به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Specifier » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه « Specifier » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • علی درزی، زهرا لبافان خوش
    در زبان فارسی، برخی از قیدها که غالبا با عنوان افزوده اجباری از آن ها یاد شده است، کانون توجه شماری از زبان شناسان بوده است. در تحلیل های یادشده، بی آنکه تبیینی فراگیر در مورد جایگاه نحوی قیدهای گوناگون ارائه شود، قیدها تنها در دو گروه افزوده اختیاری و افزوده اجباری بررسی می گردد. در این میان، مقاله حاضر می کوشد تا در قالب دستور کمینه گرابه این پرسش پاسخ دهد که فصل ممیز قیدهای اجباری و غیر اجباری کدام است و جایگاه ساختاری قیدهایی که در تحلیل های پیشین با نام افزوده اجباری مورد بررسی قرار گرفته شده است کجاست. در تحلیل حاضر، علاوه بر وجود مشخصه [umanner] بر روی فعل، مشخصه واژگانی [+manner] برای قید اجباری پیشنهاد می شود . همچنین استدلال می شود که این دسته از قیدها، بر خلاف سایر قیدها، جایگاه مشخص گر فرافکن نقشی خاصی را اشغال نمی کنند و تولید پایه آن ها در جایگاه مشخص گر گروه فعلی بزرگ صورت می پذیرد.
    کلید واژگان: تطابق موضعی, مشخص گر, قید اجباری, گروه فعلی, مشخصه تعبیرناپذیر}
    Ali Darzi, Zahra Labafan, Khosh
    This paper scrutinizes the lexical feature and syntactic position of the so-called obligatory adverbs in Persian. Previous studies have viewed Persian adverbs under two classifications, namely obligatory adjuncts and optional adjuncts, with no account of their syntactic position. Within Minimalist theory, following the specifier treatment of adverbs, we propose that obligatory adverbs, in sharp contrast with other adverbs, occupy no specifier position of any dedicated functional projections, rather they are base generated in the specifier position of Verb Phrase.
    Keywords: locality matching, obligatory adverb, specifier, Verb Phrase, uninterpretable feature}
  • زهرا لبافان خوش، علی درزی
    از میان وجه نماهای زبان فارسی، تعیین مقوله دستوری «باید» و «شاید» همواره موضوع بحث انگیزی بوده است. برخی تحلیل ها «باید» و «شاید» را افعال کمکی وجهی و برخی دیگر این دو وجه نما[1] را قید وجهی در نظر گرفته اند. مقاله حاضر می کوشد تا با رویکردی شاخص[2] بنیاد به قیدها، جایگاه نحوی وجه نماهای یادشده را تبیین کند و تحلیلی متفاوت از تحلیل های صورت گرفته پیرامون «باید» و «شاید» ارائه دهد. در روند این بررسی، استدلال می شود که «شاید» قید وجهی و «باید» فعل کمکی وجهی است. بر این اساس، با در نظر گرفتن فرافکن وجه معرفتی[3] و فرافکن وجه ریشه ای[4] فرض می شود شاخص فرافکن وجه معرفتی جایگاه تظاهر «شاید»، و هسته فرافکن وجه معرفتی و هسته فرافکن وجه ریشه ای به ترتیب جایگاه تظاهر «باید» معرفتی و «باید» ریشه ای است.
    [1]. modal [2]. specifier [3]. ModPepistemic [4]. ModProot
    کلید واژگان: شاخص, فرافکن وجه ریشه ای, فرافکن وجه معرفتی, وجه نما}
    Zahra Labbafan Khosh, Ali Darzi
    The present paper sets out to investigate the syntactic category of Persian modals, šâyad ‘perhaps’ and bâyad ‘must’. The syntactic category of the two modal elements has been viewed differently by different scholars. A number of scholars argue that both šâyad and bâyad are modal auxiliaries, while others claim that they both are modal adverbs. We propose that šâyad is a modal adverb and bâyad is a modal auxiliary. This distinction is shown to follow the adverbial treatment along the lines of Cinque (1999, 2004). Under his approach, we propose that šâyad is located in the specifier position of ModPepistemic and bâyad is located in the head position of ModProot.
    Keywords: bâyad, Modals, ModPepistemic, ModProot, šâyad, Specifier}
  • ابوالفضل مصفا جهرمی

    مقوله دستوری مصدر در زبان فارسی، از‏جمله موضوع‏ هایی است که باید بیشتر درباره‏اش تامل و تحقیق کرد. در دستورهای سنتی، مصدر هم اسم معرفی شده است و‏هم فعل، و در بررسی‏های اخیر نیز به‏ صورتی عمیق به این موضوع نپرداخته اند. بر‏اساس گرایش غالب در زبان فارسی، مصدر، نوعی اسم است؛ اما شواهدی نیز در زبان فارسی وجود دارند که فعلی ‏بودن (فعل‏ گونه ‏بودن) مصدر را اثبات می‏کنند. مصدرهای فارسی، قابلیت مجهول ‏شدن، سببی‏ شدن و نیز منفی ‏شدن مانند فعل‏های زمان دار را دارند. در‏ مقابل شواهد دال‏بر فعلی‏ بودن مصدر، برخی شواهد نیز بیانگر اسم‏ بودن مصدر‏های فارسی‏ اند که بررسی بیشتر درباره این مسئله را الزام می‏کنند. در این مقاله، ویژگی های فعلی مصدر را بررسی کرده و ضرورت پژوهش عمیق تر را درباره ویژگی های اسمی این سازه، برای محققان بیان کرده ‏ایم. ره‏یافت این مقاله، نگاه زایشی به مقوله‏ های دستوری است.

    کلید واژگان: مصدر, مجهول, سببی, مشخصگر, ضمیر انتزاعی, نقش تتا}
    Abolfazl Mosaffa Jahromi

    The categorical status of MASDARs is still open to more argument in Persian. Persian traditional grammar conceives MASDARs either as noun or as verb and it is their noun properties which are dominant in syntactic argumentation. This is so, while Persian exhibits ample evidence in support of verb-like behavior for MASDARs. MASDARs can readily be converted into passive: they have causative form and they are negated as normal verbs are. More evidence in support of their verb-like behavior rely on the recent proposal made in Mosaffa Jahromi (1389) according to which MASDARs are CP and project PRO in their specifier. After all, MASDARs behave somehow noun-like in Persian which opens more space for further investigation. This article mostly rests on the generative view presented in Baker (2003), although it takes advantage of morphological as well as semantic evidence as well.

    Keywords: MASDAR, passive, causative, specifier, PRO, theta role}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال