r. lee. lyma
-
اصطلاح "تافونومی" اولین بار در سال 1940 توسط افرموف دیرین شناس به عنوان »مطالعه انتقال(در تمام جزییات آن) بقایای جانوری از زیستکره به سنگ کره تعریف شد. از آنجا که افرموف نشان داد که تافونومی درگیر »گذار از زیستکره به سنگکره« است، این اصطلاح به منظور در برگرفتن بقایای گیاهی تکامل یافت. این مفهوم و اصطلاح توسط باستان جانورشناسانی به کار گرفته شد که علاقه مند به این موضوع بودند که آیا استخوانهای تغییریافته نمایانگر ابزارهای پیشازتاریخ مجموعه ای از بقایای جانوری دغدغه نشانه های دیرین بوم شناختی هستند و یا در مورد درستی داشتند. تا اواسط دهه 1970 ،این اصطلاح هنوز به همان معنای موردنظر افرموف بود. هنگامیکه برخی باستان شناسان این واژه را برای نشان دادن شکل گیری و نابسامانی در مدارک باستان شناسی و تغییر طبیعی مصنوعات به کار بردند، باعث شدند این اصطلاح معانی دیگری نسبت به آنچه در ابتدا توسط افرموف تعیین شده بود، به خود بگیرد. تافونومی به موادی که یکبار زنده بودند مربوط میشود درحالیکه فرآیندهای شکل گیری باستان شناختی هم به مواد زنده و هم به مواد غیرزنده مربوط میشود. تافونومی مربوط به گذار از زنده به غیرزنده و زمین شناختی است؛ بنابراین شامل هر دو فرآیند شکل گیری طبیعی و فرهنگی چه به صورت جانبدارانه و چه مملو از اطلاعات و عالیق پژوهشی است اما فرآیندهای طبیعی جانبدارانه هستند درحالیکه فرآیندهای شکل گیری فرهنگی مورد توجه پژوهش است. تافونومیستها باید به آرامی باستان شناسانی را که از این اصطلاح سو استفاده میکنند آگاه سازند به این خاطر که آنها با انجام این کار سردرگمی و سو تفاهم را تشدید میکنند.
کلید واژگان: باستان شناسی، تعاریف، افرموف، دیرین شناسی، اصطلاح شناسی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.