جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Islamic ethics » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »
تکرار جستجوی کلیدواژه « Islamic ethics » در نشریات گروه « علوم انسانی »-
زمینه و هدف
ادبیات تعلیمی وسیله ای برای ارایه آموزه های اخلاقی و تربیتی است تا در سایه توجه به آنها، بتوان به سعادت و خوشبختی دست یافت. از دیرباز بخش عمده ای از اشعار فارسی در گرو گیراترین مضامین اخلاقی و تربیتی بوده که پند و اندرزهای شایانی درون آنها نهفته است. نان و حلوای شیخ بهایی یکی از همین آثار اخلاقی ارزنده ای است که در دوره صفوی تالیف شده است. حزین شیروانی از شعرای دوره قاجار بود که صفاء القلوب را به پیروی از نان و حلوا با مضامین تعلیمی سروده است. این پژوهش در صدد پاسخگویی به این پرسش است که این دو اثر، متضمن چه نکات اخلاقی بوده و از چه شگردهایی بهره برده اند؛ همچنین چه سنخیتی بین این دو اثر با نظریه غایتگرایی و اخلاق اسلامی است.
روش مطالعهنگارنده در راستای رسیدن به این هدف، به روش اسنادی، توصیفی-تحلیلی و آماری و براساس مطالعات کتابخانه ای، آموزه های تعلیمی را در دو بخش ایجابی و سلبی بررسی کرده و درنهایت شگردهای مورداستفاده را نشان داده است.
یافته هادستاورد پژوهش نشانگر بازتاب گسترده ادب تعلیمی و اخلاق در دو اثر مورد مطالعه است. در کل دو اثر، 5 مورد ایجابی (قناعت، راستی، عصمت، صبر و توکل) و 16 مورد سلبی (دوری از مال حرام، دوری از دعوی زهد، دوری از تدریس برای افسون عوام، دوری از اسباب دنیوی، دوری از قرب پادشاه، دوری از مناصب دنیوی، دوری از زبان پردازی، دوری از مصاحبت افراد ناشایست، دوری از عبادت برای بهشت، پرهیز از کجروی، دوری از حق ناشناسی، عدم پیروی از نفس، دوری از زنا، دوری از تکبر و دوری از ریا) بکار رفته که در مقایسه نمونه های دو اثر، 5 مورد مشترک (2 مورد ایجابی: دعوت به قناعت، دعوت به توکل و 3 مورد سلبی: دوری از مال حرام، دعوت به سکوت و خاموشی و دوری از ریا) دیده میشود.
نتیجه گیریقسمت سلبی آموزه ها بر بخش ایجابی سنگینی دارد و امر و نهی، سوال و جواب، قصه گویی، تمثیل، استفاده از آیات و احادیث و خطابهای محترمانه، از ابزار مورداستفاده در این دو اثر بوده است. نتایج ارایه شده در توصیه های اخلاقی، دلیلی بر همسویی هر دو اثر با نظریه غایتگرایی و انطباق آن با اخلاق اسلامی است.
کلید واژگان: غایتگرایی, اخلاق اسلامی, ادبیات تعلیمی, صفاء القلوب, نان و حلوا}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:15 Issue: 76, 2022, PP 23 -45BACKGROUND AND OBJECTIVESEducational literature is a means to provide moral and educational teachings so that happiness and happiness can be achieved by paying attention to them. For a long time, most of the Persian poems have been dependent on the most compelling moral and educational themes, which contain valuable advice. Sheikh Baha"i Nan and Halva is one of these valuable moral works written in the Safavid period. Hazin Shirvani was one of the poets of the Qajar period who composed Safa al-Qulub following Nan and halva with educational themes. This study seeks to answer the question of what ethical points these two works contain and what tricks they have used; Also, what is the similarity between these two works with the theory of teleology and Islamic ethics?
METHODOLOGYIn order to achieve this goal, the author has studied the teaching teachings in both positive and negative parts through documentary, descriptive-analytical and statistical methods and based on library studies, and finally has shown the techniques used.
FINDINGSThe achievement of the research indicates the wide reflection of educational literature and ethics in the two studied works. In total two works, 5 positive cases (contentment, truth, infallibility, patience and trust) and 16 negative cases (avoidance of forbidden property, avoidance of asceticism, avoidance of teaching for the enchantment of the common people, avoidance of worldly possessions, avoidance of nearness to the king Avoid worldly positions, abstain from linguistics, abstain from associating with unworthy people, abstain from worship for paradise, abstain from perversion, abstain from ignorance, disobedience to the soul, abstain from adultery, abstain from arrogance and abstain from hypocrisy.) Compared to the samples of the two works, 5 common cases (2 positive cases: invitation to contentment, invitation to trust and 3 negative cases: avoidance of forbidden property, invitation to silence and silence and avoidance of hypocrisy) can be seen.
CONCLUSIONThe negative part of the teachings is heavier than the positive part and commands and prohibitions, questions and answers, storytelling, allegory, use of verses and hadiths and respectful speeches have been the tools used in these two works. The results presented in the moral recommendations are a reason for the alignment of both works with the theory of teleology and its adaptation to Islamic ethics.
Keywords: Teleology, Islamic ethics, Didactic literature, Safa 'al-Qulub, Nan, Halva} -
زمینه و هدف
اخلاق یکی از بنیادیترین اصول هر جامعه محسوب میگردد که جایگاه خاصی در ادبیات دارد. شعر و ادبیات فارسی در جریان تحولات ایدیولوژیکی و فکری انقلاب اسلامی پا به عرصه تازه ای نهاد؛ تا جایی که در رویارویی با حوادث و اتفاقات دنیای مدرن و جریانات روشنفکری غربی شاهد بروز و ظهور تحولات اساسی و چشمگیر در آثار شاعران ارزشی و انقلابی هستیم. شاعران و هنرمندان انقلابی در سالهای پس از پایان جنگ با بهره گیری از آرمانهای انقلابی و تعالیم دینی تغییراتی را در مفاهیم اخلاقی در قالب مضامین شعری ایجاد نمودند. ازآنجاکه تاکنون درباره محتوای اخلاقی شعر انقلابی دوران معاصر مقاله و پژوهش مبسوطی بصورت مستقل انجام نشده است، در این پژوهش به واکاوی مفاهیم و ارزشهای اخلاقی در اشعار شاعران انقلابی پس از خاتمه جنگ تحمیلی و دوران هشت ساله دفاع مقدس پرداخته میشود. ازآنجاکه در دوران معاصر بویژه در دهه هفتاد و هشتاد تحولات سیاسی و اجتماعی قابل توجهی در کشور رخ داد، این حیطه زمانی برهه قابل توجهی را از حیث موضوع مورد مطالعه دربر میگیرد.
روش مطالعهاین پژوهش براساس روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی–تحلیلی انجام گرفته است.
یافته هادر اشعار شاعران مذکور، بیشتر تاکید ایشان بر مفاهیم اخلاقی و ارزشی چون عدالت، نوعدوستی، پرهیز از مدگرایی، مبارزه با بدحجابی، جبهه گیری علیه روشنفکری غربی و یادآوری فضایل اخلاقی اسلامی-عاشورایی است.
نتیجه گیریشاعران آگاه سبب بیعدالتی در بین طبقات اجتماعی جامعه را در گرو ضعفهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنجارشکنی مسیولان دانسته و زبان به انتقاد میگشایند که بر این اساس در حوزه اخلاق توجه و رویکرد اخلاق اجتماعی را بیشتر مدنظر داشتند تا پرداختن به اخلاق فردی. البته این مطلب بدان معنا نیست که در این باب به بحث و واکاوی ارزشهای فردی توجهی نداشته اند، اما در مقام مقایسه، مسایل مربوط به اخلاق اجتماعی تا حدودی بصورت دقیقتر و ریزبینانه تری مورد توجه قرار گرفته است.<-strong>
کلید واژگان: اخلاق, اخلاق اسلامی, سبک فکری, شعر انقلابی معاصر}Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:15 Issue: 73, 2022, PP 63 -78BACKGROUND AND OBJECTIVESEthics is one of the most fundamental principles of any society that has a special place in literature. Persian poetry and literature entered a new arena during the ideological and intellectual developments of the Islamic Revolution; To the extent that in the face of the events of the modern world and the currents of Western intellectualism, we are witnessing the emergence of fundamental and dramatic changes in the works of valuable and revolutionary poets. Revolutionary poets and artists in the years after the end of the war, using revolutionary ideals and religious teachings, made changes in moral concepts in the form of poetic themes. Since no detailed article or research has been done on the moral content of contemporary revolutionary poetry, this study examines the moral concepts and values in the poems of revolutionary poets after the end of the imposed war and the eight-year period of holy defense. Since significant political and social developments took place in the country during the contemporary period, especially in the seventies and eighties, this time span covers a significant period in terms of the subject under study.
METHODOLOGYThis research is based on library method and descriptive-analytical method.
FINDINGSIn the poems of the mentioned poets, most of their emphasis is on moral and value concepts such as justice, altruism, avoiding fashion, fighting against bad hijab, taking a stand against Western intellectuals and recalling the moral virtues of Islam-Ashura.
CONCLUSIONInformed poets attribute the cause of injustice among the social classes of the society to the economic, political, social, cultural and norm-breaking weaknesses of the officials and open their mouths to criticism. Addressing individual ethics. Of course, this does not mean that they have not paid attention to the discussion and analysis of individual values in this regard, but in comparison, issues related to social ethics have been considered somewhat more precisely and meticulously.
Keywords: Ethics, Islamic ethics, intellectual style, Contemporary revolutionary poetry} -
الترکیز علی تفهم المتون الحدیثیه اعتمادا علی الاتجاهات الهرمنوطیقیه، مهمه بحثیه بقیت مغفوله حتی الآن. ففقه اللغه وقرایه المتون الإسلامیه والحدیثیه فی آفاقها التاریخیه هی من اشهر الادوات التی توظف فی الاتجاهات الهرمنوطیقیه واللاتقلیدیه. إن المرور بالمتون الإسلامیه الحدیثیه تبین انه یمکن الترکیز علی سرد من المصطلحات الاخلاقیه، بما فیها مفهوم السجیه. فلو نظر معاین بعین غیر متعمقه ودون التاملات التاریخیه، یمکن ان یتفهم هذا المصطلح فی سیاقنا العصری. هذا وإن یخطر بالبال فی بدو النظر، ولکن النظره التاریخیه وخاصه الترکیز علی النصوص ذات الصله، تشیر بان هناک معنی خاص لهذا المصطلح، والذی ینبع من نفس المتون الإسلامیه والحدیثیه القدیمه. فالاحری البحث عن القراین التی تبین لنا الخطاب التاریخی بشان مساله الاخلاق وفلسفتها فی القرون الاولی الإسلامیه. فمعرفه هذا الخطاب الذی توظف السجیه ونظایرها فی إطاره، یعیننا لکی نصل إلی جوابنا حول ماهیه السجیه ومیزتها من سایر الشوون والمصطلحات الاخلاقیه فی اجواء القرون المتقدمه الإسلامیه. فهذه الورقه ستناول دراسه مفهوم السجیه، اعتمادا علی المناهج التاریخیه واللغویه المعاصره فی المتون القدیمه الإسلامیه، حتی تبرهن انه کیف تطور توظیف هذا المصطلح وفهمه. فبالنتیجه إن هذا المصطلح فی ثقافه العرب القدیمه کان شییا منحدرا من طبیعه الإنسان وسلیقته وغریزته فحسب، ولم یکن لاختیار وانتخاب الإنسان مدخلیه فیه. ولکن مع بزوغ التیارات والخطابات العقلانیه من القرن الثانی فصاعدا، نشاهد ان هناک اتجاه حدیث لقراءه السجیه فی إطار اکثر تلایما مع ما یریده انصار خطاب العقلنه. فهذه القراءه الحدیثه حاولت ان تنقل وتغیر معنی السجیه من الامر الطبیعی الذاتی إلی الامر الاختیاری المکتسب الذی لإراده الإنسان ومساعیه الاختیاریه دور هام فیه.
کلید واژگان: السجیه, الاخلاق الإسلامی, المفهوم التاریخی, الفیلولوجیا}The dominance of Aristotelian discourse in classical Islamic thought caused moral notions to be further explored from a philosophical standpoint among Muslim intellectuals, while historical matters were always implicitly suppressed; the concept of sajīyyah was no exception to this rule. There have been a few recent research on ancient Islamic ethical concepts. These few studies and attempts, however, do not demonstrate how the usage and understanding of such conceptions influenced the formation of Islamic moral views during the early and medieval Islamic periods. In this article, we use evidence from Islamic historical texts from the first and middle Islamic centuries to explain the evolution of Muslims’ understanding of sajāyā from an intrinsic to a non-intrinsic entity. It will be demonstrated how imported forms of ideas in the Islamic world imposed their tendencies into Islamic moral thought and led this notion to be obscured and removed from its historical reality for centuries. In the pre-Islamic time and subsequently, at the advent of the Prophet Mohammad, sajīyyah was regarded as a natural, instinctive, and non-acquired phenomenon. As a result, the Arabs referred to the good or evil qualities inherited from one’s parents as “sajīyyah,” in which education played no role. This perception was able to make deterministic approaches happy, but their happiness did not last long; rather, with the intellectual developments starting in the second century AH and the dominance of Muʿtazilī approaches, that believed in human free will, sajīyyah shifted from the concept we mentioned to attributes that could be acquired and in which education played a role. All of the evidence suggests that our current understanding of "sajāyā" is a fragment of an older idea that was likewise subject to change and evolution. On this premise, in the ancient Arab civilization, this term referred to anything that derived solely from man's nature, his instincts, and had no relation with man's decision or choosing. On the other hand, according to this old and Jāhilī moral system, praiseworthy qualities were commended in actuality and truth if they came from the person's nature, and if they didn't, it was regarded artificiality and pretense. Perhaps this explains why this term is seldom used in ethical narratives, because the person's decision was not thought to have a role in the construction of qualities. However, we find a new trend to understand "sajāyā" in a framework that is more compatible with what the proponents of rationalization discourse seek with the advent of rational currents and discourses from the second century onwards. This new reading attempted to give a fresh reading of "sajāyā" in three notions, with diverse contributors and currents whose work lasted until the Islamic Middle Ages. For the first notion, it was always intended to imply that not all moral acts are based on what a person has been given, and that other behaviors are based on a person's desire and will. The second notion was an attempt to promote that acquired and intention-based moral qualities are preferable than natural praiseworthy acts. The third notion was to shift the definition of “sajāyā” from a natural, subjective command to a voluntary, productive command in which human will and voluntary efforts play a significant role. This paper will take a historical approach to both ancient and medieval Islamic writings. As a result, this study tries to answer problems like these: How can the relevant texts be re-read in the context of their ealry conceptions? Is this new reading leading us to believe that there was a change in the perception of "sajāyā" during the first and middle Islamic centuries? What was the outcome of this historical development?
Keywords: sajīyyah, Islamic ethics, Historical Concept, Philology} -
در این پژوهش آسیب های تصحیحی متن نزهه العقول فی لطایف الفصول بررسی می شود؛ نویسندگان با ارایه شاهد و مثال های گوناگون درپی اثبات این امر برآمده اند. نزهه العقول فی لطایف الفصول نثری با موضوع اخلاق و عرفان اسلامی از ابوطاهر محمد بن محمد یحیی عوفی است. ایرج افشار و جواد بشری این متن تک نسخه ای را تصحیح کرده اند. اساس این پژوهش، نقد تطبیقی اثر تصحیح شده با اصل نسخه بوده و گاهی نیز برای تایید و تکمیل تصحیح و درستی نمونه های معیوب، به نمونه های مشابهی از متون کهن اشاره شده است. با اینکه متن، تک نسخه ای است و صححان حاشیه های متن رانسخه بدل در نظر گرفته اند، آسیب های تصحیحی متعددی بر آن وارد است و همین امر نگارندگان این مقاله را بر آن داشت تا به بررسی آنها بپردازند. این آسیب ها در چند عنوان دسته بندی شده است؛ آسیب هایی مانند بی توجهی به اصل نسخه، بی توجهی به وزن ابیاتمعنای نادرست ابیات، زواید متن، کاستی های متن، بی توجهی به جمله بندی و نمونه هایی از این دست که عینا با مطابقت متن کتاب با اصل نسخه به دست آمده است. همچنین برای پرهیز از اطناب ممل، تنهاخطاهای آشکار اثر بررسی شد و از بیان شواهدی که به تکرار می انجامید، صرف نظر شده است.
کلید واژگان: تصحیح, نزهه العقول فی لطایف الفصول, محمد بن محمد یحیی عوفی, ایرج افشار, جواد بشری, اخلاق اسلامی}The present research investigated the corrective damages of the text of Nuzhat Al-Oghul Fi Latifa Al-Fosol and presented various evidence and examples to prove this issue. Nuzhat Al-Oghul Fi Latifa Al-Fosol is written in prose on the subject of Islamic ethics and mysticism, by Abu Tahir Muhammad Bin Muhammad Yahya Aufi. This one-copy text has been corrected by Iraj Afshar and Javad Bashari. The basis of this research was a comparative critique of the work corrected with the original version, and similar examples of ancient texts have been mentioned in some cases to confirm and complete the correction of defective samples. Although the text is a single copy, and the editors have considered the texts’ margin effect as a copy, there are several correctional damages that the authors of the present study have to investigate. These damages are classified into several headings titles, including ignorance of the original version, ignorance of the metre of the verses, false meaning of verses, text extensions, text shortcomings, ignorance of the sentence structure, and such examples that have been obtained by matching the text of the book with the original version. Moreover, only the obvious errors of the work were examined to avoid the prosaic prolixity.
IntroductionNuzhat Al-Oghul Fi Latifa Al-Fosol is a single copy text (with serial No. 9084, Ayatollah Marashi Library) by an author named Abu Tahir Muhammad Bin Muhammad Yahya Aufi. Iraj Afshar says, "It is an unknown text" and has corrected it (see Afshar, 2011, p. 13). Little is known about the owner of Nuzhat. There is also doubt about the correctness of the author of the book. At the beginning of the book, some have called him "Al-Oumi" due to the author's name being distorted in the version (see Version: 1a). Afshar has corrected it as "al-Aufi" since the author of the Nuzhat Al-Oghul says about his uncle "Abd al-Rahman Auf" (see: Afshar, 2011, p. 167; manuscript: p. 110a).
Materials and MethodsThe data collection method in the present research is the library and tacking note. In this research, the printed text of the book Nuzhat Al-Oghul Fi Latifa Al-Fosol was compared with the original version by the analytical-comparative method. Corrections in this text have been cited by matching the printed version and text to prove a more societal example of ancient texts in some cases.
Discussion and ConclusionThis research has addressed the corrective damages in the following categories:Grammatical Errors: the ignorance of the grammar in some cases has caused corrective (criticism) damages. A sentence is presented in a position of the text, which is not grammatically correct. In Afshar's correction, it is stated, "Let each of us speak the truth, so that there was no wrong in it, which, by its blessings, will free us from this prison" (Afshar, 2011, p. 187). The verb "not being" is mentioned in the version, and the sentence ends with the same verb (see 120a). In the following, "be that" is the beginning of the following sentence, and that "be that" means hope that has been used, "Let each one speak the truth, as there is nothing wrong with it. May it really free us from this prison with its blessings" (Version: 120a). Damages of Pun and Saj: Due to the calligraphy of the version of Nuzhat Al-Oghul and continuity of words in prepositions, plural signs, compound words, and similar examples, pun and saj in this work need serious revision. Failure to pay attention to the connection of words with these devices destroys the artistic beauties of the work, mainly that they have been acquired by ancient calligraphy (see Jalali & Forouzandehfard, 2018, p. 108). In an example of Afshar's correction, it is stated, "He did not extend his hand and finger towards the bread" (Afshar, 2011, p. 106). In the version, "hand and finger did not extend towards the bread" is mentioned (Version: 71a). It is clear that the author's construction was creating punctuation between the two words of finger and towards the bread. The neglect of this critical matter has destroyed it in correction. Lack of attention to the metre in the poems: Persian metres are one of the things that the critic and the corrector can comment on decisively. Ignoring this vital point is sometimes misdiagnosed. In some parts of the text, the wrong correction has disturbed the verse’s metre and meaning (Afshar, 2011, pp. 44 and 175). Additionally, items such as text deficiencies, text redundancies, serious spelling mistakes that had a significant effect on correction, as well as grammatical errors, were examined. Examples of these damages were provided during the research. The most important achievement of this research is to prove the revision of the correction of the text of Nuzhat Al-Oghul Fi Latifa Al-Fosol.
Keywords: Nuzhat Al-Oghul Fi Latifa Al-Fosol, Abu Tahir Muhammad Bin Muhammad Yahya Aufi, Iraj Afshar, Javad Bashari, Islamic ethics}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.