به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

z. saadatmand

  • رضا منصوری*، جهانبخش رحمانی، زهره سعادتمند

    این پژوهش، با هدف بررسی ارزشیابی کیفی طرح شهاب در برنامه درسی دوره دوم ابتدایی، به روش پدیدارشناسی انجام گرفته است. برای دستیابی به این مهم، از روش کیفی پدیدار شناسی تفسیری استفاده شده است. افراد مشارکت کننده در این پژوهش، شامل همه معلمان شهر اصفهان (فعال در طرح شهاب) می شود. برای محاسبه حجم نمونه همانند اکثر پژوهش های کیفی، از اشباع نظری استفاده شده است، یعنی فرآیند گزینش تا جایی ادامه دار شده که دیگر اطلاعات جدید پدیدار نشده است. همچنین برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق، از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شده است که در آن برای جهت دادن به متن مصاحبه از 10 سوال طراحی شده در این زمینه استفاده شده است. برای اعتبار سنجی یافته های این پژوهش از 10 نفر از معلمان شاغل در طرح شهاب در اصفهان استفاده شده است. یافته های این تحقیق، حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار ارزشیابی طرح شهاب در دوره دوم ابتدایی است.

    کلید واژگان: طرح شهاب، ارزشیابی طرح شهاب، برنامه درسی
    R. Mansouri R. Mansouri *, J. Rahmani, Z. Saadatmand

    This research study has been done with the aim of evaluating the Shahab plan in the curriculum of the grade two elementary school by using a qualitative approach. The method adopted for achieving this goal was the qualitative method of phenomenology. Theoretical saturation was used for the sample size and the selection process was continued until no new information appeared. Also, in-depth and semi-structured interviews were used to collect the required information and to validate the data obtained from 10 participants who were teachers working in Shahab project in Isfahan. The results obtained in this regard show a positive and significant effect of Shahab plan on grade two of elementary school.

    Keywords: Shahab plan, Shahab plan evaluation, Curriculum
  • محمدحسین حیدری*، شهلا حسینی، زهره سعادتمند

    افزایش روزافزون متقاضیان آموزش های دوره اوان کودکی، نیاز والدین شاغل و جامعه، و حل مسایل حاکم بر سر راه آموزش اوان کودکی، ضرورت تهیه برنامه های کیفی و غنی را در این دوره نشان می دهد. به این خاطر هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی آموزه های اسلام و دیوید ویکارت در زمینه تربیت اوان کودکی است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل فرارونده انجام شد. در بخش یافته ها، ابتدا از طریق کدگذاری به تحلیل محتوای آثار ویکارت پرداخته شد که طی آن مفاهیمی همچون آموزش و یادگیری مبتنی بر رشد، یادگیری فعال، بکار گیری روش حل مسیله، رشد همه جانبه، سنجش مشاهده ای و ارتباط بین خانه و مدرسه شناسایی گردید. در آموزه هایی اسلامی نیز در باب تعلیم و تربیت کودکان پیش دبستان، برخی مقوله ها همچون تربیت مبتنی بر دین اسلام، پرورش مهارت های تفکر، تعامل خانه، جامعه و مراکز پیش دبستان، سنجش جایگزین (واقعی)، کودک محوری، پرورش هویت ملی کودکان، توجه به تفاوت ها ، برنامه درسی غیرمتمرکز و تربیت همه جانبه شناسایی و معرفی شد. با بررسی مقوله های کدگذاری شده، تشابهت ها و تفاوت دیدگاه های اسلام و ویکارت در زمینه تربیت اوان کودکی نمایان گشت. درنتیجه طبق یافته ها، انتظار می رود در راستای اثربخشی برنامه های تربیتی پیش از دبستان و رشد و بالندگی کودکان از یافته های این تحقیق در جهت بصیرت به اهداف، محتوا، اصول، روش ها و نحوه ارزشیابی از تعلیم و تربیت کودکان پیش از دبستان استفاده به عمل آورد.

    کلید واژگان: تربیت اوان کودکی، اسلام، دیوید ویکارت، مطالعه تطبیقی
    M Heydari *, Sh Hosseini, Z Saadatmand

    Increasing number of applicants for early childhood education, the need for working parents and the need of society, and solving existing problems in childhood education demonstrate the necessity of providing quality and rich programs in this course. For this reason, the purpose of this study is to compare the teachings of Islam and Divid Vikart in the field of early childhood education. This qualitative research utilized a transcendental analytic method. In the findings section, first, through coding, the content of ViKart’s works were analyzed, through which concepts such as education and learning based on growth, active learning, applying the problem solving method, all-round growth, observational measurement, and having a relationship between home and school were identified. About the education of preschool children, in Islamic teachings too, some concepts, such as Islamic-based education, the development of thinking skills, interaction of the home, society and preschool centers, alternative measurements (real), child-centered, the development of national children's identities, attention to differences, the decentralized curriculum and all-round education were identified and introduced. Through reviewing the Codified concepts, the similarities and differences between the views of Islam and Vikart were appeared in the field of early childhood education. As a result, according to the findings, it is expected that, in line with the effectiveness of early childhood education programs and the growth and development of children, from the findings of this research can be used in order to insight into the goals, content, principles, methods and the manner of evaluation of early childhood education.

    Keywords: early childhood education, Islam, Divid Vikart, comparative study
  • سعید احمدی، محمدحسین یارمحمدیان، زهره سعادتمند

    هدف این پژوهش شناسایی شایستگی های محوری در آموزش مهندسی فناوری اطلاعات از دیدگاه اعضای هیئت علمی و کارفرمایان بود. روش تحقیق توصیفی به شیوه پیمایشی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی گروهIT دانشگاه صنعتی شیراز و نیز کارفرمایان(جذب کنندگان دانش آموختگان رشته مهندسیIT) بودند. روش نمونه گیری در خصوص اعضای هیئت علمی به صورت سرشماری و برای کارفرمایان از نوع هدفمند بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مبتنی بر ابعاد شایستگی(فنی، رفتاری و زمینه ای) که از نظریه ها و تحقیقات پیشین به دست آمده بود، استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روش تحلیل مواد بررسی و از این نظر معتبر تشخیص داده شد و همچنین، پایایی آن نیز بر اساس روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. پاسخگویی و بررسی سوالها نیز از طریق آزمون آماری خی دو انجام شد.

    کلید واژگان: مهندسی فناوری اطلاعات، برنامه درسی، شایستگیهای محوری، آموزش مهندسی
    S. Ahmadi, M. H. Yarmohammadian, Z. Saadatmand

    The goal of this study is to identify core competencies in IT engineering education from the point of view of faculty members and employers. The used methodology is descriptive, and the statistical society consists of the faculty members of IT Department of Shiraz Industrial University and employers, who absorb the graduates in IT engineering. In respect to faculty members, the sampling method was as census and in respect to employers, it was a purposeful style. In collecting data, a questionnaire, employed by earlier theories and resources and based on various core dimensions (technical, behavioral and contextual), is used. The validity of the questionnaire is based on data analysis method, and it revealed valid scheme. Also, its reliability was based on Coronbach’s Coefficient Alpha gained 0.89. The review of questions is performed through Chi-square statistical test.

    Keywords: Information technology Engineering, curriculum, core competencies, engineering education
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال