فهرست مطالب
مجله سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)
پیاپی 76 (شهریور 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/06/03
- تعداد عناوین: 15
-
-
صفحات 1-22زمینه و هدف
شعر عاشورایی همواره تنومندترین شاخه شعر دینی در ادوار مختلف بوده است. با وجود مستعد بودن مسیله عاشورا برای طرح در زمینه ها و موضوعات متنوع، غالبا در این نوع از شعر فارسی با نگاهی ماتمزده به مضامین تکراری و یکنواخت پرداخته شده، که عوامل مختلفی از جمله شرایط سیاسی و اجتماعی در آن تاثیرگذار بوده است. در قرن اخیر تحولات بسیاری در شعر فارسی رخ داده است هرچند شعر عاشورایی در دهه های ابتدایی و بویژه در دوره پهلوی اول با این تحولات همراه نشد، بتدریج و محتاطانه، دگرگونیهای بی سابقه ای را تجربه کرد. این پژوهش ضمن بررسی محتوا و نوع نگرش شاعران به موضوعات عاشورایی در سه دوره پهلوی اول، پهلوی دوم و انقلاب اسلامی، به چرایی و چگونگی این تحولات، با محوریت حرکت شعر عاشورایی از مرثیه به حماسه پرداخته است.
روش مطالعهاین پژوهش به روش تحلیل محتوا و با استفاده از شیوه کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات انجام شده است.
یافته هابررسی و ارزیابی اشعار عاشورایی قرن معاصر نشان میدهد که شعر عاشورایی در دوره پهلوی اول، کاملا با مرثیه سرایی و نگاهی سراسر ماتمزده و با موضوعات محدود و تکراری همراه بوده است. در دوره پهلوی دوم علاوه بر حفظ موضوعات و مضامین پیشین، در مواردی نیز تغییر پیدا کرده است، اما شعر عاشورایی انقلاب اسلامی با افقهای تازه ای روبرو شده، از تکرار گذشته فاصله گرفته و با نگاهی حماسی و معرفتگرایانه به موضوعات گسترده عاشورایی پرداخته است.
نتیجه گیرینتیجه حاصل از این پژوهش نشان میدهد که میل به حرکت از مرثیه به حماسه در شعر عاشورایی، از دهه چهل و همزمان با ظهور گفتمان مقاومت و مبارزه و نیز رواج نو اندیشیهای دینی، آغاز و بعد از انقلاب اسلامی و بویژه با شروع جنگ تحمیلی به اوج خود رسیده است.
کلیدواژگان: شعر عاشورایی، مرثیه، حماسه، شعر معاصر -
صفحات 23-45زمینه و هدف
ادبیات تعلیمی وسیله ای برای ارایه آموزه های اخلاقی و تربیتی است تا در سایه توجه به آنها، بتوان به سعادت و خوشبختی دست یافت. از دیرباز بخش عمده ای از اشعار فارسی در گرو گیراترین مضامین اخلاقی و تربیتی بوده که پند و اندرزهای شایانی درون آنها نهفته است. نان و حلوای شیخ بهایی یکی از همین آثار اخلاقی ارزنده ای است که در دوره صفوی تالیف شده است. حزین شیروانی از شعرای دوره قاجار بود که صفاء القلوب را به پیروی از نان و حلوا با مضامین تعلیمی سروده است. این پژوهش در صدد پاسخگویی به این پرسش است که این دو اثر، متضمن چه نکات اخلاقی بوده و از چه شگردهایی بهره برده اند؛ همچنین چه سنخیتی بین این دو اثر با نظریه غایتگرایی و اخلاق اسلامی است.
روش مطالعهنگارنده در راستای رسیدن به این هدف، به روش اسنادی، توصیفی-تحلیلی و آماری و براساس مطالعات کتابخانه ای، آموزه های تعلیمی را در دو بخش ایجابی و سلبی بررسی کرده و درنهایت شگردهای مورداستفاده را نشان داده است.
یافته هادستاورد پژوهش نشانگر بازتاب گسترده ادب تعلیمی و اخلاق در دو اثر مورد مطالعه است. در کل دو اثر، 5 مورد ایجابی (قناعت، راستی، عصمت، صبر و توکل) و 16 مورد سلبی (دوری از مال حرام، دوری از دعوی زهد، دوری از تدریس برای افسون عوام، دوری از اسباب دنیوی، دوری از قرب پادشاه، دوری از مناصب دنیوی، دوری از زبان پردازی، دوری از مصاحبت افراد ناشایست، دوری از عبادت برای بهشت، پرهیز از کجروی، دوری از حق ناشناسی، عدم پیروی از نفس، دوری از زنا، دوری از تکبر و دوری از ریا) بکار رفته که در مقایسه نمونه های دو اثر، 5 مورد مشترک (2 مورد ایجابی: دعوت به قناعت، دعوت به توکل و 3 مورد سلبی: دوری از مال حرام، دعوت به سکوت و خاموشی و دوری از ریا) دیده میشود.
نتیجه گیریقسمت سلبی آموزه ها بر بخش ایجابی سنگینی دارد و امر و نهی، سوال و جواب، قصه گویی، تمثیل، استفاده از آیات و احادیث و خطابهای محترمانه، از ابزار مورداستفاده در این دو اثر بوده است. نتایج ارایه شده در توصیه های اخلاقی، دلیلی بر همسویی هر دو اثر با نظریه غایتگرایی و انطباق آن با اخلاق اسلامی است.
کلیدواژگان: غایتگرایی، اخلاق اسلامی، ادبیات تعلیمی، صفاء القلوب، نان و حلوا -
صفحات 47-65زمینه و هدف
مثنوی معنوی در آموزه های ارزشمند خود به شیوه تمثیل، با بیان حکایات و نکات اخلاقی همواره انسان را از نگرشهای غیرمنطقی، غیرعقلانی و بیهوده که زمینه ساز اعمال ناپسند میباشند، برحذر میدارد تا هنگام بروز رنجها و ناگواریها مناسبترین راهکار را انتخاب نماید. آلبرت الیس روانشناس معروف نیز در نظریه رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی خود به دوازده باور غیرمنطقی و غیرعقلانی در ذهن اشاره دارد که اعتقاد به آنها موجب اضطراب و آشفتگیهای روحی افراد میشود. یکی از این نظریه ها در مورد اهمالکاری میباشد و در پی آن است که چرا انسان تصمیمات خود را به تاخیر میاندازد؟ اهمالکاری تمایل به اجتناب از فعالیتها و واگذار کردن انجام آنها به آینده تعریف شده است. در این مقاله ضمن بررسی موضوع غفلت از دیدگاه عرفانی مولوی بعنوان یکی از عوامل رنجهای بشر و همچنین اهمالکاری که معادل روانشناسی این مبحث میباشد، از میان مصداقهای شیوه درمانی الیس در مثنوی، یک حکایت بعنوان نمونه مورد بررسی و مطابقت قرار گرفته است.
روش مطالعهاین پژوهش براساس شیوه تحلیلی-توصیفی و فیشبرداری از منابع مختلف بویژه مثنوی انجام شده است.
یافته هادر باب اهمالکاری مولانا و الیس بر این باورند که تاخیر در انجام کارها و واگذار کردن آنها به فردا و آینده بتدریج بصورت عادت ناپسند درآمده و ترک آن بسیار دشوار خواهد بود و موجب ازدست رفتن فرصتهای عمر و عدم بهره مندی از مواهب زندگی خواهد شد.
نتیجه گیریمولانا از قرنها پیش و الیس هر کدام به شیوه خاص خود تلاش نموده اند تا انسان قدر زمان و فرصتها را قبل از آنکه دیر شود، بداند و بتواند باورهای منفی و بیهوده را در ذهن خود تغییر دهد تا گرفتار خطاهای شناختی و رفتاری نشود و به تعادل روحی و آرامش برسد.
کلیدواژگان: مولوی، مثنوی معنوی، غفلت، اهمالکاری، آلبرت الیس، نظریه رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی -
صفحات 67-89زمینه و هدف
مدرنیسم از جریانات مهم ادبی قرن بیستم است که بسبب برخورداری از ویژگیهای ادبی خاص خود از شکلهای سنتی و تکنیکهای بیانی قدیم فاصله گرفت. شناخت و تبیین شاخصه ها و ویژگیهای مدرنیسم در داستانهای کوتاه نویسندگان معاصر ایران موضوع اصلی این پژوهش است. در این مقاله کوشیده شده با توجه به داستانهای کوتاه مدرن ابوتراب خسروی، علی خدایی، محمد کشاورز و محمد رحیم اخوت از هریک از نویسندگان مذکور چند داستان کوتاه را از نظر کاربرد مولفه های مدرنیسم با توجه به آرای چارلز می و سوزان فرگسن مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
روش مطالعهپژوهش حاضر مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش توصیفی تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعه موردمطالعه، مجموعه داستانهای کوتاه ابوتراب خسروی، علی خدایی، محمد کشاورز و محمدرحیم اخوت است.
یافته هاهریک از نویسندگان بخوبی توانسته اند با بهره گیری از مولفه های مدرنیسم مانند کاربرد پیرنگهای حذفی و استعاری، پایان باز، توجه به خصوصیات درونی شخصیتها، بهره گیری از درونمایه های مدرن (بیگانگی، تنهایی، انزوا و فردگرایی)، عدم قطعیت، درهم آمیختن رویا و واقعیت، بیان داستان بمنزله طرحواره کمینه، کاربرد شخصیتهای داستان بمثابه حالت ذهنی، توصیف ساحت خوابگونه داستان و... شکلی از مدرنیسم را در داستانهای خود رقم بزنند.
نتیجه گیرینتایج تحقیق نشان میدهد هرچند میزان کاربرد مولفه های مدرنیسم در داستانهای نویسندگان موردنظر با هم متفاوت است، مسلما توجه خاصی که به کاربرد این مولفه ها در بیان داستانها شده است، زمینه های لازم را برای نگرش مدرنیستی به آنها فراهم کرده است. در داستانهای اخوت، کاربرد ویژگیهایی از قبیل انزوا و تنهایی شخصیتها، جریان سیال ذهن و نیز شخصیت بمثابه حالت ذهنی نسبت به دیگر ویژگیها بارزتر است. در داستانهای خدایی، استفاده از پیرنگهای حذفی و استعاری، درهم آمیختن عنصر خیال و واقعیت، نمادپردازی و نیز روایت نامتوالی رویدادها نمود بیشتری دارد. در داستانهای خسروی، کاربرد نمادپردازیها، آشنایی زداییها، عدم قطعیت و نیز درهم آمیختن رویا و واقعیت بیشتر است. علاوه براین در داستانهای کشاورز بهره گیری از انواع پیرنگ ، بیان تنهایی و انزوای شخصیتها، طرحواره کمینه، سبک و لحن غنایی و نیز عدم قطعیت نمود بیشتری دارد.
کلیدواژگان: داستان کوتاه مدرن، مدرنیسم، مولفه های مدرنیسم، نویسندگان معاصر ایرانی -
صفحات 91-116زمینه و هدف
احیای هر اثر علمی و ادبی قدیم در حکم یافتن حلقه مفقوده ای است که شیرازه ادبیات و سلسله حیات معنوی و فرهنگی را پیوند میدهد و راه تحقیق و تتبع در آثار فرهنگی و بدست آوردن مسیر تحولات ادبی و مدنی و فحث و بحث در لغت، دستور، معانی و بیان زبان را فراهم میسازد. از دوران قاجاریه در حوزه عرفان و تصوف اسلامی، ادبیات قابل ملاحظه ای به یادگار مانده که شناسایی آنها، گام بزرگی در شناخت سیر تحول و تکامل ادبیات فارسی و انواع مختلف آن است. یکی از ذخایر ارزشمند این دوره، منظومه ای عرفانی در شرح آداب طریقت و مبانی عرفان و تصوف اسلامی است به نام «اکسیر الجنون و تحریر الفنون». تحلیل محتوا و معرفی اثر مذکور، هدف اصلی این نوشتار میباشد.
روش مطالعهمقاله حاضر بر اساس روش تحلیلی (تحلیل زبان و محتوا) و با ابزار کتابخانه ای انجام شده که محدوده و جامعه مورد مطالعه آن، تنها نسخه خطی «منظومه اکسیر الجنون و تحریر الفنون» یادگار قرن سیزدهم هجری است.
یافته هااکسیر الجنون بلحاظ محتوا، منظومه ای کاملا عرفانی و به تقلید از مثنوی مولانا، به شیوه تمثیلی و تلمیحی نگاشته شده است. از بعد ادبی، کاربرد صنایع مختلف ادبی، تصویرسازیها، به خدمت گرفتن صور معانی درجهت ساده سازی و بیان مضامین عرفانی و دینی، اشعار عربی و ملمعات زیبا نشان دهنده توجه شاعر به جنبه های زیباییهای لفظی و معنوی کلام است و بسامد کاربرد عناصر بیانی و تصویرساز بالاتر است. بلحاظ فکری، اثری درونگراست و مفاهیمی چون «وحدت وجود» و اصطلاحات تصوف را شرح کرده است. بلحاظ زبانی ساده و اغلب دارای ویژگیهای سبک خراسانی است و بطور کلی داخل در سبک بازگشت ادبی است. تشریح مبانی عرفانی و اخلاقی با ابزار حکایت نیز، از ویژگیهای این منظومه میباشد.
نتیجه گیریمنظومه اکسیرالجنون بیانگر رشد و رواج عرفان و تصوف اسلامی و رویکرد شعرا به ادبیات عرفانی در کنار سایر انواع ادبی در دوره قاجار است. گرچه شاعر به تقلید از گذشتگان پرداخته است، در مباحث شیعی راه خود را از پیشینیان جدا میسازد. او دین را شامل سه مرتبه شریعت، طریقت و حقیقت میداند. معرفی این منظومه میتواند برای پژوهشگران و علاقه مندان به شعر و ادب فارسی، تاریخ تطور عرفان و تصوف اسلامی در عهد قاجاری، ادبیات عامیانه و داستانی، حدیث و روایات دینی به واسطه شرح مبسوط اثر و اشاره به شعر شعرای مختلف، سودمند واقع شود.
کلیدواژگان: نسخه خطی، اکسیرالجنون و تحریر الفنون، عرفان و تصوف، سبک شناسی، بازگشت ادبی -
صفحات 117-139زمینه و هدف
منظومه «وامق و عذرا» اثر خواجه شعیب جوشقانی شاعر، یکی از شاعران و محرران برجسته عصر صفوی، در دوره شاه عباس اول است. شعیب این مثنوی را بمنظور نظیره پردازی و با تاثیر گرفتن از وامق و عذرای عنصری و خسرو و شیرین نظامی سروده است و بر این اساس شاعر بیشتر تحت تاثیر سبک خراسانی بوده است تا سبک هندی. نگارندگان این جستار برآنند عناصر و مولفه های سبکی و ساختاری این منظومه را دریابند و سطوح زبانی، ادبی و فکری و ساختار غنایی آن را بررسی و تحلیل نمایند.
روش مطالعهاین پژوهش توصیفی تحلیلی و با رویکرد سبکشناسی است. داده ها و اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای بدست آمده است.
یافته هامنظومه «وامق و عذرا»ی جوشقانی در بحر هزج و در قالب مثنوی سروده شده است. شاعر با استفاده از انواع هجای قافیه، تنوع در ساختمان آن، قافیه بدیعی، مختصات آوایی، انواع مختلف جناس، تکرار واج و واژه، تصدیر، ترصیع و موازنه موسیقی شعر را افزایش داده است. ساختار سبکی لغات و اصطلاحات آمیزه ای از لغات و اصطلاحات عامیانه، غنایی و حماسی است. که سطح ادبی کلام نیز بر پایه تشبیهات، استعارات، کنایات، تلمیحات و اغراقها استوار است. در سطح فکری شاعر نشانه هایی از سبک خراسانی را میتوان دید و فصلبندی جوشقانی در این منظومه با ساختار منظومه های غنایی قابل تطبیق است.
نتیجه گیریخواجه شعیب جوشقانی از شاعران توانمند و شیرین سخن دوره صفوی بوده است که در منظومه غنایی «وامق و عذرا»ی وی ابتکارات زبانی و ترکیبات تازه دیده میشود. وی با استفاده از واژگان و ترکیبات زبان عربی و ترکی و وارد نمودن ترکیبات نو و بدیع و لغات و اصطلاحات عامیانه و دانشهایی چون نجوم، طب و موسیقی، بر زیبایی و غنای کلامش افزوده است. کاربرد فراوان آرایه های ادبی نظیر جناس، تکرار، تصدیر و ترصیع، تشبیه، استعاره و تلمیح، از ویژگیهای سبکی جوشقانی در مثنوی وامق و عذراست. همچنین ساختار این منظومه با ساختار منظومه های غنایی مطابقت دارد.
کلیدواژگان: شعیب جوشقانی، منظومه وامق و عذرا، سبک، سطح زبانی، ساختار -
صفحات 141-160زمینه و هدف
در سالهای گذشته داستانهای ترجمه ای نسبت به داستانهای تالیفی کودکان در کشور همواره در جذب مخاطب موفقتر بوده اند. بخشی از این موضوع ناشی از عواملی است که به ساختار محتوایی داستان برمیگردد. شخصیت و شخصیتپردازی یکی از عناصر مهم در ساختار روایی داستان کودک و نوجوان است. در هر داستان، کاراکتر حالت پایدار نخستین را دگرگون میکند و مدار داستانی را بوجود میآورد. این پژوهش به مقایسه عنصر شخصیت و شخصیتپردازی از دیدگاه ماریا نیکولایوا در داستانهای تالیفی و ترجمه ای گروه سنی ب و ج، و بررسی تطبیقی ویژگیهای مسبب جلب مخاطب در این داستانها میپردازد تا علت اقبال به داستانهای ترجمه ای در مقایسه با داستانهای تالیفی در جذب مخاطب را از این منظر دریابد.
روش مطالعهدر این پژوهش تحلیلی-تفسیری با رویکرد اثباتگر (کمی)، عناصر مختلف کاراکترسازی و شخصیتپردازی در یکایک نمونه ها مورد مشاهده قرار گرفته است. داده ها ابتدا به روش اسنادی و کتابخانه ای، از مطالعه و استخراج مجموعه ای از ویژگیهای شخصیت و شخصیتپردازی داستانهای پنجاه جلد کتاب (30 جلد ترجمه ای و 20 جلد تالیفی) از پرفروشترین کتابهای داستان کودک و نوجوان منتشرشده در بازه زمانی سالهای 95-85 گردآوری و طبقه بندی شد. آنگاه با بدستآوردن مقدار عددی متغیرهای بررسیشده در شخصیت و شخصیتپردازی، تحلیل محتوای کیفی بر پایه نظریه ماریا نیکولایوا صورت گرفت.
یافته هایافته ها نشان میدهد که در هر دو نوع داستان، بیشتر کاراکترهای اصلی از نوع انسانی بوده و نسبت کاراکترهای اصلی از نوع انسانی در داستانهای ترجمه ای به تالیفی 90 درصد به 35 درصد بوده است. از میان کاراکترهای اصلی انسانی از نوع کودک نسبت داستانهای ترجمه ای به تالیفی 5-81 درصد به 5-54 درصد کاراکترهای اصلی بوده است. در 50 داستان بررسیشده تالیفی و ترجمه ای، بیشترین درصد به شخصیتهای خاکستری، پویا و تکبعدی اختصاص یافته و نسبت شخصیتهای خاکستری ترجمه ای به تالیفی 42 درصد به 18 درصد، شخصیتهای پویای ترجمه ای به تالیفی 46 درصد به 26درصد و نسبت شخصیتهای تکبعدی ترجمه ای به تالیفی 36 درصد به 28 درصد بوده است. شخصیتهای کاراکترها در هر دو نوع ساده، برونگرا و فاقد انگیزه های پیچیده و از عناصر باورپذیری برخوردار بوده اند. بیشتر داستانهای ترجمه ای شخصیتپردازی تلفیقی داشته و در تالیفیها روش شخصیتپردازی غیرمستقیم و روش تلفیقی به یک اندازه بوده است. در هر دو داستان، شخصیتپردازی بیرونی بیش از شخصیتپردازی درونی مورد توجه قرار گرفته و از میان ابزارهای مختلف برای شخصیتپردازی از سه ابزار کنش، گفتار و آشناییزدایی) استفاده بیشتری شده است.
نتیجه گیرییافته های حاصل از تطبیق نتایج نشان میدهند که کتابهای داستانی ترجمه ای نسبت به کتابهای تالیفی، بسبب رعایت بیشتر عوامل موثر در انتخاب کاراکتر و شخصیتپردازی بعنوان بخشی از اسباب گرایش کودکان و نوجوانان، در جذب مخاطبان خود موفقتر بوده اند.
کلیدواژگان: کاراکتر، شخصیت پردازی، واکاوی تطبیقی، داستانهای تالیفی و ترجمه ای، گروه ب و ج، ماریا نیکولایوا -
صفحات 161-179هدف و زمینه
مفاهیم عرفانی و سلوکی در میان سلسله های مختلف وجوه اشتراک و افتراق بسیاری دارند. نوع اندیشه و نگاه خاص عرفا به معرفت، ویژگیهای شیخ، صفات مرید، شرایط خلوت، ذکر و اهمیت آن، مشاهده و سماع، باعث بوجود آمدن سلسله های گوناگون شده است. در این تحقیق معارف اشاره شده بصورت مقایسه ای بین استاد و شاگرد، نجم الدین کبری و نجم الدین رازی، با توجه به آثار آنها مورد بررسی قرار گرفته است و اعتقاداتی چون صاحب امر «کن» و اسم اعظم بودن ولی، آداب مریدی و ارتداد مرید، و بیارزش بودن خلوت بدون ذکر، مشاهدات و رنگها و دلایل مشاهده، سماع و دلایل آن در این تحقیق بررسی شده اند.
روش مطالعهاین تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است و محدوده و جامعه مورد مطالعه فوایح الجمال، آداب الصوفیه، السایر الحایر، و اصول العشره از نجم الدین کبری و مرصادالعباد، منارات السایرین، و مرموزات اسدی از نجم الدین رازی است.
یافته هانظرات نجم الدین کبری بعلت وجود آثار بسیار موجز و ساده و مخاطب عام داشتن مورد بیمهری قرار گرفته و در سیر تفکر عرفان قبل از ابن عربی و معارف ابن عربی جای خالی آن دیده میشود. نظریات نجم کبری دارای غور قابل توجهی است که در میان حکایتها پنهان مانده است.
نتیجه گیریآنچه نجم الدین کبری در مباحث عرفانی و سلوکی بیان میکند بسیار پراکنده است و با جستار دقیق و کنار هم قرار دادن مطالب، میتوان به بدیع و عمیق بودن اندیشه وی پی برد. افکار و اندیشه های نجم رازی اشتراکات بسیاری با نجم کبری دارد اما آنجا که پای مباحث خانقاهی بمیان میآید و یا در مباحث جنجالی خارج از فهم عوام، نجم رازی را سخنی نیست.
کلیدواژگان: نجم الدین کبری، نجم الدین رازی، سلوک، عرفان -
صفحات 181-201زمینه و هدف
انواع ادبی یکی از نظریه های علوم ادبی و مشتمل بر موضوعاتی است که با ویژگیهای فنی خاص بصورت نظم و نثر مطرح میشود. موضوع اصلی انواع ادبی به شیوه جدید، طبقه بندی آثار ادبی از نظر ماده و صورت است. بر این اساس متون ادبی در چهار دسته ادبیات حماسی، نمایشی، غنایی و تعلیمی جای گرفته اند. طبقه بندی متون ادبی به این شیوه به پیروی از نظریه داروینیسم ابتدا از تفکر یونانی سرچشمه گرفت و توسط کسانی مانند افلاطون و ارسطو مطرح گردید. تقسیم بندی آثار ادبی در ادبیات کلاسیک ایران نیز بیسابقه نبوده است؛ اما آنچه در گذشته مورد توجه قرار میگرفت، طبقه بندی متون ادبی بر اساس شکل ظاهر بود. ازآنجاکه با دسته بندی گونه های ادبی که در آثار شاعران پراکنده اند، میتوان دریچه ای بسوی کشف ویژگیهای درونی یک اثر گشود، هدف این مقاله «بررسی و تحلیل گونه های ادبی در آثار نظامی» است. تعیین ژانرهای ادبی و زیرمجموعه هر یک و همچنین تاثیرگذاری اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کاربرد آنها هدف اصلی پژوهش حاضر است.
روش مطالعهجهت آشنایی با مبانی انواع ادبی و همچنین شرح احوال و آثار نظامی از منابع کتابخانه ای استفاده شد. سپس با مطالعه آثار شاعر، شواهد گونه های ادبی استخراج شد و پس از معرفی هریک از ژانرها با استفاده از روش تحلیل متن، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاعلاوه بر انواع ادبی اصلی، زیرمجموعه های آن نیز در آثار این شاعر با وسعت و تنوع بسیاری بکار رفته است که مهمترین آنها عبارتند از: اعتذاریات، تقاضا و درخواست، ساقینامه، شکواییه، شهرآشوب، طردیات، مدح، مرثیه، معراج نامه، و مفاخره.
نتیجه گیریاگر انواع ادبی غنایی-تعلیمی، حماسی-تعلیمی-، و تعلیمی-تعلیمی را از زیرمجموعه های ادبیات تعلیمی بدانیم، پنج گنج نظامی را میتوان از نمونه های موفق نوع ادبی تعلیمی- غنایی، و تعلیمی-حماسی دانست. وجود زیرمجموعه های متعدد انواع ادبی در آثار نظامی نشانه وسعت دید و اندیشه او و همچنین قدرت شاعری اوست.
کلیدواژگان: نظامی، انواع ادبی، شعر، اوضاع اجتماعی و سیاسی -
صفحات 203-222زمینه و هدف
تذکره المعاصرین حزین بجهت ویژگیهای منحصربفردش، اثری ممتاز بشمار میآید؛ حزین در این تذکره، دیدگاه های انتقادی خود در زمینه شعر و شاعری (نقد ادبی) و نیز تحلیلهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را عرضه میکند؛ بدین ترتیب این اثر، علاوه بر اینکه منبع ارزشمندی برای پژوهشهای تاریخی، فرهنگی، ادبی و... محسوب میشود، بجهت احتوا و انعکاس سازوکارهای اندیشگانی مولف در بافت خاص اجتماعی - فرهنگی، مجال تحلیل گفتمانی متن را برای پژوهندگان فراهم آورده است. مسیله اصلی این تحقیق، کنکاش در لایه های سبکی کتاب تذکره المعاصرین نوشته حزین لاهیجی، بمنظور بازنمایی و تحلیل ایدیولوژی مستور در زیرساختهای زبانی و ادبی این متن است.
روش مطالعهاین پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و استدلالی انجام شده است.
یافته هاحزین لاهیجی در نقل واقعیات عصر خود و نحوه زیست و شاعرانگی شعرای مذکور در این تذکره، پایبندی بسیاری به باورهای اخلاقی، فرهنگی و بیش از همه انتقادی-ادبی خود نشان میدهد و با انتخاب گفتمان تکصدایی، هیچ سستی و تردیدی در داوریهای شخصی و قضاوت در اوضاع و احوال و دانش و سیرت شاعران نمینماید.
نتیجه گیرینتایج تحقیق شامل این اطلاعات است: در لایه ایدیوژلویکی، نویسنده در ضمن بازگویی تاریخ، بصراحت و با تعصب از قضاوتهای شخصی خود در باب مهارتهای هنری و شعری شاعران و خصایص اخلاقی آنان سخن میگوید. در لایه واژگانی غلبه با شاخصهای اسمی و مکانی شیعی است که بر گرایشهای عقیدتی نویسنده تاکید دارد، فراوانی رمزگان اخلاقی در مقایسه با رمزگانهای ادبی و مذهبی، جایگاه اخلاق را در مولفه های گفتمانی نویسنده بسیار برجسته نموده است. در لایه نحوی، نویسنده با استفاده از جملات ساده و گسسته، صدای دستوری فعال، وجهیت قاطع اخباری، با صراحت و قطعیت از مولفه های اندیشگانی و انتقادی خود جانبداری نموده است. در لایه بلاغی، کثرت کاربرد ابزارهای بلاغی کمتر در خدمت ایدیولوژی و بیشتر درجهت تقویت زیب و زیور بیانی است. در لایه کاربردشناسی، نویسنده با کنشگری بیانی بدون بهره گیری از فرانقشهای ارتباطی و تعاملی، با گفتمان تکصدایی، منظورهای ایضاحی و اعلانی خود را محقق ساخته است.
کلیدواژگان: تذکره نویسی، دوره بازگشت ادبی، تذکره المعاصرین حزین لاهیجی، سبک شناسی انتقادی، لایه های سبکی -
صفحات 223-243زمینه و هدف
در رویکرد معاصر، تعاریف سنتی استعاره مورد نقد قرار گرفته و تعریفی جامع برای آن تثبیت شد. یکی از این تعاریف، نگرش زبانشناسی شناختی است. این نگرش با رویکردی متفاوت به استعاره میپردازد که از طرف لیکاف و جانسون مطرح شد. در این رویکرد، مفاهیم ذهنی بصورت عینی جلوه مییابند که مفهوم عشق یکی از این مفاهیم است. عشق در شعر شاعران سبک بازگشت ادبی جایگاه خاصی دارد که این مفهوم ذهنی در نگرش قاآنی و مشتاق اصفهانی بصورت ملموسی عینی سازی شده است.
روش مطالعهاین پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته است؛ بدین صورت که شواهد و مثالهایی از شاعران موردبحث را برمبنای نظریات زبان شناسی شناختی استخراج کرده، سپس با تفسیر و تحلیل آنها، استعاره های هستیشناسانه را در یک طبقه بندی کلی از دیوان شاعران موردبحث استخراج کرده و آنها را بصورت تطبیقی برای مخاطبان شرح داده ایم.
یافته هادر دیدگاه دو شاعر، عشق بسان انسان، نمودی بارز یافته است که این عینیسازی مفهوم عشق در دیوان مشتاق اصفهانی دارای بار منفی و بصورت انسان قاتل و خونریز جلوه گری میکند؛ درحالیکه در شعر قاآنی دارای جایگاه والایی است.
نتیجه گیریعینیسازی مفهوم عشق در دیوان دو شاعر بصورت چیزی که قابل نوشیدن باشد، تقریبا یکسان بکار رفته و در عینیسازی بصورت عناصر طبیعت و اشیا نیز نگرش دو شاعر به هم نزدیک است هرچندکه بسامد آنها در شعر مشتاق بارزتر است. همچنین استفاده از مفهوم مورد بحث بصورت استعاره جهتی در دیوان مشتاق مشهود است و در دیوان قاآنی از مفهوم عشق بصورت استعاره جهتی موردی یافت نشد.
کلیدواژگان: استعاره مفهومی، استعاره هستی شناسانه، عشق، مشتاق اصفهانی، قاآنی -
صفحات 245-265زمینه و هدف
با درنظر گرفتن جریانات ادبی معاصر، سبکشناسی شعر معاصر از جایگاه والایی برخوردار است. این تحقیق یکی از شاعران معاصر به نام محمد زهری را معرفی میکند و به بررسی ویژگیهای سبکی در اشعار وی میپردازد.
روش مطالعهاین مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
یافته هامحمد زهری از شاعران نوپردازی است که بین دو دهه 1330 تا 1350 با تسلط و احاطه به شعر قدیم و توانایی کامل در شعر کلاسیک، نوپردازی کرده است. مفاهیم شعرش بازتاب مسایل اجتماعی سیاسی و مردمی است. بیانش وصفی، موجز و کوتاه است و شش مجموعه شعر به نامهای «جزیره»، «گلایه»، «شبنامه و قطره های باران»، «مشت در جیب»، «پیر ما گفت»، «...و تتمه» و همچنین چند غزل دارد.
نتیجه گیریکاربرد قالب شعر نو نیمایی نیز در آثار زهری چشمگیر است و پرکاربردترین وزن عروضی در شعر وی، بحر رمل است. ردیفها و قافیه های موجود در شعر نیز معمولیند و ردیف و قافیه الحاقی کمتر بچشم میخورد. کلام زهری سرشار از تکرار است که موسیقی درونی شعر را افزایش میدهد. تشبیهات وی بیشتر «عقلی به حسی» و «حسی به حسی» است و تشبیهات «عقلی به عقلی» یا «حسی به عقلی» اندک است. از میان انواع تشبیه نیز اضافه تشبیهی بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است و در مرتبه بعدی تشبیهات دیگر چون مجمل و موکد و جمع و مفروق قرار دارد و کمترین آمار هم ازآن تشبیهات خیالی و وهمی است. اضافه استعاری بیشترین فراوانی را دارد و استعاره مصرحه در مرتبه دوم قرار دارد و بعد از آن نیز بسامد ازآن استعاره مکنیه غیراضافی است. طبیعت و جلوه های آن در شعر زهری بسیار نمایان است. اصطلاحات عرفانی نیز در شعر شاعر کمابیش دیده میشود. درمجموع زهری شاعری است مردمی که سروده هایش سرشار از مفاهیم اجتماعی سیاسی است.
کلیدواژگان: محمد زهری، سبک شناسی، سطح زبانی، سطح ادبی، سطح فکری -
صفحات 267-288زمینه و هدف
یکی از بهترین مشخصه ها در معرفی پیشینه فرهنگ ملل گوناگون و اصالت آن نسخههای خطی است. نسخه های خطی بخشی از میراث فرهنگی و شناسنامه ادبی، تاریخی و فرهنگی یک ملت هستند؛ بنابراین معرفی و تصحیح آنها در واقع ارج نهادن به هویت ملی است. یکی از این نسخ، نسخه خطی دیوان قصاب کاشانی، شاعر شیعه مذهب عصر صفوی است که دیوانش با اسلوب سبک هندی مشتمل بر 435 غزل،10 مسمط، 4 قصیده، یک ترکیب بند و یک ترجیع بند است. هدف اصلی این پژوهش معرفی نسخه خطی قصاب کاشانی و ویژگیهای سبکی و منحصربفرد این شاعر توانا با موشکافی لایه های زبانی، بلاغی و فکری آن است.
روش مطالعهاین پژوهش بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی_تحلیلی انجام شده است.
یافته هاقصاب کاشانی با تسلط بر ادبیات عامیانه ایران به خلق ترکیبات بدیع پرداخته است. در این سروده ها انواع صنایع لفظی و معنوی با بسامد اسلوب معادله و ارسال المثل خودنمایی مینماید و در ب مایه این متن مضامین غنایی و مذهبی شاخص است.
نتیجه گیریسعید قصاب کاشانی با شاگردی در مظهر صایب تبریزی، دیوان اشعار خود را به سبک هندی سروده است. این اثر از حیث دربر داشتن غزلیات قوی و مسمط هایی که با تضمین از شاعران برجسته فارسی زبان سروده شده است، اثری قابل توجه است. زبان اشعار او ساده و روان است. لغات مهجور و ترکیبات عربی در دیوان او اندک است و تعبیرات و عبارات عامیانه زبان شعر او را به زبان مردم کوچه و بازار نزدیک کرده است. با تامل در اشعار او میتوان دریافت آن اندازه ذوق و احساس دارد که میتواند با توجه به پدیده های طبیعت و محیط زندگی، معانی و مضامین بکر و زیبا را شکار کند و آنها را بر فتراک الفاظ و تعبیرات نو و بی همتا ببندد و خواننده را با شور و هیجان خاصی، همرکاب خویش سازد و بدینگونه هنر و شاهکار خود را بنمایش بگذارد. درعین حال ضعف او در گستره دایره لغات در پاره ای موارد او را دچار قافیه اندیشی کرده است، بطوریکه در میان اشعار او ابیاتی با عیوب قافیه نیز دیده میشود. علاوه براین در دیوان اشعار او مطابق شعر بسیاری از شاعران سبک هندی نمونه های تکرار قافیه، تکرار مصراع و ابیات ذوقافیتین نیز بچشم میخورد.
کلیدواژگان: نسخه خطی، قصاب کاشانی، دیوان، ترکیبات بدیع، سبک شناسی -
صفحات 289-313هدف و زمینه
ابوالفتحخان دهقان سامانی از شاعران برجسته سبک بازگشت ادبی دوره قاجار است که آثار متعددی به نظم دارد. شاهکار وی منظومه هزارویک شب است که شاعر در آن ترجمه داستان هزارویک شب عبداللطیف طسوجی را به نظم درآورده است. در این پژوهش با هدف پی بردن به میزان توانایی و هنر شاعری دهقان سامانی، سبک منظومه هزارویک شب وی معرفی و از جنبه های زبانی، ادبی و فکری بررسی میشود.
روش مطالعهروش تحقیق توصیفی و تحلیلی، شیوه ای است که نگارندگان در این پژوهش درپیش گرفته اند. همچنین 400 بیت از این منظومه برای آمارگیری و ترسیم جدول بسامدی انتخاب شده است.
یافته هانتایج حاکی از این است که در منظومه هزارویک شب دهقان سامانی فراوانی آرایه تکرار و جناس سبب بدیع شدن قافیه ها شده است. تنوع هجاهای قافیه و وجود انواع مختصات آوایی، جناسها و تکرارهای فراوان و دیگر آرایه های لفظی، سطح برجسته زبانی شاعر را نشان میدهد. شاعر در بکار بردن انواع آرایه های بیانی که مهمترین آنها تناسب، تضاد و تلمیح است و نیز استفاده هنری از صور خیال (استعاره، تشبیه، کنایه و اغراق) بطور گسترده بر غنای ادبی منظومه افزوده است.
نتیجه گیریشاعر در استفاده از صور خیال بیشتر مقلد بوده و در مواردی نادر، ابداعات و ابتکاراتی داشته است. در سطح فکری نیز ضمن اینکه اندیشه های مذهبی و اعتقادات شیعی شاعر دیده شده است، تمایل وی به عرفان نیز آشکار میشود. استفاده فراوان از اصطلاحات علوم مختلف بیانگر آگاهی و اطلاعات فراوان وی، و فراوانی آداب و رسوم و باورهای عامیانه نشاندهنده مردمی بودن شاعر است.
کلیدواژگان: سبک شناسی، منظومه هزارویک شب، دهقان سامانی، بازگشت ادبی -
صفحات 315-333زمینه و هدف
مثنوی مولانا جلالالدین محمد بلخی یکی از آثار سترگ عرفانی است که با زیرساختی وحیانی و عرفانی، آموزه های بسیاری را در اختیار سالکان طریقت قرار میدهد. مولانا با ذوق ادبی و عرفانی خود بسیاری از جوانب ظاهری و معنایی آیات قرآن کریم از جمله آداب دعا و نیایش را در مثنوی مورد توجه قرار داده است.
روش مطالعهیافته های این پژوهش بشیوه توصیفی - تحلیلی و بر مبنای سند کاری و مقایسه تطبیقی بین مسیله دعا در قرآن کریم و مثنوی مولانا صورت گرفته است. در آغاز این تحقیق مبانی نظری مورد توجه قرار گرفته است، سپس نمونه های مناجات و دعا در مثنوی در بررسی تطبیقی با قرآن کریم تحلیل و واکاوی شده است.
یافته هادعا و نیایش و وابسته ها و متعلقات مفهومی آن در اندیشه مولانا و در منظومه فکری وی در مثنوی معنوی به نسبت شرایط و مراتب وجودی افراد، مظاهر و نمود گوناگون مییابد. این نمودها در ساختار شالوده گریز ذهن مولانا، در ظاهر متفاوت اما در باطن معانی واحدی دارند و آن هم تنها تقرب به حق است.
نتیجه گیریدر اندیشه مولانا در مسیله دعا و نیایش هم باید آدابدان بود و هم آداب گریز؛ ازاینرو آداب دعا یکی از مهمترین ژرفساختهای معنایی در مثنوی است که بسترساز نگرش شالوده شکنانه مولاناست.
کلیدواژگان: دعا و نیایش، آداب، قرآن کریم، مثنوی، قاعده گریزی
-
Pages 1-22Background and objectives
Ashura poetry has always been the strongest branch of religious poetry in different eras. Despite the fact that the issue of Ashura is suitable for design in various fields and subjects, often in this type of Persian poetry withMatmazdeh looks at repetitive and monotonous concepts, which have been influenced by various factors, including social and political conditions.In the last century, many changes have taken place in Persian poetry, although Ashura poetry in the early decadesAnd especially in the first Pahlavi period, it was not accompanied by these changes, but gradually and cautiously, it experienced unprecedented changes.This study, while examining the content and type of attitude of poets towards Ashura themes in the three periods of the first Pahlavi, the second Pahlavi and after the Islamic Revolution, to the why and how of these developmentsWith the focus on the movement of Ashura poetry, it has turned from elegy to epic.
METHODOLOGYThis research has been done by content analysis method and using library method in collecting information.
FINDINGSThe study and evaluation of contemporary Ashura poems shows that Ashura poetry in the first Pahlavi period was completely mourning and with a mournful look and with limited and repetitive topics. In the second Pahlavi period, while preserving the previous themes, it moves towards change in some cases, but after the revolution, Ashura poetry encounters completely new horizons and distances itself from the repetition of the past, and with an epic and authoritarian look at Extensive Ashura topics are covered
CONCLUSIONThe result of this study shows that the desire to move from mourning to epic in Ashura poetry, from the forties and simultaneously with the emergence of the discourse of resistance and struggle and the spread of religious modernism, the beginning and after the Islamic Revolution to Especially with the start of the imposed war has reached its peak
Keywords: Ashura poetry, elegy, epic, contemporary poetry -
Pages 23-45BACKGROUND AND OBJECTIVES
Educational literature is a means to provide moral and educational teachings so that happiness and happiness can be achieved by paying attention to them. For a long time, most of the Persian poems have been dependent on the most compelling moral and educational themes, which contain valuable advice. Sheikh Baha"i Nan and Halva is one of these valuable moral works written in the Safavid period. Hazin Shirvani was one of the poets of the Qajar period who composed Safa al-Qulub following Nan and halva with educational themes. This study seeks to answer the question of what ethical points these two works contain and what tricks they have used; Also, what is the similarity between these two works with the theory of teleology and Islamic ethics?
METHODOLOGYIn order to achieve this goal, the author has studied the teaching teachings in both positive and negative parts through documentary, descriptive-analytical and statistical methods and based on library studies, and finally has shown the techniques used.
FINDINGSThe achievement of the research indicates the wide reflection of educational literature and ethics in the two studied works. In total two works, 5 positive cases (contentment, truth, infallibility, patience and trust) and 16 negative cases (avoidance of forbidden property, avoidance of asceticism, avoidance of teaching for the enchantment of the common people, avoidance of worldly possessions, avoidance of nearness to the king Avoid worldly positions, abstain from linguistics, abstain from associating with unworthy people, abstain from worship for paradise, abstain from perversion, abstain from ignorance, disobedience to the soul, abstain from adultery, abstain from arrogance and abstain from hypocrisy.) Compared to the samples of the two works, 5 common cases (2 positive cases: invitation to contentment, invitation to trust and 3 negative cases: avoidance of forbidden property, invitation to silence and silence and avoidance of hypocrisy) can be seen.
CONCLUSIONThe negative part of the teachings is heavier than the positive part and commands and prohibitions, questions and answers, storytelling, allegory, use of verses and hadiths and respectful speeches have been the tools used in these two works. The results presented in the moral recommendations are a reason for the alignment of both works with the theory of teleology and its adaptation to Islamic ethics.
Keywords: Teleology, Islamic ethics, Didactic literature, Safa 'al-Qulub, Nan, Halva -
Pages 47-65BACKGROUND AND OBJECTIVES
Masnavi Manavi in its valuable teachings in the form of allegory, by telling moral anecdotes and points, always warns man against irrational, irrational and useless attitudes that are the cause of bad deeds, in order to choose the most appropriate solution when suffering and misfortunes occur. The famous psychologist Albert Ellis in his theory of rational-emotional behavior therapy refers to twelve irrational and irrational beliefs in the mind, the belief in which causes anxiety and emotional turmoil. One of these theories is about procrastination and seeks to explain why man delays his decisions. Procrastination is defined as the tendency to avoid activities and leave them to the future. In this article, while examining the issue of neglect from Rumi"s mystical point of view as one of the causes of human suffering and also procrastination, which is equivalent to the psychology of this issue, one of the examples of Ellis treatment in Masnavi, an anecdote has been studied and matched.
METHODOLOGYThis research is based on analytical-descriptive method and taking notes from various sources, especially Masnavi.
FINDINGSRegarding the procrastination of Rumi and Ellis, they believe that delay in doing things and leaving them to tomorrow and the future will gradually become an unpleasant habit and it will be very difficult to leave it, causing the loss of life opportunities and not enjoying the blessings of life. will be.
CONCLUSIONFor centuries, Rumi and Ellis have each tried in their own way to appreciate time and opportunities before it is too late and to be able to change negative and vain beliefs in their minds to make cognitive and behavioral errors. Do not and reach spiritual balance and peace.
Keywords: Rumi, Spiritual Masnavi, Neglect, Negligence, Albert Ellis, Theory of Rational-Emotional Behavior Therapy -
Pages 67-89BACKGROUND AND OBJECTIVES
Modernism is one of the important literary currents of the twentieth century, which due to its special literary features, distanced itself from traditional forms and ancient expression techniques. Recognizing and explaining the features and characteristics of modernism in the short stories of contemporary Iranian writers is the main subject of this research. In this article, considering the modern short stories of Abu Trab Khosravi, Ali Khodaei, Mohammad Keshavarz and Mohammad Rahim Okhovvat, from each of the mentioned authors, we have tried to give some short stories in terms of the application of the components of modernism according to the views of Charles May and Susan Ferguson. Analyze and review.
METHODOLOGYThe present study is a theoretical study that has been done by library research method. The study area and community is a collection of short stories by Abu Torab Khosravi, Ali Khodaei, Mohammad Keshavarz and Mohammad Rahim Okhovvat.
FINDINGSEach of the authors has been able to use the components of modernism such as the use of eliminative and metaphorical plots, open end, attention to the internal characteristics of the characters, using modern themes (alienation, loneliness, isolation). And individualism), uncertainty, mixing dream and reality, telling the story as a minimal schema, using the characters of the story as a mental state, describing the dreamy field of the story, etc. to figure out a form of modernism in their stories.
CONCLUSIONThe results of the research show that although the extent to which the components of modernism are used in the stories of the authors in question are different, but certainly the special attention paid to the use of these components in storytelling provides the necessary grounds for Has provided them with a modernist attitude. In Okhovvat`s stories, the use of traits such as the isolation and loneliness of the characters, the fluid flow of the mind, and the personality as a state of mind is more pronounced than other traits. In divine stories, the use of elimination and metaphorical plots is more prominent in combining the element of fantasy and reality, symbolism and also the incoherent narration of events. In Khosravi"s stories, the use of symbolism, de-familiarization, uncertainty and also the expression of combining dream and reality is more. In addition, in the farmer"s stories, the use of plots, the expression of loneliness and isolation of the characters, the minimal scheme, the style and the lyrical tone, as well as the uncertainty are more prominent.
Keywords: Components of modernism, Contemporary Iranian writers, Modern Short Story, Modernism -
Pages 91-116BACKGROUND AND OBJECTIVES
Revival of any old scientific and Edi work is missing link Binding connects our spiritual and cultural life and the way of researching and following in cultural works and obtaining the path of literary and civic developments and discussion and discussion in words and grammar, provides the meanings of language expression. Considerable literature in the field of mysticism and Sufism has remained from the Qajar period Identifying them is a big step in understanding the evolution of Persian literature and its various type One of the valuable reserves of this period is the Exir-al-jonoon and Tahrir-al-fonoon poem Content analysis and introduction of the work is the main purpose of this article.
METHODOLOGYCurrent article Based on Analytical Method (Language and content analysis). Done with library tools scope and community studied the only manuscript of Exir-al-jonoon and Tahrir-al-fonoon poem is a relic of thirteen the century AH, wich is Kept in the Malek library.
FINDINGSThe Exir-al-jonoon and Tahrir-al-fonoon of madness is a completely mystical poem in terms of content and it is composed in imitation of Rumi"s Masnavi in an allegorical and allusive way. From the literary point of view, Application of various literary industries, illustrations and the use of forms of meanings in order to simplify and expressing the mystical and religious themes of Arabic poetry and beautiful Bilingual poem the poet"s attention to the verbal and spiritual aspects of speech and the frequency of expressive and visual elements is higher. Intellectually, it is an introverted work and has described concepts such as the unity of existence and the terms Sufism. It is linguistically simple and often has Khorasani style features and generally inside in the style of literary return Explaining the mystical principles of ethics with the tools of storytelling is one of the features of this system.
CONCLUSIONThe Exir-al-jonoon and Tahrir-al-fonoon poem, expresses the growth and prevalence of Islamic mysticism and Sufism and the approach of poets to mystical literature along with other types of literature in the Qajar period. Although the poet imitates the past, in Shiite issues he separates his way from theAncestors. He considers religion to include three times the law of the way and the truth. This poem can be used for researchers and those interested in Persian poetry and literature, the history of the evolution of Islamic mysticism and Sufism in the Qajar era. Folk and fiction literature of hadith and religious narrations can be useful by giving a detailed description of the work and referring to the poetry of different poets.
Keywords: Exir-al-jonoon, Tahrir-al- fonoon, manuscript, Mysticism, Sufism, stylistics, literary retur -
Pages 117-139BACKGROUND AND OBJECTIVES
The poem "Vameq and Azra" by the poet Khajeh Shoaib Joshaghani is one of the prominent poets and commentators of the Safavid era during the reign of Shah Abbas I. Shoaib composed this Masnavi for the purpose of imitating and being influenced by "Vameq and Azra" of Ansari, Khosrow and Shirin Nezami, and based on this, the poet was more influenced by Khorasani style than Indian style. The authors of this paper intend to understand the stylistic and structural elements of this system and to study and analyze its linguistic, literary and intellectual levels and lyrical structure.
METHODOLOGYThis research is descriptive-analytical with a stylistic approach. Data and information were obtained using the library method.
FINDINGSThe poem "Vameq and Azra" by Joshaghani has been composed in the form of Masnavi. The poet has increased the variety of rhyming syllables, the variety in its structure, the original rhyme, the phonetic coordinates, the different types of puns, the repetition of phonemes, the conjugation, the arrangement and the balance of the music of the poem. The stylistic structure of words and expressions is a mixture of slang, lyrical and epic words and expressions. The literary level of theology is also based on metaphors, metaphors, allusions, allusions and exaggerations. The intellectual level of the poet can be seen in the signs of Khorasani style and Joshaghani"s chapter in this poem can be adapted to the structure of lyrical poems.
CONCLUSIONStudies have shown that Khajeh Shoaib Joshaghani was one of the most powerful and eloquent poets of the Safavid period. Turkish and the introduction of new and innovative combinations and words and slang terms and sciences such as astronomy, medicine and music, has added to the beauty and richness of his words. Extensive use of literary arrays such as puns, repetition, conjugation and similitude, simile, metaphor and allusion, are the features of Joshaghani style in Masnavi Wameq and Azra. Also, the structure of this system corresponds to the structure of lyrical systems.a
Keywords: Shoaib Joshaghani, Vameq, Azra poems, style, language level, structure -
Pages 141-160BACKGROUND AND OBJECTIVES
In recent years, translated stories have always been more successful in attracting audiences than stories written by children in the country. Part of this is due to factors that go back to the content structure of the story. Character and characterization are crucial elements in the narrative structure of the children"s literature. As a matter of fact, it is the fictional character which modifies the stable initial status of the story and builds up its axis. This paper investigates the character and characterization, comparatively in the Authored and Translated Stories for B and C Age Levels, to analyze their features in order to evaluate which one has been more successful to allure the addressees based on the viewpoint of Maria Nikolajeva.
METHODOLOGYThe relevant data in this analytical-interpretive research together with a quantitative approach have been collected and classified through extracting the features of character and characterization in every single story of 50 best- seller Persian stories (30 translated volumes and 20 authored volumes) published during the years 1385 to 1395. After obtaining the numerical values of variables relevant to the matter, qualitative analysis has been performed according to Maria Nikolajeva"s theory.
FINDINGSThe findings show that human characters are mainly used in the both of these stories. The ratio of main human characters in the translated stories to the authored ones is 90 to 35 percent. Inside the main human characters, the proportion of the children characters in the translated books to the authored ones is 81/5 to 54/5 percent. In both of the mentioned stories, a high percentage of the characters are gray, dynamic and one-dimensional. The ratio of gray characters in the translated stories to the authored ones is 42 to 18 percent, the ratio of dynamic characters in the translated to the authored stories 46 to 26 percent, and the ratio of one-dimensional characters in the translated stories to the authored ones is 36 to 42. In both of these stories the characters are simple and extroverted ones which lack intricate motivations but contain credible elements. Characterization in the most of translated stories is integrated, while in the authored ones implicit and integrated characters are used equally. In both of the mentioned stories characterization is mainly explicit, and tools like performance, speech and defamiliarization have been used as the relevant tools in character development.
CONCLUSIONThe findings obtained from the comparison show that translated stories, due to better and efficient character selection and characterization have been more flourishing in attracting the addressees.
Keywords: Character, characterization, Comparative Analysis, Authored, Translated Stories, B, C Age Levels, Maria Nikolajeva -
Pages 161-179BACKGROUND AND OBJECTIVES
Mystical and Seleucid concepts have many commonalities and differences between different dynasties. The specific type of thought and view of mystics on knowledge, the characteristics of the sheikh, the attributes of the disciple, the conditions of solitude, its mention and importance, observation and hearing have caused the emergence of various dynasties. This study has compared the above topics in the works of Najmuddin Kobra and Najmuddin Razi in order to understand the depth of thought of the founder of Kabruyeh.
METHODOLOGYThis research has been done by descriptive-analytical method and using library and documentary studies. Al-Din is a secret.
FINDINGSNajmuddin Kobra"s views are considered to be very concise and simple in spite of their very detailed works. Najmuddin Kobra"s thought has not been paid much attention and Najm Kobra"s works have considerable insight that has been hidden.
CONCLUSIONWhat Najmuddin Kobra expresses in mystical and Seleucid discussions is scattered and by putting it together, we can realize the novelty and depth of Najmuddin Kobra"s thought and Najmuddin Razi has many similarities with Najm Kobra, but where Monastic issues arise or in controversial issues beyond the public understanding, Najm Razi is not mentioned and his thought is simplified.
Keywords: Najmuddin Kobra, Najmuddin Razi, conduct, mystica -
Pages 181-201BACKGROUND AND OBJECTIVES
Literary types are one of the theories of literary sciences and include topics that are presented in the form of prose and prose with special technical characteristics. The main subject of literary types in a new way is the classification of literary works in terms of material and form. Accordingly, literary texts are placed in four categories of epic, dramatic, lyrical and educational literature. The classification of literary texts in this way, following the theory of Darwinism, first originated in Greek thought and was proposed by the likes of Plato and Aristotle. The division of literary works in classical Iranian literature has not been unprecedented; But what was considered in the past was the classification of literary texts based on appearance. The purpose of this article is to "study and analyze literary genres in Nezami works" by classifying the literary genres that are scattered in the works of poets. The main purpose of the present study is to determine the literary genres and sub-categories of each, as well as the influence of political, social and cultural situations on their application.
METHODOLOGYLibrary resources were used to get acquainted with the basics of literary types as well as descriptions of Nezami status and works. Then, by studying the works of the poet, the evidences of literary genres were extracted and after introducing each of the genres, they were examined and analyzed using the text analysis method.
FINDINGSIn addition to the main literary genres, its sub-categories have been used in the works of this poet with great breadth and variety, which are: apologies, demand and request, Saqinameh, complaints, city of chaos, rejections, praise, elegy, Me’rajname, Mofakhere.
CONCLUSIONIf we consider the types of lyrical-educational literature, epic-educational-, and educational-educational literature as subsets of educational literature, five Nezami treasures can be considered as successful examples of educational-lyrical, and educational-epic literary types. The existence of numerous subsets of literary genres in Nezami works is a sign of his breadth of vision and thought, as well as his poetic power.
Keywords: Nezami, literary types, poetry, social, political situation -
Pages 203-222BACKGROUND AND OBJECTIVES
The memoir of the sad contemporaries is considered a distinguished work due to its unique features; In this memoir, Hazin presents his critical views on poetry and literary criticism, as well as his political, cultural and social analyzes; Thus, this work, in addition to being a valuable source for historical, cultural, literary, etc. research, has provided the opportunity for researchers to analyze the discourse of the text in order to contain and reflect the author"s thought mechanisms in a specific socio-cultural context. The main issue of this research is to explore the stylistic layers of the book Tazkereh al-Moaserin written by Hazin Lahiji in order to represent and analyze the hidden ideology in the linguistic and literary infrastructures of this text.
METHODOLOGYThis research was conducted using descriptive, analytical and reasoning methods.
FINDINGSHazin Lahiji, in narrating the realities of his time and the way of life and poetry of the poets mentioned in this memoir, shows great adherence to his moral, cultural and, above all, critical-literary beliefs. And it does not judge the situation, knowledge and character of poets.
CONCLUSIONThe results of the research include this information: In the ideological layer, the author, while retelling the history, speaks openly and with prejudice about his personal judgments about the artistic and poetic skills of the poets and their moral characteristics. In terms of domination with Shiite nominal and spatial indicators, which emphasizes the author"s ideological tendencies, the abundance of moral codes in comparison with literary and religious codes has highlighted the place of morality in the author"s discourse components. In the syntactic layer, the author has explicitly and definitively sided with his thought and critical components by using simple and discrete sentences, active grammatical sound, and decisive news. At the rhetorical level, the multiplicity of use of rhetorical tools is less in the service of ideology and more in order to strengthen the beauty and expression of expression. At the level of pragmatics, the author has achieved his explicit and declarative purposes through expressive activity without utilizing communication and interactive paradigms, with monophonic discourse.
Keywords: Biography, Literary Return, Literary Identity of Sad Lahiji, Critical Stylistics, Layers of Style -
Pages 223-243BACKGROUND AND OBJECTIVES
In the contemporary approach, traditional definitions of metaphor have been criticized and a comprehensive definition has been established for it. One of these definitions is the cognitive linguistic approach. This approach takes a different approach to metaphor, as proposed by Lycoff and Johnson. In this approach, mental concepts are objectively manifested that the concept of love is one of these concepts. Love has a special place in the poetry of the poets of the literary return style, and this mental concept has been objectively tangible in the Qaani and eager attitude of Isfahani.
METHODOLOGYThis research has been done by analytical-descriptive method; By extracting evidence and examples of the poets in question based on theories of cognitive linguistics, then by interpreting and analyzing them, extracting ontological metaphors in a general classification from the divan of the poets in question and comparing them to the audience. Description.
FINDINGSIn the view of two poets, love as a human being has found a clear manifestation that this objectification of the concept of love in the eager Isfahani court has a negative charge and manifests as a murderer and bloodthirsty human being; While in Qaani poetry it has a high position.
CONCLUSIONThe objectification of the concept of love in the divan of two poets is used almost identically as something that can be drunk, and in the objectification as elements of nature and objects, the attitudes of the two poets are close to each other, although their frequency is more pronounced in eager poetry. Also, the use of the concept in question as a directional metaphor is evident in the court of enthusiasm, and in the Qaani divan, the concept of love as a directional metaphor was not found
Keywords: conceptual metaphor, ontological metaphor, love, eager Esfahani, Qaani -
Pages 245-265BACKGROUND AND OBJECTIVES
Considering contemporary literary currents, the style of contemporary poetry has a high status. This research introduces one of the contemporary poets named Mohammad Zohari and examines the stylistic features in his poems.
METHODOLOGYThis article is based on library studies and has been done in a descriptive-analytical manner.
FINDINGSMohammad Zohari is one of the modernization poets who between the two decades of 1330 to 1350 by mastering and surrounding the old poetry and full ability in classical poetry, has modernized. The meanings of his poetry are a reflection of socio-political and popular issues. The descriptive expression is concise and short, and there are six collections of poems called "Island", "Complaint", "Night Letters and Raindrops", "Fist in the Pocket", "The Old Man Said", "... and the End" and also a few Has a lyric.
CONCLUSIONThe use of the form of Nimayi poem is also remarkable in Zohari"s works and the most widely used prosody weight used in his poem is Bahr Ramal. The lines and rhymes in the poem are also common, and the additional lines and rhymes are less noticeable. Poisonous words are full of repetitions that increase the inner music of the poem. His similes are mostly "rational to sensory" and "sensory to sensory" and the similes of "rational to rational" or "sensory to rational" are few. Among the types of similes, the addition of similes has the highest number of statistics, and in the next rank, there are other similes such as concise, emphatic, plural and subtraction, and the lowest number of them is imaginary and illusory similes. In terms of frequency, metaphorical addition is the most frequent, and the approved metaphor is in the second place, and after that, frequency is the non-redundant Meccan metaphor. Nature and its manifestations are very prominent in poisonous poetry. Mystical terms are more or less seen in the poet"s poetry. All in all, Zohari is a poet whose people are full of socio-political concepts.
Keywords: Mohammad Zohari, Stylistics, Linguistic level, Literary level, Intellectual level -
Pages 267-288BACKGROUND AND OBJECTIVES
One of the best features in introducing the history of the culture of different nations and its originality is manuscripts. Manuscripts are part of a nation"s cultural heritage and literary, historical and cultural identity; Therefore, introducing and correcting them is in fact honoring the national identity. One of these copies is the manuscript of the Divan of the ghassab Kashani, a Shiite poet of the Safavid era, whose Divan is composed in the Indian style of poems consisting of 435 lyric poems,10 Musmmat, 4 poems, 1 composition and 1 preposition. The main purpose of this research is to introduce the manuscript of ghassab Kashani, to highlight the stylistic and unique features of this powerful poet with meticulous meticulousness and its linguistic, rhetorical and intellectual layers. The main purpose of this research is to introduce the manuscript of Kashani butcher, to highlight the stylistic and unique features of this powerful poet with meticulous meticulousness and its linguistic, rhetorical and intellectual layers.
METHODOLOGYThis research is based on library studies and descriptive-analytical method.
FINDINGSGhassab Kashani is composed of 435 lyric poems, 10 mesmat, 4 poems, 1 composition and 1 preposition. By mastering the popular literature of Iran, he has created innovative combinations and spiritual conduct; In these poems, all kinds of verbal and spiritual industries with the frequency of equation and sending style are shown, which in the basis of this text, lyrical and religious themes are prominent.
CONCLUSIONSaeed GHassab Kashani, with a student in the person of Saeb Tabrizi, composed his poetry collection in the Indian style. This work is a remarkable work in terms of containing strong lyric poems and verses that have been written with the guarantee of prominent Persian language poets. An examination of Kashani"s butcher"s court shows that the language of his poems is simple and fluent. Abandoned words and Arabic compounds are few in his divan And the slang expressions and expressions of the language of his poetry have brought him closer to the language of the people of the street and the bazaar And by meditating on his poems, it can be seen that the poet has so much taste and feeling that he can hunt pristine and beautiful meanings and themes with his piercing gaze on the phenomena of nature and living environment And to close them on the gap of new and unique words and interpretations, and to make the reader his pedestal with a certain passion and excitement And he displayed his art and masterpiece in such a way that he would not feel illiterate in any way. At the same time, his weakness in the range of vocabulary has in some cases rhymed him, so that among his poems there are verses with rhyming defects. In addition, in his poetry collection, according to the poetry of many Indian poets, there are examples of rhyme repetition, repetition of verse and tasteful verses.
Keywords: Manuscript, GHassab Kashani, Divan, novel compositions, stylistics -
Pages 289-313BACKGROUND AND OBJECTIVES
Abolfath Khan Dehghan Samani is one of the prominent poets of the literary return style of the Qajar period who has several works in order. His masterpiece is the poem Hazaravik Shab, in which the poet has arranged the translation of the story Hazaravik Shab by Abdul Latif Tassoji. In this research, with the aim of understanding the ability and art of the Samani peasant"s poetry, the style of his poem Hazaravik Shab is introduced and examined from the linguistic, literary and intellectual aspects.
METHODOLOGYDescriptive and analytical research method is the method used by the authors in this research. Also, 400 bits of this system have been selected for counting and plotting the frequency table.
FINDINGSThe results indicate that in the system of Hezarovik Shab Dehghan Samani, the abundance of repetition and punctuation has caused the rhymes to be original. The variety of rhyming syllables and the existence of various phonetic coordinates, many puns and repetitions and other verbal arrays show the prominent level of the poet"s language. The poet has extensively added to the literary richness of the system in his use of various expressive arrays, the most important of which are proportionality, contradiction, and allusion, as well as his artistic use of imaginary forms (metaphor, simile, irony, and exaggeration).
CONCLUSIONThe poet has been more imitative in using imaginary forms and in rare cases, he has had innovations and initiatives. At the intellectual level, while the poet"s religious ideas and Shiite beliefs have been seen, his inclination to mysticism is also evident. Extensive use of terms from various sciences indicates his abundant knowledge and information, and the abundance of customs and folk beliefs indicate that the poet is popular.
Keywords: Stylistics, The Thousand, One Nights, Dehghan Samani, Literary return style -
Pages 315-333BACKGROUND AND OBJECTIVES
The Masnavi of Maulana Jalaluddin Mohammad Balkhi is one of the great mystical works that provides many teachings to the seekers of the path with its revelatory and mystical infrastructure. With his literary and mystical taste, Rumi has considered many aspects of the appearance and meaning of the verses of the Holy Quran, including the rites of prayer and supplication in Masnavi.
METHODOLOGYThe findings of this study have been done in a descriptive-analytical manner and based on a working document and a comparative comparison between the issue of prayer in the Quran Maryam and Rumi"s Masnavi. At the beginning of this research, theoretical foundations have been considered, then the examples of prayers in Masnavi have been analyzed and analyzed in a comparative study with the Holy Quran.
FINDINGSPrayer and supplication and its conceptual affiliations and belongings are found in Rumi"s thought and in his intellectual system in the spiritual Masnavi according to the conditions and levels of existence of individuals. These manifestations in the elusive structure of Rumi"s mind have different meanings in appearance but inwardly, and that is the only approximation to the truth.
CONCLUSIONIn Rumi"s thought, in the matter of prayer, both etiquette and etiquette should be avoided. Therefore, prayer etiquette is one of the most important semantic structures in Masnavi, which is the bedrock of Rumi"s groundbreaking attitude.
Keywords: Prayer, etiquette, Holy Quran, Masnavi, abstinen