به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « نظریه اراده » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه « نظریه اراده » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • ابراهیم عبدی پور فرد*، عبدالرضا پرهیزگار

    در حقوق قرارداها نظریه اعتماد در جهت عکس نظریه اراده قرار می گیرد و بر اساس آن، در بسیاری موارد مبنای تعهد و مسئولیت شخص، نه اراده او، بلکه اعتماد معقول طرف مقابل به رابطه حقوقی ایجادشده است. مساله اصلی این مقاله تاثیر نظریه اعتماد بر قواعد نمایندگی بویژه راه حل های نظام های حقوقی در موارد نمایندگی افشاء نشده، تظاهر به نمایندگی و نمایندگی یا اختیار ظاهری است. نظریه اعتماد بر لزوم برآورده شدن انتظارات مشروع اشخاص تاکید می کند تا از بروز رفتارهای فرصت طلبانه جلوگیری شود و ثبات، امنیت و کارآمدی در روابط حقوقی ناشی از نمایندگی امکان پذیر گردد.نتایج این پژوهش نشان می دهد که برخی نظام های حقوقی برپایه قاعده یا نظریه اعتماد راه حل هایی ارائه کرده اند تا اشخاص نتوانند بدون تحمل مسئولیت، به ظاهر به نام خود و در واقع به نیابت از دیگری قرارداد بسته و به همین بهانه از ایفای تعهداتی که به گردن گرفته اند، شانه خالی کنند. یا در جهت عکس، با تظاهر به داشتن سمتی که واقعیت ندارد، خود را نماینده دیگری جلوه داده و بی آنکه پروای پای بندی داشته باشند، دیگران را به بستن قراردادی بی اعتبار تشویق نمایند. همچنین، در مواردی که شخص زمینه ای فراهم می آورد تا دیگران به ثالثی به عنوان نماینده او اعتماد کرده و بر همین اساس به انعقاد قرارداد با نماینده ظاهری ترغیب شوند، ملتزم به آثار و نتایج عمل حقوقی او باشد. در حقوق ایران، قواعد نمایندگی در خصوص وکیلی که به نام خود معامله می کند، به نظریه اعتماد نزدیک می شود و در مواردی همانند شرکت های سهامی برمبنای اختیار ظاهری، مدیران شرکت را به اعمال حقوقی ملتزم می داند.

    کلید واژگان: نظریه اراده, نظریه اعتماد, نمایندگی, اختیار ظاهری, تظاهر به نمایندگی}
    Ebrahim Abdipour*, AbdalReza Parhizgar

    The rules of Iranian civil law in relation with agency are in a manner that have lessened the efficiency of this legal mechanism and have extremely loosen the validity and stability of the contracts based upon agencies. Putting too much recognizance on Will Theory and being satisfied by its inevitable results lead to these lacks. It is not always easy to legitimize the situation in which people, without being responsible, can apparently under their own names and actually on the behalf of someone else make a contract and based on such an excuse flinch their commitments orpretend to have a position they do not have and introduce themselves recklessly the agents of other people and encourage others to make unreliable contracts. Moreover, according to the results of the contact, it is not easily legitimizing to exonerate someone who prepared the bases through which other people trust a third person as an agent and based on this fact, they are encouraged to make a contract with a Apparent agent. This is also a subsequent of too much recognizance on Will Theory. On the contrary, Reliance Theory, concentrating on the necessity of satisfying the legal expectations of people, prevents the opportunistic behaviors and provide a logical and reasonable base in a way that while avoiding the lacks of Free Will Theory, make stability, efficiency and security avaiable in agency relations.

    Keywords: Will Theory, Reliance Theory, Undisclosed Agency, Apparent Authority, Nominal Agency}
  • ابراهیم عبدی پور فرد*، عبدالرضا پرهیزگار
    مهم ترین وجه تمایز تعهدات حقوقی از وعده های اخلاقی قدرت اجبار کننده ی آن است که به شکل ضمانت اجرای حقوقی ظاهر می شود. این نیروی الزام آور از کجا نشات می گیرد؟ ضرورت پاسخ گویی به این پرسش مهم به ارائه ی نظریه هایی انجامیده است که هر یک به تفاوت، حامیان بسیار دارند. از یک سو، طرفداران نظریه ی اراده بر قصد متعهد تاکید می کنند و از سوی دیگر، اجتماعیون با مبنا قراردادن ملاک های گوناگون بسته به داعیه ای که دارند هر یک بر معیاری متمایز اصرار می جویند. اقتصادیون به کارآمدی می اندیشند و عدالت جویان بر طبل انصاف می کوبند. در این میان، قائلین به نظریه اعتماد به جای اراده ی متعهد ، اعتقاد معقول و انتظارات مشروع مخاطب را مطمح نظر قرار داده اند. در این مقاله مهم ترین نظریه های مطرح در حوزه ی حقوق قراردادها مورد نقد و بررسی قرار می گیرند. در این راستا نظریه اعتماد به عنوان نظریه ای که می تواند کاستی های نظریه اراده را جبران کند با تفصیل بیشتری بررسی، و نتایج مثبت و منفی پای بندی به آن ارزیابی شده است، و جایگاه آن در حقوق موضوعه ایران با ملاحظه ی مبانی فقهی آن مطالعه خواهد شد.
    کلید واژگان: نظریه اراده, نظریه اعتماد, انتظارات معقول, تراضی, انصاف}
    Ebrahim Abdipour Fard *
    The most important feature that differentiates legal obligations from moral promises is that they are enforceable at law, but the main problem here is finding its reasons. Number of theoreticians has tried to answer this important question and each of them has many followers. On one hand, the advocates of “will theory” emphasize on “intention” element and on the other hand, the socialists insist on various criteria based on their pretension. While the economists focus on “efficiency,” the justice-seekers concern about “equity” as a fundamental standard. Meanwhile, the theoreticians who believe in reliance theory have turned away from the intention of promiser theory and focus on the reasonable pondering and legitimate expectations of the promisee instead of the promiser intention. In this article, some of the most important theories regarding contract law especially Reliance Theory which is remedial substitute for defective Intention Theory and also it’s legal consequences will be discussed profoundly and comparatively with Iranian and Islamic Law.
    Keywords: Intention Theory, Reliance Theory, Reasonable Expectations, Mutual Consent, Equity.}
  • جعفر شفیعی سردشت

    در این مقاله بر آن هستیم به طور موجز ضمن ارائه چارچوب تحلیلی هوفلد از مفهوم حق و مطالعه امتیاز، ادعا، قدرت و مصونیت به تامل پیرامون نظریه های اراده و سود در باب حق همت گماریم. هر یک از این نظریه ها به دنبال ارائه یک چارچوب نظری منسجم هستند تا همه مفهوم های هوفلدی را به درستی دربر بگیرد. با وجود این، ساختار متفاوت آن مفهوم ها،گاه آنچنان از یکدیگر فاصله می گیرد که گنجاندن آنها ذیل هریک از این نظریه ها، مشکل می نماید. نظریه اراده، صاحب حق را فردی می داند که می تواند اجرا یا عدم اجرای یک تکلیف را انتخاب نماید. به دیگر سخن، حق را انتخاب های حمایت شده می داند. در این نظریه، تمرکز بر فاعلیت باعث می شود تا برخی از حق های مالوف نظیر حقوق کودکان، حقوق بزرگسالان فاقد قدرت انتخاب و حق های غیرقابل اسقاط، از قلم بیفتند. نظریه سود، حق را تضمین منفعت دارنده اش می داند و تکلیف مکلف به انجام یا عدم انجام عملی خاص را در گرو منفعت صاحب حق تلقی می کند. تمرکز این نظریه بر سود و منفعت، با وجود اینکه خلاهای موجود در نظریه اراده را پر می کند، اما باعث گستردگی بیش از حد تاسیس حق و ناکارآمدی آن می گردد. سرانجام، علی رغم اینکه قرائت های اخیر از نظریه اراده، تا اندازه ای اشکال های نظریه سنتی را رفع می کند و مبنایی مستحکم برای آنها بنیان می نهد، اما باز هم با زبان رایج حق فاصله دارد. لذا، به عنوان یک راهکار پیشنهاد می شود قرائتی جدید از نظریه اراده ارائه شود و این نظریه به این صورت تعدیل گردد که با استمداد از نظریه سود، شکاف ها و خلاهای موجود در آن نظریه پوشانده شود و نظریه سود، صرفا در حد مکمل و فرعی نظریه اراده، مد نظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: مفهوم های هوفلدی, نظری ه های حق, نظریه اراده, نظریه سود}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال