed at identifying the antecedents and consequences of digital content marketing using grounded theory model (case study: Instagram bloggers). The statistical population in the qualitative section consisted of experts and knowledgeable people in the field of digital content marketing, especially Instagram bloggers. The sample size in the qualitative section with theoretical saturation (20 people) was estimated using purposeful sampling. The data collection tool in the qualitative part was a semi-structured interview. For validity and reliability of the work the Goba and Lincoln criteria were used, which consist of four more detailed concepts of validity, transferability, verifiability and reliability. MAXQDA software was used for coding. To analyze the data, Strauss and Corbin systematic method was performed with open coding, axial coding and selective coding. After data analysis, the paradigm model or optimal model of digital content marketing was extracted. The results identified 62 core codes, 216 indicators (open coding) and 6 selective coding of which 7 precedents (effective component) including motivation, business intelligence, audience experience, preferences, research and development, creativity, and influencers and 11 consequences (effective component) include competitiveness, communication, audience trust, value creation for the audience, promoting e-learning culture, loyalty and persuasion to buy, brand awareness, brand health, e-marketing effectiveness, word of mouth and engagement embraced. In addition, strategies, contextual factors and barriers to digital content marketing were presented. Therefore, according to the research results, attention to digital content marketing for branding and audience attraction, as well as loyalty to the target audience should be considered by bloggers and people who have online businesses.

    Keywords: Marketing Digital Content, Followers, Contact, Instagram, Grounded Theory}
  • عفت حاجی حسینی، رسول ثانوی فرد*، علی حمیدی زاده
    زمینه و هدف

    محتوای اینستاگرام امروزه یکی از دغدغه های صاحبان کسب وکار محسوب می شود. اما مسئله مهم در تولید محتوای اینستاگرام فقط نوشتن یک متن نیست. بلکه نحوه انتقال و فهم مخاطب از متن نوشته شده مهم است. این مقاله  با هدف ارایه مدل بازاریابی محتوای دیجیتال برای بلاگرهای اینستاگرام سامان یافته است.

    روش پژوهش

    از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان و افراد آگاه به امر در زمینه بازاریابی محتوای دیجیتال و در بخش کمی شامل تمام فالویرهای بلاگرهای اینستاگرام می باشد. نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران 400 نفر به روش تصادفی طبقه ای برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود که تقریبا 600 پرسشنامه به صورت آنلاین فرستاده شد و 400 پرسشنامه برای تحلیل برگشت داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار lisrel و smartpls3 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده به شناسایی 36 مولفه و 95 شاخص منجر شد که 7 مولفه اثرگذار شامل انگیزه ها، هوش تجاری، تجربه مخاطب، ترجیحات و سلیقه ها، تحقیق و توسعه، خلاقیت و اینفلوینسرها که به ترتیب به میزان 0.119، 0.138، 0.105، 0.222، 0.128، 0.144 و 0.212 بر بازاریابی محتوای دیجیتال تاثیر داشتند. و 11 مولفه رقابت پذیری، ارتباطات، اعتماد مخاطب، خلق ارزش برای مخاطب، ارتقای فرهنگ یادگیری الکترونیک، وفاداری و ترغیب به خرید، آگاهی از برند، سلامت برند، اثربخشی بازاریابی الکترونیک، تبلیغات دهان به دهان و مشارکت از بازاریابی محتوای دیجیتال تاثیر می پذیرند. علاوه بر این، سازوکارها، تسهیلگرها و موانع پیش روی بازاریابی محتوای دیجیتال نیز ارایه شد.

    نتیجه گیری

     نتایج این پژوهش به عنوان گام اولیه در بررسی محتوای دیجیتال برای بلاگرهای اینستاگرام قابل استفاده بوده و برای متخصصان بازاریابی و رفتار مصرف کننده نیز کاربردی است. بر اساس نتایج، توجه به محتوای صفحات بلاگرها در اینستاگرام درزمینه بازاریابی، شرایط مطلوب را جهت بهبود نگرش مصرف کنندگان به تبلیغات و فروش آنلاین فراهم می آورد.

    کلید واژگان: بازاریابی, محتوای دیجیتال, مخاطب, بلاگر, اینستاگرام}
    Effat Hajihoseini, Rasoul Sanavifard*, Ali Hamidizadeh
    Background and Aim

    Instagram content is of concerns to business owners today. Nevertheless, the central problem in the production of Instagram content is not just writing a text. But how the audience conveys and comprehends it. This article aims to provide a digital content marketing model for Instagram bloggers.

    Research Method

    This is an applied mixed research (quantitative and qualitative). Population of qualitative part includes experts in the field of digital content marketing. Sample for this section consisted of 20 individuals using purposive sampling method.   In the quantitative part population consisted of all Instagram bloggers. Sample of 400 individuals selected based on Cochran's formula by stratified random method. Instruments were interviews and researcher-made questionnaires that approximately 600 questionnaires were sent online and 400 were returned. Lisrel and smartpls3 software were used to analyze the data.

    Findings

    Results identified 36 components and 95 indicators that 7 effective components including:  Motivation, business intelligence, audience experience, preferences and tastes, research and development, creativity and influencers which respectively 0.119, 0.138, 0.105, 0.222, 0.128, 0.144 and 0.212 had an impact on digital content marketing. Furthermore, 11 components of competitiveness, communication, audience trust, value creation for the audience, promoting e-learning culture, loyalty and persuasion to buy, brand awareness, brand health, e-marketing effectiveness, word of mouth and participation influenced by digital content marketing. In addition, mechanisms, facilitators and barriers to digital content marketing were presented.

    Conclusion

    Results could be used as a first step in the study of digital content for Instagram bloggers and are also applicable to marketing and consumer behavior professionals. Paying attention to the content of bloggers' pages on Instagram in the field of marketing provides favorable conditions for improving consumers' attitudes towards online advertising and sales.

    Keywords: Marketing, Digital Content, Audience, Blogger, Instagram}
  • عفت حاجی حسینی*، علی اصغر عیوضی
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فعالیت های بازاریابی بر ارزش ویژه برند با توجه به متغیر میانجی تجربه برانگیخته شده انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه بیمارانی که از خدمات بیمارستان شهید صدوقی یزد که طی 5 ماه از خدمات بیمارستان استفاده کردند (41000 نفر)، می باشند. روش نمونه گیری غیرتصادفی و به صورت در دسترس بودن افراد بود. تعداد نمونه 380 نفر انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها برای متغیر تجربه برانگیخته شده از پرسشنامه براکوس و همکارانش (2009)، ارزش ویژه برند یو و همکارانش (2000)، و برای مولفه های بازاریابی از پرسشنامه های داگیرالا و همکاران (2008)، بری و همکاران (2002) و داگر و همکاران (2007) بهره گرفته شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و جدول از طریق نرم افزار Spss و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Amos انجام پذیرفت. ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید. ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها نشان داد، درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مولفه های پژوهش مناسب بود؛ هم چنین مولفه های فعالیت های بازاریابی بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری با نقش میانجی تجربه برانگیخته شده تاثیر داشت.
    کلید واژگان: فعالیت های بازاریابی, ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری, تجربه برانگیخته شده}
    Effat Haji Hoseini *, Ali Asghar Eivazi
    The aim of this study was to evaluate the impact of marketing activities on service brand equity: The mediating role of evoked experience. The research method according to purpose was Practical, The method of data collection was Descriptive correlational, as well as the type of data was quantitative. The statistical population of this research was all Patients who used the services of Shahid Sadoughi Hospital in Yazd for 5 months (41000). Due to their unlimited number, using Non-random sampling method, according to It was available to people, 380 people were selected as the sample size. To collect data, we use For the experience variable excited from the Brookes and colleagues questionnaire (2009), You et al. (2000) and brand equity (2000), and for marketing components, were Dagierala et al. (2008), Barry et al. (2002) and Dagger et al. (2007). After collecting the questionnaires, data describing was done through the mean, standard deviation, by Spss software and data Statistical Inference was carried out through structural equation modeling with the help of Amos software. Questionnaires Technical characteristics were assessed including reliability, validity, convergent and divergent validity. Path coefficient and significant coefficients were used to examine the hypotheses. The results showed that the degree of appropriateness of proposed model was appropriate with regard to components research. Also the components of marketing activities influenced the brand-specific value of a customer based on the mediating role of the excited experience.
    Keywords: Marketing Activities, Brand-Oriented Brand Value, Evoked Experience}
  • عفت حاجی حسینی*، ابوالفضل سهرابی
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تلاش های آمیخته بازاریابی و بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مصرف کنندگان با توجه به نقش میانجی ارزش ویژه برند در صنعت تلفن همراه در شهر یزد انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کاربران تلفن همراه در شهر یزد بودند که با توجه به نامحدود بودن آنها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایو با توجه به جدول مورگان و فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. به منظور گرداوری داده ها از پرسشنامه تلاش بازاریابی رسانه های اجتماعی کیم و کو (2012)، ارزش ویژه برند کیم و هیون (2011)، پاسخ مصرف کننده تنمایر و همکارانش (2011)، آمیخته بازاریابی با تلخیص از پرسشنامه ایزدیار (1390)، بهره گرفته شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و جدول از طریق نرم افزار Spss و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار lisrel انجام پذیرفت. ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید. ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها نشان داد، درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مولفه های پژوهش مناسب بود؛ هم چنین تلاش های آمیخته بازاریابی و بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مصرف کنندگان با توجه به نقش میانجی ارزش ویژه برند تاثیر داشت.
    کلید واژگان: شک گرایی, مسئولیت اجتماعی, انصاف, انعطاف پذیری به اطلاعات منفی, تبلیغات شفاهی, حساسیت قیمتی}
    Effat Haji Hoseini *, Abolfazl Sohrabi
    The aim of this study was to evaluate the impact of marketing mix and marketing efforts of social media on consumer response according to the mediating role of brand equity which done in the mobile industry in Yazd. The research method according to purpose was Practical, The method of data collection was Descriptive correlational, as well as the type of data was quantitative. The statistical population of this research was all mobile phone users in Yazd city. Due to their unlimited number, using cluster sampling method, according to Morgan table and Cochran formula, 384 people were selected as the sample size. To collect data, we use the social media marketing efforts questionnaire Kim and KO (2012), brand equity Kim and Hyun (2011), call consumer Tnmayr et al. (2011), Marketing Mix with Izadyar tabloid questionnaire (2011). After collecting the questionnaires, data describing was done through the mean, standard deviation, by Spss software and data Statistical Inference was carried out through structural equation modeling with the help of Lisrel software. Questionnaires Technical characteristics were assessed including reliability, validity, convergent and divergent validity. Path coefficient and significant coefficients were used to examine the hypotheses. The results showed that the degree of appropriateness of proposed model was appropriate with regard to components research. Also Social media marketing and marketing efforts influenced consumers' response with the mediating role of brand equity.
    Keywords: Marketing Mix Efforts, Social Media Marketing, Consumer Response, Brand Equity}
فهرست مطالب این نویسنده: 5 عنوان
  • دکتر عفت حاجی حسینی
    حاجی حسینی، عفت
    دانش آموخته دکتری مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
  • نویسندگان همکار
  • دکتر علی حمیدی زاده
    : 2
    حمیدی زاده، علی
    دانشیار دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال