عقلانیت اخلاقی زیستن از نگاه تامس نیگل

نویسنده:
پیام:
چکیده:
با فرض آنکه عقلانیت ممیزه ی آدمی و مولفه ی مطلوب اوست؛ و نیز با فرض اینکه رفتارهای به ظاهر دیگرنگرانه و اخلاقی از او سر می زند، آیا اخلاقی زیستن عقلانی است؟ آیا اخلاقی زیستن با اقتضای عقلانیت سازگار است؟ با چه مدلی از عقلانیت؛ عمل؛ عقل و استدلال عملی می توان از اخلاقی زیستن دفاع کرد؟
غایت طرح تامس نیگل فیلسوف جامع الاطراف تحلیلی معاصر، دفاع از عقلانیت اخلاقی زیستن است. روش او در این طرح، مهندسی معکوس و بیرون کشیدن مفروضات و توالی فاسد و نامعقول دیدگاه مقابل (خودگزینی اخلاقی = ethical egoism) است. وی با تکیه بر تحلیل و تدقیق در استدلال مآل اندیشانه (prudetial) نتیجه می گیرد که اگر ملاحظه ی منافع درازمدت یک عمل، دلیلی برای انجام آن در حال حاضر می شود، این انگیزش مبتنی بر تصوری غیرزمانمند (timeless) از زمان و شخص است، یعنی در چنین انگیزشی فرد خود را به عنوان موجودی منتشر در زمان که در همه ی زمان ها به یک اندازه واقعی است تصور می کند. اثر انگیزشی این تصور، موجب می شود منافع آینده به اندازه ی منافع فعلی شخص اهمیت داشته باشد (این تصویر در کنار مابعدالطبیعه ای است که از زمان در ذهن شخص است و آینده و حال را به یک اندازه، اجزای واقعی زمان می داند).
اگر در مورد مآل اندیشی، زمان آینده را می توان از منظری عینی، زمانی به یک اندازه واقعی دانست که اثر انگیزشی از راه دور دارد؛ دلیلی نداریم که در مورد نوع دوستی و دیگرگزینی (altruism) چنین انگیزشی با ملاحظه ی واقعیت دیگر افراد (و منافع و علایقشان) امکان وقوع نداشته باشد. جهات و ملاحظات نوع دوستانه (و سایر جهات و ملاحظات فارغ از فاعل) می تواند درست به انداز ی جهات و ملاحظات مآل اندیشانه انگیزش «عقلانی» داشته باشد (فراتر از میل و منافع فرد یا احساسات و عوطف همدلی و نیک خواهی). این انگیزش متکی بر تصویری بیرونی است که شخص به خود و دیگران دارد. از منظر بیرونی آدمی هیچ ممیزه ی خاصی ندارد که بر اساس آن قدر ببیند و رنج نبرد و در مرکز توجه دیگران قرار گیرد.
درست است که من بنابر ملاحظات خاصی حس منفعت طلبی که نیروی هنجاری برای من دارند عمل می کنم و آنها ادله ی سابجکتیو هستند، اما من می توانم خودم را از «منظری غیرشخصی صرفا به عنوان یک شخص» (در میان دیگرانی که به یک اندازه واقعی اند) بنگرم. وقتی من خود را این گونه می نگرم این ملاحظات (خاص) را به نحوی می نگرم که باز هم نیروی انگیزشی دارند (و اگر من این گونه ننگرم، از گسست (dissociation) میان منظر و احکام شخصی و غیرشخصی که می توانم در مورد خود داشته باشم رنج می برم (آنچه هر جمله ی اول شخص بیان می کند می تواند به همان صورت در زمان غیرشخصی و از موضع غیرشخصی گفته شود)(PA، ch11). عدم پذیرش این امر که بنابر نظر نیگل خودگرایان، به آن معتقدند، آنها را به روایتی از خود تنهاانگاری (solipsism) وادار می کند.
زبان:
فارسی
در صفحه:
95
لینک کوتاه:
magiran.com/p1043691 
دانلود و مطالعه متن این مقاله با یکی از روشهای زیر امکان پذیر است:
اشتراک شخصی
با عضویت و پرداخت آنلاین حق اشتراک یک‌ساله به مبلغ 1,390,000ريال می‌توانید 70 عنوان مطلب دانلود کنید!
اشتراک سازمانی
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی نامحدود همه کاربران به متن مطالب تهیه نمایند!
توجه!
  • حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران می‌شود.
  • پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانه‌های چاپی و دیجیتال را به کاربر نمی‌دهد.
In order to view content subscription is required

Personal subscription
Subscribe magiran.com for 70 € euros via PayPal and download 70 articles during a year.
Organization subscription
Please contact us to subscribe your university or library for unlimited access!