به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

r. nabizadeh

  • جواد گرگانی، رامین نبی زاده، میترا غلامی، حسن پاسالاری، مجتبی یگانه بادی، مهدی فرزادکیا*، حسینعلی اصغرنیا، محمد علی ززولی
    زمینه و هدف

    پسماندهای بیمارستانی با محتوای زباله های عفونی، پاتولوژیک، اشیای تیز و برنده، زباله های دارویی و ضایعات ژنوتوکسیک در زمره پسماندهای خطرناک قرار دارند. در این میان پسماندهای ژنوتوکسیک اثرات بسیار مخرب موتاژنیک و تراتوژنیک برای انسان دارند. پسماندهای ژنوتوکسیک به داروهای سایتوتوکسیک، شیمیایی و رادیواکتیو، که در درمان سرطان و یا درمان پیوند اعضا به کار می روند، اطلاق می شوند. هدف از این مطالعه بررسی مدیریت پسماندهای بیمارستانی در استان مازندران با تاکید بر پسماندهای ژنوتوکسیک است.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی-مقطعی در 35 بیمارستان دولتی و تامین اجتماعی استان مازندران در سال 1396 انجام گرفت. در این تحقیق کمیت و کیفیت پسماندهای بیمارستانی و ژنوتوکسیک و نحوه مدیریت آنها، از طریق تکمیل پرسشنامه های تخصصی مطالعه شد. جهت ارزیابی وضعیت موجود اطلاعات به دست آمده در نرم افزار Excel پردازش و تحلیل گردید. 

    یافته ها

     میانگین سرانه پسماند به ازای هر تخت فعال بیمارستانی برابر kg 3/51 بود. این سرانه برای پسماند عادی 2/2، عفونی 1/24، ژنوتوکسیک، شیمیایی و دارویی kg 0/1 برآورد شد. میانگین شاخص مدیریت پسماندهای بیمارستانی در استان مازندران حدود 84 از 100 است، که نشان دهنده وضعیت خوب مدیریت این پسماندها بود. مدیریت پسماندهای ژنوتوکسیک در 7 بیمارستان تخصصی شیمی درمانی حدود 64 از 100 بود، که نشان دهنده وضعیت متوسط مدیریت این پسماندها بود. در 28 بیمارستان فاقد بخش شیمی درمانی شاخص مدیریت پسماند ژنوتوکسیک 42 از 100 برآورد شد، که نشان دهنده وضعیت ضعیف مدیریت این پسماندها بود.

    نتیجه گیری

     عمده ترین نقطه ضعف در مدیریت پسماندهای بیمارستانی مربوط به مدیریت پسماندهای شیمیایی-دارویی و ژنوتوکسیک بود، بر این اساس بهبود کیفیت مدیریت پسماندهای ژنوتوکسیک و شیمیایی- دارویی بایستی در برنامه ریزی جدید مورد توجه خاص قرار گیرد.

    کلید واژگان: مدیریت پسماند، پسماند بیمارستانی، پسماند ژنوتوکسیک
    J Gorgani, R Nabizadeh, M Gholami, H Pasalari, M Yegane Badi, M Farzadkia*, HA Asgharnia, MA Zazouli
    Background and Objective

    Hospital wastes with the content of infectious, pathologic, sharp, pharmaceupitical and genotoxic materials are classified as hazardous wastes. Of which, genotoxic residues wirh mutagenic and teratogenic effects are of most great concern on human health. Genetic wastes are referred to as cytotoxic, chemical, and radioactive drugs used to treat cancer or treat transplantation. The purpose of this study was to evaluate the management of hospital wastes in Mazandaran province with emphasis on genotoxic waste.

    Materials and Methods

    This descriptive cross-sectional study was carried out in 35 governmental and social hospitals in Mazandaran province to determine the satus of hospital waste with focus on geotoxic waste. The quanity, quality and management approaches of hospital and genotoxic wastes in the studied hospitals were surveyed with a validated questionnaire. Results obtained from the present study were analyzed with Excel software.

    Results

    The average waste per each hospital bed was estimated to be 3.51 kilograms. Of which, 2.2, 1.24, 1.9 kg were categorized as municipal, chemical, and genotoxic wastes, respectively. The average of the hospital waste management index in Mazandaran province was found to be about 84 out of 100, indicating good management of these wastes. The management of genotoxic waste in 7 specialized chemotherapy hospitals was estimated to be 64 out of 100, indicating the average state of genotoxic waste management for these hospitals. In 28 non-chemotherapy hospitals, the genotoxic waste management index was approximated 42 out of 100, indicating poor management of these wastes.

    Conclusion

    The main weaknesses in hospital waste management are associated with the management of chemical-pharmaceutical and genotoxic wastes. Accordingly, improvement the quality of genotoxic and chemical-pharmaceutical wastes should be concerned in the future planning.

    Keywords: Waste management, Hospital waste, Genotoxic waste
  • هدیه حسنوند، نسرین دهقان، کاظم ندافی، محمدصادق حسنوند *، رامین نبی زاده، ساسان فریدی، ذبیح الله یوسفی
    زمینه و هدف
    گاز رادن یکی از عوامل خطر محیطی در هوای داخل است که مواجهه با آن سبب افزایش ریسک سرطان ریه می شود و پس از سیگار دومین عامل سرطان ریه شناخته می شود. بنابراین هدف از این مطالعه اندازه گیری غلظت گاز رادن در منازل مسکونی و اماکن عمومی شهر نورآباد ممسنی و برآورد دوز موثر دریافتی ناشی از مواجهه با آن بوده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه 52 منزل مسکونی و 8 مکان عمومی جهت اندازه گیری غلظت گاز رادن هوای داخل مورد بررسی قرار گرفتند. اندازه گیری غلظت رادن هوای داخل به روش غیر فعال با استفاده از آشکارسازهای ردپای آلفا (CR-39) به مدت سه ماه انجام گرفت و پس از این مدت آشکارسازها برای شمارش تعداد ردپاها به آزمایشگاه ارسال شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد، میانگین (± انحراف معیار) غلظت گاز رادن در هوای داخل منازل مسکونی و اماکن عمومی به ترتیب (14/7(±42/4 و ) Bq/m320/1(± 32/9 بود و در همه محل های نمونه برداری، غلظت رادن کمتر از مقادیر استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا و رهنمود سازمان جهانی بهداشت بوده است. همچنین دوز موثر دریافتی سالانه ناشی از گاز رادن در منازل مسکونی به طور میانگین mSv 1/07 تخمین زده شد. ارزیابی نتایج به دست آمده نشان می دهد که در مورد منازل مسکونی رابطه معنی داری میان نوع اتاق و تعداد طبقه با غلظت رادن وجود دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه بیانگر این است که غلظت گاز رادن به عنوان یک عامل خطر محیطی در محل های مورد بررسی کمتر از حدود اعلام شده در رهنمود سازمان جهانی بهداشت بوده و احتمالا نقش قابل ملاحظه ای در ایجاد اثرات بهداشتی منتسب به آن ندارد.
    کلید واژگان: گاز رادن، سرطان ریه، هوای داخل، نورآباد ممسنی
    H Hassanvand, N Dehghan, K Naddafi, MS Hassanvand *, R Nabizadeh, S Faridi, Z Yousefi
    Background and Objective
    Radon gas is one of the environmental risk factors which can increase the risk of lung cancer and it is well known as the second-leading cause of lung cancer after smoking. The aim of the present study was to investigate indoor radon gas concentration in residential and public environments of Nourabad Mammasani city and to estimate the effective dose due to radon exposure.
    Materials and Methods
    In this study, 52 homes and 8 public places were investigated to measure the concentration of indoor radon gas. Indoor radon concentrations were measured using passive sampling approach, alpha-track detectors (CR-39) for three months, and after that, detectors were sent to the laboratory to count the number of tracks.
    Results
    The results of this research showed that the average radon concentration (± SD) in the homes and public places was 42.4(±14.7) and 32.9(±20.1) Bq/m3, respectively. All radon concentration values were lower than the US Environmental Protection Agency standard and WHO guideline. The average of annual effective dose due to the radon exposure in homes was estimated to be 1.07 mSv. The evaluation of the results showed that there was a significant relationship between the room type and the number of floors with radon concentration in the residential buildings.
    Conclusion
    The results indicated that the indoor radon concentration as an environmental risk factor in the studied places was lower than the WHO guideline levels. Consequently, the indoor radon is not likely a major environmental risk factor in the studied environments.
    Keywords: Radon, Lung cancer, Indoor air, Nourabad Mammasani
  • فریبا سرلک، رامین نبی زاده *، مسعود یونسیان، نوشین راستکاری
    زمینه و هدف
    نمک یددار مهمترین منبع ید دریافتی در ایران است مطالعه های قبلی نشان دادند که ید نمک های کشور هم در سطح توزیع و هم در سطح مصرف در وضعیت مناسبی نیست. هدف از این مطالعه توصیفی–تحلیلی بررسی میزان ید نمک های خوراکی در سطح مصرف خانوارهای تحت پوشش معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1395 است.
    روش بررسی
    این مطالعه برروی 315 خانوار که با روش نمونه گیری تصادفی و از سامانه سیب (سامانه یکپارچه بهداشت کشور) انتخاب شده بودند انجام شد. همراه با گرفتن نمونه نمک چک لیست از طریق مصاحبه تکمیل و میزان ید همه نمونه ها با روش کیت ید سنج، اندازه گیری شد و یک سوم نمونه ها علاوه بر کیت با استفاده از تیتراسیون نیز اندازه گیری و چک لیست ها تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین ید نمک مصرفی خانوارها μg/g 18/53 بود که این مقدار کمتر از استاندارد ملی کشور است. 12 درصد از ید نمونه های نمک با استاندارد WHO و 59 درصد با استاندارد قبلی وزارت بهداشت (μg/g 55-20) و هیچکدام از نمونه ها با استاندارد جدید وزارت بهداشت (μg/g 60-30) مطابقت نداشت.
    نتیجه گیری
    مشخص گردید که ارتباط معنی داری بین متغیرهایی مانند جنس و نوع ظرف نمک و... با میزان ید برقرار نیست (0/05<p). نمک های مصرفی در خانوارهای مورد مطالعه دارای مقادیر کافی ید نبوده و دانش و اطلاعات خانوارها در رابطه با اختلالات ناشی از کمبود ید کافی نیست و نیاز به آموزش همگانی دارند.
    کلید واژگان: نمک یددار، سطح مصرف خانوارها، ظرف نگهداری نمک، کمبود ید
    F Sarlak, R Nabizadeh *, M Yunesian, N Rastkari
    Background and Objective
    Iodized salt is one of the most important sources iodine in Iran. Former studies show that the iodine levels were insufficient both in distribution and consumption levels. The aim of this descriptive-analytical sectional study was to investigate the iodine content in table salts used by families covered by health services of Tehran University of Medical Sciences during 2017.
    Materials and Methods
    315 families from SIB (Integrated Health System) with random sampling method were studied. A questionnaire was filled out through interviews and salt samples were taken for analysis. The iodine in all samples was measured by iodine-meter kits and one third of the samples were also measured by titration.
    Results
    The average iodized salt consumed by the families was 18.53 µg/g iodine, which is less than the national standard. Iodine amount in %12 of the samples was not in compliance with WHO standards. In %59 of the samples, there was less iodine amount than the previous standard level set by the Iranian Ministry of Health (20-55 µg/g iodine). None of the samples were compatible with the new standards set by the Iranian Ministry of Health (30-60 µg/g iodine).
    Conclusion
    it was found that there is no meaningful relation between the variables such as Material, type of salt container and the amounts of iodine (p>0.05). Families are not aware of the effects of iodine deficiency.
    Keywords: Iodized salt, Households consumption level, Salt container, Iodine deficiency
  • رامین نبی زاده، سیمین حسینی، مسعود بینش برهمند *
    زمینه و هدف

    یکی از منابع تولید زباله های شهری، زباله های تولیدی توسط مراکز بهداشتی- درمانی (بیمارستانی) از جمله آزمایشگاه های تشخیص طبی است. به نظر می رسد زباله های تولیدی در آزمایشگاه های تشخیص طبی به جهت وجود مواد عفونی و بیماری زا، یکی از مشکلات زیست محیطی بوده که اهمیت بسیاری دارد. این بررسی با هدف آنالیز کمی- کیفی و نحوه مدیریت زباله های تولیدی در آزمایشگاه های تشخیص طبی شهر رشت در سال 1388 انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی، از 19 آزمایشگاه تشخیص طبی شهر رشت پس از تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با مدیران آزمایشگاه ها، 3 نمونه در 3 روز کاری متوالی (روزهای دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه هر هفته) تهیه گردید. در ادامه، نمونه ها به صورت دستی جداسازی شده، و بعد از تفکیک به 46 جزء متفاوت، با استفاده از ترازو توزین شدند. سپس اجزای توزین شده براساس ویژگی و پتانسیل خطرزایی دسته بندی شدند.

    یافته ها

    میزان کل زباله سالیانه تولیدی در آزمایشگاه های تشخیص طبی شهر رشت kg143/25785 می باشد. در این بررسی، سهم تولید زباله های معمولی (شبه خانگی) به خصوص عفونی، شیمیایی و دارویی و رادیواکتیویته به ترتیب برابر با 16/1%، 34/95%، 42/1%، 8/2% گزارش شد. بیشترین و کمترین میزان تولید زباله عفونی مربوط به مواد پلاستیکی با 37/48% و چوب با 43/0% بود. در این تحقیق میزان اشیا نوک تیز و برنده 52/10% به دست آمد. همچنین 84% مدیران آزمایشگاه ها از بخشنامه ها و دستورالعمل ها در مورد روش های مدیریت اجرایی پسماندهای پزشکی آگاهی کافی نداشتند.

    نتیجه گیری

    در خصوص مدیریت تولید زباله ها در آزمایشگاه های تشخیص طبی پیشنهاد می شود که در مورد نحوه تفکیک، جمع آوری، بی خطرسازی و دفع نهایی؛ آموزش های لازم به مسئولین و کارکنان مربوطه داده شود و در ضمن مطابق با دستورالعمل ها و ضوابط تعیین شده اقدام لازم صورت گیرد.

    کلید واژگان: آزمایشگاه ها، دفع مواد زاید پزشکی، مدیریت دفع زباله، آگاهی
    R. Nabizadeh, S. Hosseni, M. Binesh Brahmand
    Background And Objectives

    Waste produced by health and treatment centers (hospitals) including medical diagnostic laboratories is one of the sources of municipal waste production. Waste produced by medical diagnostic laboratories due to the existence of pathogens and infectious materials by high importance is one of the environmental issues. This survey has been done on the qualitative-quantitative analytical bases، and the investigation has focused on the management strategies of the waste material of medical diagnostic laboratories of Rasht، Iran in 2009.

    Methods

    In this descriptive study، samples were collected from 19 medical diagnostic laboratories of Rasht in 3 consecutive days (Monday، Tuesday and Wednesday every week)، after filling the questionnaire and interviewing with the managers. Then، the samples were separated manually، and divided into 46 different constituents and weighed. Next، the constituents were classified based on characteristics and potentiality of being hazardous.

    Results

    The total amount of annual waste production by the medical diagnostic laboratories of Rasht is 25785. 143kg. In this study، the share of manufacturing conventional waste (domestic type wastes)، especially infectious، chemical، pharmaceutical، and radioactive wastes were 1. 16%، 95. 34%، 1. 42% and 2. 08%، respectively. The highest and lowest amount of waste production relates to plastic materials and wood which are 48. 37 and 0. 43%، respectively. In this study sharp cutting things were calculated to be 10. 52%. Furthermore، 84 percent of the managers of the medical diagnostic laboratories had not had enough information of the circulars and instructions on the enforceable management strategies of the medical wastes.

    Conclusion

    Concerning the management of the medical waste production in the medical diagnostic laboratories، it is suggested that the managers and the personnel be trained on the separation، collection، and disinfection techniques and final disposal، and the wastes have to be treated per regulations and instructions.

  • محمد خزایی، رامین نبی زاده، کاظم ندافی، فروغ واعظی، مسعود یونسیان، مریم روشنی، بابک فرزین نیا
    زمینه و اهداف

    محلول پراکسید هیدروژن با فرمولاسیون پایدار به همراه مقادیر جزیی یون نقره (با نام تجاری نانوسیل)، امروزه به عنوان یک گندزدای کارآمد جهت مصارف گوناگونی ضدعفونی سطوح، گندزدایی میوه و سبزیجات، آب شرب و زدایش فیلم میکروبی تجهیزات پزشکی استفاده می شود.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع تجربی مداخله ای است. در این پژوهش پساب خروجی از تصفیه خانه فاضلاب شهر قم، تحت اثر گندزدایی توسط کمپلکس پراکسید هیدروژن-یون نقره قرار گرفت. و از شش غلظت مختلف گندزدا استفاده شد. عملیات نمونه برداری در فصل زمستان سال 1385 به صورت هفتگی انجام گرفت و حجم نمونه 12 بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که در غلظت 80 میلی گرم بر لیتر و زمان تماس یک ساعت، گندزدای نانوسیل توانست 9/1 واحد لگاریتم حذف کل کلیفرم ها را داشته باشد. در غلظت 240 میلی گرم بر لیتر حذف کل کلیفرم ها به 3/3 واحد لگاریتم و در غلظت 480 میلی گرم بر لیتر کمپلکس پراکسید هیدروژن_یون نقره، به بالاتر از 5/4 واحد لگاریتم رسید. در حاصل ضرب غلظت_زمان حدود 8600 (میلی گرم بر لیتر) حداقل و بیشتر از آن، شرایط استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران جهت تخلیه به آب های سطحی و مصارف کشاورزی (حداکثر 1000MPN/100ml=) برآورده شد.

    نتیجه گیری

    با وجود مزایای عمده کمپلکس پراکسید هیدروژن_ یون نقره در گندزدایی آب و فاضلاب، از جمله عدم تولید ترکیبات جانبی مضر، ایجاد باقی مانده قابل اندازه گیری، سهولت انتقال و نگهداری و عدم تولید بوهای ناخوشایند، به نظر می رسد، به کارگیری آن برای گندزدایی پساب ثانویه فاضلاب شهری به دلیل مصرف مقادیر فراوان تا احراز شرایط استاندارد، چندان مقرون به صرفه نیست. به کارگیری این گندزدا پس از فرآیندهای ثالثیه تصفیه فاضلاب نظیر فیلتراسیون، احتمالا به مصرف مقادیر کمتری از گندزدا منجر خواهد شد.

    کلید واژگان: گندزدایی، تصفیه خانه فاضلاب، پراکسید هیدروژن، یون نقره
    M. Khazaie, R. Nabizadeh

    Background and objective Hydrogen peroxide solution with stabilized formulation with oligodynamic amounts of silver ion (trade mark: Nanosil) recently became a popular disinfectant for fruits vegetables surfaces medical instruments and so on. Methods This study was based on determining efficiency of hydrogen peroxide-silver ion complex in six different concentrations measured through removal of total coli forms from samples taken from Qom wastewater. All six different concentrations of disinfectant were incubated separately with wastewater for one hour. Sample size was 12 and sampling was done weekly. Results In the concentration of 80 and 480 mg/l logarithmic removal value of total coli forms was 1.9 and 4.5 respectively. In CT value 8600(mg/l).min and more the total coli forms effluent standard for surface water discharge and agriculture irrigation was achieved (Iranian environmental protection agency act). Conclusion Use of hydrogen peroxide-silver ion complex as a water and wastewater disinfectant has some benefits such as elimination of hazardous by products measurable residual amount and so on. However its application in wastewater effluent is more costly than other usual disinfectants so it is not economically advisable.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال