ارتباط نا امنی غذایی با افسردگی در مادران کودکان دبستانی شمال ایران

افسردگی از جمله اختلالات روانی است که امروزه، جوامع بسیاری با آن مواجه بوده و ناامنی غذایی، دسترسی ناکافی به غذای کافی جهت یک زندگی سالم و فعال می باشد که می تواند علاوه بر سلامت جسمی، بر سلامت روان نیز تاثیر گذار باشد. تاکنون در ایران رابطه ناامنی غذایی و افسردگی مورد پژوهش قرار نگرفته بود. بنابراین هدف از این مطالعه، یافتن ارتباط بین ناامنی غذایی خانوار و افسردگی در مادران کودکان دبستانی شهرستان بندر انزلی واقع در شمال ایران بود.
در این مطالعه مقطعی-تحلیلی 400 دانش آموز دختر 9 تا 11 ساله از 12 دبستان دولتی به روش تصادفی ساده انتخاب و طی مصاحبه با مادران، سوالات بررسی پرسیده شد. جهت تعیین ویژگی های دموگرافیک، وضعیت امنیت غذایی خانوار و افسردگی مادران، به ترتیب پرسش نامه های عوامل اقتصادی-اجتماعی، امنیت غذایی خانوار USDA (United States Department of Agriculture ) و افسردگی بک (Beck) تکمیل گردیدند. اطلاعات مطالعه حاضر با استفاده از آزمون کای دو و رگرسیون لجستیک چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
میزان شیوع افسردگی و ناامنی غذایی در مادران به ترتیب 5/18% و 51% بود. ناامنی غذایی با افسردگی مادران ارتباط معنی داری نشان داد (0001/0>P)؛ به نحوی که29/4% مادران در خانوار های ناامن غذایی و فقط 1/7% مادران در خانوار های امن غذایی، مبتلا به افسردگی بودند.
با توجه به شیوع بالای افسردگی مادران در خانوار های ناامن غذایی، توجه به عوامل زمینه ساز در ایجاد ناامنی غذایی خانوار و متعاقب آن، افسردگی در مادران، ضروری به نظر می رسد