جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « rehabilitation » در نشریات گروه « پزشکی »
-
هدف
آزمون های اختلال پردازش شنوایی، براساس میزان انحراف نتایج از شاخص های استاندارد پردازش شنوایی در افراد با شنوایی هنجار، قادر به تمایز کودکان مشکوک به اختلال پردازش شنوایی هستند. برخی از این آزمون ها مستقیما با توانایی تمایز زیر و بمی اصوات در ارتباط بوده و برخی نیز می توانند به طور غیرمستقیم از آن متاثر شوند. آیا این تاثیرات می توانند نتایج تشخیصی آزمون های اختلال پردازش شنوایی را تغییر دهند؟ در این پژوهش قصد داریم تاثیر توان بخشی مبتنی بر تمایز زیر و بمی را بر روی شاخص های تشخیصی آزمون های اختلال پردازش شنوایی بررسی کنیم.
روش بررسیطی این پژوهش، 19 کودک مشکوک به اختلال پردازش شنوایی که براساس آزمون های توالی الگوی زیر و بمی اصوات، اعداد دوگانه دوگوشی و توجه انتخابی شنوایی تک گوشی تشخیص داده شده اند را به عنوان گروه آزمایش انتخاب کرده ایم. این گروه از کودکان را حداکثر 3 ماه، هفته ای 2 تا 3 جلسه، هرجلسه حداکثر 1 ساعت، تحت آموزش های تمایز زیر و بمی اصوات قرار داده و پس از اتمام مراحل توان بخشی، آزمون های تشخیصی مجدد انجام شدند. 26 کودک با شاخص های تشخیص اختلال پردازش شنوایی مشابه با گروه آزمایش را نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب کردیم. در این گروه هیچ مداخله ای صورت نگرفت و بعد از مدت مشابه با روند مداخله، آزمون های تشخیصی مجدد در آن ها انجام شد. نتایج قبل و بعد از آموزش ها در گروه آزمایش با هم و با 26 کودک گروه کنترل مقایسه شد.
یافته هانتایج حاصل از توان بخشی مشخصا بهبودی های موثری را در آزمون های توالی الگوی زیر و بمی و توجه انتخابی شنوایی تک گوشی به همراه داشت. نتایج آزمون توجه انتخابی شنوایی تک گوشی، برای هر دو گوش بهبود موثری را در پی توان بخشی نشان داد (P=0/001). در نتایج آزمون توالی الگوی زیر و بمی اصوات نیز برای هر دو گوش بهبود موثر حاصل از توان بخشی مشاهده شد (P=0/001). تاثیرات به نحوی بود که قریب به 37 درصد کودکان مشکوک به اختلال پردازش شنوایی بر اساس ملاک تشخیصی استفاده شده، از زیرمجموعه این اختلال خارج شدند. بدین معنی که با بهبود عملکرد در برخی آزمون های تشخیص اختلال پردازش شنوایی، اگر مجدد آزمون های مذکور برای آن ها اجرا شود، بر اساس ملاک تشخیص کاربردی در پژوهش، این کودکان فاقد اختلال پردازش شنوایی تشخیص داده می شوند.
نتیجه گیریتوان بخشی مبتنی بر تمایز زیر و بمی اصوات، می تواند بر نتایج آزمون های اختلال پردازش شنوایی تاثیر گذارد. به این معنی که برخی کودکان که با چنین آزمون هایی تحت عنوان مشکوک به اختلال پردازش شنوایی دسته بندی شده اند، پس از مداخله از این زیرمجموعه خارج می شوند.
کلید واژگان: اختلال پردازش شنوایی, تمایز زیر و بمی, توان بخشی}ObjectiveAuditory processing disorder (APD) tests, based on the deviation of results from standard benchmarks, can distinguish children suspected of having APD. Some of these tests directly relate to the ability to discriminate sound pitch, while others may be indirectly affected. Accordingly, this study investigates the impact of pitch discrimination-based rehabilitation on diagnostic indices of APD tests.
Materials & MethodsIn this study, we selected 19 children suspected of APD who were identified based on tests of pitch pattern, dichotic digits, and monaural selective auditory attention as the intervention group. These children received pitch discrimination-based training, for about three months, two to three sessions a week, each session up to 1 h. After completing the rehabilitation phases, diagnostic tests were administered again. We also selected 26 children with similar diagnostic criteria for APD as the control group. No intervention was applied to this group, and after a comparable period to the intervention group, diagnostic tests were re-administered. The results before and after the interventions were compared within the intervention group and with the 26 children in the control group.
ResultsThe rehabilitation showed significant improvements in the pitch pattern and monaural selective auditory attention tests. In the monaural selective auditory attention test, significant improvements were observed in both ears (P=0.001). In the pitch pattern test, effective improvements were also observed for both ears (P=0.001). The effects were such that nearly 37% of children suspected of APD, based on the diagnostic criteria used in the study, no longer met the criteria for this disorder. Hence, if the same tests are re-administered to them, these children will be diagnosed as having no auditory processing disorder.
ConclusionDiscrimination-based rehabilitation impacts the results of APD tests. Accordingly, some children who are classified as suspected auditory processing disorder with such tests, are removed from this subgroup after the intervention.
Keywords: Auditory Processing Disorder (APD), Pitch Discrimination, Rehabilitation} -
هدف
پروتکل های توان بخشی بعد از عمل شامل دوره بی حرکتی و دوره بدون تحمل وزن در مرحله حاد پس از جراحی رباط صلیبی قدامی، به هر جراح یا موسسه بستگی دارد و به وضوح استاندارد شده نیست. در نتیجه تحمل وزن پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی یکی از مسائل مهم است. این مطالعه با هدف تعیین نتایج تحمل وزن بلافاصله پس از جراحی در مقایسه با تحمل وزن جزئی با بریس بعد از بازسازی رباط صلیبی قدامی انجام شد.
روش بررسیدر این کارآزمایی بالینی تصادفی، بر اساس حجم نمونه محاسبه شده به صورت تصادفی بلوکه، 84 بیمار به 2 گروه تقسیم شدند: بیمارانی که پس از جراحی مجاز به داشتن تحمل وزن کامل بودند (گروه 1) و گروه 2 شامل بیمارانی که پس از جراحی مجاز به تحمل وزن جزئی با بریس به مدت 1 ماه و سپس تحمل وزن کامل بودند. اطلاعات جمعیت شناختی ثبت شد. تست لاچمن، درد قدامی زانو و درد زانو قبل از عمل و 1 ماه بعد از جراحی ثبت شد. عملکرد زانو با استفاده از پرسش نامه های بین المللی کمیته مستندات زانو، پیامدهای استئوآرتریت و صدمات زانو و نمره لیشولم قبل از جراحی و 1، 3 و 6 ماه پس از جراحی ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون های تست دقیق فیشر، کای اسکوئر، فریدمن و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر انجام شد.
یافته هااکثر بیماران مردان زیر 30 سال بودند. تفاوت آماری معنی داری در اطلاعات جمعیت شناختی بیماران در 2 گروه وجود نداشت. درد هنگام زانو زدن، درد قدامی زانو و تست لاچمن بعد از 1 ماه جراحی بین 2 گروه تفاوتی نداشت. تفاوتی در نمرات پرسش نامه بین المللی کمیته مستندات زانو، پرسش نامه پیامدهای استئوآرتریت و صدمات زانو و نمره لیشولم در پیگیری1، 3 و 6 ماهه در 2 گروه مشاهده نشد. تمام شاخص های مورد بررسی در هر گروه در طول زمان بهبود یافته بودند.
نتیجه گیریبه نظر می رسد نتایج تحمل وزن بلافاصله پس از جراحی در مقایسه با تحمل وزن جزئی در 1، 3 و 6 ماه پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی با یکدیگر تفاوتی ندارند. بنابراین بیماران در صورت تحمل می توانند وزن گذاری کامل را داشته باشند.
کلید واژگان: رباط صلیبی قدامی, تحمل وزن, توان بخشی, وزن گذاری جزئی}ObjectivePostoperative rehabilitation protocols, such as immobilization and non-weight-bearing periods during the acute phase after anterior cruciate ligament (ACL) surgery vary depending on the surgeon or the institution and lack clear standardization. Weight bearing (WB) after ACL reconstruction (ACLR) is critical. This study compares the results of WB immediately after surgery and partial WB with a brace after ACLR.
Materials & MethodsIn this randomized clinical trial, the block random sampling method was used to select 84 patients who were divided into two groups. Group 1 was allowed to have full WB after surgery and Group 2 was asked to use braces after surgery, and they were divided into partial WB for one month and then full WB. Meanwhile, demographic information was recorded. The Lachman test, anterior knee pain, and kneeling pain before and one month after the surgery were also recorded. Knee function was evaluated using the international knee documentation committee, knee injury and osteoarthritis outcome score, and Lysholm scales before surgery and 1, 3, and 6 months after surgery. The data were analyzed using the SPSS software, version 20, and the Fisher exact test, the chi-square test, the Friedman test, and repeated measures analysis of variance.
ResultsMost of the patients were men under 30 years of age. There was no statistically significant difference in the demographic information of the patients in the two groups. Kneeling pain, anterior knee pain, and the Lachman test did not differ between the two groups one month after the surgery. There was no difference between the two groups in the scores using the international knee documentation committee, knee injury and osteoarthritis outcome score, and Lysholm score in the 6-month follow-up. All the examined indicators in each group improved over time.
ConclusionWB immediately after surgery compared to partial WB at 1, 3, and 6 months after ACLR do not differ; therefore, patients can bear full weight if they tolerate it.
Keywords: Anterior Cruciate Ligament (ACL), Weight-Bearing (WB), Rehabilitation, Partial Weight-Bearing} -
The relationship between rehabilitation and motor recovery after stroke, as well as the impact of time on recovery, remains unclear. The widely accepted theory of “critical window for recovery” suggests that the most substantial recovery occurs within 3 to 6 months post-stroke, leading to the cessation of physical therapy during the chronic stage. However, recent studies have shown that neuroplasticity and treatment responsiveness extend beyond this critical window. Patients in chronic and late chronic stages still exhibit enhanced sensitivity to therapy. Artificial intelligence (AI) plays a significant role in predicting and understanding neuroplasticity by analyzing complex data through advanced computational methods. AI algorithms identify patterns, develop predictive models, and uncover hidden relationships, shedding light on the dynamics of neuro-plastic changes. Personalized rehabilitation approaches can be optimized through AI by tailoring treatment plans based on individual characteristics. AI’s potential in predicting and understanding neuroplasticity can advance our knowledge of brain plasticity mechanisms and improve personalized treatment strategies for stroke and related conditions.
Keywords: Neurological Rehabilitation, Rehabilitation, Motor Recovery, Stroke, Chronicity, Neuroplasticity} -
Objectives
This scoping review allows a better understanding of current evidence regarding mirror therapy (MT) among children to help the future development of MT intervention protocol on children.
MethodsPubMed, Science-Direct, Web of Science and ProQuest databases were searched from January 2005 to January 2023 for interventions within the scope of MT for children. Google Scholar was also scanned for additional resources. The process of the present study was according to guidelines of the preferred reporting items for systematic reviews and meta-analyses extension for scoping reviews. The main inclusion criteria were articles in English and Persian language and peer-reviewed empirical studies of MT for children. This study charted methodological information from articles according to participant characteristics, design, intervention, and outcome measures.
ResultsOf 18 studies that were included in this scoping review, 17 studies were conducted in children with hemiplegic cerebral palsy, and only two studies were in other conditions. A total of 16 articles were randomized controlled clinical trials, one case study and one single subject. Meanwhile, 33 outcomes were in the body structures (BS) and functions level, and 10 outcome measures were in the activities and participation levels of the International classification of functioning.
DiscussionThe review indicates that in future studies, it is necessary to pay more attention to other disorders beyond hemiplegic cerebral palsy; furthermore, levels of activity and participation as the outcome need to be used more.
Keywords: Children, Mirror Therapy (MT), Scoping Review, Rehabilitation, International Classification Of Functioning, Disability, Health (ICF)} -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هشتاد و یکم شماره 10 (پیاپی 273، دی 1402)، صص 703 -718
سکته مغزی یک عامل تهدیدکننده سلامتی است. این عارضه به دو نوع ایسکمیک با شیوع بسیار بالاتر و هموراژیک با شیوع پایین تر دسته بندی می شود. سکته ایسکمیک ناشی از پارگی پلاک های شریانی عروق مغزی، انفارکتوس مغزی-قلبی و انفارکتوس عروق کوچک است. التهاب، استرس اکسیداتیو، مرگ سلولی و اتوفاژی از عوامل تشدیدکننده این عارضه هستند. در حالی که سکته هموراژیک ناشی از خونریزی خودبه خودی درون مغزی و زیر عنکبوتیه و در مردان شایع تر است. کاهش عوامل خطر زا همچون تروما، فشار خون بالا، الکل، لیپوپروتیین چگالی پایین و گلیسیرید، دخانیات و مواد مخدر می تواند در پیشگیری از این عارضه موثر باشد. فعالیت های بدنی از عوامل بازدارنده و موثر در بازتوانی پس از سکته هستند. فعالیت های هوازی، ترکیبی یا شدید با برقراری تعادل بین مسیرهای آپوپتوزی و ضد آپوپتوزی، رگ زایی، کاهش استرس اکسیداتیو و افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی از بافت مغز محافظت می کنند. مکانیزم های درگیر در بازتوانی پس از سکته مغزی ایسکمیک با فعالیت بدنی، بیشتر به بهبود عملکرد دندریت ها و سیناپس ها، انعطاف پذیری سیناپسی، تنظیم گیرنده های یونوتروپیک، افزایش فاکتور رشد شبه انسولینی برمی گردد. در بیماران سکته ایسکمیک حاد، تمرین شدید موجب بهبود توجه، استقلال، توانایی راه رفتن و توان هوازی می شود. همچنین اثرات مثبت آغاز تمرین یک روز پس از بروز سکته مغزی نشان داده شده است. در سکته مغزی هموراژیک نیز، ورزش موجب کاهش فشار خون سیستولی، تنظیم پاراسمپاتیکی فشار خون استراحتی و رگ زایی در سیستم عصبی می شود. ورزش سبک تا متوسط میان مدت یا طولانی مدت در مقایسه با ورزش کوتاه مدت با شدت زیاد در این عارضه توصیه می شود. همچنین آغاز زودهنگام فعالیت بدنی در دوران ریکاوری پس از سکته می تواند مفید باشد.
کلید واژگان: سکته مغزی هموراژیک, سکته مغزی ایسکمیک, تمرین فعالیت بدنی, بازتوانی}Stroke is a medical condition in which occluded blood flow to the brain causes cell necrosis. The main types of stroke are ischemic (due to lack of blood flow with much higher prevalence) and hemorrhagic (due to bleeding with low prevalence). Ischemic stroke is caused by the reduction of blood to the brain tissue or complete occlusion of brain vessels by a blood clot following arterial plaques rapture of cerebral arteries due to atherosclerosis, cerebral myocardial infarction and small vascular lesion infarction. Inflammatory reactions, increased oxidative stress, cell death and autophagy are the most aggravating factors in this condition. Instead, hemorrhagic stroke is caused by spontaneous intracranial hemorrhage and subarachnoid hemorrhage, highly common in men. To prevent the possible causes of stroke, investigators attempted to study about the ways that may decrease the risk factors such as trauma, high arterial hypertension, alcohol, low-density lipoprotein and glycerides, tobacco and drugs. Physical activity is a potent inhibitory factor which reported to be effective in prevention of stroke and post-stroke rehabilitation. Aerobic, combined or strenuous activities protect brain tissue by balancing apoptotic and anti-apoptotic pathways, stimulating angiogenesis, reducing oxidative stress, increasing antioxidant activity, optimizing Integrity and preservation of the blood-brain barrier, improving nerve functions and preventing neuronal death. The mechanisms involved in rehabilitation after ischemic stroke with physical activity mostly refer to improved dendrites and synapses, synaptic flexibility, regulation of inotropic receptors with glutamate, increased BDNF, GAP43 and insulin-like growth factor. In patients with cognitive impairments following acute ischemic stroke, high intensity exercise improves processing timing and attention allocation, self-independence, walking ability, aerobic power and reduces memory degradation. Moreover, early start of physical activity after ischemic stroke inhibits the initial physiological response to stroke and prevents optimal recovery. In contrary, reports show positive effects of onset of physical exercise a day after stroke. In hemorrhagic stroke, exercise reduces systolic blood pressure, moderates resting blood pressure via parasympathetic regulations and triggers angiogenesis in the nervous system. Light to moderate or long-term physical training is recommended in comparison to short-term high-intensity training. In addition, early onset of physical activity during recovery after stroke may be beneficial.
Keywords: Hemorrhagic Stroke, Ischemic Stroke, Physical Exercise, Rehabilitation} -
Background
Rehabilitation plays an important role in improving symptoms in patients with multiple sclerosis (MS). There are studies evaluating the effects of robotic rehabilitation in patients with MS, but the results varied between the studies. So, we designed this systematic review and meta-analysis to estimate pooled effects of robotic rehabilitation on fatigue, disability, and quality of life in subjects with MS.
MethodsWe systematically searched PubMed, Scopus, EMBASE, Web of Science, Google Scholar, and also gray literature including references of the included studies, and also conference abstracts on October 1th 2022. Data regarding the total number of participants, first author, publication year, country of origin, mean age, EDSS, and results of fatigue and quality of life were recorded.
ResultsThe first literature search revealed 6878 results, after deleting duplicates, 5019 studies remained. Two researchers, evaluated the titles and abstracts, and finally 77 full texts were assessed. For meta-analysis, we included 11 studies. The pooled Standardized Mean Difference (SMD) of Kurtzke Expanded Disability Status Scale (EDSS) (after-before) estimated as -0.56 (95%CI: -0.89,-0.23). The pooled SMD of Fatigue Severity Scale (FSS) estimated as -0.54(95%CI: -1.06, -0.01) (I2=66.7%, P=0.01). The pooled SMD of physical health subscale of multiple sclerosis quality of life (MSQOL-54) estimated as 0.36(95%CI:-0.23, 0.96) (I2=51.4%, P=0.1). The pooled SMD of mental health subscale of MSQOL54 estimated as 0.48 (95%CI: 0.07, 0.88) (I2=0%, P=0.6).
ConclusionsThe results of this systematic review and meta-analysis show that robotic rehabilitation has positive effects on fatigue, and disability in patients with MS.
Keywords: Multiple Sclerosis, Robotic, Rehabilitation} -
مقدمه
ترک مواد مخدر باعث رشد و تغییر در حوزه های مختلف زندگی از جمله مسیر شغلی می شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین نحوه رشد مسیر شغلی و موانع آن یک سال پس از بازتوانی اعتیاد انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه از نوع تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه آماری کلیه افراد مبتلا به سوءمصرف مواد یک سال پس از بازتوانی اعتیاد در شهرستان شهرکرد در سال 1400 بودند. براساس نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بر روی مشارکت کنندگان اجرا گردید و تا رسیدن به اشباع، تعداد 15 نفر انتخاب شدند. تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوا و بر اساس مراحل پیشنهادی گرانهایم و لاندمن انجام شد.
یافته هامیانگین و انحراف معیار شرکت کنندگان 6/42 ± 8/9 سال بود. تحلیل داده ها منجر به ظهور 3 مقوله اصلی رشد مسیر شغلی، پایداری بهبودی، موانع رشد مسیر شغلی و 15 مقوله فرعی شامل درمان بیماری اعتیاد، عزم و اراده، جبران گذشته، کسب اعتماد شغلی، یادگیری شغلی، تکامل شغلی، انگیزه درونی، اثربخشی و کاربرد برنامه انجمن معتادان گمنام، موقعیت مکانی خاص، حمایت بیرونی، مشکلات مالی، مشکلات جسمانی، عدم اعتماد، عدم خودباوری در شروع مسیر شغلی، سابقه کیفری شد.
نتیجه گیریلذا لازم است خدمات ویژه ای جهت مهارت آموزی و آموزش مهارت های شغلی ضروری را برای بازتوانان فراهم آورند و همچنین تسهیلات ویژه ی مالی برای راه اندازی کسب وکار توسط بانک ها به این افراد اختصاص داده شود.
کلید واژگان: اعتیاد, بازتوانی, رشد مسیر شغلی, پایداری بهبودی, موانع مسیر شغلی}IntroductionQuitting drugs causes growth and change in different areas of life, including the career path. The present study was conducted with the aim of explaining the career path development and its obstacles one year after addiction rehabilitation.
Materials and methodsThis study was a qualitative content analysis. The statistical population was all people suffering from substance abuse one year after drug addiction rehabilitation in Shahrekord city in 1400. Based on purposeful and snowball sampling, semi-structured interviews were conducted on the participants and 15 people were selected until saturation was reached. Data analysis was done by content analysis based on the steps suggested by Granheim and Lundman.
ResultsThe mean and standard deviation of the participants was 9.8 ± 42.6 years. Data analysis led to the emergence of 3 main categories of career development, stability of recovery, barriers to career development and 15 sub-categories including treatment of addiction, determination and determination, compensation for the past, gaining job confidence, job learning, job development, internal motivation, effectiveness and Application of the Narcotics Anonymous program, specific location, external support, financial problems, physical problems, lack of confidence, lack of self-confidence in starting the career path, criminal record.
ConclusionTherefore, it is necessary to provide special services for skill training and training of necessary job skills for disabled people, and special financial facilities for starting a business should be allocated to these people by banks.
Keywords: Addiction, Rehabilitation, Career Growth, Sustainability Of Recovery, Career Path Obstacles} -
BackgroundRehabilitation services as a set of measures to improve health, increase independence, and facilitate return to everyday life are mandatory for individuals with spinal cord injuries. The most critical challenge that has emerged in recent years to provide these services in a timely and appropriate manner is the global spread of the coronavirus. Accordingly, this study aimed to explain the factors facilitating access to rehabilitation services for individuals with spinal cord injuries during the coronavirus pandemic.MethodsThis qualitative study was conducted using the conventional content analysis method in Tehran, Iran in 2023. A total of 25 participants selected via purposive sampling, participated in the study. Data were collected and analyzed using semi-structured interviews. MAXQDA 2020 software was used to organize the collected data and facilitate their coding.ResultsThe analysis of participants’ experiences led to the identification of 876 codes, 9 subcategories, and 4 main categories as factors facilitating access to rehabilitation services. The main categories included supportive community, optimized health services, therapeutic facilities, and reliance on individual abilities.ConclusionAccording to the findings, appropriate access to rehabilitation services requires a comprehensive understanding and an accurate identification of the facilitators. Therefore, the results of this study can be used in policymaking, planning, and developing appropriate protocols to improve the access of individuals with spinal cord injuries to rehabilitation services during critical times similar to the coronavirus pandemic in the future.Keywords: Spinal Cord Injuries, Access To Health Services, Rehabilitation, COVID-19, Facilitators}
-
هدف
کمردرد (Back Pain; BP) یک مشکل رایج در دنیای امروز است و یکی از شایع ترین علل ناتوانی جسمی به شمار می آید. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیرات تمرینات توانبخشی با رویکرد ثبات دهنده عضلات مرکزی بر روی متغییرهای کینتیکی، کینماتیکی و الکترومایوگرافی طی راه رفتن، دویدن، فلکشن و اکستنشن تنه در بیماران کمردرد بود.
روش بررسیپژوهش حاضر از نوع مطالعه مروری بود. جستجوی مقالات مورد استفاده به زبان فارسی و لاتین از ابتدای ماه ژانویه 2000 تا ماه آگوست 2023 در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، ISC، Scopus، Pub Med، WOS، و SID انجام شد. 19 عنوان مقاله بر اساس معیار های ورود و خروج انتخاب شد. لازم به ذکر است که شرکت کننده ها دارای کمردرد غیراختصاصی بودند. مطالعاتی که دارای پروتکل تمرینی و گروه کنترل بودند در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. متغیر وابسته شامل کینماتیک و کینتیک و فعالیت عضلانی طی حرکات انتقالی بود. برای کیفیت سنجی مقالات از پرسشنامه Downs و Black استفاده شد.
یافته هانتایج 4 مقاله نشان داد که تمرینات توانبخشی با رویکرد استقامت عضلانی می تواند باعث بهبود فعالیت الکتریکی عضلات و کاهش کمردرد شود. نتایج 7 مقاله نشان داد که تمرینات تقویتی، کششی و ماساژ می تواند از طریق اصلاح راستای قامتی فرد بر بهبود درد موثر باشد. سایر مقالات در بازه ی زمانی حداقل 8 هفته ای نشان داد که تقویت عضلات مرکزی بدن می تواند منجر به سازگاری عصبی-عضلانی و افزایش فراخوانی تارهای عضلانی درگیر در مبتلایان به کمردرد شود.
نتیجه گیریبه نظر می رسد که تمرینات توانبخشی با رویکرد تقویت عضلات مرکزی بدن می تواند منجر به بهبود انعطاف پذیری عضلات تنه، اصلاح راستای قامتی فرد و در نهایت کاهش کمردرد شود.
کلید واژگان: کمردرد, توانبخشی, عضلات مرکزی, حرکات انتقالی}PurposeLow back pain is a common problem in world and one of the most common causes of physical disability. The aim of this review study was to investigate the effects of rehabilitation exercises with a central muscle stabilization approach on kinetic, kinematic and electromyographic variables during walking, running, trunk flexion and extension movements in patients with back pain.
MethodsSearch process for Persian and English articles from the beginning of January 2000 to August 2023 were performed in Google Scholar, ISC, Scopus, Pub Med, WOS, and SID databases. Finally, based on selection criteria, 19 articles were selected for final analysis through detailed reviews. The participants had non-specific back pain. Studies that included exercise protocols and control group were used in the present study. The dependent variables were kinematics and kinetics and muscle activity during transitional movements. Downs and Black questionnaires were used to evaluate the quality of the articles.
ResultsThe results of four articles showed that rehabilitation exercises with muscle endurance approach can improve the electrical activity of muscles and reduce back pain. The results of seven articles showed that strengthening, stretching and massage exercises can be effective in improving pain through correcting the person's vertical alignment. Other articles in a period of at least eight weeks showed that strengthening the central muscles of the body can lead to neuromuscular adaptation and increase muscle fibers recruitment in patients with back pain.
ConclusionThe present review have shown that rehabilitation exercises with the approach of strengthening the central muscles of the body can lead to improving the flexibility of the trunk muscles, correcting the person's vertical alignment and reducing the back pain.
Keywords: Back Pain, Rehabilitation, Core Muscles, Transitional Movements} -
مقدمه
نیاز مبرمی به روش های تمرین ورزشی موثر و پایدار وجود دارد که باعث افزایش تعادل و قدرت اندام تحتانی در بیماران مسن مبتلا به فیبرومیالژیا شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر چی گونگ بادوان جین بر تعادل و قدرت اندام تحتانی در این جمعیت انجام شد.
مواد و روش هادر مجموع سی و چهار بیمار زن سالمند مبتلا به فیبرومیالژیا از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه مداخله تقسیم شدند: چی گونگ بادوان جین و گروه پیاده روی. عملکرد بدنی در ابتدا و پس از یک دوره 12 هفته ای با استفاده از مقیاس تعادل برگ و اندازه گیری قدرت عضلانی ارزیابی شد.
یافته هانتایج نشان داد قدرت فلکشن لگن، قدرت اکستنشن لگن، قدرت پلانتار فلکشن مچ پا و تعادل در گروه چی گونگ بادوان جین بیشتر از گروه پیاده روی بود اما قدرت دورسی فلکشن مچ پا در گروه پیاده روی در مقایسه با گروه چی گونگ بادوان جین بیشتر بود.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان می دهد که تمرینات چی گونگ بادوان جین برای افزایش تعادل و قدرت اندام تحتانی مفید است و یک گزینه ورزشی مطمئن و پایدار برای افراد مسن مبتلا به فیبرومیالژیا ارائه می دهد. با این وجود، تحقیقات بیشتری برای اثبات اثرات چی گونگ بادوان جین مورد نیاز است.
کلید واژگان: تمرین, توانبخشی, درمان های ذهن و بدن}IntroductionThere is a pressing need for effective and sustainable exercise training methods that enhance balance and lower limb strength in elderly patients suffering from fibromyalgia. This study aimed to explore the effect of Baduanjin Qigong on balance and lower limb strength in this demographic.
Materials and MethodsA total of thirty-four elderly female patients with fibromyalgia were recruited through convenience sampling and allocated into two intervention groups: Baduanjin Qigong (BQG) and a walking group. Physical performance was assessed at baseline and after 12 weeks using the Berg Balance Scale and measurements of muscle strength.
ResultsThe results showed that Hip Flexion Strength, Hip extension strength, plantar flexion strength, and balance were more in the BQG group than in the walking group, but ankle dorsiflexion Strength was more in the walking group compared to the BQG group.
ConclusionThe findings of this study suggest that Baduanjin Qigong exercises are beneficial for enhancing balance and lower limb strength, offering a secure and sustainable exercise option for elderly individuals with fibromyalgia. Nonetheless, further research is required to substantiate the effects of Baduanjin Qigong.
Keywords: Exercise, Rehabilitation, Mind-Body Therapies} -
Objectives
As the population is growing older, incidence of knee osteoarthritis is largely increasing and the rate total knee arthroplasty surgery is following that same trend. However, patients postoperatively are retaining weakness in the quadriceps and hip abductors for a period reaching up to 3 years following surgery. The current literature results on the effectivenes s of rehabilitation programs that also includes hip strengthening exercises are still highly contradicting. This meta -analysis studies and assesses the efficacy of hip strengthening exercises following total knee arthroplasty surgery.
MethodsPubMed, Embase, Cochrane and Google Scholar (page 1-20) were searched till January 2024. The clinical outcomes consisted of the post-operative tests (6MWT, TUG, SLS), pain, and range of motion (flexion and extension).
ResultsThree randomized clinical studies were included in the meta-analysis. When compared to the standard rehabilitation, hip strengthening exercises proved a better improvement of single leg stance with no difference observed in the remaining outcomes.
ConclusionHip strengthening exercise protocols ensured a better improvement of single leg stance scores. However, no difference was observed in the remaining analyzed outcomes. This contradictions between studies can be explained by the different physical therapy protocols used. Nevertheless, more randomized controlled studies are needed to confirm such results. Level of evidence: II
Keywords: Hip Abductors, Knee Osteoarthritis, Rehabilitation, Total Knee Arthroplasty, Total Knee Replacement} -
هدف
چالش های فزاینده سوءمصرف مواد مخدر و الکل، ضرورت توجه به اعضای خانواده های متاثر از اعتیاد را که با پیامدهای آسیب زا و چالش های پیچیده ناشی از اعتیاد یکی از اعضای خود روبه رو هستند، نمایان کرده است. این مطالعه بر مادران متاثر از اعتیاد و استراتژی های مقابله ای آن ها در طول مدت مصرف مواد مخدر فرزندشان تمرکز دارد و هدف آن بررسی تجربیات آنان در دوره های اعتیاد و بهبود است.
روش بررسیدر مطالعه حاضر با استفاده از تحلیل پدیدارشناختی تفسیری، 9 مادر متاثر از اعتیاد که فرزندانشان بهبودی را تجربه کرده اند، در مصاحبه های نیمه ساختارمند شرکت کردند. نمونه گیری هدفمند اطمینان از دست یابی به بینش عمیق اولیه را فراهم کرد و تحلیل داده ها مبتنی بر اصول تحلیل پدیدارشناختی تفسیری شامل کدگذاری، طبقه بندی و تفسیر بود. اعتبار داده ها از طریق بررسی اعضای تحقیق، همکاران و رعایت ملاحظات اخلاقی، حفظ شد.
یافته هاتحلیل داده ها و کدهای استخراج شده از مصاحبه ها، 4 مضمون اصلی و 14 زیرمضمون را نشان داد. چهار مضمون اصلی شامل 1) انفصال اجتماعی، 2) مسیرهای باتلاقی، 3) تسلسل آسیب ها و 4) تلاش برای رهایی و بهبودی بود. سه مضمون اول شامل 11 زیرمضمون بود که آن بخش از تجربیات مادران را نشان می داد که ناشی از اعتیاد فرزندشان است و مضمون چهارم که شامل 3 زیرمضمون بود، راهکارها و مکانیزم های موثر برای مقابله با مشکلات ناشی از اعتیاد در مسیر بهبودی و توانبخشی بود.
نتیجه گیریمطالعه حاضر، با ارائه منبعی از اطلاعات مبتنی بر شواهد، امکان ارائه خدمات و سیاست های موثر در خصوص مادران متاثر از اعتیاد را فراهم می کند. مداخلات تخصصی در راستای پاسخ به نیاز آن ها و خانواده هایشان ضروری است تا تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم اعتیاد کاهش یابد. تشویق مادران برای مشارکت آن ها در جلسات آموزشی و پشتیبانی بسیار حائز اهمیت بوده و استفاده از منابع و راهکارهای موثر می تواند به «بهبودی» بلندمدت، هم برای فرد درگیر سوءمصرف مواد و هم اعضای خانواده کمک کند و به درک عمیقی از پویایی های خانوادگی منجر شود.
کلید واژگان: مادران, اعتیاد, بازتوانی, سوءمصرف کنندگان مواد, مطالعه کیفی پدیدارشناختی}ObjectiveThe escalating challenges of drug and alcohol abuse underscore the critical need to prioritize Addiction-Affected Family members (AAFs), who face diverse health consequences and complex challenges. This study focuses on Addiction-Affected Mothers (AAMs) and their coping strategies during their child’s substance abuse, aiming to explore their experiences during both the addiction and recovery periods.
Materials & MethodsUsing interpretative phenomenological analysis (IPA), nine AAMs, whose children had completed recovery, participated in semi-structured interviews. Purposive sampling ensured firsthand insights, with data analysis following IPA principles, including coding, categorization, and interpretation. Trustworthiness was maintained through member checking, peer debriefing, and ethical considerations.
ResultsThe data analysis and the codes extracted from the interviews revealed four main themes and 14 subthemes. The four main themes extracted from the data included 1. Social Isolation, 2. The Swamp Trails, 3. The Continuum of Injuries, and 4. The Pursuit of Freedom. The first three main themes contained 11 sub-themes reflecting the mothers’ experiences caused by their child’s addiction, and the fourth theme, containing 3 sub-themes, comprised of countermeasures and effective mechanisms employed to overcome addiction-caused problems.
ConclusionThe study provides evidence-based insights for enhanced services and policies targeting Addiction-Affected Mothers, who often initiate responses within families. Specialized interventions are crucial to address their unique needs and those of their families, minimizing the direct and indirect effects of addiction. Encouraging AAMs’ participation in support sessions is vital for ongoing coping. Effective resources and strategies can facilitate long-term recovery for both individuals with substance abuse and their families, contributing to a deeper understanding of familial dynamics affected by addiction.
Keywords: Mothers, Addiction, Rehabilitation, Drug user, Qualitative research} -
هدف:
براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، اغلب نظام های بهداشتی و درمانی در پاسخ به مراقبت های بهداشتی و درمانی عمومی و تخصصی به افراد، موفق نبوده اند و مهم ترین راهکار را تقویت سیاست ها و برنامه های موجود در راستای پوشش همگانی خدمات توانبخشی و یکپارچه سازی آن در نظام سلامت عنوان کرده اند. هدف از این مطالعه، مرور اهداف و سیاست های حوزه توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا و مقایسه آن ها با ایران بود.
روش بررسی:
مطالعه حاضر یک مرور روایتی با جست جوی سیستماتیک بود که در قالب 2 بخش مرور اسناد علمی و برگزاری بحث گروهی متمرکز انجام شد. جامعه آماری، مقالات و اسناد موجود در پایگاه های اسکوپوس، پاب مد، گوگل اسکالر، گوگل، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران (ایرانداک)، کتب و سایت های مرتبط بود. در بخش بحث گروهی متمرکز، افراد صاحب نظر و پیشکسوتان سیاست گذاری توانبخشی به همراه تیم تحقیق به بحث گروهی راجع به نتایج جست وجوها در این زمینه پرداختند.
یافته ها :
به دلیل عدم هماهنگی خدمات، دسترسی نامناسب، توزیع برنامه ریزی نشده، نامشخص بودن سطح ارائه خدمات، بی توجهی به سطوح ارتقا و پیشگیری سلامت، نبود سیستم ارجاع مشخص، نبود سیستم بیمه مشخص و منابع مالی ضعیف، نیاز به برنامه ملی با رویکرد یکپارچه سازی خدمات به شدت احساس می شود. بررسی برنامه ها و اسناد توانبخشی در سایر کشورها به طراحی چارچوب مفهومی مدل خدمات توانبخشی منجر شد که بر سه اصل استوار است: 1) رفع موانع و توسعه دسترسی به خدمات و برنامه های سلامت، 2) تقویت و توسعه توانبخشی، فناوری موردنیاز، حمایت مبتنی بر جامعه و خدمات توانبخشی، 3) تقویت جمع آوری داده های بین المللی قابل مقایسه درمورد معلولیت و حمایت از تحقیقات درمورد معلولیت و خدمات توانبخشی مرتبط.
نتیجه گیری:
برنامه ملی توانبخشی با رویکرد یکپارچه سازی خدمات، بستر مناسبی را برای دسترسی عادلانه به خدمات توانبخشی برای همه افراد دارای معلولیت فراهم می کند و در این برنامه، نظام سلامت مهم ترین مرجع برای رفع این نیازهاست. بنابراین پیشنهاد می شود این برنامه سه هدف اصلی را دنبال کند: 1) ارتقای عادلانه سلامت دریافت کنندگان خدمات توانبخشی، 2) بهبود پاسخگویی به نیازهای دریافت کنندگان خدمات توانبخشی، 3) کاهش خطرات مالی و اجتماعی آن ها.
کلید واژگان: توانبخشی, سیاست گذاری, یکپارچه سازی, افراد دارای ناتوانی}ObjectiveAccording to the World Health Organization (WHO), more than 1 billion people (approximately 15% of world population) live with disability. Also, about half of these people lack access to healthcare facilities. Therefore, providing timely healthcare services, especially rehabilitation, is of great significance for these people. The goal of the study was to determine the objectives and policies in the field of rehabilitation in middle- and high-income countries and compare them with Iran.
Materials & MethodsBased on available databases, a comprehensive review of documents, papers, and books was performed in the field of rehabilitation related to high- and middle-income countries.
ResultsDue to a lack of coordinated services, inappropriate access, unplanned distribution, unclear service delivery levels, neglect of health promotion and prevention levels, lack of a transparent referral system, unclear insurance system, and weak financial resources, the need for a national program with a service integration approach is strongly felt. The review of the rehabilitation programs and documents in other countries help us to design a conceptual framework of the rehabilitation service model, which is based on three principles: Removing barriers and developing access to healthcare services and programs; strengthening and developing rehabilitation using technology, community-based support, and rehabilitation services; and promoting comparable international data collection on disability and supporting research on disability and related rehabilitation services.
Conclusion:
The national rehabilitation program, with a service integration approach, provides a good platform for fair access to rehabilitation services for all people with disability. In this program, the health system is the most important reference to meet these needs. Therefore, it is suggested that this program pursue three main objectives Fair promotion of the healthcare services of rehabilitation for recipients, improving the response to the needs of rehabilitation service recipients, and reducing the financial and social risks of service recipients.
Keywords: Rehabilitation, Policy, Integration, Disability} -
مقدمه
کودکان دارای اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با مشکلات متعدد روانشناختی، اجتماعی و تحصیلی مواجه هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی مبتنی بر واقعیت مجازی بر کارکردهای شناختی کودکان مبتلا به بیش فعالی/ نقص توجه بود.
روش کارپژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی دارای پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به بیش فعالی/نقص توجه مراجعه کننده به بیمارستان بقیه ا...واقع در منطقه 3 شهر تهران در سال 1401-1400 بود، که از میان آنها تعداد 30 نفر براساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده آزمودنی ها به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون یکپارچگی دیداری و شنیداری رایانه ای بهره گرفته شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس در نرم افزار SPSS-26 انجام شد.
یافته هانتایج حاصل از مطالعه نشان داد که درمان توانبخشی مبتنی بر واقعیت های مجازی توانسته به صورت معناداری نمرات پس آزمون کارکرد های اجرایی (توجه انتخابی، توجه پایدار و بازداری پاسخ) در گروه آزمایش را به صورت معناداری افزایش دهد و بیشترین افزایش مربوط به مولفه توجه انتخابی بوده است (P<0.01).
نتیجه گیریمی توان گفت که درمان توانبخشی مبتنی بر واقعیت های مجازی یکی از درمان های موثر بر بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای بیش فعالی/ نقص توجه است. بنابراین پیشنهاد می شود که متخصصان سلامت حیطه کودک جهت بهبود وضعیت روانی و شناختی و اجرایی این کودکان از این درمان استفاده کنند.
کلید واژگان: توانبخشی, کارکردهای شناختی, بیش فعالی نقص توجه, کودکان}Introductionchildren with attention deficit hyperactivity disorder face many psychological, social, and academic problems. The present study aimed to investigate the effectiveness of virtual reality-based rehabilitation on the executive functions of children with attention deficit hyperactivity disorder.
MethodThe current research was quasi-experimental with pre and post-test and control group. The statistical population included all 7 to 12-year-old children suffering from attention deficit hyperactivity disorder referred to Baqiyatallah Hospital located in District 3 of Tehran in 2021-2022, from which 30 people were randomly selected based on available sampling methods. The subjects were assigned to two groups of 15 people, test and control. To collect data, a computerized visual and auditory integration test was used, and data analysis was performed using the covariance test in SPSS-26 software.
ResultsThe results of the study showed that the rehabilitation treatment based on virtual reality was able to significantly increase the post-test scores of executive functions (selective attention, sustained attention, and response inhibition) in the experimental group, and the largest increase was related to the component of selective attention. has been (P<0.01).
ConclusionIt can be said that rehabilitation treatment based on virtual reality is one of the effective treatments for improving executive functions in children with hyperactivity/attention deficit. Therefore, it is suggested that child health specialists use this treatment to improve the mental, cognitive, and executive status of these children.
Keywords: Attention Deficit Hyperactivity Disorder, Children, Cognitive Function, Rehabilitation} -
اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی بر کارکردهای شناختی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجهمقدمه
کودکان دارای اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با مشکلات متعدد روانشناختی، اجتماعی و تحصیلی مواجه هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی مبتنی بر واقعیت مجازی بر کارکردهای شناختی کودکان مبتلا به بیش فعالی/ نقص توجه بود.
روش کار:
پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی دارای پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به بیش فعالی/نقص توجه مراجعه کننده به بیمارستان بقیه ا...واقع در منطقه 3 شهر تهران در سال 1401-1400 بود، که از میان آنها تعداد 30 نفر براساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده آزمودنی ها به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون یکپارچگی دیداری و شنیداری رایانه ای بهره گرفته شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس در نرم افزار SPSS-26 انجام شد.
یافته هانتایج حاصل از مطالعه نشان داد که درمان توانبخشی مبتنی بر واقعیت های مجازی توانسته به صورت معناداری نمرات پس آزمون کارکرد های اجرایی (توجه انتخابی، توجه پایدار و بازداری پاسخ) در گروه آزمایش را به صورت معناداری افزایش دهد و بیشترین افزایش مربوط به مولفه توجه انتخابی بوده است (P<0.01).
نتیجه گیریمی توان گفت که درمان توانبخشی مبتنی بر واقعیت های مجازی یکی از درمان های موثر بر بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای بیش فعالی/ نقص توجه است. بنابراین پیشنهاد می شود که متخصصان سلامت حیطه کودک جهت بهبود وضعیت روانی و شناختی و اجرایی این کودکان از این درمان استفاده کنند.
کلید واژگان: توانبخشی, کارکردهای شناختی, بیش فعالی نقص توجه, کودکان}The Effectiveness of Cognitive Rehabilitation Based on Virtual Reality on the Executive Functions of Children with Attention Deficit Hyperactivity DisorderIntroductionchildren with attention deficit hyperactivity disorder face many psychological, social, and academic problems. The present study aimed to investigate the effectiveness of virtual reality-based rehabilitation on the executive functions of children with attention deficit hyperactivity disorder.
MethodThe current research was quasi-experimental with pre and post-test and control group. The statistical population included all 7 to 12-year-old children suffering from attention deficit hyperactivity disorder referred to Baqiyatallah Hospital located in District 3 of Tehran in 2021-2022, from which 30 people were randomly selected based on available sampling methods. The subjects were assigned to two groups of 15 people, test and control. To collect data, a computerized visual and auditory integration test was used, and data analysis was performed using the covariance test in SPSS-26 software.
ResultsThe results of the study showed that the rehabilitation treatment based on virtual reality was able to significantly increase the post-test scores of executive functions (selective attention, sustained attention, and response inhibition) in the experimental group, and the largest increase was related to the component of selective attention. has been (P<0.01).
ConclusionIt can be said that rehabilitation treatment based on virtual reality is one of the effective treatments for improving executive functions in children with hyperactivity/attention deficit. Therefore, it is suggested that child health specialists use this treatment to improve the mental, cognitive, and executive status of these children.
Keywords: Attention Deficit Hyperactivity Disorder, Children, Cognitive Function, Rehabilitation} -
Background
Many General Practitioners (GPs) are unable to manage musculoskeletal disorders, chronic diseases, and disabilities.
ObjectivesThis study aimed to design, implement, and evaluate a virtual Physical Medicine and Rehabilitation (PMR) course for medical students during the COVID-19 pandemic.
MethodsThis pre-experimental study used the ADDIE model. The statistical population was all fifth-semester medical students of Kashan University of Medical Sciences, Iran, who chose the PMR course in 2020 - 2021. Educational content and exams in the two fields of musculoskeletal and rehabilitation were virtually compiled. Learners were evaluated based on their knowledge (with exams), attitudes, and satisfaction (with researcher-made questionnaires). Data were analyzed using SPSS16 software with descriptive statistics.
ResultsThe final exam scores of nearly half of the 55 learners were above 17. About 80% of the students had a positive attitude, and 75% of them were satisfied at the end of the course. They believed this course is a suitable link between the basic and clinical fields, and acquiring rehabilitation skills is necessary for GPs.
ConclusionsCombining musculoskeletal with rehabilitation topics, not neglecting practical aspects such as physical examination, and using educational videos led to the improvement of students’ knowledge, attitude, and satisfaction during the COVID-19 pandemic.
Keywords: COVID-19, Educational Models, Medical Students, Physical Medicine, Rehabilitation} -
Investigating the Relationship between Emotion Regulation Strategies and Anxiety Caused by COVID-19 in Employees of Rehabilitation CentersBackground and Objectives
In the current situation, it is essential to determine the level of anxiety in medical and non-medical employees due to the pandemic. Therefore, this research aims to assess the relationship between corona anxiety, emotion regulation strategies, and stress tolerance among the staff of rehabilitation centers in Tehran Province, Iran.
MethodsThis study was descriptive, cross-sectional, and correlational. The statistical population of the present study included the entire staff of rehabilitation centers served by the Welfare Organization of Tehran Province in 2022. Using simple random sampling, 10 rehabilitation centers were selected as study centers. Subsequently, 200 employees of these centers were selected and tested using Morgan’s sampling table (the male age of the participants was 31.5 years). The data collection instruments included the corona disease anxiety scale, the emotional distress tolerance questionnaire (2005), and the March emotional self-regulation strategies scale (2007). Data were analyzed by SPSS software, version 26.
ResultsThe results showed that the mean of corona anxiety was 18.94 out of a maximum of 54 and the proportion of psychological symptoms of corona anxiety was higher than physical symptoms. The highest score from the participant’s point of view from dimensions of distress tolerance was assigned to the subjective assessment of distress. The mean score for distress tolerance was 52.68 out of a maximum of 75 points and the mean score for employees’ emotion regulation strategies was 134.37 points, which shows that the use of emotional self-regulation strategies is strong. The results of the current research showed that corona anxiety decreases significantly by increasing distress tolerance, absorption of negative emotions, regulation of efforts to relieve distress and distress tolerance, and corona anxiety also decreases significantly. Also, with the increase in the level of emotion regulation strategies, the anxiety of corona decreases significantly. Distress tolerance showed a negative correlation with corona anxiety, and with the improvement of distress tolerance, corona anxiety decreased (P=0.014).
ConclusionBased on the results, increasing and improving distress tolerance and emotional regulation strategies significantly reduced corona anxiety. Also, the experiences and work of experts with more work experience alongside the younger and less experienced forces and their cooperation prepared the ground to reduce the effects of corona anxiety, as well as to improve the level of stress tolerance and emotion regulation strategies of employees.
Keywords: Emotion Regulation Strategies, Corona Anxiety, Distress Tolerance, Social Worker, Rehabilitation} -
International Journal of Musculoskeletal Pain prevention, Volume:9 Issue: 1, Winter 2024, PP 995 -1001Aims
Children with Intellectual Disability (ID) struggle with their motor balance and also have difficulty learning new motor skills. The present study aimed to investigate the effects of motor planning on sensory profile, balance, and academic achievement in children with ID.
Method and Materials:
This quasi-experimental research adopted a pretest-posttest design with a control group. The statistical population included all male and female elementary school students aged 7–11 years with mild ID in Shiraz, Iran in 2021. Purposive sampling was employed to select 30 students as the research sample. They were then randomly assigned to the motor planning group (n=15) and the control group (n=15). The data were collected by using the sensory profile, static and dynamic balance tests, and academic achievement. The analysis of covariance (ANCOVA) was used for data analysis in SPSS 24.
FindingsAccording to the results, there was a significant difference between the motor planning group and the control group in sensory profile, balance, and academic achievement (P<0.01).
ConclusionSince the motor planning exercises improved the sensory profile, balance, and academic achievement in children with mild ID, their parents and educators are recommended to employ these exercises to improve those skills.
Keywords: Motor Planning, Rehabilitation, Sensory Profile, Balance, Intellectual Disability, Children} -
Objectives
In urgent situations, like those experienced by the Nour Association, individuals often turn to their ethnocultural backgrounds and ingrained coping mechanisms to enhance their psychological and overall well-being.
MethodsThis study employed a dual-analytical approach. Initially, participant observation was used to understand the day-to-day activities within the Nour Center’s authentic environment. Subsequently, three cognitive theories—conceptual metaphor, schema, and frame theory were applied to analyze and interpret the transformation in the patients’ conceptual systems comprehensively.
ResultsWe detected that the patient community at the Nour Center utilized various socio-cultural practices (drama roleplay, peer-support therapy, and task-shifting) to create an improvised, theory-independent recovery program focused on ‘awakening’ and ‘self-empowerment’. These latter were mediated by higher-order meta-cognitive processes, such as ‘self-regulation’ and ‘self-description’, frames, such as ‘the home frame’ and ‘the hospital frame’, and schemata, such as ‘the function schema’, which are foundational to ‘cultural placebos’.
DiscussionThe present findings established that both general health and mental health are significantly shaped by societal influences, indicating that cultural therapy emerges from the intricate dynamics of sub-cultural social systems. Ultimately, concepts of illness and recovery are subject to cultural negotiation.
Keywords: Placebo Effect, Awakening, Cultural Placebos, Mental Disorders, Rehabilitation} -
فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران ضمن بررسی وضعیت موجود و چالش های دسترسی به فناوری ها و وسایل کمکی توانبخشی، راهکارهای بهبود دسترسی افراد نیازمند به این فناوری ها را پیشنهاد می کند.
کلید واژگان: ایران, تکنولوژی, توانبخشی}The Academy of Medical Sciences of the Islamic Republic of Iran, evaluates the current situation and the challenges of access to rehabilitation aids and technologies, moreover presents suggestions in order to improve in availability of these technologies for patients who in need.
Keywords: Rehabilitation, Technology, Iran}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.