به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Periphery » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « Periphery » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • مهدی زیبایی*
    با نگاهی سطحی به تحولات محیط بین الملل مشخص می شود که در طول یک دهه گذشته و به طور خاص پس از بحران مالی در سال های 9-2008، نقش و جایگاه نسبی برخی از دولت ها در معادلات ثروت و قدرت دستخوش تغییر گردیده است. نشانه این تغییر شکل گیری دولت های گروه 20 (G 20)  و تاثیر نسبی آنها در اداره نهادهای اقتصادی-مالی بین الملل و ظهور قدرت های اقتصادی نوظهور می باشد. شرایط مذکور برای سایر بازیگران در حوزه بین الملل به ویژه بازیگران پیرامونی و نیمه پیرامونی متضمن دو پیام مشخص است: اول، جابه جایی موقعیت بازیگران در محیط جدید بین الملل دور از دسترس نمی باشد؛ دوم، تغییر جایگاه بازیگران در نردبان جهانی منوط به ارتقاء وضعیت اقتصادی آن ها است. به طور کلی بهبود وضعیت اقتصادی یک کشور در پرتو تلاش جمعی و استفاده از فرصت های موجود در محیط های داخلی و خارجی شکل می گیرد و موفقیت دولت ها منوط به برخورداری از  استراتژی دقیق و فراگیر می باشد. حال پرسش اصلی آن است که سیاست خارجی قدرت های نوظهور برای استفاده از فرصت های محیط بین الملل به چه مولفه هایی توجه دارد؟ پاسخ به این پرسش رهگشای دیگر دولت های پیرامونی در مسیر بهبود جایگاه مربوطه می باشد. با توجه به تحولات مذکور به نظر می رسد امکان ارتقاء موقعیت تمامی بازیگران منوط به آشنایی با قواعد جدید بازی در محیط بین الملل و بکارگیری آنها است. در مقاله حاضر سعی خواهد شد جایگاه سیاست خارجی برزیل در هموارسازی مسیر پیشرفت اقتصادی این کشور در پرتو مدل تحلیلی  مستخرج از سیاست خارجی دولت های توسعه گرا مورد بررسی قرار گیرد
    کلید واژگان: توسعه, بین الملل, اقتصاد, سیاست خارجی, پیرامون}
    Mehdi Zibaei *
    Whit a glance at the developments that the international environment has experienced within last a couple of decades, especially after the great depression in 2008-9, it would be cleared the equation of international relations have been changed. The sign of change is a power shift from G 8 to G 20 in international economic-financial bodies and rising new emerging economic powers in the shape of BRICS (Brazil, Russia, India, China and South Africa). This change implies two distinct messages for other actors in international realm, particularly periphery and semi- periphery countries. First, changing in actors’ role within new international environment is not more far away access. Second, changing in actors’ role among other states depends on their enhancing economic situation. Generally, the economic development in a country stems from collective attempts and opportunities that states use within interior and exterior domains; states prosperity, therefore, relies on having a precise and complete strategy. What are the factors that the new emerging’s foreign policy concentrates on them in order to utilize opportunities? The answer will be helpful for other periphery states which intend to enhance their position in international relations. It seems that the possibility of states movement in world ladder seriously depends on knowing new play rules in international milieu and using them. In this work I try to study Brazil foreign policy as a new emerging power by an analytic model that I have extracted from foreign policy of Developmentalist state.
    Keywords: Development, International, Economics, Foreign Policy, Periphery‎}
  • محمدعلی بصیری، فهیمه خوانساری فرد*

    جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری منطقه ای از ظرفیت های تاریخی- فرهنگی بسیاری برای اعمال نفوذ فرهنگی در منطقه قفقاز جنوبی برخوردار است و این مساله می تواند بستری برای بهره مندی ایران از ابزار نوین دیپلماسی فرهنگی در منطقه در راستای تحقق اهداف سیاست خارجی اش باشد؛اما وجود موانع داخلی و خارجی در این راستا وقفه ایجاد نموده و باعث شده تا ایران بر اساس آراء والرشتاین از جایگاهی شبه پیرامونی در منطقه پیرامونی قفقاز جنوبی در زمینه فرهنگی برخوردار گردد.سوال پژوهش چنین است که دلایل ضعف در عملکرد دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز جنوبی چه می باشد؟ فرضیه پژوهش نیز بدین صورت است که جمهوری اسلامی ایران در عین مواجه بودن با چالش های داخلی، به دلیل عملکرد موثر سایر بازیگران (چالش خارجی)، در عرصه فرهنگی منطقه به حاشیه رانده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی و تحلیل محتوا با استفاده از ابزار کتابخانه ای می باشد.

    کلید واژگان: دیپلماسی فرهنگی, قفقاز جنوبی, نظام جهانی, مرکز, پیرامون}
    Mohammad Al Basiri, Fahimeh Khansarifard *

    I.R. of Iran as a regional actor has many historic-cultural capacities for cultural influence in the  South Caucasus region; so that this can be admission to benefit from the new tools of cultural diplomacy by I.R. of Iran in the region in order to achieving  its foreign policy goals. But The Existence of internal and external obstacles has been interrupted in this context and Caused that iran has to the Semi-periphery position in the cultural field in the Periphery region of South Caucasus on base Wallerstein Thoughts. The research question is: What are the reasons for weakness in I.R. of Iran's Cultural Diplomacy performance in the South Caucasus? The research hypothesis also is that Iran at the same faced with internal challenges, marginalized in the field of culture of region due to effective performance by other actors (external obstacle). The research method in this article is descriptive-analytical and content analysis with using library tools.

    Keywords: Center, Cultural diplomacy, Periphery, South Caucasus, World System}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال